بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله به بررسی ادبیات حسابداری مدیریت در خصوص صنعت گردشگری پرداخته می شود. علیرغم وجود این واقعیت که بخش گردشگری یکی از بزرگترین بخش ها در دنیا است، تحقیقات و پژوهش های اندکی در خصوص مسائل تئوری و عملی آن انجام شده است. در این مقاله به بررسی فرصت های پژوهشی متمرکز بر این حوزه پرداخته می شود.

واژگان کلیدی: حسابداری مدیریت، گردشگری، معیارهای عملکرد، بودجه بندی سرمایه ای

مقدمه

هدف این مقاله، بررسی پژوهش های حسابداری مدیریت متمرکز بر صنعت گردشگری است. در بخش اول آن، به تعریف مفهوم مؤسسات گردشگری می پردازیم و آمارهای این صنعت را بطور خلاصه بیان کرده و ویژگی های این مؤسسات را ذکر می کنیم. پس از آن، اطلاعاتی در خصوص نحوه عمل حسابداری مدیریت در این صنعت ارائه می کنیم. در بخش دوم آن به بررسی ادبیات جهانی در حسابداری مدیریت که مربوط به این حوزه هستند می پردازیم. به فرصت های پژوهشی آتی نیز توجه خواهیم کرد. صنعت گردشگری، با توجه به بخش های پنجگانه صنعت در انجمن بین المللی هتل، رستوران و نهادهای آموزشی - - ICHRIE تعریف شده است: هتل، خدمات غذایی، خدمات تفریحی، خدمات مسافرتی و خدمات کونوانسیون. جدول شماره 1، نشان دهنده لیست خدمات مربوط به هر بخش است.

صنعت گردشگری، از هر نظر تعاریفی که بیان شده است، یکی از بزرگترین صنعت ها در دنیاست. برای مثال، در بخش گردشگری آمریکا به تنهایی، درآمد سالانه حدود 537 میلیارد دلار تحمین زده شده است. تعداد کارکنان نیز 12.8 میلیون نفر در 935.000 بخش مختلف و جداگانه در این حوزه تحمین زده شده است. استاندارد و پور - 2007 - چنین گزارش کرده اند که گستردگی بخش گردشگری حدود 49 درصد از کل صنعت غذا بیشتر است و این بخش دارای بزرگترین بخش خصوصی در مورد کارکنان خود است. به طور مشابه، آمار های دولت آمریکا نشان می دهد که بخش هتل درآمدی معادل 122.7 میلیارد دلار با 1.4 میلیون نفر کارمند و 47.590 ملک دارند - انجمن املاک و هتل آمریکا، . - 2006 نهایتاً، صنعت هواپیمایی کارکنانی معادل حدود 500.000 نفر با درآمدی بالغ بر 141 میلیارد دلار دارد. با ترکیب این سه بخش، 800 میلیارد دلار درآمد و 14.7 میلیون نفر وجود خواهد داشت. این موارد، نشاندهنده 5.8 درصد از تولید ناخالص داخلی سال

2007 میلادی - تحلیل اقتصادی بارئو، - 2008 و 10.1 درصد از بخش کارکنان - همان منبع - هستند. صنعت گردشگری نیز صنعتی قابل توجه در این آمار در خصوص تعداد کارکنان است. با توجه به داده های دریافت شده از ICHRIE، بسیاری از مدیران ارشد در صنعت رستوران و هتل 24.6 درصد از کسب و کار های بخش هتل و رستوران، در اختیار بانوان است. در مقیاس جهانی، سازمان گردشگری جهانی تخمین زده است که 3 درصد از کل نیرو هایکار فعال مستقیماً در صنعت گردشگری مشغول هستند و اگر نیروهای کاری که غیر مستقیم در این حوزه مشغول هستند را نیز در نظر بگیریم این عدد به 8 درصد خواهد رسید. از طرفی تنوع بسیاری در بخش های مختلف گردشگری وجود دارد. با توجه به طیف وسیع تنوع نوع نهاد های موجود در صنعت گردشگری - جدول شماره 1 را ببینید - ، این جای شگفتی ندارد که طیف وسیعی از فعالیت های تولیدی، خدماتی و بازرگانی در این صنعت وجود داشته باشد.

در صنعت مسکن، به عنوان مثال، نشان دادن یک مسکن و معرفی آن به مشتری، یکی از خدمات این حوزه محسوب می شود. رستوران نیز در بخش تولیدی قرار می گیرد. فعالیت های رستوران تفاوتی با یک شرکت تولیدی مانند جنرال موتورز ندارد و تنها تفاوت آن در سیستم انبارداری بهنگام می باشد Jit - در شرکت جنرال موتورز - . شرکت کارگزاری به عنوان یک شرکت بازرگانی محسوب می شود، به این دلیل که سهام را خریده و آن را برای فروش در آینده نگهداری می کند. تنها تفاوت این نوع شرکت ها با یک مغازه لباس فروشی در محصولی است که فروخته می شود. نهایتاً، هتل های بزرگ همچون هتل سزار در لاس وگاس آمریکا، نمونه مناسبی برای بررسی است. این هتل بسیاری از خدمات مختلف ارائه می کند، بخش رستوران آن تولیدی محسوب می شود، مغازه های آن بازرگانی محسوب می شود و بخش های سرگرمی آن جز بخش خدماتی محسوب می شود.

صنعت گردشگری، هم سرمایه و هم کارکنان هنگفتی را شامل می شود. برای مثال، هتلداری سرمایه گذاری زیادی در ساختمان سازی و تجهیزات مورد نیاز آن، احتیاج دارد. این هزینه ها در دوره های زمانی طولانی بطور ثابت وجود خواهند داشت. نهاد بزرگی همچون ماریوت، هزاران هزار نقاط جغرافیایی در اختیار دارد و در سطح جهانی فعالیت می کند. این شرکت را با شرکت های بزرگی همچون جنرال موتورز مقایسه کنید. در حالی که ماشین آلات تولیدی جنرال موتورز بسیار باارزش تر از ماریوت هستند، نقاط جغرافیایی و مکان های کمتری نسبت به آن دارد و ساختمان های جنرال موتورز و سرمایه گذاری های در زمین آن، برای اهداف مالیت و هزینه کمتر به تملک شرکت درآمده اند.

از طرفی دیگر، زمانی که هتلی مستقر شده و فعالیت آن رونق می یابد، نیاز به نقاط جغرافیایی و مکان های بیشتری برای گسترش فعالیت دارد. 40 هتل در شهر نیویورک، سعی در افزایش تعداد طبقات خود برای گسترش فعالیت های خود دارند. این مورد را با جنرال موتورز مقایسه کنید. این شرکت در صورت تمایل برای گسترش فعالیت های خود، بجای سعی در افزایش تعداد طبقات خود، به احتمال زیاد سعی در برون سپاری بخشی از تولید خود یا تغییر نحوه تولید خود خواهد داشت. جنرال موتورز در خصوص افزایش مناطق جغرافیایی خود، بیشتر تمایل به مواردی دارد که هزینه کمتر داشته باشند و یا سرعت انجام امور را افزایش دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید