بخشی از مقاله

چکیده
در دنیای امروزی که انگیزه ی بچه ها و معلمان به دلایل مختلفی - از جمله؛افزایش بازی های رایانه ای و برنامه های متنوع در فضای مجازیو ... که بعضاً جذابیت زیادی دارند و وقت زیادی را صرف خود می کنند - کم شده است؛لازم و ضروری است که تدبیری بیندیشیم و تمام توان خود را بکار ببریم تا بتوانیم دانش آموزان را با علاقه به یادگیری ونه به اجبار و حفظ موقتی مطلب،آنان را در درک مفهومی مطلب یاری برسانیم و به همین منظور برای رسیدن به این هدف نیازمند یک نوع توانایی به نام خلاقیت هستیم که در این مقاله سعی شده راه های پرورش این نوع استعداد ذاتی که در همه ی افراد کم و بیش وجود دارد،بپردازیم.

محققان بر این باورند که تفکر خلاق اکتسابی می باشد و خلاقیت بالا ربطی به هوش بالا ندارد گرچه هوش پایین می تواند مانع خلاقیت شود. خلاقیت به قدری مهم است که اگر در کشورهای پیشرفته سیستم های خلاق آن ها از کار بیفتد،از رقابت ها عقب می افتند و نابود می شوند.لذا تنها راه نجات کشورهای درحال توسعه،خلاقیت است و راه دیگری ندارند. در این مقاله راه های پرورش این نوع استعداد و موانع مربوط به آن به طور صریح توضیح داده شده تا افرادی که بیشتر در این امر سهیم هستند ، بتوانند خلاقیت دانش آموزان را بالا ببرند و آنان را برای حضور موفق در جامعه آماده کنند.

واژه های کلیدی:خلاقیت،معلم،دانش آموز

مقدمه

»یکی از عادت های نامناسب نظام آموزشی ما، در فرایند یاددهی-یادگیری تکیه بیش از حد بر تکرار اطلاعات و انباشتن آنها در حافظه می باشد. از این منظر، دانشجوی موفق فردی است که رفتار و عملکردش جامعه پسند و قابل پیش بینی باشد و نمره های بالایی در واحد های درسی کسب کند. این فرایند یادگیری است که برای حفظ سیستم موجود و بازسازی شیوه ی متداول زندگی، طرح ریزی شده و نیازهای ثابت و مشخصی را پاسخگو می باشد. نتیجهی این فرایند، از بین رفتن روحیه ی کنجکاوی، کاوش، چالشگری، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان است[1]«در دنیای امروزی با توجه به پیشرفت های روز افزون و همچنین کمبود فرصت شغلی برای افراد جامعه ، داشتن نیروی کاری خلاق ضروری می باشد و برای تربیت افراد خلاق ، ما باید دوران کودکی را غنیمت بشماریم زیرا شخصیت افراد بیشتر در دوران کودکی شکل می گیرد و افراد در کودکی کنجکاوتر هستند.

حال باتوجه به این که افراد وقت زیادی را در مدرسه می گذرانند ، معلمان باید اطلاعات کافی برای پرورش خلاقیت داشته باشند و البته پشتیبانی مسؤلان برای برگزاری دوره های ضمن خدمت و تألیف کتاب های درسی با کمیت کم و کیفیت بالا ضروری می باشد زیرا کتاب های درسی با حجم بالا ، فرصت پرورش خلاقیت توسط معلمان را کم می کند و در نتیجه فایده و ارزش مطالب کتاب درسی پایین می آید زیرا:» یادگیری اگر با تجزیه و تحلیل و خلاقیت و انگیزه همراه نباشد، تأثیر چندانی نخواهد داشت.[2] «توین بی1معتقد است اگر جامعه نتواند از موهبت خلاّقیت حداکثر استفاده را بنماید و بدتر از این، اگر این توانائی را سرکوب کند، انسان دیگر از حق ذاتیاش یعنی اشرف مخلوقات بودن محروم میگردد، زیرا در آن صورت کم ثمرترین مخلوقات است.

همین دلیل کافی است که جامعه برای تعلیم و تربیتخلاّق اولویت قائل شود. با توجه به مدّت زمان زیادی که بچهها در مدرسه میگذرانند میتوان گفت تجربههای مدرسه نقش اساسیدر تحقق خلاّقیت آنها در آینده دارد، لکن تحقیقات نشان داده است افراد برجسته بندرت از مدرسه و معلمانشان به عنوان عامل مؤثر مهمی در رشد تواناییهاو خلاّقیتشان یاد نمودهاند.[3] برای این که ذهن معلم به یک ذهنیت خلاق تبدیل شود باید اطلاعات خود را درباره ی خلاقیت ، دانش خلاقیت ، تفکر خلاق و روش های پرورش خلاقیت بیشتر سازماندهی کند. ذهنیت خلاق به معلم کمک می کند تا در هر شرایطی بتواند پاسخی جامع ، مانع و مناسب برای مسائل و مشکلات آموزشی خود پیدا کند.

ذهنیت خلاق معلم شامل اعتماد به نفس ، انعطاف پذیری ذهنی و روابط صمیمی و گرم با ایده های تازه است.[4] پژوهشگران نشان داده اند که فرایند های حل خلاق مسائل را می توان به کودکان آموخت.[5] به همین منظور افراد جامعه بخصوص معلمین باید آن را فرا بگیرند زیرا معلمان تا وقتی خود توانایی را نداشته باشند، نمی تواننند آن را به دیگران انتقال دهند. ما شاهد این هستیم که معلمان تازه نفس اغلب همانطور رفتار می کنند که معلمانشان با آنها رفتار می کردند و این کار اشتباه است. اگر این رفتار ادامه داشته باشد، دانش آموزان به صورت انفعالی تربیت می شوند.محققان معتقدند همه انسانها در کودکیاز استعداد خلاّق برخوردارند، لکن عدم وجود محیطی مناسب و بیتوجهی و عدم تقویت این توانایی مانع ظهور آن میگردد.

برای هر جامعهای وجود افراد خلاّق اهمیّت زیادی دارد. زیرا جوامع در دوره انتقال و تغییر نیاز مبرمی به راه حلهایخلاّق برای مسائل حال و آینده خود دارند.یکی از خصوصیات بارز افراد خلاق این است که توانایی "نوع دیگر دیدن" در آنها زنده و فعال است. منظور از " نوع دیگر دیدن" این است که تنها به یک حالت، به یک تعریف، به یک گونه از رویدادها بسنده ننماییم و از خود بپرسیم که غیر از این تعریف، غیر از این تعبیر، چه تعبیر یا تعریف دیگری میتواند برای رویداد وجود داشته باشد و معلمان دلسوز باید از دانش آموزان بخواهند مطالبی را که فراگرفته اند ؛ به زبان خودشان بیان کنند.

آیا خلاقیت با هوش ارتباطی دارد؟یک مطالعه تازه در آمریکا نشان دادکه همبستگی زیادی میان ضریب هوشی بالا وخلاقیت،استقلال،حس کنجکاوی،معلومات روانی در کلام یا فعالیت وجود ندارد.[6]والدچ و رانکو2 ضمن تأیید این مطالب اظهار می دارند که داشتن حداقلی از هوش، برای خلاقیت ضروری به نظر می رسد. بررسی های انجام شده نشان می دهد افراد ، با هوش بالاتر از حد متوسط معمولاً در آزمون های خلاقیت نمره های بالایی می گیرند. البته از سطح هوشی معینی به بالا - مثلاً بالاتر از - 120 رابطه بسیار ناچیزی بین هوش و نمره ها خلاقیت دیده می شود.[7]

تعریف خلاقیت:
افراد برداشت های مختلفی از خلاقیت دارند و بالطبع تعریف های مختلفی ارائه داده اند که در اینجا ما به چند مورد اشاره می کنیم :

- 1یعنی یافتن راه های جدید و مؤثر، برای انجام دادن کارها.[8]

- 2به عقیده ی رزبالت[1]3؛ خلاقیت، تفکری است که به بینش نو، رویکردهای تازه، دیدگاه های جدید و شیوه های بدیع برای فهم و درک چیزها منجر می گردد.

- 3خلاقیت ، آفرینش آمیزه ای بدیع برای حل تناقضات ، درقالب یک ایده است که خارج از محدوده جواب موجود قرار می گیرد. [10]

- 4خلاقیت ارائه کیفیت های تازه ای ازمفاهیم و معانی است.[11]

- 5خلاقیت،شکل دادن تجربه هادر سازمان بندی های تازه است.[11]

- 6به عقیده ی تیلور4؛خلاقیت فرایندی ذهنی است که نتیجه ی آن ایجاد افکاری است در عین حال جدید و ارزنده[4] - 7اوژووان:5خلاق کسی است که به ترکیبی از عناصر و اجزای از پیش موجود که به نظر خود وی بدیع است ، دست یابد[4]

جزئیات تفکر خلاق:
- 1خلاقیت به صورت بالقوه در افراد وجود دارد و برای اینکه آن را به بالفعل تبدیل کنیم، باید به عوامل تقویت کننده توجه کنیم و همچنین موانع را بشناسیم و تا حد امکان کاهش دهیم.

- 2یکی از موانع تفکر خلاق، اندیشیدن در قالب های خاص و ترس از رها کردن این قالب ها ثابت و قرار دادی است و برای این که این مانع ذهنی بشکند،باید به دانش آموزان آموخت که گاه برای حل مسئله باید چهارچوب های ثابت و حاکم راشکست و از آنها خارج شد. [12]

- 3زمان حل مسئله نباید فرض بر این باشد که تنها یک پاسخ صحیحوجود دارد، چرا که این فرض باعث ایجاد مانع ذهنی شده و خلاقیت را در فرد کاهش می دهد. [12]

- 4ما باید بدانیم بالا بودن ضریب هوشی به منزله بالا بودن خلاقیت نیست.هوش بالا، لزوماً خلاقیت را به دنبال ندارد، اما هوش پایین می تواند مانع خلاقیت شود. [13]

- 5وظیفه ی معلم و همه اشخاصی که در این امر دخالت دارند این است که به دانش آموز کمک کند تا مانع های ذهنی را بشکند و باید بدانیم که هدفمان از این کار؛ بهبود وضعیت دانش آموز است که در این امر نباید بچه ها را با هم مقایسه کنیم. به قول دکتر شکوهی »:رقابت ، استعداد بچه ها را نابود می کند. فکر می کنند آموزش و پرورش صحنه ی جنگ است.[14] «

- 6ما معلمان، برای پرورش خلاقیت بچه ها باید از دلسوزی های نابجا بپرهیزیم و کاریکه واقعاً به نفع آنها است را انجام دهیم. و یا به تعبیر دیگر از دکتر شکوهی »بچه ها را کول نکنیم، بلکه راه رفتن را به آنها بیاموزیم. علت آن که تعلیمات ما بار کافی ندارد این است که بچه ها حفظ می کنند و حال این که خلاقیت باید به کار گرفته شود. [15]

عوامل موثر برخلاقیت

الف - عوامل محیطی یا بیرونی : - 1 آزادی - 2 منابع کافی - 3 وقت کافی - 4 جو مناسب - 5 طرح تحقیق مناسب - 6 فشار - برخی فشارها می تواند محرک خلاقیت باشد - ب - عوامل فردی یا درونی : - 1 ویژگی های شخصی متنوع 2

- خودانگیزی - 3 توانایی های شناختی - 4 تمایل به خطر کردن -5 تخصص در رشته - 6 تجارت متنوع [16]

ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دستهبندی میکنند:

خصوصیات ذهنی: کنجکاوی ارائه ایده های غیرعادی

خصوصیات عاطفی: آرامش و آسودگی خیال شوخ طبعی

خصوصیات اجتماعی:
پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسائل مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به فعالیتهای گوناگون. [17]

برخی ویژگی های فرد خلاق
- 1 استقلال فکری دارند.

- 2 اعتماد به نفس دارند.

- 3 خطر پذیرند.

- 4 در کلاس درس با روحیه و نشاط حاضر می شوند.

- 5 انرژی زیاد دارند و سلیس صحبت می کنند.

- 6  دارای روانی اندیشه و انعطاف فکری هستند.

- 7 خودشان را با خودشان مقایسه می کنند نه با دیگران.

- 8 راههایی غیر از روشهای استاندارد به کار می برند.

- 9 در انجام وظایف خود از آنچه تکلیف شده فراتر می روند.

- 10 خستگی ناپذیر و هیجانی اند.

- 11 طرح درس و شیوه ی تدریس اکتشافی ، هیجان دار ، و جذاب دارند.[18]

برخی ویژگی های دانش آموزان خلاق

- 1دوست دارند کارهایشان را به تنهایی انجام دهند و جنب و جوش جنبه ی تصادفی ندارند.

- 2پرتحرک و پرجنب و جوش هستند.

3 - کنجکاوی بسیار شدیدی دارند حتی غیر درسی و کار یا سؤال خود را پیگیری می کنند.

- 4خیلی علاقه مندند که به فردیت آنها احترام گذاشته شود.

5 - شوخ طبع و بذله گو هستند و اکثراً در تخیل زندگی می کنند و آزاد اندیش هستند. [4]

برخی ویژگی های کلی معلمان خلاق

- 1 استقلال فکری دارند. 

- 2 اعتماد به نفس دارند.

- 3 خطر پذیرند.

- 4 در کلاس درس با روحیه و نشاط حاضر می شوند.

- 5 انرژی زیاد دارند و سلیس صحبت می کنند.

- 6  دارای روانی اندیشه و انعطاف فکری هستند.

- 7  خودشان را با خودشان مقایسه می کنند نه با دیگران.

- 8  راههایی غیر از روشهای استاندارد به کار می برند.

- 9 در انجام وظایف خود از آنچه تکلیف شده فراتر می روند.

- 10 خستگی ناپذیر و هیجانی اند.

- 11 طرح درس و شیوه ی تدریس اکتشافی ، هیجان دار ، و جذاب دارند. [4]

آمابیل [16]6 معتقد است: مربیانی استقلال لازم برای توسعهی توانایی خلاّق را به دانش آموزان میدهند که خود را کامل نمیدانند و برای دانش آموزان احترام زیادی قائل هستند .

مزایای تفکر خلاق

با داشتن تفکر خلاق می توان در زمینه شغلی موفقیت های بیشتری کسب کرد و می توان به شغل خود ،چالش و هیجان بیشتری بخشید. همچنین برای حل بسیاری از مشکلات فرهنگی ، فنی، بومی، اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی دنیای صنعتی و رو به رشد خود نیاز به متفکران خلاق داریم. مهارت های تفکر خلاق به افراد این امکان را می دهد که علاوه بر قبول تغییرات ، خود را با آن وفق دهند[20]برخی دیگر از مزایای تفکر خلاق عبارتند از:

- 1این مهارت به زندگی انسان غنا و تازگی می بخشد.

- 2با بکارگیری این مهارت می توان در زندگی شغلی موفقیت بیشتری کسب کرد.

- 3بکارگیری این مهارت ، پیگیری و دستیابی به اهداف و آرزوها را میسر می سازد.

- 4خیلی مواقع راه حل های خلاقانه نسبت به راه حل های معمول کیفیت بالاتری دارند.

- 5با بکارگیری این مهارت در مواجهه با مسائل می توان از تمام توان خود برای حل مسئله استفاده کرد و حتی در زمان هایی که مسأله ای وجود ندارد می توان سازگاری و انعطاف بیشتری با زندگی روزمره داشت.[21]

روش های پرورش تفکر خلاق

برای پرورش خلاقیت، هم می توانیم روش های ساده ای را خودمان کشف کنیم و هم از روش هایی که به اثبات رسیده استفاده کنیم . به عنوان مثال یک روش ساده که پیاژه7 ، روانشناس معروف آن را به کار می برد این است که:»پیاژه می گفت: هر زمان بچه های من چیزی از من می پرسیدند، به ایشان می گفتم: خودت چی فکر می کنی؟[15]«برخی دیگر از روش های رشد خلاقیت عبارتند از:

.1دانش آموزان را به تناسب رفتارها، فعالیت ها و دستاورد های خلاق آنها مورد تشویق قرار دهیم.

.2به دانش آموزان بیاموزیم که نسبت به ایده ها و افکار خود حساس باشند و آن ها را یادداشت کنند.

3.به عنوان معلم، شخصاً به فعالیت های خلاق علاقه نشان دهیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید