بخشی از مقاله


نماد رنگ در اشعار مقاومت و پایداري نصر االله مردانی

 

چکیده

بدون شک انقلاب اسلامی مهمترین پدیده در جهان معاصر است. یکی از بارزترین مصادیق ارزشی که در طول سالهاي پس از پیروزي انقلاب نصیب کشور ما گردید، فرهنگ مقاومت و پایداري بود. اصولا دعوت به مقاومت و پایداري در شعر فارسی نمود بارزي دارد، که به صورتهاي مختلف در شعر شاعران متعهد دیده میشود. از این میان نصر االله مردانی گوي سبقت را از دیگر شاعران ربوده است. وي با بهره گیري از نماد رنگ جلوههاي زیبایی از ادب مقاومت را عرضه کرده است. این مقاله بر آن است تا به این سؤال ها پاسخ دهد: -1 نصر االله مردانی با بهره گیري از نماد رنگ چه جلوههایی از ادب مقاومت را عرضه کرده است؟ -2 رنگ هاي مورد استفاده مردانی بیانگر چیست؟ -3 بیشترین بسامد رنگ در اشعار مردانی چه رنگی است؟

واژگان کلیدي: نصر االله مردانی، رنگ ، مقاومت و پایداري.

1

مقدمه

شعر در دوران پس از پیروزي انقلاب شکوهمند اسلامی به دلیلخاصیت اصلی خویش، یعنی تأثیر گذاري فراوان بر افکار عمومی، در رساندن فریاد مظلومیتملّتی که از سوي کفر جهانی مورد هجوم قرار گرفته بود، کاربرد حقیقی خود را به اثبات رساند. بسیاري از سروده هاي شاعران انقلاب، دستمایهاي براي اجراي سرودهاي انقلابی و نیز نوحهها و مراثی اهل بیت، و آنچه که در تحریک و تهییج رزمندگان اسلام براي ادامه حماسه آفرینیها لازم بود، قرار گرفت. شاعران معاصر عموما با استفاده از نمادهاي مختلف به بیان دردها و مسائل جامعه پرداختهاند و مقصود خود را در اشعارشان با به کارگیري این نمادها بطور غیر مستقیم به مخاطب منتقل میکنند؛ یکی از این نمادها رنگها هستند. نصر االله مردانی در این زمینه گوي سبقت را از دیگر شاعران ربوده است. وي با بهره گیري از نماد رنگها جلوههاي زیبایی از ادب مقاومت را عرضه کرده است.

نصراالله مردانی متخلص به ناصر در سال 1326ش در کازرون شیراز در خانوادهاي متدین بدنیا آمد. به علت علاقه زیاد پدرش به شاهنامه فردوسی از همان کودکی با این اشعار حماسی آشنا شد. وي در بیست سالگی اقدام به سرودن اشعار نمود. با آغاز زمزمه¬هاي انقلاب، اشعار مردانی که قبلا حال و هواي مذهبی و آزاد اندیشی داشت رنگ و بویی سیاسی گرفت. او از سال1352 تا سال 1357 در بسیاري از اشعارش فضاي وحشت و خفقان حاکم بر جامعه را به تصویر میکشید. با آغاز جنگ تحمیلی، مردانی حضور چشمگیري در عرصه مطبوعات و رسانه پیدا کرد و با اشعار پرشور خود روح شجاعت و شهامت و شهادت طلبی در بین رزمندگان اسلام می¬دمید (حوزه ي هنري.ص(1387.35 از جمله ویژگیهاي اصلی دورة دفاعمقدس، ایجاد زمینههاي مناسب براي تعالی و پیشرفت فرهنگی جامعه بود.»شاخص و

وجه افتراق جنگ ایران با دیگر جنگهایی که در جهان رخ داده وجه فرهنگی آن است و تعلیلی را که باعث میشود جنگ براي ما ارزش قلمداد شود در همین حوزه باید جست« (فراست، 1371، ص(52 دوران هشت ساله دفاعمقدس ازجمله پربارترین و ارزشمندترین دوره هاي ادبی در تاریخ ایران محسوب می شود. در حقیقت آنچه به عنوانادبیات مقاومت از آن یاد میکنیم؛ به رشد و شکوفایی و استعدادهاي بسیاري منجر شده که حاصل آن را میتوان در آثار جاودانه و به یاد ماندنی این عصر در حوزههاي مختلف هنري به خوبی مشاهده کرد.

نصراالله مردانی شاعر انقلاب و دوران جنگ تحمیلی است. او در سالهاي پیش از انقلاب اوضاع حاکم بر جامعه اش را به تصویر میکشید و با شروع جنگ تحمیلی بسیاري از اشعار پرشور و حماسی خود را در کنار سنگرها میسرود. مردانی را باید شاعر شهیدان نامید چون نه تنها براي رزمندگان شعر می¬سرود بلکه در محافل و یادواره هاي شهدا شرکت میکرد. او کتابی نیز با عنوان منظومه شهادت به چاپ رساند. در مجموع وي شاعري خوش بین است که مرتب در اشعارش به رزمندگان نوید و فتح و پیروزي می¬داد. او میگوید: (همو، 1370، ص (14


2

برقله هاي ایثار با اختران خاکی شعر ظفر بخواند خورشید خاور ما
مردانی پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در بخش فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیت پرداخت. وي در سال هاي جنگ تحمیلی با اشعار حماسی و پرقدرت خود، روح دلاوري و ایثار را به رگهاي رزمندگان ایران اسلامی تزریق کرد او در قصیدهاي با عنوان (اي روح سبز باران) میگوید:

هابیلیان کجایید قابیل دیگر آمد ننگ است جان سپردن در دخمه تتاران شاید به جرات بتوان گفت غنیترین عنصر شعر مردانی اندیشه است، اندیشه اي عمیق که از آشنایی شاعر با فرهنگ غنی

اسلام و شناخت دقیق وي از زمانهاش سرچشمه می گیرد. مردانی ایمان و اعتقاد راسخی به این نکته داشت که پایداري رزمندگان دنباله راه مقدس پیشوایان مکتب اسلام است.

چنانکه میگوید: (همو ،1370، ص (40 به پاخیز اي رسول راستین، اي روح رستاخیز قیام لحظهها در عرصه بودن تماشا کن

اعتقاد و باور مذهبی مردانی به گونه ایست که اشعار او را تحت الشعاع قرار داده است، وجه غالب شعر او همین درون مایه تفکر دینی و مذهبی است.

اشعار مردانی از منظر ادبیات پایداري اشعار مردانی را از منظر ادبیات پایداري می توان به دو گروه طبقه بندي کرد:

-1اشعار حماسی:که در دفاع از ارزشهاي اسلامی و بزرگداشت پایداري و استقامت در برابر دشمنان و نبرد تا پیروزي بر کفر جهانی و انقلاب و استقلال و آزادي سروده شده اند.

-2اشعار درام: که با یاد و خاطره شهیدان انقلاب سروده شدهاند و درباره تجلیل از شهیدان و شهادت و تأکید بر حقانیت خون و تداوم راه آنهاست. (بنگرید: حوزه هنري،1378،ص(45 استفاده از رنگها در شعر مردانی

از آنجا که تصورات ما با رنگها هماهنگی دارد، به همین سبب با مقایسه رابطه انسان و رنگ به این نتیجه می رسید که رنگ به صورت خارق العادهاي حالتها، احساسات و وضع جسمانی انسان را نشان میدهد. در روانشناسی نیز هر رنگی داراي معنی و مفهوم خاصی است. مثلا رنگ آبی مظهر آرامش؛ رنگ سفید نماد پاکی و صلح؛ رنگ سیاه مظهر بد بینی و اندوه حسرت و مرگ؛ رنگ سبز نماد خرمی طراوت و رنگ قرمز سمبل مرگ سرخ است.(بنگرید: ماکس لوچر، ص (45 از آنجا که رنگها عموما جایگاه ویژهاي در ادبیات، مخصوصا ادبیات پایداري دارند، اشعار نصراالله مردانی از این منظر بیشتر جلوه گر میشود. چرا که او از شاعرانی است که احساساتش را با استفاده از رنگهاي مختلف با تصاویر بسیار زیبا و

3

بدیع از محیط اطرافش ترسیم کرده است. استفاده این شاعر توانا از رنگ را میتوان به تابلو نقاشی رنگارنگی تشبیه کرد که اگر رنگی در آن استفاده نمیشد، سرد و بی جان میگشت. در این مقاله رنگها در برخی از آثار وي از جمله مجموعه (خون نامه ي خاك) مورد بررسی قرار گرفته است.
با توجه به وجه تسمیه (مجموعه خون نامه خاك) و فضاي سیاسی حاکم بر آن که با جنگ و پایداري در برابر دشمن، در ارتباط است شاعر به صورت افراطی ترکیب هاي بسیاري را با استفاده از واژه خون ابداع نموده است. واژه خون به کار برده شده در این کتاب 60 مورد، رنگ سرخ 15 مورد ، رنگ سیاه 13 مورد ، رنگ سبز 12 مورد ، رنگ زرد 6 مورد و سفید یک مورد است.

رنگ سرخ مردانی با استفاده از رنگهاي مختلف اشعارش را رنگ آمیزي نموده و در این میان بیشترین سهم به رنگ سرخ اختصاص

دارد. با توجه به وجه تسمیه ي»خون نامه خاك« و فضاي حماسی حاکم بر جنگ، شاعر به صورت افراطی ترکیب هاي بی-شماري را با استفاده از واژه خون همچون دریاي خون، سجاده خون، شط خون و...ابداع کرده است. این نوآوري از واژه ي خون بیانگر توجه شاعر به رنگ لالهگون آن است که جلوه اي از مظلومیت شهید و شهادت و دلاور مردي و ایثار است.

مردانی شاعر حماسه و پایداري و آزادمردي است. بیشتر اشعار او نشان دهنده حزن و اندوه وي از اوضاع نابسامان مردم در قبل از انقلاب و رثاي شهیدان هم سنگر او و نیز شخصیتهایی همچون شهید مطهري و آیت االله طالقانی و دیگر شهیدان انقلاب است. او در اشعارش براي نشان دادن حزن و اندوه خود در رثاي شهیدان از رنگ سرخ استفاده کرده که این رنگ بیانگر برانگیختگی، در جستجوي پیروزي بودن، و نیز سمبلی از خون است. (بنگرید: ماکس لوچر، ص (83 به همین دلیل مردانی براي ایجاد روحیه پیروزي و برانگیختن حس شهادت طلبی رزمندگان از این رنگ به خوبی استفاده کرده است. وي در رثاي شهید منصور محسنپور میگوید . (همو،1370، ص(121

اي شهیدي که زخون تو کفن رنگین است شهر در سوگ تو ماتم زده و غمگین است
سرخی روي تو هرگز نشود پاك زخاك دلت آیینه خورشید حقیقت بین است
سینه ات سنگر ایمان به خون آذین است
بیرق سرخ تو افراشته بر بام جهان

و در رثاي شهید مجید حداد عادل سروده است. (همو،1370، ص(114 تو آن ستاره سرخی که خفته در خاك است چراغ نام تو روشن به بام افلاك است
و نیز میگوید:

درشطّ سرخ آتش نعش ستاره میسوخت خون نامه نبرد است آیین پاسداران

4

مصراع اول، بیانگرتصویري از کانالی است که تعدادي رزمنده مورد حمله ي دشمن قرار گرفته و به شهادت رسیدند و ستاره، رمزي براي رزمنده شهید است. مردانی در این بیت مشاهدات عینی خود را در مناطق جنگی به تصویر کشیده است. و با کنایات زیبا و تصویرهاي دل انگیز صحنههاي دل افروز و زیبایی را آفریده است. شاعر با استفاده از صور خیال تصاویر زیبایی را به وجود آورده است. یکی از این صور خیال که مردانی به بهترین نحو از آن بهره گرفته کنایه است. (شفیعی کدکنی1380،ص.(87

مردانی، عظمت قیام امام حسین (ع) با استفاده از ترکیب تیشه خون این چنین بیان میکند و مقایسه نبرد رزمندگان با

حماسه آفرینی آن حضرت را در نظر دارد: (همو،ص(82

ره ما راه حسین است که با تیشه خون همه بتهاي زمین درشب روشن شکنیم

غزل کربلاي خون یا ردیف خون با مطلع زیر از جمله آثار قابل اعتناي مردانی در سال 1359 است که در آن با استفاده از ترکیبهاي »کوچههاي خون« و »عزاي خون« به رنگ سرخ نگاهی ویژه دارد: (همو،ص(64

بانوي باوقار گل، از کوچههاي خون با گامی استوار بیا در عزاي خون
که در آمیزه اي ازحماسه و عرفان جلب نظر می کند. خاصه در ابیاتی از این گونه: (همو،ص(65
منصور سر بریدة ما با زبان سرخ ناخوانده گفت قصه بی انتهاي خون
از ملک تن به خلوت دنیاي جان بیا تا در جهان نور بینی صفاي خون

استفادة حساب شده از صنایع بدیعی، در کنار بهره گیري از رنگ سرخ، سعی در ساخت غزل به شیوة قدما دارد در مجموعه خون نامه خاك غزل هاي فراوانی را مشاهده می کنیم که هر کدام به نوبه خود از آثار به یاد ماندنی و زیباي مردانی محسوب میشوند. براي مثال ابیاتی از غزل »من واژگون رقصیدهام«، سروده شده در سال 1361 را با هم مرور می کنیم که در آن ترکیب زیبایی از رنگ سرخ یعنی» خواب خون« دیده میشود: (همو،صص 9و(10

من واژگون، من واژگون من واژگون رقصیدهام من بی سر و بی دست و پا در خواب خون رقصیدهام
میلاد بی آغاز من هرگز نمی داند کسی
من پیر تاریخم که بر بام قرون رقصیده ام
فرداي ناپیداي من پیداست درسیماي من این سان که با فردائیان در خود کنون رقصیده ام
منظومه اي از آتشم آتشفشانی سرکشم در کهکشانی بی نشان خورشید گون رقصیده ام
پیراهن تن پاره کن عریانی جان را ببین من در جهان دیگري از خود برون رقصیده ام
با رقص من در آسمان رقصان تمام اختران من بر بلنداي زمان بنگر که چون رقصیده ام

اشعار نصراالله مردانی لبریز از ترکیبهاي ابداعی با استفاده از رنگ سرخ یعنی خونرنگ است وي در قصیدهاي با عنوان (اي روح سبز باران) با استفاده از چنیدین ترکیب یعنی »خوان خون، خوننامه، چراغ خون، اسب خون« میگوید: (همو،(1370

از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران پیغام فتح دارند آن سوي جبهه یاران
5

در شط سرخ آتش، نعش ستاره میسوخت خوننامه نبرد است آیین پاسداران
در کربلاي ایثار مردانه در ستیزند
رزمآوران اسلام، با خیل نابکاران
در شام سرد سنگر، روشن چراغ خون است اي آب دیده، تر کن لبهاي روزهداران
تا وادي شهادت این قوم سربداران
در رزمگاه ایمان با اسب خون بتازند
تا سرختر نماید رخسار روزگاران
گلگونه شهیدان با خون گل بشویید

هابیلیان کجایید قابیل دیگر آمد ننگ است جان سپردن در دخمه تتاران
در بادهاي سوزان، نیلوفران خاکی چشم انتظار آباند اي روح سبز باران!
اي ابر پر صلابت، آبی ز دیده بفشان با مرگ لاله، طی شد افسانه بهاران
بیباوران عالم، با چشم دل ببینید آیینه زمان است، این پیر در جماران
نصراالله مردانی حتی با ذکر طلوع فجر نیز از سرخی خون شهیدان غفلت نمیکند و می سراید: (همان)
بخوان سرود رهایی که فخر قرآن است بهار خون شهیدان شکوفه افشان است
چراغ کوکب شبنم به شاخه آویز است خزان گذشته و باد بهار گلریز است
دگر به باغ بهاران زغن نمی خواند زغن به تخت عروس چمن نمی خآواند
جهان ز تابش خورشید عشق روشن باد طلوع فجر خدایی همیشه گلشن باد

مردانی در »قصه عشق« با اشاره به اربعین سرور شهیدان حضرت حسین بن علی (علیهما السلام) با بهرهگیري از ترکیب-هایی از واژه خون همچون » نیزه خونین، افق خون« میسراید: (همو، (1370

آنچه درسوگ تو اي پاكتر از پاك گذشت نتوان گفت که هر لحظه، چه غمناك گذشت
چشم تاریخ در آن حادثه تلخ چه دید که زمان مویه کنان از گذر خاك گذشت
سرخوشید بر آن نیزه خونین میگفت که چهها بر سر آن پیکر صد چاك گذشت
آنکه با پاي دل از قبله ادراك گذشت
جلوه روح خدا در افق خون تو دید
هر کجا دید نشانی ز تو چالاك گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب که به میدان عطش پاك شد و پاك گذشت
آب شرمنده ایثار علمدار تو شد که چرا تشنه از او این همه بیباك گذشت
بر تو بستند اگر آب، سواران عرب دشت دریا شد و آب از سر افلاك گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند سخن از قصه عشق تو زلولاك گذشت

مردانی در غزل »هابیل آفتاب« با مطلع زیباي خود، مردم کشورش را خلق هاي کشور خون و شهادت معرفی میکند، در حقیقت خون و رنگ سرخ از اشعار او جدا شدنی نیستند: (همان، ص (27

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید