بخشی از مقاله


بررسی پیوند حکمت و هنر در شهرهاي اسلامی


(مطالعه موردي اصفهان عصر صفوي)



چکیده

پس از ورود اسلام به ایران، هنرمندان ایرانی از حکمت و اندیشه اسلامی بهرهگرفته و درراستاي تحقق هنري اسلامی

کوشیدند. ازاینرو جهانبینیِ اسلامی، بر هنر و معماري ایران تأثیرگذارده و در کالبد شهرهاي ایرانی نیز متجلیگشت. نگاه

متعالی اسلام به انسان و مبانی هستیشناسی و معرفت شناختی آن، الگویی از زندگی را ارائه میدهد کهقاعدتاً بایستی در

تمامی ابعاد زندگی بشر ازجمله معماري و شهرسازي متجلیگردد. در معماري سنتی ایران، ارزشهاي ملی و اسلامی،

ترجمانی مناسب در معماري و شهرسازي یافته و در طراحی خانه، محله و شهر به شکلهاي گوناگون بروز یافتهاست. این

درحالی است که پیشرفت امروزین در عرصه شهرسازي، گاه فاصله بسیاري با این معیارها داشته و بهظهور شهرهایی

نامأنوس منتهی گشتهاست. بهمنظور احیاء هویت معماري و شهرسازي ایران اسلامی و دستیابی به الگوهاي جدید و همسو

با فرهنگ دینی و ملی، شناسایی ساختار شهرهايسنتیِ اسلامی و بررسی مؤلفههاي آن، میتواند گامی مؤثر در راستاي ارائه

راهکارهاي عملیاتی و دستیابی به الگوي نوین شهر اسلامی باشد.

در این پژوهشاصفهانِ، عصرصفوي، بهعنوان نمونهاي شاخص درزمینه ارتباط تنگاتنگمیانِ معماري و مکتب متعالی اسلام

و الگویی منسجم از شهر اسلامی، مورد بررسی قرارگرفته و بهروش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهاي،

تلاششده تا شیوههاي بیان مضامین اسلامی، در شهرسازي عصر صفوي آشکارگردد.

نتایج این پژوهش نشانگر آن است که در عصر صفوي، با رسمیت یافتن تشیع و گردآمدن شمار زیادي از هنرمندان و

فلاسفه برجسته در پایتختصفوي، این شهر به یکی از مهمترین مراکز علمی، فرهنگی وهنريِ جهان اسلام مبدلگشته و

آثار ارزشمند بیشماري در آن خلق شده که بیانگر انطباقی نزدیک میان فلسفه ایرانی-اسلامی و شهرسازي است. بناهاي

متفاوت عصرصفوي، علاوه بر فرم و تزیینات، به فراخور عملکرد و محل قرارگیري و با توجه به ظرفیت تحمل معنا،حاملِ

مفاهیم اسلامی گشته و بر مفاهیمی نظیر بهشت، معاد، سیر به سوي حق و غیره دلالت دارد. در ساختار کلانترِ شهر، باتوجه

به نحوه استقرار بناها و چگونگی ارتباطیافتن بناهاي مختلف با یکدیگر، مفاهیم دیگري که در فرهنگایرانیاسلامی-

موجود است نظیر آرامش، ذکر، جمع گرایی ،خانواده مبنایی، با بهرهگیري از قابلیت نمادین مفاهیم قرآنی و اسلامی و از

طریق رمزگرایی متجلی گشته است.

کلید واژگان: شهر اسلامی، معماري ایران، حکمت، عصر صفوي


-1مقدمه:

فضاي شهري عرصهاي براي تجلی معانی و محملی براي بیان مضامین اندیشهاي است. طراحی شهري از جهت ساختار

شکلگیري، کیفیات ظاهري، نحوه استقرار و چگونگی ارتباط یافتن بناها، به مثابه ابزاري براي بیان معنا و تجلی آن تلقی

میگردد. معماري و شهرسازي ایرانی– اسلامی از دیرباز با تکیه بر غناي تحسینبرانگیز در فرم و معنا حاملهايارزش

والاي معنوي بوده است. به طور کلی مذهب، در شکلگیري شهرهاي قدیمی، از نقشی تعیین کننده و تأثیرگذار برخوردار

بودهاست. در میان مذاهب مختلف، دین اسلام، به دلیل ارائه آموزههاي دقیق براي حوزههاي مختلف زندگی بشر، از

جایگاهی منحصر به فرد برخورداراست. بنابراین با شناخت ظرفیتهاي ارزشمند آن، میتوان تلاش نمود تامعیارهايِ

شهرسازيِشناسایاسلامی-ایرانی شده و در راستاي طراحی الگویی متناسب با نیازهاي نوین کشور مورد استفاده قرارگیرد.

پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی تجربه فضایی موجود در ساختار و کالبد بناهاي عصر صفوي، مفاهیم و مضامین

اعتقادي و عرفانی نهفته در آن را نه فقط در قالب تک بنا که در ارتباط فضایی موجود میان آنها درساختارِکلانِ شهر که به

خلق مفاهیماسلاممتعالی ایرانی- شهردرمتنِ منتهی گشته، جستجو نماید.

-1-1 پیشینه پژوهش

برخی مستشرقان، اسلام را شهريترین دین خواندهاند تمایلاتو شهري قوانین شرع مقدس را دلیلی بر این نگرش دانستهس

اند. با نگاهی به تاریخ 1400 ساله تمدن اسلامی و سدههاي اوج شکوفایی آن، بدین نکته واقف میشویم که کمتر تمدنی به

اندازه تمدن مسلمانان، به بناي نوشهرها پرداخته اند(عرفان،1380، .(24 -19

نظریهپردازان متعددي از جمله فارابی، ریچارد فراي، ریچارد بولت، سیناسور، آرمسترانگ، گوتین و ولش بر این باورند کـه

اسلام، دینی شهري است فرهنگو اسلام، در دگرگونی چهره شهرهاي پیشین موثر افتاد و عـلاوه بـر آن، موجـد برپـایی و

رشد شهرهاي جدید با ویژگی خود گشت(باقري، .(31 :1386

بسیاري دیگر از مورخین و جغرافیدانان برجسته مانند ابن خلدون و یا اسـلام شناسـان معروفـی نظیـر کالـدوم در مباحـث

مربوط به شهرنشینی در دنیاي اسلام نخست به تفاوت بین نظامهاي فرهنگی بدوي و کوچ نشینی با سیسـتمهـاي فرهنگـی

پیشرفته و نقش دین اسلام در انتقال از فرهنگ ابتدایی به فرهنگ شهري پیشرفته و توسعه و گسترش آن میپردازند. لـذا در

این دیدگاه، دین اسلام از طریق ایجاد همبستگی دایمی بین گروههـاي مختلـف اجتمـاعی زمینـه را بـراي تـداوم و توسـعه

2

شهرنشینی در قلمرو سرزمینهاي اسلامی بهوجود میآورد. گروهی دیگر از نظریه پردازان شهر اسلامی، به وجود رابطه بین

ایمان اسلامی و زندگی شهري و شهرنشینی اعتقاد دارند و بر این باورند که شهرها در مقایسه با روستاها، از شرایط مناسبس

تري براي انجام فرائض دینی از قبیل نماز،روزه و زکات برخوردارند .ویلیام مارسی، خالق مفهوم شهر اسلامی، معتقد اسـت

که ساختار شهرهاي اسلامی، تجلی احکام دینیپناه، هستند (عزت .(1386

اهلرز، ویژگیهاي مدل شهر اسلامی را شامل وجود سلسله مراتبی از ساختارها، کارکردها در مرکز شهر مثـل مسـجد آدینـه،

وجود سلسله مراتب بازرگانی و پیشهوري در درون بازار، وجود محلات مسکونی گوناگون که در عـین جـدایی داراي هـم

پیوندي هستند، وجود استحکامات نظامی- دفاعی و بالاخره مشخصات ظاهري دیگري چون گورستان و بازارهاي دوره اي

بیرون باروي شهر ذکر نموده و سپس بر نهاد وقف و رابطه شهر و روستا در چارچوب سـرمایه داري بهـره وري بـه عنـوان

کلید فهم شهر سرزمین اسلامی صحه گذاشته است(مومنی،1374، .(41

در معماري سنتی ایران، نمونههاي ارزشمندي از شهر اسلامی موجود است. در این نمونههاي شـاخص، ارزشهـاي ملـی و

اسلامی، ترجمانی مناسب در معماري و شهرسازي یافته و در طراحی خانه، محله و شهر به شکلهاي گوناگون بروز یافتهس

است. این درحالی است که لدر پنجاه سال گذشته، با توسـعه علـم و تکنولوژي،دگرگـونی در اقتصاد،نگرشـهاي سیاسـی و

پویایی فرهنگها در برنامه ریزي شهري کشورهاي اسلامی موثر بوده است و در بیشتر موارد،برنامه ریزي و نوسـازي شـهرها

تحت تاثیر فرهنگ غربی،سـاخت و بافـت تـازهاي بـه شـهرهاي اسـلامی بخشـیده کـه تـا نـیم قـرن پـیش سـابقه نداشـته

است.ل(شکویی،1377، (193 درواقع، پیشرفت امروزین در عرصه شهرسازي، گـاه فاصـله بسـیاري بـا معیارهـاي ایرانـی و

اسلامی داشته و بهظهور شهرهایی نامأنوس منتهی گشتهاست. درچنین شرایطی، بررسی ویژگیهاي شهرهاي اسلامی ایـران،

به ویژه نمونههاي شکوهمندي نظیر اصفهان عصر صفوي، میتواند در احیاء هویت معماري و شهرسازي ایرانی- اسـلامی و

دستیابی به الگوهاي جدید و همسو با فرهنگباشددینی و ملی مؤثر .

-2-1 اهداف پژوهش، روش تحقیق و روش نمونه گیري

هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههاي شهرهاي اسلامی ایران و جستجوي ارزشهاي اسلامی در شهرهاي سنتی به منظور

ارائه راهکارهاي عملیاتی در راستاي دستیابی به الگوي نوین شهر اسلامی و همسو با فرهنگ دینی و ملی است این پژوهش

به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهاي صورت گرفته و به منظور دستیابی به اهداف، از نمونه موردي

استفاده شده و شهر اصفهان در دوره صفوي، مورد مطالعه موردي قرارگرفته است.

3

-3-1 پرسشهاي پژوهش و فرضیهها

به منظور دستیابی به اهداف فوق، این پژوهشناظر، بر پرسشهاي زیر صورت گرفته است:

-1 مؤلفههاي حاکم بر معماري و شهرسازي اصفهان عصر صفوي چیست؟

-2 این مؤلفهها چگونه به خلق فضایی متناسب با فرهنگ اسلامی منجر گشته است؟

در پاسخ به پرسشهاي فوق، این پژوهش، به اثبات فرضیههاي ذیل خواهد پرداخت:

-1 بناهاي متفاوت عصرصفوي، علاوه بر فرم و تزیینات، به فراخور عملکرد و محل قرارگیري و با توجه به ظرفیت

تحمل معنا،حاملِ مفاهیم واسلامی گشته بر مفاهیمی نظیر بهشت، معاد، سیر به سوي حق و غیره دلالت دارد.

-2 در ساختار کلانترِ شهر، با توجه به نحوه استقرار بناها و چگونگی ارتباطیافتن بناهاي مختلف مفاهیمبیکدیگر،

دیگري که در فرهنگ اسلامی- ایرانی موجود است نظیر آرامش، ذکر، جمع گرایی ،خانواده مبنایی، با بهرهگیري از

قابلیت نمادین مفاهیم قرآنی و اسلامی و از طریق رمزگرایی متجلی گشته است.

در ادامه، هریک از مؤلفههاي فوق و شیوه نمود و ظهور آن در معماري و شهرسازي عصر صفوي مورد بررسی قرارگرفته

است.

-2 بررسی مؤلفههاي شهر اسلامی در اصفهان عصر صفوي

شهرها در جهت پاسخگویی بهینه به نیازهاي انسان ساخته شده و تکامل یافتهاند. از آنجا که در دین اسلام، بیش از سایر

ادیان، توجه به تمامی نیازهاي انسان و رشد و تکامل در همه ابعاد انسانی مورد تأکید قرارگرفته، در عرصه شهرهاي اسلامی،

فراهم آوردن فضایی که پاسخگوي کلیه این نیازها باشد، ضروري است. ازجمله این نیازها میتوان به مواردي نظیر آرامش،

فراغت و تفریح، نیاز به طبیعت، زیبایی طلبی، یاد خداوند، جمعگرایی، خانواده مبنایی و ... اشاره نمود. درشهرهاي اسلامی-

ایرانی، این موارد به شیوههاي مختلف و با اتخاذ تمهیداتی گوناگون، با بهرهگیري از رمزگرایی و به گونهاي نمادین، بروز و

ظهور یافته است. در ادامه، برخی از این ویژگیها و شیوه تجلی آن در اصفهان عصر صفوي، مورد بررسی قرارگرفته است.

-1-2 آرامش در شهر اسلامی

شهر اسلامی پایدار، شهري است که در درجه اول، نیازهاي اساسی انسان را تامین کند، به نحوي که انسان از سکونت در آن

شهر احساس رضایت داشته باشد(رحیمی،.(1384 در واقع، سالم یا ناسالم بودن یک شهر با ارزیابی نحوه دسترسی ساکنان


4

آن شهر به نیازهاي انسانی و در مجموع، احساس رضایت و آرامش از زندگی در آن شهر مشخص می شود. به گفته برخی

صاحبنظران، لمعماري ایرانی- اسلامی بهگونهاي طراحی شده که آرامش زیادي از آن دریافت میشود و دریافت این آرامش

به دلیل توجه به خداوند در این معماريها بوده است. معماري ایرانی- اسلامی مستحکم و قوي بوده و به شکلی ساخته

میشده که هیچ شکلی در این بناها زاید و اضافی نبوده و سادگی تمام نیز رعایت میشده است. در شهرسازي نیز این

آرامش دریافت می شده است و در ابتداي شکلگیري هر محلهاي، خانهها به دور یک مسجد ساختهشده و بهتدریج این

خانهها، محلهها و شهر را تشکیل میدادند.ل(چمران، 1390، (10 نظریهپردازان دیگري، فرمهايهندسیِ برگرفته از جهان

بینیِ اسلامی را که در معماري شهرهاي ایران به کارگرفته شده، عامل آرامشبخش برشمردهاند، به اعتقاد ایشانلدر اندیشه

اسلامی، ماده و معنا مکمل یکدیگرند و مقابل هم قرار نمیگیرند و فرمهاي فیزیکی شهر، مخل آرامش روان نیست بلکه

تداوم بخش آرامش روانی افراد است. استفاده از خطوط منحنی در معماري اسلامی تأکیدي بر این باور است که در جهان،

سنت ازلی روح انسان را با خطوط مقرنس و منحنی سرشتهاند. به همین دلیل استفاده از خطوط مستقیم در معماري موجب

برهم زدن آرامش روانی افراد می شود(بلخاري،.(1390 هم چنین برخی دیگر، عواملخواناییِ محیط، رنگ تعلق، آسایش

اقلیمی، ایمنی و امنیت و همسازي با طبیعت را بر ایجاد آرامش در محیط موثر دانستهاند( گلکار، 1386، .(3-1

در اصفهان عصر صفوي، کلیه این موارد مشهود است. در اینعصر، گردآمدن شمار زیادي از هنرمندان و فلاسفه برجستهي

اسلامی در پایتختصفوي، این شهر را به یکی از مراکز مهم علمی، فرهنگی و هنري مبدلساخت. بهگونهاي کهاصفهانِ

عصرصفوي، یکی از نمونههاي شاخص در نمایش ارتباط تنگاتنگمیانِ معماري و فلسفه اسلامی است. شکلگیري جرگهس

هاي اندیشهاي شامل فلاسفه و هنرمندان، سبب گشته که توجه به خداوند و آموزههاي مکتب اسلام، در بناها و شهرسازي

این دوره متجلی گردد. میدان نقش جهان با دو مسجد زیبا و ارزشمند امام و شیخ لطفاالله، به عنوان قلب تپنده شهر و با

هدف مرکزیت جهان تشیع در آن روزگار طراحی گردیده که همچنان از ارزش و جایگاهی ویژه برخورداراست. طراحی

معابر، دسترسیها و المانهاي شاخص شهري، همه به گونهاي طراحی شدهاند که برخوانایی محیط میافزایند. همسازي با

طبیعت، استفاده از رنگهاي مناسب در تزئینات بناها، فرمهاي هندسی، استفاده بهجا از گنبدها و خطوط منحنی نیز در تک

بنا ها و نیز نحوه ارتباط گیري آنها باهم به خوبی مشهود است که همگی احساس عمیقی از آرامش را القا مینماید.

5

-2-2 فراغت و تفریح در شهر اسلامی

مکتب اسلام، بر برآورده شدن کلیه نیازهاي فطري انسان توجه داشته و درنتیجه به نیاز انسان به فراغت و تفریح نه تنها بیس

توجه نبوده، بلکه بر ارزشهاي آن تأکید داشتهاست. به طوريکه، پیامبر اعظم می فرماید:ل بازي و تفریحمن کنید، زیرا

کراهت دارم در دین شما تندخویی و خشونت دیده شود.لدر واقع مکتب اسلام، فراغت را بهعنوان زمانی ارزشمند میداند

که میتواند انسان را در اداره زندگی کمک کند، موجبات شکوفایی و موفقیت انسان و نشاط وي را فراهم سازد و همچنین،

این زمان را فرصتی براي عبادت و تعالی و توجه به معنویات زندگی انسان میداند.

به اینترتیب، شهر اسلامی باید عرصهاي فراهمآورد که عرضه کننده فرصتهاي فراغتی متناسب با فرهنگ و اندیشه اسلامی

باشد و در پاسخ به نیازهاي مختلف انسان از نیازهاي زیستی تا روحی و معنوي از جمله فراغتباشد و تفریح، کارآمد .

برخلاف نگرش رواج یافته پس از انقلاب صنعتی و دوره مدرن،اساساً اسلام، براي فراغت و کار، زمان و مکانی جدا در

نظرنمیگیرد. همچنین بسیاري از فعالیتهاي اجتماعی، رجوع به معنویات و عبادت باعث شادي و رضایتمندي انسان،

آرامش واقعی و تعالی و کمال انسان میگردد. سنت نزدیکی محل کار (بازار و کارگاه ها) با مسجد و فضاهاي اجتماعی و

باز شهر، به همین نگرش اسلام به ساحت فراغت مربوط است(سرخیلی و تقوایی، .(1391 این سنت در اغلب شهرهاي

صدر اسلام که در آنها مساجد با مغازه ها احاطه می شدند، تداوم یافت.

در اصفهان عصر صفوي نیز طراحی شهري و نحوه استقرار بناها به گونهاي است که در کنار طراحی فضاهاي مذهبی، امکان

گذران اوقات فراغت و تفریح براي شهروندان فراهم آمده است. میدان نقش جهان، نمونه مشهودي از پاسخگویی به

نیازهاي انسان در ابعاد متفاوت مذهبی، تجاري، تفریحی و ... است. همچنین، درعصر صفوي در این شهر، باغهاي متعددي

طراحی شده که مکانی براي تفریح و تفرج مردم به شمار میآمدهاست. علاوه برآن، حتی پلهایی که در این عصر بر روي

رودخانه زاینده رود بناشده نیز این نیاز را در نظر گرفته و با طراحی ویژه، ازجمله عرض وسیع، طراحی محل مکث در

میانههاي پل و نیز طراحی حجرههایی در زیر پل، امکان بهرهگیري از مناظر زیباي زاینده رود و تفرج شهروندان را فراهم

آورده است(تصویر شماره .(1


6

تصویر:1 تصویر پل خواجو (ماخذ: صکغحغهyتکص ح(www

-3-2 جمع گرایی در شهر اسلامی

بهطور کلی، افکار منبعث از فرهنگ اسلامی و احکام و مقررات اسلام بهگونهاي طراحی شده که یک پیام جمعی در آن

نهفته است و هدف مهم آن، دمیدن روح جمعی در کالبد جامعه مسلمانان و آشنا کردن آنان با فعالیتهاي گروهی است. از

آداب و مناسک حج گرفته تا مراسم نماز جمعه و جماعت و بسیاري از احکام دیگر همگی از نوعی روحیه جمعگرایی

حکایت دارد(هاشمی، 1382، (4 و آیات و روایات متعددي، مسلمانان را بهکار جمعی و گروهی تشویق نموده است. در

روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که: لالجماعه رحمهلحلّی،( 1364، ج 2، (363 یعنی: رحمت و برکت

خداوند در (کار) جمعی استح لحححما تکرهون فی الجماعه خیر مما تحبون فی فرقه، فی الجماعه رحمه و فی الفرقه عذاب.«

(متقی هندي، ، ج 3، (266 یعنی مشکلات ناشی از کار جمعی که مورد پسند شما نیست، بهتر است از آنچه که در کار

انفرادي میپسندید. چرا که در کار جمعی رحمت است و در کار انفرادي عذابح در نتیجه لاجتماعارزشلدر اسلام از

بسیاري برخورداراست. بنابراین شهر اسلامی باید بهگونهاي طراحی گردد که پاسخگوي روح جمعی نهفته در فرهنگ

اسلامی باشد. طراحی مکانهاي مناسب جهت تعاملات اجتماعی شهروندان، ازجملهاستویژگیهاي شهر اسلامی .

اصفهان عصر صفوي، نمونههاي موفقی از چنین فضاهایی را ارائه نموده است. میدان اصلی شهر، معابر اصلی، خیابانهاي

چهارباغ، همهوهمه بهگونهاي طراحی شده که عرصه اجتماعی متناسبی در شأن انسان فراهم آورده و مساجد متعدد و

ازجمله مسجد جامع، فضایی ارزشمند جهت گرهمآییهاي مذهبی مسلمانان عرضه نموده است.

اساساً میدان در دوره اسلامی، اهمیت ویژهاي یافته و توسعه جدید شهر را عهدهدار گشت. در دوره صفویه، میدانهاکاملاً

مردمی شدند و رسمی شدن مذهب شیعه یکی از بارزترین و اصلیترین پدیده اثرگذار بر میادین صفوي و مفاهیم آن بود. از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید