بخشی از مقاله
چکیده
نقش مهم معلمان در سلامت و سعادت و تعالی جامعه بر کسی پوشیده نیست هر جامعه ای طالع خود را در چگونگی کار معلم می بیند و او را اولین و آخرین امید در تربیت و پرورش نوباوگان و نسل آینده ی کشور می داند . هدف از انجام این پژوهش بررسی روایی و پایایی عوامل موثر در رابطه معلم با دانش آموزان با رویکرد رفتاری می باشد به منظور شناخت عواملی که در ارتباط بهینه بین معلم و دانش آموز تاثیر دارند. جامعه آماری این تحقیق را 64 نفر از دانش آموزان سال سوم از شاخه کار و دانش در رشته ی طراحی صفحات وب واقع در شهرستان کاشان تشکیل داده اند. پرسشنامه رابطه معلم و شاگرد بین 54 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شدو طی آن سه مولفه ارتباط، حمایت و خودبیگانگی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار SPSS22 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها روایی مولفه ها و پایایی ابزار تحقیق را نشان داد.
واژگان کلیدی:رابطه ، معلم و دانش آموز، حمایت، ارتباط، خودبیگانگی
مقدمه
روابط بین فردی از نوع حمایت کننده برای رسیدن به یک سری از پیشرفت ها و نتایج آن در طول مدت زندگی مهم می باشد. [7] اگر چه تاثیرات روابط حمایت کننده اغلب در زمینه های روابط کودک و والدین مورد مطالعه قرار گرفته است. [8] تعداد روزافزونی از محققین توجه خود را معطوف کرده اند به روابطی که بین دانش آموز و معلم شکل میگیرد. [9] تحقیق حاضر از لحاظ تئوری متنوع بوده و شامل ابعادی در رابطه با فرایند های عزت نفس و انگیزه ، شبکه های حمایت اجتماعی، ونظریه دلبستگی >10@ می باشد. اگرچه که جهت یابی های تئوری فرق میکند، ولی همگی ابعاد مثبت از حمایت احساسی و مشارکت و همچنین ابعاد منفی از خود بیگانگی و تضاد را در تعاریف خود از روابط حمایت کننده و غیر حمایتی گنجانده اند.
همچنین همگی انها اشاره می کنند به این موضوع که ویژگی های منفی ومثبت روابط کودک-معلم بر دامنه وسیعی از نتایج شناختی ، رفتاری و احساسی هم درون و هم خارج بافت مدرسه تاثیر می گذارد.15]؛[10 با این وجود، علی رغم توجه زیادی که به مطالعه روابط معلم- دانش آموز تخصیص داده شده .به هر حال تحقیقات قبلی در مورداین روابطعمدتاً بر روی مرحله کودکی در مدرسه ابتدایی متمرکز شده اند واکنون نیاز است روابط بین معلم و دانش آموزان را در دوران نوجوانی بررسی کنیم. هدف از مطالعه کنونی بررسی ابزاریی است تا پایایی و روایی روابط معلم- دانش اموز اندازه گیری کند. علی رغم آگاهی روز افزون در مورد مزایای مثبت روابط حمایتی معلم از دانشموز،آ تحقیقات قبلی در مورد این روابط عمدتاً بر روی دانش آموزان در اوایل مدارس ابتدایی متمرکز شده است.
پرسشنامه [11] STRS بر اساس تئوری دلبستگی می باشد و در اصل با الهام گرفتن از پرسشنامه پایه ای دلبستگی و علاقه12] QEST؛[13 طراحی شده است. بر طبق تئوری دلبستگی روابط اولیه فرزند- والدین مراقبت مداوم، پاسخگویی، ملایمت و گرمی برای کودکان یک جایگاه امن عاطفی ایجاد می کند که توانایی تنظیم احساسات، کشف محیط جدید و یادگیری مهارت های جدید را افزایش می دهد. پرسشنامه STRS برای اندازه گیری تجارب رابطه ی عاطفی و رفتاری مثبت و منفی معلمان با کودکان می باشد که از طریق 3 عامل نزدیکی و صمیمیت ، تضاد و برخورد ، وابستگی رابطه بین کودک و معلم را مورد ارزیابی قرار می دهد.به نظر می رسد که این ساختارها ابعاد اصلی روابط کودکان- معلم را در میان بچه های کوچک را نشان می دهند.
تحقیقات قبلی نشان می دهند که رتبه بندی های معلم درپرسشنامه STRS حاکی از حفظ نمره، جهت یابی رفتاری بچه ها، رتبه های هم سن وسالهای خود درمشکلهای رفتاری و گزارش های معلم از مشارکت کلاسی می باشد.اگرچه که پرسشنامه STRS اندازه گیری رابطه بین کودکان - معلم بوده ولی در اصل برای استفاده از آن در مورد کودکان طراحی شده است [10 ]. و نمره های STRS از معلم گرفته شده است و وابسته به نظرات معلمان در مورد کودکان می باشدولی ما با پرسش نامه موررای و زوویچ[24] رابطه بین معلم ودانش آموز را از دیدگاه نوجوانان مورد ارزیابی قرار داده می شود و در این تحقیق بر محدودیت اظهار نظر معلم به صورت شخصی و یک طرفه غلبه شده است تحقیقی که نشان داد یک سوم تغییرات در رتبه بندی های معلم از نزدیکی وصمیمیت معلم با کودکان بودکه در پرسشنامه STRS به علت مشخصات دانش آموزان - یعنی جنسیت و سطح مهارتهای اولیه - و ویژگی های معلم مانند تجربه و اعتماد به نفس و مهارت ارتباطی معلم بود [16]
و محدودیت دیگر آزمون با پرسشنامه STRS اکتفا کردن به نظرات معلمان به تنهایی می باشد بدون در نظر گرفتن نظرات و عقاید دانش آموزان در بهبود رابطه بین معلم و دانش آموز و یافته ها حاکی از آن است که گزارش های بچه ها و معلمین میتواند از لحاظ ساختاری و ماهیتی در مورد صحت هر بُعد از رابطه بین معلم و دانش آموز به خودی خود متفاوت باشد. مسئله سوم ناشی از استفاده رایج از اطلاعات و داده های گزارش معلم برای ارزیابی کیفیت رابطه و متغیر های نتیجه می باشد. 17]؛18؛19؛[20 در این مطالعات یک واریانس خطا با یک منبع ممکن است باعث به دست آمدن برآوردهای بالا در خصوص پیوستگی بین رابطه های معلم- دانش آموزان و نتایج متعدد مربوط به کودکان باشد.
همچنین آن محدودیت ها بیان میکند که ایجاد شیوه های دیگر برای ارزیابی رابطه معلم- دانش آموز مهم است چرا که گزارش های چند روشه یا چند عامله با بهترین شیوه های ارزیابی سازگار و منطبق است. [21] و از چنین ابزاری میتوان برای کاهش دادن تعصب ها ی ذاتی مربوط به تکیه کردن بر تنها یک دیدگاه استفاده کرد.مشخصه اوایل نوجوانی معمولا خود مختاری و رفیق بازی وکم رنگ شدن روابط نوجوانان با بزرگسالان میباشد [22] در متن روابط فرزند- والدین همانطور که بچه ها بزرگ می شوند علایق و دلبستگی ها و اعتقادات نوجوانان عوض می شود. [23] بر طبق ارمدن ، گرینبرگ ،[24] 1987 دلبستگی نوجوان- والدین یک پیوند مداوم است که می تواند به عنوان تجربه شناختی از علم به اینکه یک نوع دلبستگی پاسخگو قابل دسترس نیست نمایان شود. امنیت در این رابطه که مشخصه آن قابلیت دسترسی پاسخگویی ارتباط باز و اطمینان است به طور منفی مرتبط است با افسردگی نوجوانی و رفتار ضد اجتماعی اما به طور مثبت در ارتباط است با عزت نفس و رضایت از زندگی.
در مقابل مشخصه روابط ناامن و نامطمئن نوجوان و والدین میتواند احساس انزوا بوده و عدم پاسخگویی در روابط با والدین حاکی از عزت نفس پایین اضطراب شدید تر افزایش در علایم و نشانه های افسردگی میزان بالاتر رفتار ضد اجتماعی باشد.شواهد اخیر حاصل از تحقیقات طولی بیان میکند که کاهش در کیفیت روابط فرزند- والدین در طول اوایل نوجوانی یک نوع کاهش در رفاه احساسی و افزایش وابستگی به دوستان منحرف را پیش گویی میکند. درمقابل رابطه های حمایت کننده با والدین و دیگر بزرگسالان با روابط مثبت عاطفی و احساسی و رفتاری و فرهنگی نوجوانان مرتبط است. بنابراین اکنون مشخص میشود که فاصله گرفتن از بزرگسالان در طی مرحله رشد ممکن است یک فرایند هنجار نباشد و معلمین به طور بالقوه یک منبع حمایتی بالقوه برای تمام جوانان هستند.
اگرچه که در مورد ادراک نوجوانان از روابط آنها با معلمین کم می دانیم ولی یافته های ذکر شده بالا که مربوط به روابط والدین نوجوان هستند نشان میدهند که درک بیشتر در مورد روابط اوایل نوجوانی با دیگر بزرگسالان از جمله معلمان امری مهم و ضروری است. در یک چنین تلاشی مالکی ، دمارای ،[25] 2003 مقیاس حمایت اجتماعی کودک و نوجوان - CASSS - را برای اندازه گیری ادراک کودک و نوجوان از حمایت اجتماعی از جانب والدین ، معلمین، هم کلاسی ها و یک دوست نزدیک را توسعه دادند. محققین دریافتند که حمایت اجتماعی از جانب معلمین به شدت مرتبط بود با حمایت تشویقی اطلاعاتی و آموزشی معلمین به نتایج بسیار خوبی رسیده شد. در کل انجام تحقیقات درباره ی با رابطه بهتر بین معلم وشاگرد در حل بسیاری از مشکلات نوجوانان و بسیاری از انحرافات و در پیشرفت آنها تاثیر بسزایی دارد.
اهداف تحقیق
عوامل موثر در رابطه ی معلم با دانش آموزان را بشناسیم و عوامل موثر در این رابطه را رتبه بندی نماییم زیرا گسل بین نسل نو و نسل قدیم باعث مشکلات معضلات بسیاری برای دانش آموزان و جامعه می شود که سعی در شناسایی مولفه های ارتباط بهتر بین معلم و دانش آموزان راداریم و درجه تاثیرگذاری هرمولفه را معین نماییم:
*رتبه بندی مولفه ارتباطی معلم با دانش آموز درتعامل بین معلم و دانش آموز با رویکرد رفتاری آنها *رتبه بندی مولفه حمایتی معلم از دانش آموز در تعامل بین معلم و دانش آموز با رویکرد رفتاری
*رتبه بندی مولفه از خود بیگانگی دانش آموز - اعتماد به نفس و عزت نفس دانش آموز - در رابطه بین معلم و دانش آموز
بیان مسئله
ابعاد موثر در ارتباط معلم با دانش آموز با رویکرد رفتاری که تک تک تعارف این تحقیق را به صورت جزء به جزء تعریف می کنیم. تعاریف ارتباط یا رابطه : ارتباط از نظر معنوی به معنای ربط دادن، پیوند دادن،اشتراک داشتن و تجربه ی مشترک به کار رفته است. حتی در فرهنگ معین 19 لغت برای آن موجود است.ارتباط عبارت است از فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده با استفاده از علامت به منظور تأثیر و کنترل و هدایت.ارتباط عبارت است از فرایند مبادله ی اطلاعات و احساسات، مبادله بر وزن مفاعله، امری است طرفینی و دو جانبه پس ارتباط جریانی است متقابل.در ارتباط بین معلم و دانش آموز سه مولفه ارتباط- حمایت- ازخود بیگانگی دانش آموز را توضیح می دهیم:
بُعد ارتباط: آموزش بدون ایجاد رابطه معنایی نخواهد داشت. معلمان در همان آغاز کار خود پی میبرند که نحوه برقراری ارتباط با دانشآموزان بسیار اهمیت دارد. توصیه میشود که معلمان به تأثیر نوع ارتباط خود بر شکلگیری گرایشهای انگیزشی دانشآموزان توجه کنند. به عنوان مثال: اگر محبت درکلاس شکل یک مسؤولیت اجتماعی به خود گیرد، دانشآموزان به یکدیگر کمک میکنند و مواظب یکدیگر هستند.گلاسر عقیده دارد بدون شکوفایی محبت و ارزش وجود، تشکیل یک هویت موفق نا ممکن است . [1] بنابراین مهارتهای ارتباط با دانشآموز، از مهمترین مهارتهای مورد نیاز یک معلم کارآمد میباشد. دربعد ارتباط بین معلم ودانشآموز حس همدلی و همدردی وصمیمیت حاصل می شود ودانش آموز اطمینان می کند تا در مسایل خودبه معلم اعتماد کند و از او یاری بطلبد.
بُعد حمایت: اولین هدف معلم باید برقرار کردن رابطه ی مطلوب ، دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . چنین هدفی فقط با تعامل میان معلم و دانش آموز حاصل می آید . چند روز اول مدرسه و اولین دیدارهای دانش آموزان با معلم از این نظر بسیار مهم است بنابرین باید به آن توجه خاص داشت .
بُعد از خود بیگانگی دانش آموز: برمی گردد به عدم اعتماد به نفس دانش آموز و زمانی اتفاق می افتد که دانش آموز عزت نفس و اعتماد لازم به خود را ندارد و دارای حس از خود بیگانگی می باشد وقتی دانشآموز نمیداند چگونه از معلم خود تقاضایی کند و یا عقیده متفاوتی را با او در میان بگذارد، به این نتیجه میرسد که نمیتواند با معلم خود ارتباط برقرار کند و بنابراین ناسازگاری و پرخاشگری میکند و یا ارتباط خود با معلم و کلاس را به طور کلی قطع میکند. اما وقتی همان دانشآموز یاد بگیرد که چگونه با معلمش ارتباط برقرار کند، روند کار کلاس شیرین و جذاب میشود و معلم و شاگرد هر دو در کنار هم، نه در مقابل هم به سوی هدف پیش میروند. وقتی ارتباط صمیمانه باعث درک متقابل بین معلم وشاگرد میشود، آن وقت است که میتوان امیدوار بود که استعداد همه دانشآموزان شکوفا شود. لذا دانشآموزان باید سعی کنند در برقراری ارتباط با معلم موفق شوند.
هدف اصلی در واقع آن است که معلم باید به عنوان فردی بالغ و قابل اعتماد برای دانش آموزان مطرح گردد . خوشبختانه راه های بسیاری برای این منظور وجود دارد. هر گونه برخورد با دانش آموزان در تقویت یا تضعیف تصور آن ها نسبت به معلم موثر است . بنابراین معلم نمی تواند فقط زمان معینی از روز را به برقراری ارتباط با شاگردانش اختصاص دهد ، بلکه تلاش برای رابطه ی مثبت باید همه اوقات معلم و دانش آموزان را در بر گیرد . آموزش ، بدون ایجاد رابطه ی معنایی نخواهد داشت معلمان در همان آغاز کار خود پی می برند که نحوه ی برقراری ارتباط با دانش آموزان بسیار اهمیت دارد. [2] آنان از خود می پرسند ، آیا به پرورش دانش آموزان پرداخت و به آن ها عشق ورزید و یا باید سختگیر بود و انتظارات زیادی از آن ها داشت ؟
آیا باید به دانش آموزان نزدیک شد یا از آن ها فاصله گرفت ؟در این مقاله سعی می شود به این سوال ها پاسخ داده شود. این ها پرسش هایی است که اغلب معلمان تازه کار در اندیشه آن هستند. معلمان با تجربه که شیوه ی خاصی را پس از طی سال ها بر گزیده اند ، کمتر در این موارد می اندیشند . به هر حال توصیه می شود تا معلمان به تاثیر نوع ارتباط خود بر شکل گیری گرایش های انگیزش دانش آموزان توجه کنند . روابط مبتنی بر محبت ، احترام و