بخشی از مقاله

چکیده

خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی، از مؤلفهها و ابعاد مهم و راهبردی در زندگی انسان امروزی و بهویژه حوزه اقتصاد است. هنر و بهطور خاص هنرهایسنتی و صنایعدستی یکی از مهمترین بسترها و ظرفیتهای بروز خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی است. چه اینکه در طول همهی اعصار، هنرمندان عرصهی هنرهایسنتی و صنایعدستی با مدد از قوّهی خلاقه و خیال، بدیعترین آثار کاربردی در قالب بهترین اشکال همراه با نگرشهای زیباشناختی و نمادپردازانه را تولید کردهاند که امروزه علیرغم گذشت اعصار متمادی و از دستدادن کاربرد خود، زینتبخش موزهها و مجموعههای معتبر دنیا هستند.

دستبافتههای عشایری ایران شامل قالی و قالیچه، گبه، گلیم، جاجیم، خورجین، چنته و غیره که نمودی است از هنرهایبومی، قومی و کاربردی، بخشی از میراثفرهنگی و هویت-هنری قومی بهشمار میرود که با بهرهگیری از عنصر خیال، ذوق و قریحهی بافندگان عشایری و با الهام از عناصر طبیعت پیرامون زندگی عشایر در طرح و نقش و رنگ آفریده میشوند. دلبافتههای عشایری با استفاده از مواد و مصالح بومی - پشم و پشمریسی، رنگزاهای بومی، طبیعی و گیاهی - که توسط خود ایلات و عشایر تولید میشوند، بهصورت ذهنی بافته میشوند.

امروز عشایری در اثر اسکان و یکجانشینی که تغییر شیوهی زندگی این قشر را به همراه دارد، بخش اعظمی از دستبافتههای خویش را در اثر عدم کاربرد از دست دادهاند. لذا برای حفاظت و صیانت از این میراث گرانبها و تقویت جنبهی اقتصادی و صادراتی آن میبایست با تکیه بر عنصر خلاقیت و نوآوری، محصولاتی مبتنی بر خواست، نیاز و دغدغهی بازار، مصرفکننده و مشتریان تولیدگردد. پژوهش حاضر تحقیقی کیفی است. نوع تحقیق توسعهای - ترکیب تحقیق بنیادین و کاربردی - است. و روش تحقیق نیز توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات نیز بهصورت میدانی و کتابخانهای است.

مقدمه

هنرهایسنتی و صنایعدستی، نمود فرهنگ و هویت یک ملت است که در پرتو آن بر خود میبالد و از ظرفیتهای پیدا و پنهان آن در رشد و رونق اقتصادی خود، بهره میگیرد. ازاینرو که این هنر - صنعت بی بدیل و بی رقیب حاصل ذوق و هنر، سلیقه، ابتکار و خلاقیت هنرمندان و صنعتگران است که صبورانه آداب، سنن و رسوم و در یک کلام پیام فرهنگی نسلها را در محصولات تولیدیشان هویدا کرده و از آن پاسداری می نماید. دستبافتههای عشایری بهعنوان بخشی از هنرهای قومی، بومی، کاربردی و ملی ایران، جلوهای از فرهنگ، هنر و تمدن کهن این سرزمین و هویت قومی و ملی بهشمار میرود.

دلبافتههای عشایری برآمده از نیاز جامعهی ایلی است که از گذشته تا به امروز بهانگیزهی رفع نیاز و ضرورتهای زندگی روزمره »هنر درجوامع عشایری، بهدلیل نزدیکی بهطبیعت ونیازهای مادی ومعنوی، از ویژگیهای خاصی برخورداراست. میتوان گفت در این جوامع، پیدایش هنر صرفاً برای هنر نیست، بلکه هنر برای زندگی است - «کیانیهفتلنگ،1389، . - 132 هنرهایسنتی و صنایعدستی عشایری که در قالب "دستبافتهها" متجلی میشوند، قسمی از هنرهای بومی، قومی و کاربردی است که میتوان از آنها بهعنوان تنها هنر تجسمی عشایری و تبلور یادبودهای ایلی و قومی یادکرد.

دستبافتهها و نظامبافندگی عشایری، بخش عمدهای از فعالیتهای تولیدی، ذوقی و فکریِ بافندگان عشایری است که با هدف رفع بخشی از نیاز خانوار عشایری - جنبهی خودمصرفی - و به منظور حامی و تأمین-کنندهی قسمتی از نیاز مادی ایشان - جبنهی اشتغالزایی و بازدهی اقتصادی، - تولید شده و علاوه بر آن، از بُعد و بینش هنری و کارمایهی فرهنگی نیز برخوردار است. هنرهایسنتی و صنایعدستی عشایری ازآن جهت ارزشمند و گرامی است که آینه و بازتاب بخش بزرگی از سنتهای اصیل ایرانی و انعکاسی از ارزشهای هنری طبیعت است.

هنرهای بومی : تجلی باورها، ارزشهای فرهنگی و هویت هنری و عنصری تأثیرگذار در فرآیند توسعه

هنرهای بومی، قومی و کاربردی عرصه و بستر تجلی باورها، ارزشها و نمودی از هویت هنری یک جامعه است که برخوردار از ظرفیتهای پیدا و پنهان در رشد و توسعه اقتصادی است. زمینه هنرهای بومی که در اینجا با نام کلی و جامع هنرهایسنتی و صنایعدستی شناخته میشود، محملی است برای بازتاب ارزشها، خاطرههای قومی و باورهای فردی و اجتماعی در قالب نقش و نگارهای طبیعی، نمادین و انتزاعی و نمودگار شناسنامه هویتی و تمدنی جامعه ایرانی. »درنظام اجتماعی و جامعهشناسی، مجموعه سنتها، نظرها و شیوههای تفکر را که رفتار اجتماعی افراد مبتنی بر آنهاست، ارزشهای اجتماعی و در سطحی گستردهتر، ارزش-های فرهنگی مینامند.

از آنجا که رفتار اقتصادی هرکس بهعنوان جزئی از اعمال فردی و اجتماعی او، از افکار، اعتقادات و ارزش-های موردنظر آن شخص سرچشمه میگیرد و علل و انگیزههای رفتار او از ویژگیهایی که سازندهی شخصیت انسان است و رفتار او را تحت تأثیر قرارمیدهد، سرچشمه میگیرد، بنابراین توسعهی فرهنگی و هنری یکی از پیشنیازهای مهم و در واقع زیرساخت توسعه اقتصادی، بهشمار میرود - «خلیلیان،1378، . - 18 توسعه با مسائل اخلاقی و ارزشی جامعه پیوندی نزدیک دارد.

ارزشها و باورهای فرهنگی که در بستر هنر و خلاقیت هنری رویش و زایش میشوند، از اساسیترین عناصر ساختار فرهنگی و تمدنی یک جامعه هستند. »ارزش یک تصور و درک برای یک فرد یا یک گروه است دربارهی مطلوبیت که بر روی انتخاب روشها، ابزار و عمل تأثیر میگذارد - «رفیعپور،1387، . - 267 بسیاری از صاحبنظران عرصهی اقتصادی »رشد و عدم توسعهی اقتصادی در کشورهای جهان سوم را غفلت از عوامل غیراقتصادی یعنی ارزشها و عوامل فرهنگی، انگیزهها و بهطورکلی ویژگیهای روحی آن جوامع می-دانند - «پیشین - . ازاینرو ارزشها و باورهای فرهنگی حاکم بر جامعه و بهطورکلی جهانبینی و اعتقادات دینی افراد، نقش تعیین- کنندهای در رفتار اقتصادی آنان و روند توسعه و میزان آن دارد. »

ارزشهای یک جامعه فراتر از توسعهی اقتصادی جهتگیری و نتایج توسعه را تحتالشعاع قرارمیدهد و سرمایهی انباشته شدهی مادی و انسانی در اختیار ارزشها و اعتقادات جامعه میگذارد. اما اینکه چگونه یک جامعه، توسعهی اقتصادی را با ارزشهای خود بیامیزد، بستگی به تعریفی دارد که از حیات ارائه میدهد و حدّی که میان مادیت و معنویت قایل است - «ساختار اجتماعی و فرهنگی یک جامعه میتواند عاملی مهم و اساسی در بروز خلاقیت، نوآوری یا سکون و رکود تفکرات نو باشد و توسعه فرآیندی است که هم از روابط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی متأثر میگردد و هم آنها را تحت تأثیر قرارمیدهد. ارزشهای فرهنگی، باورها و نگرشهای جمعی و فردی، عناصری است که ساختار اجتماعی و فرهنگی یک جامعه را شکل میدهد. که میتواند عامل مهمی در بروز تفکرات نو، خلاقیت و نوآوری باشد و منجر به توسعه همه جانبه میشود. توسعهای که از درون کارآفرینی]هنرهای بومی[ بهعنوان نوعی نگرش و تفکر برآمده از عناصر ساختار جامعه و موتور محرک و جستجوی آن بیرون میآید.

کارآفرینی ضرورتی انکارناپذیر

با نگاهی به روند رشد وتوسعه جهانی در مییابیم که با افزایش و گسترش فناوریهای پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینی به طور فزایندهای بیشتر میشود به بیان دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فناوری و ضرورت پرداختن به کارآفرینی و آموزش کارآفرینان وجود دارد. اکنون در عرصهی جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان، منشاء تحولات بزرگی در زمینه-های صنعتی، تولیدی و خدماتی شدهاند و از آنان نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد میشود. »

روند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته، بیانگر این واقعیت است که اقتصاد تحت تأثیر کارآفرینی است. بهگونهای که کارآفرینان سرمایهی کشورها را کشف و ازآنها بهرهبرداری میکنند و ازاین طریق در توسعه کشورها نقش محوری دارند. شواهد نشان میدهد که علت توسعه کشورهایی نظیر آمریکا، آلمان و ژاپن که ازنظر صنعتی توسعهیافتهاند، کارآفرینی است. کارآفرینی هماکنون بهعنوان یک حرفه ظهور کرده و مانند دیگر حرفهها باید توسعه یابد. - khanka,2003,p.1 - « از این رهگذر »با آشکارشدن نقش و تأثیر کارآفرینی بر روند اشتغال-زایی و رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورهای توسعهیافته، برنامههای توسعه کارآفرینی در کشورهای مختلف جهان مورد توجه سیاستگذاران و اندیشمندان قرارگرفتهاست.

ترکیب جمعیتی جوان کشور و ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی، لزوم رهایی اقتصاد کشور از وابستگی به موادخام و بهویژه نفت و عوامل دیگر موجب اهمیت یافتن امر توسعه کارآفرینی درکشور گردیده-است - «احمدپور،1385، . - 9 جایگاه، ضرورت و » اهمیت کارآفرینی بهحدی است که برخی از صاحبنظران، عصر حاضر را، عصر کارآفرینانه نامگذاری کردهاند. ازنظر ایشان، کارآفرینان انقلابی را هدایت میکنند که منجر به تحول و نوسازی اقتصاد در پهنهی جهانی شدهاست. - Bygrave, 1994, p.1 - «

آثار و ارزشهای کارآفرینی در جامعه

فرد کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق میکند. .1 خلق ارزش اقتصادی - ثروت - ، کارآفرین با کار و تلاش و تولید خود، به خلق، تولید و توزیع ثروت در جامعه کمک مینماید و بهنوعی جامعه را به اندازه و توان خویش بهسوی رفاه اقتصادی سوق و رهنمون میکند. .2 خلق ارزش اجتماعی، کارآفرین با کار خود ازیک سو به تقاضاهای افراد اجتماع پاسخ میدهد و از دیگر سو با خلق ثروت، رفاه و آسایش را به جامعه ارزانی میدارد و این خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید