بخشی از مقاله

چکيده :
توسعه فرهنگ شهروندي و حقوق شهروندي از ملزومات جامعه امروز بخصوص در شهرها و کلانشهرها بشمار ميرود. رسانه بعنوان ابزار توسعه در اين ميان نقش اساسي را ايفا مي کند و در اطلاع رسـاني و آگاهي بخشي به اقشار مختلف جامعه بسيار پراهميت است . حقوق شهروندي در جوامع درحال توسعه بعنوان پديده اي نوظهور نياز به اشاعه و تبليغ دارد ودر اثر استمرار اين امر نهادينه سـازي مـي شـود.
رسانه هاي گروهي کشور بدلايل مختلف ازجمله ضعف در جلـب رضـايت و اعتمـاد مخاطبـان ، سـهم اندکي در آموزش حقوق شهروندي به شهروندان دارند، لذا منبـع آموزشـي افـراد در زمينـه حقـوق و تکاليف شهروندي در شهر تهران ، رسانه هاي داخلي نيستند. بعبارت ديگر، رسانه هـاي جمعـي تـاکنون تأثير قابل توجهي برآگاهي شهروندان تهران از حقوق شهروندي نداشته اند، و لازم است اين نقش آنهـا مورد بازبيني قرار گرفته ، و تقويت شود.
براي بررسي بيشتر، مطالعه و پژوهشي پيرامون موضوع تأثير استفاده از رسانه هاي داخلي (تلويزيون ، راديـو و مطبوعات ) بر آگاهي افراد از حقوق شهروندي خـود، در ميـان سـاکنين شـهر تهـران صـورت گرفـت ، و از ديدگاه هاي نظريه پردازاني چون لرنر ، راجرز،کاتز و ... استفاده شد. متغيرهـاي مسـتقل ايـن پـژوهش شـامل ميزان استفاده از رسانه هاي گروهي،ميزان رضايت از برنامه هاي آموزشي و اعتماد به رسانه هاي داخلـي بـوده و جامعه آماري تحقيق نيز افراد ١٨ سال به بالاي ساکن شهر تهران مي باشند.
واژگان کليدي: حقوق شهروندي، رسانه ، توسعه ، آگاهي

The media and development of civilrights
Abstract
This research studies the influence of using mass media(TV.Radio and press)on
development of civilrights among the residents of Tehran. To achieve this aim,the viewpoint of theorists like lerner,Rodgers,cotz and,… has used. The independent variants in this research includes the using of massmedia, the amounts of satisfaction with training programs,trust to deomestic media. In this research,the
surveying and questionnaire technique has been used for collecting data among the
repliers. The research statistic society includes of the people with 18years old and above in Tehran. The typical society is 400ones that have been selected inmultistage clustering sampling. The data of the research had analyzed by SPSS software,that the results are as follows:
Media because of different reasons, including lack of satisfaction and trust of the
audience , have a marginal role in training civil rights to citizens, so teaching resource in the field of civilrights in Tehran, are not local media,and it should be somewhere else, such as schools, universities, foreign media and environmental media eg, billboards, graffiti, etc. and interpersonal communications.In other words, the mass media have not a significant influence on civilrights knowledge in Tehran,and this role must been reviewed and strengthened.
It should be noted that the higher age and education of people cause to higher awareness of civilrights,but there is not any meaningful relationship between gender and the place of born with the awareness of civilrights, among the people of Tehran.
Keywords: civilrights, awareness , media, development

مقدمه
رسانه ها از مهمترين عوامل شکل دهنده و هدايت افکار عمومي و ارزش ها در جوامع مختلف هستند و با توليد و توزيع اطلاعات ، نقش عمده اي را در بالا بردن آگاهيهاي افراد برعهده دارند و جامعه را در مسير نيل به تعالي و پيشرفت ياري ميرسانند و ميتوانند باعث پويايي افکارشده و از مهمترين مجراهاي تبيين و نهادينه سازي حقوق و آزاديهاي اساسي و عمومي ملت يا همان حقوق شهروندي باشند .
نقش ارتباطات در آموزش و تحکيم و نهادينه شدن حقوق شهروندي به شـيوه هـاي مسـتقيم و غيـر مستقيم امري انکارناپذير است .لذا با توسعه و گسترش ارتباطات ، به خصوص ارتباطـات الکترونيکـي و اينترنتي، نقش اين عامل در افزايش رفاه و پيشرفت جامعه ي بشري صد چندان شده و به عنوان يـک نقش محوري براي رسيدن به توسعه مطرح است .
توسعه افکار عمومي يکي از کارکردهاي انـواع رسـانه هـاي سـنتي و مـدرن اعـم از راديـو، تلويزيـون ، مطبوعات ، اينترنت و خبرگزاريها است که با گستردگي پوشش و تأثير خود موجب توسـعه فرهنگـي ميشوند. همچنين آنها با انتقال اطلاعات ، ارزشها و هنجارها از نسلي به نسـل ديگـر کـارکرد انتقـالي خود را انجام ميدهند و به اين وسيله رسانه ها به يگـانگي و انسـجام اجتمـاعي و گسـترش آن کمـک ميکند و اساس تجربيات مشترک را توسعه ميدهند و مقدمات جامعه پذيري را مهيا مـينماينـد. لـذا رسانه ها از طريق ارائه آگاهيهـاي عمـومي و جهـت دهـي افکـار عمـومي در جهـت افـزايش ادراک و يادگيري مردم نسبت به حقوق و تکاليف خود، ميتوانند از اصليترين مجراهاي تبيين و نهادينه سازي حقوق شهروندي در جامعه باشند.
مفهوم شهروندي در منابع فلسفي کلاسيک عبارت بود از به رسميت شناختن حقوق مدني و اجتماعي کساني که در قلمرو خاص جغرافيايي- سياسي تابعيت لازم قانوني را پذيرفته بودند. با توجه به فرايند جامعه مدني در سال هاي اخير و تأسيس نهاد شوراهاي شهري و افزايش تمايل مشـارکت اجتمـاعي و سياسي شهروندان ، پرورش موضوع حقوق شهروندي، در حال حاضر ازجملـه الزامـات مـديريت کـلان کشور تلقي مي گردد.
توسعه حقوق شهروندي، به منظور بازگرداندن حس گم شده هويت انساني و شهروندي به شهرنشيني ، که در غوغاي زندگي شهري دچار فراموشي از واقعيـت انسـاني و اجتمـاعي خـود شـده اسـت ؛ نـوعي سياست شهروندسازي و اعاده نقش ، منزلت و هويت به شهروندان ، و ايجاد زمينه هاي رويش اخـلاق و سلوک شهروندي در جامعه است .
مسأله حقوق شهروندي و جامعه امروز(بيان مسئله ):
جوامع درحال توسعه بدليل نوع شکل بندي اجتماعي و سازمان روابط بين فردي خود، نيازمند ايجـاد نگرش هاي نوين در سياستگذاري و برنامه ريزي هستند ازجمله درخصوص تـرويج حقـوق شـهروندي که از اولويت هاي اساسي فرهنگ سازي در جامعه است .
انسان نيازهاي فرهنگي خود را از طريق آموزش به دست ميآورد و براي تقويت روحيۀ شهروندي خود، ابتدا نيازمند فرهنگ سازي درباره مباني و الزامات زندگي شهري است . آموزش فرهنگ شهروندي، افراد جامعه را از حقوق و مسئوليت هاي مدنيشان آگاه خواهد کرد و اين فرآيند هزينه هاي وارده بر جامعـه را کاهش ميدهد. چرا که شهروند آگاه خود را بخشي از جامعه تلقي ميکند و منافع خود را خـارج از منافع جامعه نميداند و در قبال آن احساس مسئوليت دارد، به عنوان يک ناظر مسئول عمل ميکند و خود شهروند به کمک دولت و شهرداري ميآيد و حتي اگر جايي نهادهـاي دولتـي در انجـام وظـايف خود کوتاهي کنند به صورت فعالانه و منتقدانه با موضوع برخورد ميکند. .(ميرفردي، ١٣٨٧: ٨١) کارکرد آموزشي رسانه هاي گروهي همواره مورد تأکيد صاحب نظران حوزه هاي گونـاگون بـوده اسـت و نهادهاي رسمي و غيررسمي از ظرفيت و تواناييهاي آن استفاده کرده انـد. در آمـوزش هـاي رسـمي و مستقيم ، محرکهاي ارائه شده ، محرکهايي هستند که از طريق يک يا چند حـس درک مـيشـوند و بيشتر ماهيت شناختي دارند اما در آموزش غيررسمي يا ضمني، محرکهاي ارائـه شـده محـرکهـاي زيرآستانه اي هستند که اغلب به صورت خودآگاه ادراک نميشوند و ماهيت آنها شناختي- عاطفي است .
زماني که يک نفر در يک برنامه تلويزيوني به صورت مستقيم با مـردم راجـع بـه يـک موضـوع خـاص صحبت مي کند، اين نوع آموزش از نوع مستقيم است . آموزش غير مسـتقيم در قالـب فـيلم ، سـريال ، بازي، خبر، سرگرمي، مسابقه ، تفريح و... مي تواند باشد. مجموع آموزش هاي مستقيم و غير مسـتقيم به شکل گيري هنجارها، باورها، ارزش ها و رفتار ها کمک مي کند. از طريق پخش خبر ، نمايش فيلم ، سريال ، آگهي، مسابقات ، سرگرمي، بازي و... مي توان انتظار اجتماعي شدن ثانويه را داشت . همـه ايـن آموزش ها که از طريق رسانه انجام مي شود به مهـارت آمـوزي شـهروندان کمـک مـي کنـد. امـروزه رسانه ها يکي از موثرترين و مهمترين عوامل اجتماعي کردن و انتقال هنجارها و ارزش هاي اجتماعي به کودکان و نوجوانان و ساير مخاطبان هستند. (رضايي بايندر،١٣٨٢)
رسانه هاي پرنفوذي مانند تلويزيون ، توانايي تغيير در نظام ارزشي و هنجارهاي فرهنگي مخاطبان خود را دارند و قادرند به راحتي فرآيند «اجتماعي شدن ثانويه » را پيش برند. در آموزش رسمي و مستقيم ، ميزان وضوح اهـداف ، سـاز و کارهـا و محـرکهـاي مـورد اسـتفاده ، بـه راحتـي قابـل ادراک، تمـايز و مفهوم پردازي است ، اما در آموزش غيررسمي يا ضمني اهداف و سـازوکارها حـداقل بـراي مخاطبـان عادي وضوح چنداني ندارد و محرکهاي مورد استفاده بـه گونـه اي اسـت کـه در اغلـب مـوارد ادراک نميشوند تا اولا باعث ايجاد مقاوت در مخاطب نشده و ثانيا با تأثيرگـذاري و لانـه گزينـي در ناهشـيار مخاطب آثار ديرپا و ثابتي برجاي گذاشته و جزئي از رگه هاي شخصي شوند. بـديهي اسـت کـه ايـن بخش از کارکردهاي رسانه اي برحسـب اهـداف و رسـالت هـاي نظـام هـاي رسـانه اي، نظـام ارزشـي و هنجاريهاي جوامع و ويژگيها و توانـاييهـاي مخاطبـان در پـردازش درونشـدهاي رسـانه اي، آثـار و پيامدهاي مثبت و منفي ويژه اي برجاي ميگذارند. (رضايي بايندر،١٣٨٢: ١٣٣-١٣٢)
رسانه ها به ويژه راديو و تلويزيون ، ظرفيت ها و تواناييهاي بسيار گسـترده اي بـراي آمـوزش در تمـام سطوح و حوزه ها دارند و کارکرد آموزشي آنها تمام اشکال و مواد رسانه اي را در بر ميگيـرد. از ايـن رو نقشي که رسانه هاي گروهي در شکل دهي به هنجارها، ارزش ها، نگرش ها و رفتارها ايفا ميکنند، بسيار فراتر از آموزش هاي رسمي است و گستره وسيعي از مخاطبـان رسـانه را شـامل مـيشـود. مخاطبـان آموزش هاي رسانه اي مستقيم عموما کساني هستند که بـه صـورت تعمـدي بـراي کسـب اطلاعـات از رسانه ها استفاده ميکنند اما هنگاميکه از آموزش هاي غيرمستقيم يا پنهان يا همان تـاثير رسـانه هـا سخن ميگوييم ، مخاطبان گاه به صورت منفعل و ناخودآگاه در معرض اطلاعات رسانه اي قرار ميگيرند و براي انجام رفتارهاي خاص و کسب مهارت ها، هنجارها و ارزش هاي ويژه آموزش ميبيننديا بعبـارتي ديگر تاثير مي پذيرند. (رضايي بايندر،١٣٨٢) به طور کلي دو گروه عمده رسانه وجود دارد که يکي رسانه هاي خرد و ديگري رسانه هاي کلان است .
رسانه هاي کلان ، زودتر از رسانه هاي خرد فعال شدند و مي توان گفت که بر فضـاي رسـانه اي غلبـه دارند. براي مثال شبکه هاي راديويي و تلويزيوني جزء رسانه هاي کلان محسوب مي شوند که مالکيت و مديريت آن ها در دست نهادهاي سياسي و اقتصادي بزرگ است . روش نشر اطلاعات در رسانه هاي کلان به شکل عمودي، بالا - پايين و يک سويه است ضمن اين که جهت گيـري ملـي و بـين اللملـي دارند. تاثير اين رسانه ها بر روي جمعيت به شکل فراگيـر اسـت و کـاربرد آن در موضـوعات آمـوزش شهروندي مربوط به موضوعات عمومي و ساده مي شود. اما رسانه هاي خرد کـه تحـت تـاثير انقـلاب ارتباطات و اطلاعات بروز و ظهور بيشتري پيدا کرده اند با رسانه هاي کلان تفاوت هايي دارند. نشريات محلي و وبلاگ هاي شخصي که مديريت آن ها خرد و محلي است را مي توان به عنوان رسانه خرد در نظر گرفت . نشر اطلاعات در رسانه هاي خرد افقي و تعاملي است به گونه اي که کاربران شـبکه هـاي مجازي و اينترنت با هم در ارتباط هستند و يک بده بسـتان اطلاعـاتي بـين توليـد کننـده و دريافـت کننده وجود دارد.جهت گيري رسانه هاي خرد بيشتر محلي و داراي گرايشـي خـاص هسـتند. رسـانه هاي خرد بر روي جمعيت محدودتري تاثير مي گذارند ولي اين تاثير گذاري ژرف و عميق خواهد بود و نهايتا از نظر کاربرد در آموزش شهروندي معطوف به موضـوعات خـاص و پيچيـده هسـتند. امـروزه رسانه هاي مجازي، ظهور و بروز جدي دارند. اين رسانه ها مي تواننـد در آمـوزش هـاي شـهروندي و تثبيت شهرنشينان به شهروند الکترونيک (فراتر از يک شهروند معمولي) نقش داشته باشند.
اين تقسيم بندي ها به ما نشان مي دهد که در حوزه آموزش شهروندي بايد عميق تر و بـا مخاطبـان دسته بندي شده و خاص ارتباط داشته باشيم . براي تحول وضع موجود ، لازم اسـت يـک نگـاه رو بـه آينده وجود داشته باشد و برنامه هاي تحولي، بنيادي و فراگير طراحي و انجام شود. همچنين مي توان علاوه بر استفاده از ظرفيت هاي موجود رسانه هاي خرد و کلان توجهي هم به رسانه هاي خرد، محلي و جماعتي داشت . استفاده از دانش روز آمد و تجارب جهاني با رويکرد عمومي انساني و آينـده نگـر، از طريق چالش ها و فرصت ها ي موجود و به کارگيري هوشمندانه از رسانه ها و فن آوري هاي نوين نيز مي تواند به ما در اين امر کمک کند.
سيل مهاجرين روستايي به سمت کلانشـهرها و اسـکان بسـياري از آنـان در نـواحي پيرامـوني بـدون آمادگي اوليه در جهت انطباق با قواعد حقوق شهروندي، پديده شهرنشيني، رفتار و هنجارهاي زندگي مدني در شهر را با مشکلات مختلفي مواجهه کرده است . به علاوه فقدان رشد مطلـوب نظـام حقـوقي شهري و يا ابهام در رويکردها و عملکردهاي آن ، اخلاق شهروندي و قواعد توسعه آن را که از لوازمـات بديهي سازمان دهي شهري است با مشکلات متعددي همراه نموده اسـت . از ايـن رو در رونـد تغييـر و تحولات جمعيت و تکنولوژي و شهرنشيني که در پيش روي ما قرار دارد، پرداختن به موضوع آموزش شهروندان ،گامي خواهد بود در جهت تأمل پيرامون يکي از راه حل هاي ممکن در خصوص تنظيم روابط حقوقي در کلانشهرهاي کشور.
اين پژوهش تاثير رسانه ها بر آگاهي از حقوق شهروندي در کلانشهرها را مي سنجد، که در اين ميـان باتوجه به تعداد و وسعت بالاي جامعه آماري کلانشهرهاي کشور،شهر تهران بعنوان نمونه مورد بررسي قرار گرفت . در نهايت اين تحقيق در پي پاسخگويي به اين مسئله اسـت کـه چـرا آمـوزش شـهروندي ضرورت دارد؟ شهروندان ساکن در شهر تهران تا چه اندازه از حقوق و تکـاليف شـهروندي خـود آگـاه هستند؟ رسانه هاي جمعي چه تاثيري در اين آگاهي دارند؟ چرا بايد براي آموزش شهروندي از رسـانه ها کمک گرفت ؟ و چه راهکارهايي براي بالا بردن توان آموزشي رسانه ها در امر آگاه سـازي شـهروندان شهر تهران ميتوان ارائه داد؟
اهميت و ضرورت اشاعه و تثبيت فرهنگ شهروندي:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید