بخشی از مقاله
چکیده
میزان آگاهی، نوع نگاه و نگرش انسانها به زندگی و پیرامون خویش، شکل دهنده ی دنیا و آینده ی آنهاست و زندگی انسان بازتاب آگاهی، نگاه و نگرش خویش میباشد، اگرچه عوامل دیگری نیز در این میان مؤثر میباشند، آما آنچه مهم است و از سایر موارد اهمیت بیشتری دارد، نگاه و نگرشی است که افراد به پیرامون خود و زندگی شان دارد. لذا به دلیل اهمیت نگاه و نگرش انسان در زندگی خویش و خصوصا رشد و تعالی او، یا واپسماندگی و عقب افتادگی اش، این سوال مطرح است که تغییر و اصلاح نگرش چگونه می تواند به پیشرفت انسان کمک کند؟ آیا تغییر نگرش یک ضرورت اساسی برای پیشرفت انسان و جامعه می باشد؟
برای پاسخ به سوال فوق ضمن استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای و مروری با چند نفر از متخصصان و پژوهشگران نیز مصاحبه شد و در نتیجه مشخص گردید که میزان آگاهی و نگرش انسان، نقش بسیار مهمی در پیشرفت یا پسرفت دارد و تغییر نگرش ها در بعد فردی و اجتماعی یک ضروت اساسی برای پیشرفت و تعالی جامعه و انسانها در تمام ابعاد زندگی میباشد.
.1 مقدمه و بیان مسئله
نگرش یکی از مهم ترین مفاهیم در علوم اجتماعی و خصوصا روانشناسی اجتماعی میباشد که پژوهشگران جامعه شناسی و روان شناسی، آن را بهترین معادل برای واژه ی «Attitude» معرفی کرده اند. اگرچه معادل های متعدد دیگری همچون، »طرز تلقی«، »وجهه نظر«، »بازخورد«، »وضع روانی«، »ایستار«، »گرایش«، »هیأت روانی«، »طرز فکر«، »شیوه رفتار« و ... برای این واژه مورد استفاده قرار گرفته است. ولی در حال حاضر اصطلاح نگرش، قبول عام یافته و به صورت های مختلف نیز تعریف شده است.
نگرش یک سازه فرضی است، زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست، بلکه بیشتر با اظهارات کلامی و رفتاری همراه است ؛ یعنی آنچه در درون انسان و در فکر و روان وجود داشته و قابل مشاهده نیست و از طریق رفتار و افکار و اعمال انسان بروز میکند را میتوان نگرش نامید.
از انجایی که موضوعات و مفاهیم در زندگی پهنه ی گسترده ای دارند و موضوعاتی که مردم ممکن است نسبت به آنها نگرش داشته باشند، نامحدود هستند، برخی از دانشمندان علوم انسانی با استدلال بحث میکنند که در تحلیل نهایی، همه چیز زندگی به نگرشهای فرد بستگی دارد
نگرش یک مفهوم فراگیر و یک عنصر اساسی در اعمال و رفتار انسان ها می باشد. چرا که آن، یک احساس مثبت یا منفی است نسبت به یک موضوع، شیء و واکنش های مبتنی بر ارزیابی مطلوب یا نامطلوب که در باورها یا احساسات و یا در تمایل به عمل نشان داده می شوند. نگرش ها آمادگی برای عمل هستند. نگرش ها شیوه ای مؤثر برای برآورد تخمین جهان هستند
به صراحت می توان گفت که عمده ی رفتار و اعمال و واکنش های ما نسبت به پیرامون و رفتارهایی که انجام می دهیم برگرفته از آگاهی و نگرش ما می باشد. لذا آگاهی نیز در کنار نگرش یک واژه اساسی می باشد که تعیین کننده اعمال و رفتار و حتی افکار و روحیات ما میباشد. لذا شناخت و بررسی آن و مرزهایش برای اندیشه ی جامعه شناختی و یا هر عمل دیگر که ممکن است به کمک مخاطبین انجام شود بسیار مهم است
با دانستن میزان آگاهی افراد و جامعه از مسائل مورد نیاز، میتوان برنامهریزی مناسبتری انجام داد و به پیشرفت و توسعه شایسته تری دست یافت. آگاهی1 در یک برداشت عبارت است از؛ وارد شدن وجود یا واقعیت پدیده ها به ذهن یا به عبارت دیگر قرارگرفتن پدیده در وضع یا موقعیتی در چارچوب ادراک ما، دریچه این ورود و قرارگرفتن ها در ذهن، حواس ظاهر ما میباشند. یعنی آگاهی و ادراک هنگامی حاصل میشود که ما از طریق حواس پنج گانه به وجود شیء، حالت یا وضعیت خاص پی ببریم
در برداشت دیگر، آگاهی2 به معنای صفت شخص یا گروه اجتماعی است که دلالت بر باخبری کامل از اوضاع و احوال مسائل جاری در یک حوزه خاص دارد
با توجه به آنچه گفته شد و اینکه آگاهی و نگرش انسان ها به موضوعات می تواند، تعریف و برداشت و توجیه گر اعمال رفتار آن ها باشد و زمینه را برای پیشرفت و یا واپسماندگی فراهم کند، سوال اصلی در این پژوهش این است که آیا تغییر نگرش می تواند یک ضرورت اساسی برای پیشرفت جامعه باشد یا خیر؟ به عبارتی تا چه مقدار می توان از طریق تغییر آگاهی و نگرش افراد به موضوعات و مسائل مختلف در پارامترهای پیشرفت و به صورت کلی شاخص پیشرفت جامعه تغییر ایجاد نمود؟
.2 اهمیت و ضرورت پژوهش
از آنجایی که نگرش را ابزاری در خدمت برآوردن ساختن نیاز انسان به دیدن نظم و همخوانی در گفتار، اندیشه و اعمال مردم به گونه ای که بتوان با توجه به رفتارهای خاصی رفتارهای آینده را پیش بینی کرد، دانسته اند و نوع نگاه و نگرش انسان ها به اطراف، می تواند تعیین کننده ی شیوه ی زندگی شان باشد، اهمیت و ضرورت این پژوهش برای آن است تا ابتدا به نقش و جایگاه نگرش در زندگی انسانها بپردازد و بیان کند که تغییر و اصلاح نگرش انسان ها به زندگی و اعمال آن میتواند، یکی از تعیین کننده های اساسی در میزان پیشرفت و موفقیت آن ها و یا رکود و واپسماندگی شان باشد. به عبارتی به نظر می رسد برای رسیدن به پیشرفت و توسعه ی پایدار و متناسب با فرهنگ و اعتقادات و زمینههای دینی در ایران، تغیر نگرش افراد یک ضرورت اساسی احساس میشود که می بایست با دقت کافی و شیوه های متناسب صورت پذیرد تا بهتر از گذشته بتوان به سوی پیشرفت و ترقی گام برداشت.
.3 روش پژوهش
پژوهش حاضر از لحاظ روش عمدتا به شیوه ی کتابخانه ای - اسنادی - و مروری انجام شده است و بیشتر مبتنی بر جمعآوری اطلاعات و داده ها از آثار مکتوب کتابخانه ها و مقالات عرضه شده توسط صاحب نظران برتر در پایگاههای معتبر اینترنتی می باشد که برای افزایش اعتبار و ارزش پژوهش با چند نفر از اساتید و متخصصان مرتبط نیز مصاحبه و گفت و گوهای لازم نیز صورت پذیرفت.
.4 تعریف نگرش و ابعاد آن
معادل انگلیسی کلمه نگرش، واژه Attitude می باشد که چندین معنا دارد. این واژه از کلمه لاتین Optus گرفته شده که به معنی مناسبت و سازش یافتگی است و ریشه دیگر این کلمه Aptitude بوده که به معنی حالت و آمادگی ذهنی یا فکری برای عمل می باشد. از این رو در کاربرد این دو ریشه در روانشناسی اجتماعی بین دو دسته نگرش تفکیک قایل شدهاند: Mental attitude یا نگرشهای ذهنی و Motor attitudes یا نگرشهای حرکتی
یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: »داوری صحیح درباره پرسش های مورد بحث تا اندازهای به نگرشها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم
نگرش را مانند شخصیت در سه بعد میتوان تقسیمبندی و جدا نمود و نام آنها را A,B,C گذاشت؛ یعنی سه بعد عاطفی1، رفتاری2 و شناختی3؛ که هرکدام از آن ها دارای ویژگی هایی میباشند. مثلاً اگر موضوع نگرش سلامتی باشد، این ابعاد را می توان به این صورت مثال زد:
- A - بعد عاطفی؛ به ورزش عشق می ورزم.
- B - ، بعد شناختی؛ ورزش برای سلامتی مفید است. شناخت معمولاً از طریق باور تجلی پیدا می کند.
باور یعنی اعتقاد به یک موضوع که این باور ممکن است دو جنبه را در بر گیرد:
الف - گاه خود باور مورد ارزیابی قرار میگیرد مانند مضر دانستن غذای چرب برای سلامتی. ب - گاه ممکن است باور رابطه بین دو موضوع را نشان دهد، مثل طلاق و اعتیاد.