بخشی از مقاله
گزیده
جنبشهای مدنی؛ اجتماعی و سیاسی و پیشرفت تاریخی، توسعه و تمدنی ایران، مبین رابطه و نسبت معنادار و مستقیم میان نهضتهای اجتماعی و سیاسی با توسعه و تمدن تاریخی ایران از سویی و همسویی و همراستایی توسعه و تمدن پیشین ایرانی، اسلامی و نوین میباشد. بین نهرین و ایران، بگواه تاریخ؛ پیشتاز تمدنسازی و بلکه پیشاهنگ تأسیس دولت و گذار بشریت از بدویت به مدنیت بوده و به شمار میآید. تمدن، به تعبیری پیشرفت و توسعه همهجانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. تمدن در این خطه پیوسته و بدون گسست فرای فراز و فرودهای فراوان، جریان یافته و جریان داشته و دارد.ظهور مکتب مدنی؛ اجتماعی و سیاسی اسلام و بروز و برخاستن تمدن اسلامی و فراگستری آن به صورت عجیب و فراگیری نیز بعد از ظرفیت توسعه و تمدنسازی اسلام به تأیید همگانی؛ یکی مرهون عنصر توسعه و تمدنسازی بیبدیل ایرانی مسلمان و ایران اسلامی و حتی کارگزاری سیاسی آن بود.
اما در ایران، پیش از جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت تا نهضت نفت و انقلاب اسلامی، جنبش، نهضت و انقلابی سیاسی با این مختصات، سراغ نداریم و چه بسا بروز نکرده یا بارور نشده است. اما به عنوان پیش فرض هر سه جریان نهضت ضد استبدادی و آزادیخواهانه مشروطیت، نهضت ضد استعماری و استقلالطلبانه ملی نفت و انقلاب اسلامی با شعائر، شالودهها و شاخصههای استقلال، آزادی و جمهوری یا مردمسالاری دینی و اسلامی، در سیری پیوسته و متکامل در مقام رد وابستگی و عدم توسعه یا توسعهنیافتگی و از توسعهماندگی اعم عقب-ماندگی، عقببردگی و عقبنگهداشتگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بوده و به عنوان فرضیه مقاله دغدغه و داعیه ترقی، توسعه و پیشرفت را داشته و دارند. روش پژوهش و گزارش تحلیل متن و محتوایی منابع، متفکرین، مؤثرین و محقیقن بنام در جریان جنبشها و پیشرفت تاریخی ایران است. در این مقال رابطه و نسبت میان توسعه و تمدن و جنبشهای مدنی، اجتماعی و سیاسی در ایران در بلند و میانمدت، برد و گستر میباشد. در این میان انقلاب اسلامی نقطه تلاقی سیر متکامل توسعه و تمدن متعالی ایرانی اسلامی و الگوسازی آن است.
کلیدواژگان: جنبش/نهضت/انقلاب، سیاست/سیاسی، پیشرفت/توسعه، تمدن، تاریخ/تاریخی، ایران، اسلام، متعالی
پیش درآمد
جنبش، نهضت و انقلاب، سه پدیده، مفهوم و واژگان رایج حرکت و تغییرات انسانی و اجتماعی اعم ازاقتصادی، سیاسی و فرهنگی بوده و به شمار می آیند. جنبش ها و نهضت ها بدانسان که در باب جنبش و نهضت تنباکو در ایران، مشروطیت و ملی شدن نفت بکار برده می شود مراد؛ تغییرات اصلاحی شکلی - رفورم - ساختاری تا تحولات بنیانی ماهوی و هویتی - رولیشن - زیرساختی است. انقلاب، بدانسان که در مورد انقلاب اسلامی بهمن 57 ایران استعمال می گردد: دیگرگونی راهبردی؛ بنیادین یعنی از بنیاد و به تعبیری شالودی، جامع یعنی همه جانبه، نظاممند و هدفمند می باشد. بویژه با فراهمی عناصر مکتب بسان اسلام به عنوان طرح هادی و نقشه راه، امام و راهبر به عنوان مجری نقشه راه، و مردم یا امت به عنوان متعلق، صاحبان و متحرکان اصلی آنند. اینها فرای هر گونه تغییرات ظاهری در حد جابجایی اشخاص بوده و غیر از شورش و تا حتی بسان کودتاه یا براندازی می باشند.
