بخشی از مقاله

چکیده:

برنامهریزي توسعه کانونهاي روستایی، مستلزم شناخت و آگاهی از وضع موجود در مراحل مختلف برنامهریزي است ؛ چرا که موفقیت برنامه اجرا شده و برنامهریزيهاي آتی بدان وابسته است. در نظام برنامهریزي کنونی اسکان عشایر، تغییر ساختارهاي گذشته زندگی آنان به الگوي روستایی و یا شهري با هدف کیفیت بخشیدن به زندگی این بخش از جامعه است. یکی از کانونهاي اسکان عشایري در استان خراسان جنوبی با سابقهاي چند ساله، بارنجگان در بخش زیرکوه شهرستان قاینات است که در مقاله حاضر تلاش شده به بررسی و تحلیل چالشهاي اقتصادي و اجتماعی این کانون اسکان پرداخته شود. این مقاله بر مبناي هدف کاربردي و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی و ژرفانگر میباشد که در آن از تکنیکهاي دو روش اسنادي و میدانی به منظور نیل به اهداف استفاده شده است. مطالعات نشان داد مسائلی نظیر عدم تجانس و همگنی فرهنگی میان سه گروه کبودهاي، یزدانی و بارنجگانی، تنشها و درگیريهاي میان طایفهاي، کمبود و توزیع نابرابر فرصتهاي اشتغال ناشی از توزیع نابرابر آب و اراضی کشاورزي و مراتع، مشارکت پایین در فعالیتهاي عام المنفعه و نارضایتی نسبی از اجراي طرح اسکان، مهمترین چالشهاي اقتصادي و اجتماعی در کانون اسکان مورد مطالعه است.

کلیدواژهها: نوسازي، برنامهریزي توسعه روستایی، اسکان، چالش، بارنجگان.

-1 مقدمه

امروزه دستیابی به توسعه سرزمینی و یا بهبود بخشیدن به شرایط زیستی افراد، هدف غایی و اساسی ملل به شمار میآید. از آن جا که نیل بدین هدف اساسی مستلزم نیازهاي نامحدودي است و از سوي دیگر منابع تامین کننده آن با محدودیت جدي مواجه میباشند، امر برنامهریزي ضرورت و اهمیتی ویژه مییابد. در واقع برنامهریزي فرآیندي براي دستیابی سریعتر و آسانتر به هدف توسعه است که در آن هم مسیر و هم مراحل رسیدن به هدف و هم نحوه دستیابی به آن تعیین میگردد .[1] بدینسان با توجه به نقش اساسی و حیاتی کانونهاي روستایی در توسعه کشور و لزوم برنامهریزي به منظور توسعه این نواحی، مطالعات و اقدامات پر دامنهاي در راستاي بسترسازي و برپایی توسعه در روستاها از سوي اندیشمندان و متولیان مربوطه صورت پذیرفته است. اسکان عشایر در کانونهاي روستایی، حداقل در دورهي پس از انقلاب اسلامی از جمله اقداماتی است که در راستاي سیاستهاي کلان کشور و در قالب نظام برنامهریزي روستایی - عشایري با هدف بهبود بخشیدن به شرایط زندگی این بخش کوچک و اما مهم از جامعه میباشد.

در واقع با پذیرش این اصل که اسکان وسیله و محملی براي ایجاد تحول در همه ابعاد اقتصادي، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عشایر میباشد [2] و با توجه به شرایط کنونی کشور، آن موثرترین راهبرد در جهت توسعه زندگی عشایري است، توجه به موانع و مسائلی که این کانونها با آن مواجه هستند، گامی موثر در راستاي عملکرد بهتر نظام برنامهریزي روستایی خواهد بود. به بیان دیگر، واکاوي چالشهاي عمده در کانونهاي اسکان نوعی سنجش ناکامیهاي این طرح به عنوان جزئی از فرآیند برنامهریزي توسعه روستایی است. از این رو یکی از کانون- هاي اسکان عشایري که در استان خراسان جنوبی از سابقهاي چندین ساله برخوردار میباشد، بارنجگان بوده که در این مقاله تلاش شده است به بررسی و تحلیل چالشها و مسائل اقتصادي و اجتماعی موجود در این کانون اسکان پرداخته شود. مطالعات گستردهاي در زمینه اسکان صورت گرفته است که میتوان به تحقیقات افرادي چون بخشنده نصرت - 1373 - ، باژیان - 1385 - ، ضیاءتوانا و توکلی - 1386 - ، مهدوي و دیگران - 1386 - ، عبداللهی - 1387 - ، رضوانی و دریکوند - 1387 - و توکلی و ضیاء توانا - 1388 - اشاره داشت.

-2 روش تحقیق

مقاله حاضر بر اساس هدف کاربردي و بر مبناي ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی و ژرفانگرانه میباشد. در پیشبرد هدف تحقیق از تکنیکهاي دو روش اسنادي و میدانی استفاده شده است. جمعیت اسکان یافته در بارنجگان ترکیبی از یک گروه عشایر بهلولی مشهور به بارنجگانیها هستند و دو گروه دیگر قبلاً در روستاهاي یزدان و کبوده در مجاورت مرز ساکن بودهاند که در راستاي طرح امنیت در نواحی مرزي و هم چنین اسکان عشایر سه گروه در کانون جدیدي به نام بارنجگان تجمیع شدهاند. البته صاحبان قدیمی محل کنونی اسکان با فاصله تقریبی 500 متر از محل فعلی، بارنجگانیها میباشند و این امر تبعات خاص خود را به دنبال داشته که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد. طبق سرشماري سال 1389تعداد 349 خانوار در این محل سکونت داشتهاند که حجم نمونه انتخابی به وسیله فرمول کوکران 183 خانوار تعیین گردید و از روش نمونهگیري تصادفی ساده، نمونههاي مورد نظر انتخاب شدهاند.

-3 معرفی اجمالی محدوده مورد مطالعه

کانون اسکان عشایري بارنجگان در 120 کیلومتري شهرستان قاینات به سمت مرز کشور افغانستان واقع گردیده است. این منطقه از توابع دهستان پترگان واقع در بخش زیرکوه میباشد که فاصله آن از مرکز بخش زیرکوه یعنی حاجی آباد 30 کیلومتر است. به لحاظ موقعیت جغرافیایی بین مدار 33 درجه و 20 دقیقه و 45 ثانیه تا 33 درجه و 44 دقیقه و 18 ثانیه عرض شماي و نصف النهار60 درجه 5 دقیقه 12 ثانیه تا 60 درجه و 37 دقیقه و 36 ثانیه طول شرقی کشده شده است. پس از انجام مطالعات امکان سنجی طرح اسکان عشایر در روستاي بارنجگان در سال 1374، تعدادي چاه عمیق و نیمه عمیق به همراه اراضی زراعی نوبنیاد در حومه روستاي مذکور، به عشایر اسکان یافته تخصیص یافت.

-4 طرح هاي اسکان و برنامه ریزي توسعه روستایی

در گذشته تلاش به منظور بهبود شرایط زیستی از سوي انسانها داراي مفاهیمی نظیر آبادسازي، اصلاح، عمران، بهسازي و رشد بوده است که از سال 1917 توسعه با مفهوم امروزي به منظور ترقی ابعاد اقتصادي و اجتماعی زندگی بشر ظهور یافت. در ابتدا، توسعه معادل و برابر با رشد اقتصادي جامعه در نظر گرفته میشد که لازمهي تحقق آن، افزایش سالانه تولید ناخالص ملی و سطح درآمد میباشد. امروزه مفهوم توسعه از رشد اقتصادي صرف فراتر رفته و با مفهوم توسعه انسانی، عدالت اجتماعی، بهبود توزیع امکانات و تعادلهاي فضایی پیوند خورده است. در این راستا، ارتقاي سطح زندگی افراد، هدف نهایی سیاستها و برنامههاي توسعه اقتصادي– اجتماعی است .[9]

بدین ترتیب تعاریف توسعه مفهومی فرا رشد به خود گرفتهاند به طوري که لمن در تعریف توسعه میگوید: توسعه همان رشد اقتصادي نیست، زیرا توسعه جریانی چند بعدي است که در خود تجدید سازمان و سمتگیري متفاوت کل نظام اقتصادي- اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساختهاي نهادي، اجتماعی، اداري و هم چنین امتیازها و وجهه نظرهاي عمومی مردم است. توسعه در بسیاري موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر میگیرد .[10]

نیل به توسعه نیازمند تحولی بنیادي و اساسی در درون جامعه هدف میباشد. از این رو است که بسیاري از نظریات توسعه در چهارچوب مکتب نوسازي جاي میگیرند. افرادي چون اسملسر از پیروان مکتب نوسازي، تمایز ساختاري و تفکیک کارکردي در جامعه را سبب ایجاد ساختارهاي تخصصی متعدد که این ساختارهاي نو، در کل همان وظایف ساختار اولیه را انجام میدهد اما با کارکردي کارآمدتر و همگامتر با توسعه .[11] با توجه به محدودیت منابع در مقابل کثرت نیازها و لزوم تغییر در ساختارهاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فنی به منظور دستیافتن به توسعه واقعی، برنامهریزي ضرورتی اساسی مییابد یا به عبارت کلیتر میتوان گفت که توسعه مبتنی بر برنامهریزي میباشد. برنامهریزي خود جریانی است دائمی که انسان و جامعه را در این تلاش براي تعالی و توسعه یاري میدهد. وسیلهاي است که طی آن هدفها به صراحت و به وضوح تعریف میشوند و از طریق آن وسایل دیگر که براي نیل به اهداف لازمند، تعیین و کسب میگردند .[12]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید