بخشی از مقاله
چکیده
به موازات انقلاب اطلاعات و نظریه جهانی شدن، حقوق مخاطب شکل گرفت و بعنوان حقی بشری و زیرمجموعه حقوق شهروندی مورد توجه قرار گرفت. در ابتدا این مفهوم بصورت ساده شکل گرفته و آغاز شد، اما گسترش تکنولوژیهای نوین ارتباطی همراه با متنوعتر شدن رسانهها و استفاده طیف وسیعی از افراد جامعه از آن وسایل ارتباطی؛ شکل پیچیدهتری به خود گرفت به گونه ای که حتی در جوامع توسعهیافته، نیز بیم آن وجود دارد که آزادیهای مشروع از سوی رسانهها مورد بی توجهی یا نقض واقع شود. چراکه وظیفه ذاتی رسانهها که همانا افزایش آگاهی اجتماعی است باید به گونهای باشد که در آن حقوق فردی اشخاص و حق آگاهی یافتن آنها به صورت توامان حفظ و رعایت شود.
همچنین امروزه استفاده از تلویزیون در سراسر دنیا به عنوان یک رسانه جمعی فراگیرکه دارای نقش فعال و اثرگذار بر زندگی افراد جامعه می باشد، رو به گسترش است. طیف وسیعی از مخاطبان آن همچون کودکان، زنان، مقامات سیاسی و ... به دلیل حساسیت جایگاه فردی یا اجتماعیشان مورد توجه ویژهای میباشند زیرا هر یک به نحوی در قلمرو مخاطبان آسیبپذیرتر قرار میگیرند. تبیین محدوده و گستره حقوق این افراد آسیبپذیر که باید در چارچوب اخلاق حرفهای رسانه مورد توجه قرار گیرد؛ مسئله و دغدغه این تحقیق میباشد که بر مبنای قواعد مذکور در اسناد معتبر بینالمللی و منطقهای نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق کودک، کنوانسیونهای اروپایی و آمریکایی حقوق بشر و ... مورد تحلیل قرار می گیرد.
کلمات کلیدی: رسانه های جمعی ، مخاطبان آسیبپذیرتر، تلویزیون، حقوق بشر، حقوق مخاطب
-1 مقدمه
هزاره سوم، عصر رسانههاست. امواج پرتلاطم رسانههای دیداری و شنیداری که بازوی اصلی جهانی شدن به شمار میآیند، نقشی متفاوت و بسیار فراتر از ساختار سنتی حکومتها، ایفا مینمایند. در میان رسانههای صوتی و تصویری، نوشتاری و نوری - الکترونیکی - ، حق مخاطب کمتر مورد عنایت قرار گرفته است. حقوق مخاطب یکی از مفاهیم شگرفی است که همراه با انقلاب اطلاعات مطرح و به عنوان مصداق حقوق شهروندی مطرح گردیده است. بر این اساس حق مخاطب به عنوان یکی از مؤلفههای حقوق بشری نیازمند تبیین و معرفی است. دریافت اطلاعات و اخبار از طریق رسانههای گروهی یکی از حقوق بنیادین بشری محسوب میگردد.
حق مخاطب از نتایج آزادی اطلاعات، حق دسترسی به اطلاعات و ترویج شفافیت به شمار میآید. در این میان مخاطبان به خصوص مخاطبان مورد مطالعه، یا به عبارتی مخاطبان آسیبپذیرتر مورد توجه ویژهای قرار گرفته و از محدوده گستردهای از حقوق برخوردار اند که میتوان به حق رسانهای کودک، حق منع استفاده از تبلیغ در رسانههای مخصوص به کودکان، پاکیزگی زبان و قلم، منع توهین و افترا به مقامات سیاسی و دیپلماتیک، حق احترام به عقاید مذهبی و حقوق اقلیتها، و ... اشاره کرد. در این میان لحاظ کردن توأمان حقوق فردی و منافع اجتماعی با محوریت اخلاق رسانهای واجد اهمیت اساسی است.
-2 پیشینه
برخلاف کشورهای پیشرفته، ادبیات حقوق مخاطب در کشور ما بسیار فقیر و ناچیز است. به جز منابعی که در حوزه حقوق ارتباطات و حقوق رسانه و سایر منابع اندکی که در این زمینه وجود دارد و در قسمت منابع بدان اشاره شده است، تحقیقات جدی در زمینه پژوهش حاضر در کشور وجود ندارد. جستجو در منابع کتابخانهای و پایگاههای اطلاعاتی و پایاننامههای دانشجویی بیانگر ضعف و نارسایی تحقیقات و فقر پژوهشی است.
-3 سوالات تحقیق
حقوق مخاطبان آسیبپذیرتر در حوزه رسانههای دیداری- شنیداری در نظام جهانی حقوق بشر از چه جایگاهی برخورداراست؟
در مقام مقایسه و تبیین، میزان اهمیت و ارزش گذاری برای حقوق مخاطبان آسیبپذیرتر در کشورهایی نظیر انگلستان و ایران چگونه است؟
-4 روش تحقیق
پژوهش حاضر مهمترین مصوبات و دستاوردهای بینالمللی حقوق بشر و برخی کشورها نظیر انگلستان و ایران در زمینه حقوق مخاطب تلویزیونی را به شیوه توصیفی - تحلیلی مورد ارزیابی قرار خواهد داد."حقوق مخاطب" را زیر مجموعهی "حقوق رسانه" میشناسند. حقوق رسانه را میتوان اینگونه تعریف کرد:" به مجموعه امتیازات و تواناییهایی که قانون برای رسانهها یا افراد فعال در این حوزه پیشبینی میکند، حقوق رسانه میگویند".و اما هرگاه حقوق مخاطب از زاویهی حقوق رسانه بخواهد تعریف شود، میگویند:"مجموعه امتیازاتی که قانون برای مخاطب، شناسایی میکند و تکالیفی متناسب با آن بر دوش رسانه و اصحاب آن میگذارد - حسینی اسفیدوجانی، 1391، ." - 30
منظور از حقوق مخاطب، امتیازهایی است که قانون برای مخاطب در نظر میگیرد و بر اساس آن، تکالیف و مسئولیتهایی را برای رسانهها و طرفداران و مخاطبان آن ایجاد میکند. حقوق مخاطب، در آغاز به صورت کاملا ساده، با شکلگیری رسانههای مختلف و با انتقال متن پیامها بین افراد آغاز شد. اما گسترش تکنولوژیهای نوین ارتباطی همراه با متنوعتر شدن رسانهها و همچنین استفاده طیف وسیعی از افراد جامعه شکل پیچیدهتری به خود گرفت به گونهای که حتی در جوامع توسعهیافته، همیشه بیم آن وجود دارد که آزادیهای مشروع از سوی رسانهها مورد بیتوجهی واقع شود. چراکه وظیفه ذاتی رسانهها که همانا افزایش آگاهی