بدین ترتیب در این مقاله جنبش و نهضت مترادف گرفته شده و انقلاب به اعتباری به معنای اعم یعنی فراتر و کاملتر و به تعبیری به معنیا اخص یعنی شکل خاصتر آنها فرض گرفته شده است. جنبش ها یا نهضت ها و انقلاب اعم از جنبش ها یا نهضت ها و انقلاب سیاسی و اجتماعی و به تعبیری اقتصادی تا فرهنگی است. به تعبیری جنبش ها، نهضت ها و انقلابات دارای بخش های سه گانه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می باشند. در شرایط ویا در مراحل مختلف و گاه یکی از این بخش های جنبش ها، نهضت ها و انقلابات تقدم یافته یا برجسته شده و لزوم یا بروز می یابد. اما آنچه مسلم است اینها بسان وجوه و مراتب سه گانه حرکت تغییرات و تحولات تا انقلاب اجتماعی بوده و به شمار می آیند.
پیشرفت نیز ضمن این که یک خواست عمومی محسوب شده یک حرکت است. پیشرفت اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می باشد. اینها نیز بخش ها، وجوه و مراتب سه گانه پیشرفت و توسعه بوده و شمرده می شود.پیشرفت های تاریخی: در دو سطح تمدنی بلندبرد بنیادین تا غایی، بلند مدت چندین قرن و بلند گستر فراملی و توسعه میان برد تحولات بنیانی، میان مدت چندین دهه ای و میان گستر ملی، مورد نظر می باشد.ایران: نیز مراد ملت و سرزمین ایران و بلکه نمونه ایرانی چه پیشا اسلام و به عنوان تمدن ایرانی و چه ایرانی اسلامی پسا اسلام و در فرایند تمدن پیشین اسلامی و بویژه ایران و ایرانی انقلابی اسلامی جدید بوده که دغدغه و داعیه توسعه و بلکه تمدن نوین و الگوسازی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ توسعه متعالی و تمدن نوین اسلامی را داراست.
درامد
زایایی، پویایی و پایایی ایران در توسعه و تمدنسازی، و به تعبیری زایش، پویش و پایش توسعه و تمدن ایران، ایرانیان و ایرانی و در ایران از پگاه تاریخ و بلکه از پیشا تاریخ مورد گواه همگانی است. چنان که پرفسور گیرشمن فرانسوی از بزرگترین شرقشناسان و ایرانشناسان غربی در کتاب »ایران از آغاز تا اسلام« با عنوان و اشاره به »تمدن ماقبل تاریخی ایران در هزاره چهارم ق.م. - «ر.گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ10، 1374، ص - 16تصریح می نماید؛ »مرحله دیگری در توسعه تمدن ما قبل تاریخی ایران که آن را عهد دوم می نامیم عبارت از دوره ای است که نسبت بدوره قبل، که تاکنون مورد تحقیق قرار داده ایم، اندکی پیشرفته است - «همان - . مورد و موضوعی که با عبارات متفاوت و به اعتبارات گوناگون مورد تایید و تاکید دیگر مستشرقین واقع شده است.
از هرودت، پدر فن تاریخ در کتاب تاریخ خویش و حتی فیثاغورث در سفرنامه خود به ایران باستان تا دوران جدید از جورج کامرون در »ایران در سپیده دم تاریخ«، کلمان هوار در »ایران و تمدن ایرانی« و ن. پیگولوسکایا در »شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان« و ولادیمیر گریگورویچ لوکونین در»تمدن ایران ساسانی« که بر این پویایی و پیوستگی تاکید نموده اند. عبدالرحمن ابن خلدون، پدر فلسفه تاریخ هم این جریان توسعه و تمدنی و پیشتازی و پایایی ایران را از پیشا اسلام و تداوم آن تا عصر خویش و قرون میانی اسلامی در کتاب پر آوازه مقدمه خود مورد توجه و تایید قرار داده اند. به تصریح ابن خلدون؛ »در مشرق - ایران، سند تعلیم همچنان در آن سرزمین پایدار است، بلکه بازار دانش آن سامان رونق و رواج کامل دارد و دریاهای دانش بیکران در آنجا یافت می شود - «عبدالرحمن ابن خلدون، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، 2ج، تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چ4، 1362، ج2، ص. - 878
به تعبیر ایشان نیز؛ »و علت آن ادامه یافتن عمران و آبادانی فراوان و پیوستگی سند تعلیم در اقطار است - «همان - . کما اینکه؛ »در آن شهرها همچنان دانش فراوان است و عمران آنها ادامه دارد و سند تعلیم در آنها پایدار است - «همان - . این نیز به نوبه خود؛ »آن روزگار در تمدن و کیفیات ان مانند: صنایع و پیشه ها از ایرانیان تبعیت میکردند چه ایرانیان بعلت تمدن راسخی که از آغاز تشکیل دولت فارس داشته اند بر این امور استوارتر و تواناتر بودند - «همان، ص. - 1150 ابن مسکویه رازی نیز در تجارب امم خویش بدان پرداخته - ابوعلی مسکویه رازی؛ 320-421هق.، تجارب امم، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، 2ج، تهران: سروش، - 1369
و در جاویدان خرد خویش آن را نمود حکمت جاویدان شرقی-ایرانی، جامع؛ یکی عقلانیت و تعادل، دیگری دیانت و تعالی و سوم تدبیر و توسعه می داند - جاویدان خرد، احمدبن محمد بن مسکویه رازی، ترجمه تقی الدین محمد شوشتری، تصحیح بهروز ثروتیان، تهران: موسسه فرهنگ کاوش، چ 2، . - 1374 کما اینکه بنا به تعبیر پرفسور محمد ارکون که خود مدعی گسست تاریخ فوکویی بوده و این واکاوی اثر را به عنوان رساله دکتر برگزیده، تنها و به صورت استثنایی در مورد ایران و این اثر برخلاف نظریه گسست مدعی جاودانگی فرهنگ ایرانی شده و میگوید؛ »مناسبترین اثر برای مطالعه در باب جاویدانی فرهنگی ایرانی است - «همان، مقدمه محمد ارکون، ترجمه رضا داوری، ص سه - . چرا که به بیان همان گیرشمن که توسعه و تمدنسازی ایران و ایرانیان هماره دروزنزا و قائم بخود یعنی خود اتکال بوده و؛ »دشت های خارجی در توسعه تمدن ایران در درجه دوم قرار دارند - «همان، پیشین، ص. - 7
این در حالی بوده که به سبب موقعیت راهبردی شاهراهی، چهار راهی و حتی پایانه ای و بازاندزی - ترمینالی - از سویی و مواهب سرشار خدادادی از دیگر سوی؛ »ایران فاتحان متعدد به خود دیده است. همین امر موجب پیدایش عهدهای متناوب و انحطاط و افتخار ایران گردیده، زیرا اقوام آن هر چند در مناطق زمینهای زراعتی و واحه های متفرق بودند، استعداد و قدرت ایجاد تمدن را داشتند - «همان، ص . - 8 حتی و فراگستر از این و در جریانی برعکس؛ »افکار و آداب، ترقیات دینی و صنعتی که در ایران پدید آمده، آثار خود را در تمدنهای ممالک بیگانه باقی گذاشته است - «همان، ص. - 8 اما در زمینه پایای مدنی؛ توسعه و تمدنی از»حدود هزاره پنجم ق.م. ... می توانیم پیشرفتی را که در تمدن مادی ساکنان نجد ایران رخ داده تقریبا بدون انقطاع تعقیب