بخشی از مقاله
چکیده
گشایش عقلانیت و معنویت در طول تاریخ معرفت بشري فراز و نشیب طولانی داشته است . با پیدایش ادیان، معنویت از پشتوانه اي برخوردار شد که بسترهاي معرفتی آن وحی و متون مقدس بود و شک و تردید در آن راهی نداشت. این پشتوانه در طول تاریخ تبدیل به تفکري شد که در منابع اسلامی، اغلب این معرفت راه حکمت مبتنی بر ایمان نامیدهاند . حکمتی که از قبل تمام تدابیر معرفتی آن تنظیم شده است و احتیاجی به منابع معرفتی بشري نیستمعرفت. حکمت ایرانی اساساً رهیافتی باطنی- رمزي است که هدف از آن کنار زدن پرده حجاب و غفلت و تحقق »علم قدسی« و »معرفت قدسی« است. نصر عارفی است که در دنیاي مدرن، نگاهی زیبایی شناختی به تقوا، احسان و ایمان دارد نصر بر این باور است که »طریق معنوي، طریقتی است که آدمی می تواند با کمک آن از محدودیت هاي بشري خویش تعالی بجوید و به خداوند نزدیک شود. بنابراین خود طریق نمی تواند ساخته دست بشر باشد. این که آدمی بکوشد یا چیزي ساخته دست خود بشر بر طبیعت بشري تعالی جوید، منطقاً نامعقول است.« هنر و فن دو مفهوم مجزا نیستند،
بلکه هر دو بر یک معنا دلالت می کنند. ساختن یک ظرف یا کوزه، همان قدر هنر است که نقاشی یک مینیاتور، جامعیت مفهوم کلمه »صنعت« مؤید دیگري بر وحدت و همسانی هنر و زندگی است و این وحدت، فرهنگ ایرانی را، همچون هر فرهنگ سنتی اصیل دیگر، در طول تاریخ آن ممتاز می سازد. این وحدت در میان ایرانیان، برجستگی خاصی دارد چه آنان از زمرة خلاقترین و هنرمندترین اقوام جهانند و حکمت هنري شان در کلیه وجوه زندگی سنتی به چشم میخورد. هدف ما در این مقاله بررسی ماهیت و حکمت هنر ایران و ارائه برخی مبانی هنر قدسی، به شکلی که در صحنه تاریخ گذشته و امیدوارم به مدد اندیشه متفکران بزرگی چون نصر در صحنه حال ایران مصداق یابد.
کلمات کلیدي: جلوه حقیقت، حکمت هنر ایرانی، دیدگاه نصر
-1 مقدمه
پروردگار تمام طبیعت بکر، این شاهکار کامل فعل خلاقهاش را خلق کرد و آن را جایگاه پرستش براي مسلمانان قرار داد و بر اسلام، دین نخستین روا شمرد تا به طبیعت ازلی به عنوان عبادتگاه خویش باز گردد و این چنین، آخرین پیامبر خود را از سایر پیامبران متمایز ساخت - نصر، . - 54 :1383 امروزه یکی از شایستهترین جنبههاي پیام معنوي هنر اسلامی توانایی آن براي عرضه قلب اسلام به شیوهاي بیواسطهتر و قابل فهمتر از بسیاري شروح به ظاهر محققانه است - نصر، . - 157 :1380 قطعهاي خوشنویسی سنتی یا طرحی اسلیمی به مراتب فصیحانهتر از اغلب آثار توجیهآمیز نوگراها در تشریح شعور و اشرافیت خاص پیام اسلامی عمل میکند. حکمت هنر دینی در گرو درك معناي »تقدس« و مفهوم »هنر« است؛ هنري که امروزه از زندگی انسان جدا شده و به انزواي بناهاي چند به نام »موزه« تبعید گردیده است. اکثر ایرانیان که هوز با هنر اسلامی قرییند و از این رو مناسب هنر قدسی را به طور شهودي در می یابند. نیاز به شرح و تفسیر حاضر نخواهد داشت. آنان چون ماهی در اقیانوس، محتاج تفسیر آب نیستند. هر چند از سوي دیگر، ایرانیان نیز، همانگونه که دیگر اهالی مشرق زمین، قالب هاي هنري سایر تمدن ها را در نمی یابند و تاکنون نسبت به این قالب ها بیگانه بوده اند. انسان »عالم صغیر« است و همچون »عالم کبیر« آیینه حقیقی ماورایی است - نصر، . - 69 :1375
سید حسن نصر در مقاله » هنر قدسی در فرهنگ ایران«، امر قدسی حاکی از تجلی عوالم برتر در ساحتهاي نفسانی و مادي هستی است و منشأ صدور امر قدسی، عالم روحانی است که فوق ساحت روانی یا عالم نفسانی است. از جمله شاخصههاي هنر قدسی این است، که جهت دهنده است، متعهد و مسئول در برابر جریانات اجتماعیست. هنري راستین در جهت شکوفا ساختن استعدادهایمان. هنري که خشمها و لذتها را از میان بر میدارد. هنري فرا زمانی با بیان زیباشناختی براساس رمز و نماد پردازي تجریدي است. در واقع، هنر اسلامی مبنی بر معرفتی است که خود سرشت معنوي و روحانی دارد. معرفتی که استادان سنتی هنر اسلامی آن را حکمت نام نهادهاند؛ حکمت یعنی معرفتی با سرشت روحانی - نصر، . - 18 :1375 در این زمینه، سید حسین نصر منشأ هنر اسلامی را قرآن و حقیقت معنوي ذات نبوي دانسته و این دو عامل را منشأ اصول وحدت بخش هنر اسلامی قلمداد کرده است - نصر، . - 1240-1235 :1384
-2 حکمت هنر قدسی اسلام در فرهنگ ایران
معنویت در اندیشه دکتر نصر از جایگاه ویژه اي برخوردار است. به طوري که معنویت یا امر قدسی در نظر او آینه تمام نماي سلوك در دانش هاي جاودانه است. او مراتب گوناگون واقعیت و سلسله مراتب وجود را با مفهوم معنویت اسلامی می داند. امر قدسی حاکی از تجلی عوامل برتر در ساحتهاي نفسانی و مادي هستی است. منشأ صدور امر قدسی عالم روحانی است که فوق ساحت روانی یا عالم نفس قرار دارد و هرگز نیابد با آن اشتباه شود، چنان چه در معارف اسلامی، اولی با »روح« مرتبط است و دومی با »نفس.« از دیگر سو آن چه انسان را به عالم روحانی باز می گرداند نیز نشان از تقدس دارد، چه تنها آنچه از عالم روحانی نزول یافته می تواند محمل صعود به آن قرار گیردو بنابراین، امر قدسی از تجلی اعجاز گونه امر روحانی در مادي و آسمان در زمین حکایت می کند: طنین غیبی است که انسان خاکی را به منشأ الهی خویش متذکر می شود - نصر، . - 1383:12
»سنت « و »قداست« در عین تفکیک ناپذیري یکسان نیستند. صفت »سنتی« گویاي آن دسته از تجالیات و نمودهاي تمدنی سنتی استکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم، اصول روحانی آن تمدن را جلوه گر میسازد. »اما تعبیر قدسی« به، ویژه هنگامی که دربارة هنر به کار میرودصرفاًبیانگر آن گروه از تجلیات سنتی است که به طور بی واسطه به مبانی روحانی مذکور بازگشت دارند - نصر، . - 55 :1389 اما هنر قدسی هرگز ممکن نیست دنیوي و این جهانی باشد. از طرف دیگر نوعی هنر مذهبی هم وجود دارد کهصرفاً موضوع آن مذهبی بوده صور و شیوههاي اجراي آن غیر سنتی است. این نوع هنر نیز هنر قدسی به شمار نمی آید. بناهاي مذهبی همین طور برخی نقاشی، غرب از رنسانس به بعد همینطور برخی نقاشی هاي مذهبی که طی یکی دو قرن اخیر تحت تأثیر هنر اروپایی در شرق به وجود آمده اند از این مقوله هستند. میان هنر قدسی حقیقی و این گونه هر مذهبی باید تمایزي آشکار قائل شد - نصر، . - 13 :1382
هنر اسلامی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقاي آن مستقیماً به بقاي دیدن وابسته است و این پیوند حتی پس از سست شدن یا زوال ساختار جامعه سنتی، دوام می یابد. این امر در دوره جدید در بسیاري نقاط سیاره ما قابل رؤیت است. پیش از بحث اشکال ویژه هنر دینی در طول تاریخ فرهنگ ایرانی، ضروري است که رابطه میان هنر قدسی و یک شیوة خاص مذهبی و نیز پیوند هنر با حلقه ها راز آموز نظیر فرقه هاي صوفیه بیشتر روشن شود. چون هنر قدسیی پلی میان عوامل مادي و روحانی است، از مذهب ویژة مرتبط با خود قابل تفکیک نیست. هنر اسلامی در ایران از سرچشمه روحانی یک مذهب خاص سیراب می شود و در نبوغ آن سهیم است؛ هم چنین زبان رمزي این هنر با قالب و صورت مذهب مزبور پیوند دارد. این عناصر در هنر اسلامی ایران بر سایر عوامل غلبه دارند - نصر، . - 14 :1370
در ایران، هنر اسلامی موتیف هاي هنري بسیاري را از ایران پیش از اسلام و میراث هنري فوق العاده غنی آن، و نیز موتیف هایی را از آسیاي مرکزي اقتباس نمود. اما این موتیف ها به واسطه روح اسلام استحاله یافتند و به عنوان اجزایی از ساختارهاي اسلامی به کار گرفته شدند. جستجوي اقتباس هاي تاریخ در زمینه صور و قالب ها براي شناخت هنر قدسی و تأثیر کارایی آن در زمینه هاي گوناگون به هیچ وجه کفایت نمی کند؛ مهم این است که قالبها و رمزها چه معنایی دارند - نصر، . - 19 :1380 در طول تاریخ ایران، میان هنر و نظام روحانی منبعث از دین پیوندي نزدیک وجود داشته است. پون جزییات نظام اجتماعی ایران پیش از ظهور اسلام چندان بر ما مکشوف نیست، تشریح دقیق رتباط صنفی میان هنروران و صنعت کاران و طبقه روحانی قدري مشکل است. با وجود این، شوادهی دال بر چنین پیوندي وجود داردتقریباً. همه آثار هنري ارزشمند باقیمانده از این دوره داراي ویژگی مذهبی یا شاهانهاند و چون پادشاهی به طور قطع رنگی مذهبی داشت، هنر شاهانه با
جهام بینی زرتشتی کاملاًمرتبط بود - نصر، . - 199 :1382
ارتباط میان هنر و طریقه معنوي طی دورة اسلامی ریشه دار تر و آشکارتر است. در شهرهاي اسلامی که در طول قرون محل ظهور اکثر آثار هنري اسلام بوده اند. پیشه وران از بدو امر »انجمن هاي صنفی« یا » فتوت« را به وجود آورده اند. آنان به دلیل پیوند نزدیک با عرفا و شخصیت امام علی - ع، - مستقیماًاز سرچشمه پیام الهام می گرفتند.
-3 حکمت صور هنر اسلامی در فرهنگ ایران
شعف آفرینش که در آثار هنري اصیل سنتی متجلی است، آشکارا بر شوق خلاقیت هنرمند گواهی می دهد. به علاوه به دلیل عمق باطنی رمزها و صوري که استاد به پیشه وران تحت تعلیم و همکار خود انتقال می دهد، چه بسا پیشه وري به اصطلاح بی سواد اثري خلق کند که عمق و ذکاوت نهفته در آن در ظرف ادراك ناظر تحصیل کرده نگنجد. مواره ارتباط عمیقی میان کیمیاگري و هنر ایرانی و به طور کلی هنر اسلامی، وجود داشته است. براي نمونه استفاده از رنگ ها در بسیاري از آثار هنري نه فقط اتفاقی نیست بلکه با نمادپردازي رنگ ها در کیمیاگري مناسبت دارد. اسلام از طریق کیمیاگري و علوم جهان شناختی مشابه فضایی ایجاد نمود که هم در صورت و هم در معنا اسلامی بود، فضایی که در آن اصول دینی و روحانی در ماده تجلی می کرد و بر محیط زندگی روزمره انسان که تأثیري چنین عمیق بر گرایش هاي فکري و روحی او دارد، نقش می نهاد - نصر، . - 18 :1389