بخشی از مقاله
چکیده
خشکسالی و بیابان زایی رابطه بسیار نزدیکی با هم داشته؛ بطوریکه خشکسالی به صورت یک بخش اجتناب ناپذیر از اقلیم، در مناطق خشک ونیمه- خشک جهان پدیدهای برگشت ناپذیر است. که با تداوم خشکی های دائمی و مکرر ممکن است سبب خسارت برگشت ناپذیری به سیستم اکولوژیکی شکننده شوند و توسعه بیابانها می گردد؛ حتی اگر بارش نرمال قبلی به محیط باز گردد، چنین وضعی با فعالیتهای انسانی و توسعه شهرها بدتر می شود - بویژه در مناطق گرم و خشک کشور - . بطور کلی توسعه بیابان یک مقوله ملی، فرابخشی و بین المللی است و مهار و کنترل این پدیده تنها در حیطه وظایف یک سازمان یا یک وزارتخانه و گاهی اوقات حتی یک کشور نمی گنجد. بنابراین برای مقابله با این مخاطره طبیعی، جهت نیل به توسعه پایدار در منابع طبیعی، تصویب طرحهای ملی در راستای مقابله با پدیده بیابانزایی و نیز طرحهای مشارکت مردمی و توسعه کمربند سبز در کاهش اثرات گردوغبار در کانونهای اصلی و بحرانی آن پیشنهاد می شود.
کلمات کلیدی: خشکسالی ، بیابانزایی ، گردو غبار ، توسعه پایدار در منابع طبیعی
مقدمه
پدیده خشکسالی یک رویداد و واقعه اقلیمی است که خصوصیات آن بستگی به مدت واستمرار و شدت ووسعت منطقه تحت تاثیر وتسلط آن دارد که می تواند کوتاه و کمتر زیانبخش یا طویل المدت ،شدید وکشنده باشد. خشکسالی در هر منطقه وکشوری با هر شرایط اقلیمی - مرطوب یا خشک - اتفاق می افتد. ولی امکان دارد که بر اثر رفتارها واقداماتی از جمله اسراف در مصرف آب ،آلوده کردن آب بر اثر مصرف زیاد وتوسعه کشاورزی تشدید شود وشرایط نامطلوب ونا مساعد را شدت بخشد خشکسالی یکی از پدیده های بی سر وصدای طبیعت است که در سطح جهانی شکل گرفته وبه صورت منطقه ای عمل می کند.
وقوع خشکسالی امری اجتناب ناپذیر بوده وفقط با شناخت قانونمندیهای حاکم بر آن واتخاذ روشهای مناسب است که میتوانیم خسارات این بلای طبیعی را کاهش دهیم. پدیده خشکسالی در ایران پدیده نو وناشناخته نیست وموقعیت جغرافیایی وشرایط طبیعی کشور ما به گونه ای است که شاهد خشکسالی گاه با شدت بیشتر و گاه با شدت کمتر بوده ایم. بیابانزایی نیز در میان 37 چالش مهم جهانی، به عنوان یکی از سه چالش اصلی فراروی بشر در قرن 21 محسوب می شود، به طوری که براساس گزارش های سازمان های بین المللی یک ششم جمعیت ، سه چهارم اراضی خشک و یک سوم خشکی های جهان به مساحت 5 میلیارد هکتار در 110 کشور جهان در معرض پدیده بیابان زایی است.
در مجموع از نظر تناسب سطح مناطق خشک ایران با جهان ، جمهوری اسلامی ایران روی کمربند خشک جهان قرار گرفته و 64,6 درصد از مساحت آن دارای اقلیم خشک و فراخشک است که 3,3 برابر درصد جهانی 19,6 - درصد - است. با توجه به گستردگی مناطق تحت تاثیر - حدود 100 میلیون هکتار - ، تعدد و پیچیدگی عوامل محیطی و انسانی بیابان زا و تعدد دستگاه ها، جوامع و مشاغل موثر و متاثر از این پدیده و در نتیجه ملی و فرابخشی بودن مقوله مدیریت و کنترل پدیده بیابان زایی مدیریت هماهنگ و منسجم این پدیده با مشارکت همه دستگاه ها، جوامع - روستایی و عشایری - و بهره برداران، مرتعداران ، کشاورزان ، دامداران ، معدن کاوان و... - در قالب برنامه ای هدفمند از اساسی ترین راهکارهای مقابله با بیابان زایی است باید این نکته را اضافه کرد که؛ بیابان زایی یک مقوله ملی ، فرابخشی و حتی بین المللی است و مهار و کنترل این پدیده در ظرف وظایف یک سازمان یا یک وزارتخانه و گاهی اوقات حتی یک کشور هم نمی گنجد.
انواع خشکسالی از دیدگاههای مختلف
خشکسالی از دیدگاه هواشناسی، خشکسالی از دیدگاه کشاورزی، خشکسالی از دیدگاه اکولوژی واقلیم شناسی، خشکسالی از دیدگاه هیدرولوژی، خشکسالی از دیدگاه اجتماعی واقتصادی
خشکسالی از دیدگاه کشاورزیاز دیدگاه کشاورزی زمانی که رطوبت خاک از نیاز واقعی محصول کمتر باشد و منجر به خسارت در محصول شود خشکسالی اتفاق افتاده است. چون در محاسبه نیاز آبی گیاهان مشخص شده که نیازآبی آنها باهم متفاوت است بنابراین مفهوم خشکسالی از دیدگاه کشاورزی برای محصولات مختلف یکسان نمیباشد .از دیدگاه کشاورزی درجه خشکسالی به روش پنمن مانتیث وروش باران مؤثرانجام میشودهمچنین روش پنمن مانتیث از طرف FAO به عنوان بهترین روش برای تعیین درجه خشکسالیکشاورزی معرفی شده است.
خشکسالی کشاورزی معمولاً بعد از خشکسالی هواشناسی وقبل از خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق میافتد پس کشاورزی معمولاً اولین بخش اقتصادی است که تحت تأثیر خشکسالی قرار میگرد.
خشکسالی از دیدگاه هواشناسی»کمتر باریدن از میانگین بارش سالانه منطقه« به عبارت دیگر اگر بارش سالانه کمتر از مقدار میانگین باشد، شرایط خشکسالی حاکم میشود واگر بیشتر باشد تر سالی ویا خوش سالی اتفاق می افتد. فرق نمیکند که متوسط بارش سالانه تعیین شده برای یک منطقه در تمام طول سال توزیع شده باشد ویا در یک یا چند فصل یا چند ماه باریده باشد ، مهم فقط باریدن مقدار متوسط بارش مورد نظر در طول سال آبی می باشد.
خشکسالی از دیدگاه اکولوژی واقلیم شناسی کشاورزی
از آنجا که اکولوژیست ها با موجودات زنده سروکار دارند خشکسالی را در رابطه با شرایط زندگی موجودات در نظر می گیرند ودر اقلیم شناسی کشاورزی نیز شرایط مساعد ونا مساعد هوا واقلیم را در ارتباط با محصولات کشاورزی بررسی می کنند بنابر این دو دیدگاه ،علاوه بر مقدار بارش ، توزیع ویا پراکندگی آن در طول سال نیز اهمیت می یابد. ازدیدگاه اقلیم شناسان خشکسالی یک پدیده طبیعی است که در اثر تغییرات الگوههای آب وهوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول خود به خود به وجود میآید و ادامه آن موجب عدم تعادل اکولوژیکی و هیدرولوژیکی میشود.از طرفی چون از دیدگاه جغرافیایی تعریف خشکسالی مفهومی مکانمند میباشد ،شدت خشکسالی در هر محل تابعی از ضریب تغییرپذیری بارش در همان محل است بنابراین از نظر اقلیمشناسی خشکسالی قابل تعیین است به طوری که در این روش درجه خشکسالی وترسالی تعیین میگردد. خشکسالی از دیدگاه اکولوژیواقلیم شناسی کشاورزی شامل دو درجه است: الف- خشکسالی معمولی ؛ ب- خشکسالی کشنده.
خشکسالی از دیدگاه هیدرولوژی
-در مواردی که در طول یکسال آبی ، مقدار آبی که در یک رودخانه جریان میابد،از مقدار متوسط آن در طول سالهای گذشته کمتر باشد ،از دید گاه آبشناسی خشکسالی هیدرولوژیک حاکم گشته است. از دیدگاه هیدرولوژیستها خشکسالی زمانی اتفاق میافتد که سطح تراز ذخایر آبهای سطحی و زیر زمینی از حد معمول خود پایین تر باشد.خشکسالی هیدرولوژیک اغلب در عرضهای میانی بر اثر کمبود و فقدان بارش زمستانی اتفاق میافتد.علاوه بر بارش فاکتورهای اقلیمی دیگرمانند دماهای بالا، بادهای قوی و رطوبت نسبی کم نیز به طور قابل ملاحظهای بر رویخشکسالی هیدرولوژیک تاًثیر دارند. با وقوع خشکسالی علاوه بر مقداروتوزیع بارندگی،کمبود آب نیز مطرح می شود که به عبارت دیگرخشکسالی هیدرولوژیک اتفاق افتاده است.
خشکسالی از دیدگاه اجتماعی واقتصادی
از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی خشکسالی یعنی زمانی که کمبودآب برای نیازهای بشر موجب نابهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی شود. به منظور به حداقل رساندن خشکسالی واضح است که انتقال مدیریت بحران به مدیریت ریسک امری اجتناب ناپذیر است و نظارت و ارزیابی خشکسالی از ضروریات است و برای نظارت و ارزیابی خشکسالی نیز شاخص های خشکسالی ازاهمیت بخصوصی برخوردار میباشد.