بخشی از مقاله

چکیده

تعیین حدود وثغور برای زبان از آن جهت اهمیت دارد که زبان مهمترین دریچهای است که به روح انسان گشوده می شود و همچنین زبان مهمترین وسیله ی ارتباط انسان با انسانهای دیگرو نقل و مبادله اطلاعات و معلومات از قومی به قوم دیگر و از نسلی به نسل دیگر است و اگر این وسیلهی ارتباطی نبود، هرگز انسان نمیتوانست تا این حد در علم و دانش و تمدن مادی و مسائل معنوی دینی واخلاقی ترقی و پیشرفت کند. نعمت بیان به صورت بزرگترین نعمت در »سوره الرحمن« بعد از نعمت آفرینش انسان شمرده شده است و یکی از بزرگترین افتخارات نوع بشر داشتن زبان گویا و قدرت بر تکلم و سخن گفتن است. بیان، ابزاری دارد و نتیجهای، که ما به خاطر عادتکردن به سخنگفتن هر دو را ساده میپنداریم، در حالی که کاری است بسیار ظریف و پیچیده و هنری است بسیار مهم و بینظیر.

بسیاری از عبادات بزرگ مانند نماز، مراسمی از حج، تلاوت قرآن و اذکار، بهوسیله زبان انجام میشود: امر به معروف و نهی از منکر، تعلیم علوم واجبه، ارشاد جاهل، تنبیه غافل، و راهنمایی به سوی حق و عدالت، و بسیاری از شؤون تعلیم و تربیتبه وسیله زبان انجام میگیرد.زبان قلب آموزش وپرورش است. هرزبانی حامل معانی وجهان بینی های متفاوت است.بنابر این لازم است برای فهم پذیری زبان اقدامات خاصی صورت گیرد زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا حد زیادی خطرناک هم میتواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بیشمار میگردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش میکشد. متاسفانه قبح گناهان زبان در میان بسیاری از افراد از بین رفته برخلاف اکثر گناهان دیگر انجام آن رایج و سهل شده است. باید به فکر بود که با رعایت کدام اصول میتوان این خطر بزرگ را برطرف کرد یا به حداقل رسانید؟ چگونه می توان از آفات زبان درامان ماند؟ آیا میتوان بر جنبه های منفی زبان غلبه کرد؟در مقاله حاضر برآنیم به این سوالات پاسخ داده وحدود وثغور جایگاه زبان درتربیت دینی واخلاقی رابه صورت مختصرمعرفی کرده و مورد بررسی قرار دهیم.

واژه گان کلیدی: زبان، تربیت دینی، تربیت اخلاقی

مقدمه

نعمت بیان از مهمترین و شگفتانگیزترین نعمت ها و مواهب الهی است که آسایش و آرامش و پیشرفت و تکامل انسانها رابطه بسیار نزدیکی با آن دارد. زبان مهمترین کلید دانش ، فرهنگ، عقیده و اخلاق است. زبان ترجمان دل و نماینده عقل و کلید شخصیت انسان و مهمترین دریچه روح است. به تعبیر دیگر، آنچه بر صفحه روح انسان نقش میبندد، قبل از هر چیز بر صفحه زبان و در لابهلای گفتههای او ظاهر میشود. جالب این که اطبای پیشین سلامت و انحراف مزاج انسان را نیز از مشاهده زبان او کشف میکردند، و در آن زمان که مساله آزمایش خون و ترشحات بدن، یا عکسبرداری وجود نداشت، زبان به عنوان تابلویی برای تشخیص سلامت و بیماری دستگاههای درون شمرده میشد، و پزشکان آگاه، با یک نگاه به زبان، بسیاری از مسائل را درباره سلامتی و بیماری افراد کشف میکردند. در مورد مسائل اخلاقی و فکری نیز همین امر صادق است; زبان میتواند تابلویی برای کشف انواع مفاسد اخلاقی درونی مورد استفاده قرار گیرد; همانگونه که آلودگی زبان میتواند انعکاس وسیعی در روح انسان داشته باشد. - مکارم شیرازی ،1376، ص - 71

زبان ابزار زنده ای است که به وسیلهی آن مقاصد وافکاربیا ن میشود.»ویگوتسکی« زبان رایک ابزار روان شناختی می داند یعنی چیزی که به وسیله آن به تجارب معنا داده میشود و در تحول یا رشد زبان سه دوره را متمایز میسازد:گفتار اجتماعی یا بیرونی،گفتار خود محورانه،گفتار درونی. - سیف، 1385، ص - 218 علاوه بر این زبان یک ابزار فرهنگی است از طریق زبان است که هر نسلی از تجارب نسل پیشین آگاه می شود.ونسل جدید به وسیله زبان به تشریک مساعی وحل مسائل وتلطیف تجارب می پردازد. اصطلاح زبان در حوزهی تعلیم وتربیت دینی هم آنچه به صورت نمادین عرضه میشود وهم به شکل گفتاری آن اطلاق می گردد. - آقازاده، 1385، ص - 9 در این مقاله صورت گفتاری آن مورد بررسی قرار گیرد.

امید است مطالعه وپژوهش در این حوزه آغازی برای دست یابی به افقهای جدید در زمینه ی تربیت دینی واخلاقی فرزندان ایران عزیزمان باشد. تربیت:عبارت است از زمینه سازی برای کمک کردن به متربی جهت شکوفا سازی قابلیت ها و توانایی درونی اش. - کشاورز،1387،ص - 97 تربیت دینی: تربیتی براساس مفاهیم ومعیارهای دینی است. - باقری، 1380، ص - 14 تربیت دینی در مفهوم اصیل آن بدین معناست که تدین بایددر ارتباطی از نوع تربیت در فرد شکل بگیرد.به عبارت دیگر اعتقادات دینی،تجربه درونی در ارتباط باخدا ونیز التزامات درونی نسبت به سخن خداوعمل به مقتضای آن،باید در بستر تبیین،معیار تحرک درونی ونقادی جریان یابد. - باقری، 1387ص - 10

تربیت اخلاقی: فرایند زمینه سازی وبکار گیری شیوه هایی جهت شکوفاسازی ،تقویت وایجاد صفات ،رفتارها وآداب اخلاقی واصلاح واز بین بردن صفات ،رفتارها وآداب غیر اخلاقی در خود انسان یا دیگری است. همچنان که موضوع وقلمرو علم اخلاق شامل صفات درونی،رفتارهای بیرونی وآداب اخلاقی است،تربیت اخلاقی نیز در محدوده صفات درونی،رفتارهای بیرونی وآداب اخلاقی مطرح است واختصاص به صفات وملکات درونی ندارد. - همت بناری ، 1379ص - 178

اهمیت زبان به عنوان یک نعمت الهی

براستی زبان از شگفتانگیزترین اعضای بدن انسان است و وظائف سنگین برعهده دارد که بر عهده هیچ یک از اعضای بدن نیست . جالب تر این که خداوند برای سخن گفتن وسیلهای برای انسان قرار داده که بسیار سهلالتناول و در دسترس همگان است; نه خسته میشود، نه ملالی به آن دست میدهد، و نه هزینهای دارد. و از آن عجیبتر، مساله استعداد تکلم در انسان است که در روح آدمی به عنوان یک امانت بزرگ الهی به ودیعه گذارده شده و انسان میتواند جملهبندیهای نامحدودی در اشکال بیشمار برای بیان مقاصد بسیار متنوع خود ترتیب دهد. واگر یک روز این نعمت بزرگ از انسان ها گرفته شود جامعه ی انسانی بسرعت راه قهقرا را پیش خواهد گرفت . - بابایی، 1378، ص - 48 مضاف بر این، آنچنان استعدادی برای وضع لغات مختلف به او داده که محصول آن هزاران نوع زبان است; و با گذشت زمان، برآن نیز افزوده میشود. با این حال، آیا عجیب است که خداوند از این نعمت در آیات قرآن به عنوان یکی از بزرگترین نعمتهایش یاد کند؟ کلمه زبان - لسان - پانزده بار درچهارده آیه ی قرآن کریم تکرار شده است. - قرائتی، 1383، ص - 375 جرمش کوچک و طاعت و جرمش بزرگ است، چرا که کفر و ایمان با شهادت زبان شناخته میشوند و این دو نهایت طاعت و طغیان است; هیچ موجود و معدوم، و خالق و مخلوق، و امور پنداری و واقعی، و مظنون و موهوم نیست، مگر اینکه زبان درباره آن سخن میگوید، و به اثبات و نفی درباره آن میپردازد.

نعمت بیان به صورت بزرگترین نعمت در سوره الرحمن بعد از نعمت آفرینش انسان شمرده شده است، و یکی از بزرگترین افتخارات نوع بشر داشتن زبان گویا و قدرت بر تکلم است.در آغاز سوره الرحمن - آیات 1 تا - 4 نیز تعبیر بسیار مهمی درباره نعمتبیان که مولود زبان است آمده، و بعد از ذکر نام خداوند »رحمان« که رحمتش دوست و دشمن را احاطه کرده، اشاره به مهمترین مواهب الهی یعنی قرآن و سپس اشاره به آفرینش انسان و بعد نعمتبیان را به عنوان یک موهبت عظیم بیان میدارد و میفرماید : » الرحمن - علم القرآن - خلق الانسان - علمه البیان; خداوند رحمان - قرآن را تعلیم فرمود، انسان را آفرید - - و - به او بیان آموخت.« بهاین ترتیب، نعمتبیان را به عنوان مهمترین نعمتها بعد از آفرینش انسان ذکر میکند .

انسان درآفریدن کلمات وجملات محدودیتی ندارد البته زبان ولغت خاص مهم نیست اصل قدرت بیان مهم است.زبان وسیله ی بیان است. زبان ترجمان دل وکلید شخصیت است. - مکارم شیرازی،ص - 71 قدرت بیان وسخن گفتن هدیه ی الهی به انسان و جلوه ای از رحمت الهی است. وهمچنین انواع زبان ها ولهجه ها از آثار قدرت خداوند است.لذا کسانی که توانایی سخن گفتن به چند زبان را دارند باید هنر خود را از خدا بدانند . - قرائتی، 1383، ص - 377 وضع لغات که پایه اصلی سخن گفتن است و برحسب انواع نیازهای مادی و معنوی صورت میگیرد، خود داستان عجیبی دارد که اگر تعدد زبانها - که به گفته بعضی از دانشمندان هماکنون بالغ بر سههزار زبان در دنیا داریم در نظر بگیریم - پیچیدگی و اهمیت این موضوع روشنتر میشود، بویژه این که میدانیم که این عدد نیز نقطه پایانی زبانهای بشری نیست و با گذشت زمان لغات تازه و زبانهای دیگری تدریجا به وجود میآید. این مساله در روایات اسلامی نیز بازتاب گستردهای دارد، از جمله از سخنان امیرمؤمنان علی علیه السلام میخوانیم: »ما الانسان لو لا اللسان الا صوره ممثله، او بهیمه مهمله! ; اگر زبان نبود انسان چه بود؟! چیزی جز یک مجسمه یا حیوان رها شده در بیابان!« امام در این گفتار پر معنی حق مطلب را درباره اهمیت زبان بیان کرده و میفرماید آنچه انسان را از حیوانات ممتاز ساخته است همین نعمت زبان اوست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید