بخشی از مقاله

چکیده

معانی برخی الفاظ به گونهای در ذهن ماندگار شدهاند که بررسی مفاهیم آنها سهل اما ممتنع است. »داوری ایزدی« یکی از مصادیق این سخن است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به معرفی آیین کهن »داوری ایزدی« میپردازد و امکان تمییز آن از دیگر جریان های مشابه را فراهم میآورد. ضمن آنکه در خلال این مطالعات، نمونه هایی از مصادیق این آیین در گوشه و کنار دنیا و در اعصار متفاوت، جهت تبیین به خواننده عرضه میشود تا بدینسان گستره جهانی و اهمیت این رسم و سیاق، در طول ادوار مورد تأکید قرار گیرد. لذا هرچند این نوشتار به طور مستقیم بر سرزمین ایران تمرکز ندارد اما با بیان توضیحات بنیادین به شیوه اسنادی، شناخت و تشخیص آیین داوری ایزدی در ایران را میسر میسازد تا خوانندگان از این پس، با حصول ادراک صحیح از مفاهیم این اندیشه و اعتقاد، به دام گمراهی نیفتاده و آن را از موارد مشابه متمایز سازند.

مقدمه

»داوری ایزدی« ترکیب واژگانی است که هرچند به آیینی کهنسال ارجاع میدهد اما عموماً درک درستی از آن وجود ندارد. زیرا »ثبت وقایع کاری تفسیرگرایانه است و گرایش ها و منفع کسانی که به ثبت وقایع می پردازند باعث می شود که برخی جزئیات را مورد توجه قرار داده و برخی دیگر را نادیده بگیرند.« - گال و دیگران، - 1131 :1387 و سهم این کم توجهیها در قبال آیین »داوری ایزدی« بیشتر بوده است.

این موضوع شاید چندان اثرگذار بهنظر نیاید اما به هنگام مطالعه تحقیقات و مقالات معدود فارسیزبان که این آیین را مرکز توجه قرار دادهاند، درمییابیم که به دلیل پیشینه نادرست بهجای مانده، همان اندک توجهات بعدی نیز مسیر گمراهی را پیمودهاند. زیرا در نتایج آن مطالعات، بسیاری از نمودهای لطف و عنایت خالق هستیبخش؛ ایزد یا ایزدان باستانی به غلط »داوری ایزدی« دانسته شده است درحالیکه آن نمونهها، به هیچ وجه با سبقه اساطیری و کهن این آیین ارتباط نمییابند.

از آنجاکه نوشتههایی چند با ایراد مذکور از نظر نگارندگان گذشت که سخن از تمامی آنها در این کوتاه ممکن نیست این مقاله کوششی است در رفع این نقیصه. لذا آنچه به دنبال میآید مقالهای توصیفی تحلیلی است که در پرتو مطالعات کتابخانهای، به مفهوم و پیشینه تاریخی آیین داوری ایزدی میپردازد تا از این پس خوانندگان، آگاهانه و به قوه منطق، »داوری ایزدی« را از غیر آن تشخیص داده و آن را با مفاهیم مشابه آمیخته نسازند.

به عبارت دیگر این نوشتار به عوض بیان مثالهای چنین و چنانی، حقیقت این آیین را تبیین و نمونههای مناسب را در راستای فهم بیشتر آن بهکار میگیرد و بهجای اعطای ماهی، ماهیگیری را میآموزد. بنابراین در گام اول به بررسی پیشینه داوری ایزدی میپردازیم و در گام دوم، بنیان چنین آیینی را هدف قرار داده و تفاوت آن را با جریانهای مشابه بیان میداریم و در سومین گام برای روشن نمودن و تفهیم موضوع، تمثیلهایی را عرضه داشته و مبحث را به نتیجهگیری ختم مینماییم.

پیشینه و مفهوم »داوری ایزدی«

همواره در طول تاریخ، ملل و اقوام گوناگون، بهگونهای آزمون خدایی اعتقاد داشتند که به دست خود و در این جهان اجرا میکردند. این داوریها در ایران و جهان با نام هایی چون آزمون الهی، داوری ایزدیٌ، فرمان آسمانی ٍ، حکم ایزدیَ، دوئل ُ، اوردالیِ، اوردیل ّ، قضاوت خدا ْوَ،رگرم َ، ور سرد ُ و سوگند خوانده و اجرا میشد. شواهدی از وجود این داوری در لوح حمورابی، تورات و... به دست آمده است. به واقع »اوردالی آنگاه بهجای آورده میشد که دوطرف دعوا برای اثبات حقانیت خود هیچ گواهی نداشتند؛ پس به ناچار به خداوند روی آورده، از او خواستار میشدند که درست را از نادرست بشناساند.

 این است که در زبانهای اروپایی کنونی، چون انگلیسی و فرانسوی، آن را قضاوت خداًٌ میگویند.« - پورداوود، - 121 :1343 در یک اوردالی، فرد به طور قانونی در معرض آزمایش جسمانی قرار می گیرد و براساس پاسخ بدنی او به آزمایش، برنده یا بازنده تلقی میشود. چنین محاکماتی در تمام تمدنهای بزرگ تاریخی به استثنای مصر و چین[1] رایج و متداول بود.  - فریمر کنسکی، - 284 :1383 از انواع اوردالی، جنگ تن به تن طرفین دعوا، به آب یا آتش انداختن متهّم و... بود. این آیینها، همچون بسیاری از رسومات تاریخی دیگر با شرایط اقلیمی و عقیدتی قبایل، سازگاری فراوان داشت و در هماهنگی با شرایط جغرافیایی و اعتقادی، آیین داوری متناسب با آن رخ مینمودمثلاً »اسکیموها در رسمی موسوم به »اینویت« و در تنازعی شبیه به دوئل به پرتاب گلولههای برف به یکدیگر میپرداختند.

« - ساباتوچی، - 175 :1379 اما در کل میتوان بیان داشت که این آیینهاعموماً با یکدیگر بسیار متشابه بودند و اگر هم به لحاظ صوری تفاوتهایی را به رخ میکشیدند، درونمایهای یکسان داشتند زیرا »اندیشه انسان در همهجا و برای همه اذهان ساختار ثابتی دارد و نهتنها هیچ تمایز اساسی بین شیوه اندیشیدن انسان اولیه و متمدن وجود ندارد بلکه ذهن انسان با وجود تفاوتهای فرهنگی بین گروههای بشری در همهجا یکی است و از قابلیتهای یکسانی بهرهمند است.« - استروس، - 32-33 :1376 به عبارت دیگر از شباهت هایی که میان تاریخ ملل وجود دارد می توان نتیجه گرفت که اقوام و ملل گوناگون در سیر فرهنگی خود، مسیرهای کاملاً مشابهی را می پیمایند و تنها تفاوت آنها استفاده از دستمایههای متفاوت برای شکل بخشیدن به اندیشههای همگون است.

با این تفسیر، پایندگی و همه گیری آیین »داوری ایزدی« در طول تاریخ و در گستره جهانی، از جهتی مرهون هماهنگی او با فطرت بشری است. زیرا در عالم بشری، قوانین به دو دسته »طییعی« و »موضوعه« قابل تقسیم هستند: »قوانین طبیعی« به معنای ناموس طبیعت و قوانینی لایتغیر است. همچون مهر پدر و مادر به فرزند، تمایل به زندگی اجتماعی و حبّ ذات. به عبارت دیگر »قانون طبیعی«، »قانون جهانی« است و محدود به حدود زمان و مکان خاصی نیست و »قوانین موضوعه« ناشی از عرف و عادت و سابقه و سنت و احکام پادشاهان و جوامع بشری است. - پاشا صالح، - 1386 و هرچندکه آیین »داوری ایزدی« نوعی قانون موضوعه تلقی می شود اما پشتوانه آن به قوانین طبیعی به حدی است که آن را تا سرحد مضمونی »لایتغیر« بالا برده و به آن ارزشی جهانی میبخشد.

» داوری ایزدی« یا یک جانبه است یا دو جانبه. »داوری ایزدی« زمانی یک جانبه است که بتوان آن را تنها به یک نفر تحمیل کرد. دست فرو بردن در روغن جوشان و به سینه ریختن فلز گداخته، نمونههای معمول از داوری ایزدی یکجانبه است. اگر برای یک موضوع، استثناً دو نفر به طور هم زمان یا پی درپی تحت داوری ایزدی واحدی همچون »فلز گداخته « قرار بگیرند؛ »داوری ایزدی« دو جانبه نیست بلکه دو اوردالی یا یک اوردالی مضاعف است.

در این نوع داوری یک اشکال عمده وجود دارد: موفقیت یا شکست هر دو رقیب، مقام الهی را بی اعتبار خواهند ساخت. بنابراین قاضی تا آنجا که ممکن است از توسل به اوردالی مضاعف، اجتناب میورزد و فقط در مواردی کاملاً استثنایی از آن استفاده می کنند. - کارداشیا، -257 :1383 - 256 اما اوردالی دو جانبه، با یک نفر اجرا شدنی نیست زیرا نیازمند رویارویی طرفین دعواست. مانند »دوئل« و یا »آزمایش صلیب« ٌٍ که طی آن، متخاصمان باید دست های خود را به شکل صلیب باز کنند و نگه دارند. مقصر کسی است که قبل از دیگری، مغلوب خستگی شده و دستهای خود را پایین بیاورد و یا تکان دهد. - پورداوود، - 147 :1343

عمده داوری های ایزدی به صورت یک جانبه است که در آن مدعی یا مدعی علیه تن به خطر می سپارند تا حقانیت خود را به لطف خدا یا خدایان و نیروهای الهی، در پیشگاه داور یا داوران ثابت نماید. داوری ایزدی در معنای وسیع کلمه، هر فرآیندی است که هدف آن کسب دلیل از خداوند است و هدفش آشکار کردن این موضوع است که کدامیک از طرفین، حقیقت را می گوید. این داوریها در ایران باستان نیز مانند دیگر نقاط کره خاکی به عنوان راه حل نهایی در قضاوت های پیچیده، به کار می آمد. واژه ای که در متن اوستا به صورت »ورنگه«ٌَ و »وره«ٌُ استفاده شده و در فارسی پهلوی به »ور« ٌِ بدل یافته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید