بخشی از مقاله
چکیده:
نوجوانی دوره ای است از حیات انسان که خصوصیات و مسائل خاصی خود را دارد.ازاین رو برای نفوذ عمیق در ادراکات آنان، باید حیطه های جسمانی،اجتماعی، آموزشی، اخلاقی و عقلانی آنان مورد بررسی و اکتشاف قرار گیرد. هدف هر نظام آموزشی رشد وارتقا همه جانبه دانش آموزان و دانشجویان در زمینه های شناختی، عاطفی ورفتاری است. در همین زمینه بدون تردید شاخص ارزیابی هر نظام آموزشی میزان دستیابی دانش آموزان و دانشجویان به این مهم است. بنابراین این پژوهش بدنبال بررسی رابطه بین ترس از ارزیابی منفی و سبک های ابراز هیجان با هیجانات تحصیلی در بین دانشجویان موسسه غیرانتفایی دانشستان می باشد. این تحقیق براساس هدف، تحقیقی کاربردی بوده و از نوع هدف همبستگی می باشد.حجم نمونه در این پژوهش 125 نفر از طریق جدول مورگان محاسبه شده است.شیوه نمونه گیری نیز به صورت تصادفی می باشد. به منظور سنجش داده های پژوهش حاضر از پرسشنامه های استاندارد بهره گرفته شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی و از شاخص های آمار استنباطی نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
واژگان کلیدی: هیجان تحصیلی،ارزیابی تحصیلی، تمایز سازی دانشجویان
مقدمه:
مفهوم تمایز از خود، یکی از مفاهیم اساسی بوئن است که به توانایی تجربه صمیمیت با دیگران و در عین حال استقلال از دیگران، اشاره دارد - کلور3، . - 2009 میزان تمایزیافتگی بیانگر این است که فرد تا چه حد قادر به جداسازی فکر از احساس است و تا چه حد توانایی مقاومت در مقابل احساسات ناگهانی را دارد. تمایز یافتگی بیانگر این است که فرد بتواند با خانواده اصلی خویش ارتباط برقرار کند، بدون اینکه به روش غیرارادی و هیجانی در مواجهه با موقعیت های گوناگون واکنش نشان دهد. بوئن - 1988 - تأکید کرد که سیستم عاطفی و عملکرد آن یک فرآیند خودتنظیم شده نیست، بلکه عمدتاً در چارچوب روابط و مناسبات با دیگران و محیط اطراف رخ می دهد. عملکرد فردی اغلب بخشی جدا از چارچوب رابطه است، که فرد در آن به طور فردی شرکت می کند. نظام احساسی، ارگانیسم را تحریک می کند، این مستلزم غریزه طبیعی است که رفتار موجودات زنده را هدایت می کند.
هیجان ها پدیده های چند وجهی هستند. هیجان ها تا اندازه ای حالت های عاطفی، ذهنی هستند که باعث میشوندتا به شیوه های خاص احساس کنیم. مثلاً خشمگین یاشادمان شویم. هیجان هاپاسخ های زیستی واکنش های فیزیولوژیکی هستند، که بدن را برای عمل سازگاری آماده می سازند. بدن ما هنگام هیجان زدگی طوری فعال می شود که با حالت بی هیجانی فرق دارد، در این حالت افزایش ضربان قلب، عضلات تنیده و تنفس سریع را تجربه می کنیم. البته هیجان ها بیشتر کارکردی هستند، مثلاً خشم، ما را برای جنگیدن با دشمن آماده می کند و ترس ما را برای گریختن آماده می سازد.بالاخره اینکه هیجان ها پدیده های اجتماعی اند. هیجان ها حالت های متمایز صورتی و بدنی را تولید می کنند که تجربه های هیجانی درونی ما را به دیگران می رساند
ادبیات پژوهش:
مفهوم خودمتمایزسازی:
خودمتمایز سازی بیشتر به این شکل در نظر گرفته می شود که فرد را قادر می سازد تا موقعیت مواضع شخصی4 را در روابط مهم به کار برد. بدین صورت که حسی از خود را در یک رابطه عاطفی شدید یا در میان حوادث و رویدادهای نامعین حفظ کند. از این گذشته این مفهوم به توانایی فرد برای کاهش اضطراب خودش اشاره می کند، تا دربرابر تحت کنترل قرار گرفتن توسط اضطراب دیگران، ایستادگی کند .به طور کلی بوئن معتقد است که، هر فرد شامل سه نظام اصلی می شود: نظام هیجانی، نظام احساسی، و نظام عقلانی.
نظام هیجانی: به واکنش های خودکار مربوط می شود. ابتدایی ترین سیستم ماست که هیچ کنترل و اراده ای روی آن نداریم و همیشه خارج از آگاهی ماست.
نظام احساسی: واکنشهای درونی وخصوصی ماست که نظام هیجانی ماراارزشیابی وکنترل می کند.
نظام عقلانی: نظام ارزشمند وجود ماست و شامل افکار و تفکرات می شود و جایی است که استعداد های ریشه ای تصمیم می گیرند چگونه عمل کنند و خودمتمایز سازی مقدار و درجه ای است که فرد بتواند بین این نظام ها تعادل برقرار کند.
نظریه هیجانی، افکار و احساسات در نظام خانواده:
هر عضو، در نظام خانواده را به عنوان یک نظام عاطفی مجزا و در مجموع یک نظام ارتباطی در نظر می گیرند. سیستم عاطفی به نیروهای طبیعی مشترک در موجودات زنده اشاره دارد. با وجود تنوع این خانواده ها از لحاظ ارزش ها و باورها و اصولشان فرآیند ابتدایی در برقراری تعامل و ارتباط در هر کدام از آنها با یکدیگر متفاوت است .بوئن - 1988 - تأکید کرد که سیستم عاطفی و عملکرد آن یک فرآیند خودتنظیم شده نیست، بلکه عمدتاً در چارچوب روابط و مناسبات با دیگران و محیط اطراف رخ می دهد. عملکرد فردی اغلب بخشی جدا از چارچوب رابطه است، که فرد در آن به طور فردی شرکت می کند.نظام احساسی، ارگانیسم را تحریک می کند، این مستلزم غریزه طبیعی است که رفتار موجودات زنده را هدایت می کند .
نظام عاطفی به عنوان "نظام هدایت درونی ارگانیسم " عمل می کند. به عنوان مثال در انواع موجودات ساده نظام عاطفی ماننددستگاه تعیین واکنش شیمیایی عمل میکندو درموجودات پیشرفته تر این نظام عاطفی همچون نظام عصبی مرکزی عمل میکند .سیستم عاطفی فعالیت هایی مانند تولید مثل، تغذیه، گریز یا ساز و کار مبارزه فرزندان را در بر می گیرد.به عنوان مثال افزایش ضربان قلب و سرعت تنفس، تعریق و عضلات محکم در پاسخ به حمله ی حیوان محصول نظام هیجانی فرد است. وقتی یک مادر، صدای فریاد کودک تازه به راه افتاده خود را می شنود، به سرعت به بررسی محیط اطراف کودک می پردازد و به طور متعهدانه با فعالیت او درگیرمیشود.
در یک حالت عاطفی، نظام عاطفی واکنش هایی را منجر می شود که مشابه به بازتاب های بیولوژیکی هستند، نظام عاطفی، در تعامل مستمر با سیستم فکری و احساس است که توسط بوئن مطرح شدهاست. نظام فکری، اشاره به ظرفیت تفکر، استدلال و اندیشه دارد که منحصراً به انسان تعلق دارد و در نتیجه سبب تمایز انسان از همه موجودات زنده دیگر شده است. بوئن از نظام فکری به عنوان یک نظام هدایت ثانویه اشاره می کند که اجازه می دهد تا دریابد تفکر و منطق در زندگی یکی است. با وجود ظرفیت منحصر به فرد انسان برای عملکرد فکری، بوئن مشاهده کرد که اکثر فعالیت های انسانی توسط نظام فکری هدایت نمیشوند و در برخی از آنها توسط نظام احساسی هدایت می شود، نظام احساسی در میان سیستم هیجانی و سیستم فکری ارتباط برقرار می کند، این عملکرد سیستم لیمبیک است و نظام احساسی به آگاهی ذهنی وتفسیر اشاره می کند، بوئن احساسات را به عنوان یک " آگاهی فکری و شناختی از جوانب بیشتر نظام احساسی معرفی می کند".
خودمتمایزسازی عبارت است از، توان مقاومت در برابر ذوب شدن در واکنشهای شخصی دیگر که از طریق توانایی جداسازی افکار از احساسات صورت می گیرد، افراد تمایز یافته با احساس خویش در تماس هستند و راجع به آنچه برایشان بهترین هست می اندیشند، نه دست یافتن به آمال و امیال دیگران، یا تلاش برای اعمال نفوذ. این افراد مایلند همسرانی را انتخاب کنند که به همان سطح از تمایز یافتگی که خودشان رسیده اند، دست پیدا کرده باشند، هدف رسیدن به سطحی از تمایزیافتگی است که فرد را قادر می سازد به طور مستقل بیندیشد و عمل کند. "خودبودن" یعنی اینکه شما بتوانید با احساسات و افکار خود تماس داشته باشید و راجع به آنچه برای شما بهترین است بیندیشید، نه اینکه چهکاری ازدست شما میتواند برآید، تاصلح وآرامش حفظ شودیاتأیید شخص دیگری را بدست آورید. شخصی که احساس خوبی از خودش دارد با خودش مصالحه نمی کند تا به هماهنگی برسد یا از موقعیتی نمیگریزد تا موضعش را از دست ندهد. بنابراین دیدگاه موری بوئن، مقیاس نظری تفکیک خویشتن قادر است میزان ادغام یا تفکیک مان کارکردهای هیجانی، عاطفی و عقلی را نشان می دهد.
ابعاد تمایزیافتگی:
فریدمن در بررسی ابعاد سه گانه خود متمایز سازی خاطر نشان می کند که این ابعاد را میتوان نشانه علامتی دانست از حضور مداوم رشد و تحول خود از درون در مقابل خود کاذبی که از دیگران کسب می شود. این ابعاد موارد زیر را در بر میگیرد:
-1خود نظم بخشی: که از آن به عنوان بعد درونی فرآیند خودمتمایزسازی یاد می شود. شامل آگاهی یافتن از اضطراب چندنسلی و تلاش شخص در استفاده بهینه از این روش های چندنسلی در جهت رشد و نمو و آزادی انتخاب در برگزیدن بهترین راه حل.