بخشی از مقاله
چکیده
تحقیقات متعدد نشان داده است که خانواده یکی از عوامل ظهور و رشد خلاقیت در فرزندان است و نقش مادر به واسطه ارتباط و تأثیرگذاری عمیقتر و بیشتر او بر کودکان بسیار کلیدی است.به این ترتیب سؤال اول مقاله مورد نظر این است که با توجه به اهمیت خلاقیت در هزاره سوم، چگونه والدین میتوانند فرزندانی خلاق پرورش دهند؟ آیا میتوان به مبنایی برای این موضوع دست یافت؟از نظر محقق، خود تجربهگرایی به عنوان یک رویکرد تربیتی میتواند محور قرار گرفته و از آن در توانمندیهای کودکان بهرهبرداری کرد. اگر مادران در فرایند تربیتی خویش بتوانند رویکرد خود تجربهگرایی را مورد توجه قرار دهند، فرصت رشد خلاقیت فرزندان خود را فراهم میکنند. فرصت رشد خلاقیت فرزندان خود را فراهم میکنند.
سؤال دوم این مقاله این است که چه نسبتی بین خود تجربهگرایی و خلاقیت برقرار است؛ زیرا خود تجربهگرایی با خلاقیت ارتباط مستقیمی دارد.در خود تجربهگرایی، فرد به استقبال تجارب تازه رفته و از قدرت ریسکپذیری و استقلال فکری و عملی برخوردار است. در این رویکرد فرد از خطا و اشتباه نهراسیده و به استقبال چالشهای زندگی میرود و همه اینها زمینهساز رشد خلاقیت در اوست. مؤلفههای اصلی خلاقیت با این رویکرد کاملاً همسو است، بنابراین اگر والدین بتوانند خود تجربهگرایی را در کودکان و نوجوانان خود مورد تقویت قرار دهند و از رویکرد مقابل آن یعنی محافظه گرایی که مبتنی بر روشهای مطمئن آزمون شده است، اجتناب کنند عامل پرورش فرزندان خلاق و پر توان خواهند بود.
واژههای کلیدی: خود تجربهگرایی. خلاقیت. فرزندان. مادر
مقدمه
جهان امروز به سرعت در حال تغییرات است و این سرعت آنچنان گسترده و پر شتاب است که شاید پیشبینی مسائل آینده به راحتی میسر نباشد. آیا کودکان امروز با چه چالشها و مسائلی در آینده روبرو خواهند بود، چگونه باید با این مسائل روبرو شده و آن را مدیریت کنندآیا می توانند همانگونه که ما عمل کردهام آنها با مسائل مواجه شوند. مطمئنا راه حلهای امروز نمی تواند پاسخگوی مسائل غیر منتظره فردا باشد. پس چگونه می توانیم فرزندانمان را یاری کنیم تا قادر به مواجهه مناسب با چالش های مختلف زندگی باشند. چه چیز می تواند توانمندیهای آنها را توسعه داده و مهارتهای مواجهه و مدیریت تغییرات را گسترش دهد.
فیشر - 1385 - معتقد است آن چه برای بقای آینده مورد نیاز جوامع است یاد گیری خلاق نو آوران است تا کودکان بتوانند از طریق پیش بینی مسائل تقییر است لازم را دیده و بتواند خود را با آن سازگار کند بدین ترتیب آنها تنها خود را با آینده تطبیق نمی دهند بلکه خود آینده را می سازند. بنابرین اگر یکی از چالش های مهم تعلیم تربیت آماده کردن کودکان برای دنیایی با تغییرات پر شتاب است بنابراین تفکر خلاق و آموزش آن به آنهر کاملا ضروری و مهم است.توانایی تفکر به ویژه تفکر خلاق مهمترین امکان را برای افراد فراهم می آورد تا بتوانند با تغییرات مواجه شده و کنار بیایند، مفاهیم تازه را آزمود و امکان اصلاح و هدایت جهان خود را داشته باشند.
اگر برای لحظه ای پیرامون خویش بنگریم در می یابیم هر آنچه از مصنوعات یا تکنولوژی که از آن بهره می گیریم حاصل خلاقیت بشر بوده است. پس اگر تا کنون خلاقیت به عنوان نیاز همه جوامع مطرح بوده امروز ضروری و نیازی حیاتی است. خوشبختانه خلاقیت موهبتی الهی در همه انسانها است اما ظهور و رشد ان مستلزم رشد و پرورش خلاقیت خانواده می باشد. نحوه رفتار و نگرش والدین کمیت و کیفیت علایق آنها، نحوه تعامل آنها با فرزندانشان تاثیر زیادی در رشد توانایی فرزندان دارد.اغلب افراد خلاق و سر آمد از تلاش های والدینشان به عنوان عامل مهم پرورش استعداد خویش یاد کرده اند.
تاثیر خانواده بر خلاقیت فرزندان در تحقیقات متعددی ثابت شده است ظهور خلاقیت با موقعیت خانوادگی ارتباط نزدیکی دارد. اغلب متخصصین معتقدند میزان خلاقیت را می توان با ایجاد محیط مناسب افزایش داد و با توجه به اینکه دوران کودکی حساس ترین مرحله در رشد خلاقیت است خانواده به عنوان بنیادی ترین عنصر در شکل گیری خلاقیت می باشد. نقش مادر در این زمینه بسیار کلیدی و حساس است زیرا ارتباط او و تاثیر گذاری او بر کودک بیشتر و عمیقتر است البته مادران باید وقت کنند در عین حال که با کودک رابطه مثبت عمیق و صمیمانه ای دارند این رابطه نباید منجر به وابستگی زیاد بین آنها شود. رعایت این نکات باعث می شود کودک در آینده فرد خلاق گردد.
-1احترام زیاد
-2آزادی عمل برای کشف جهان اطراف
-3آزادی برای تصمیم گیری
-4استقلال عمل
-5 عدم نگرانی والدین به خاطر کودک
-6 عدم انضباط شدید کارل راجرز اظهار می کند برای اینکه انسان خلاقانه عمل کند دو ویژگی امنیت روانی و آزادی روانی بسیار مهم است کودکان وقتی
احساس امنیت روانی می کند که:
-1کودک به عنوان فردی با ارزش غیر مشروط پزیرفته شود و به او اعتماد شود
-2خود سنجی به جای ارزیابی بیونی جایگزینی شود
-3با کودک همدلی شده و دنیا را از دیدگاه او ببینیم - فیشر - 1385 روشهای سلطه جویی در والدین منجر به دنباله روی و هماهنگی در کودک می شودکه مانع بروز هر گونه ابتکار و خلاقیتی است. کودکان
خلاق در خانواده از آزادی بیشتری در رفتار و تصمیم گیری بر خوردارند در حالیکه کودکان کمتر خلاق دارای خانواده بسیار منظم، سنتی و بیش از حد تمیز با مرابقت زیاد والدین هستند. مراقبت بیش از حد مادران از فرزندان باعث می شود که کودک فرصت تجربه کردن و آموختن نداشته باشد، در حالیکه خلاقیت و ریسک کردن در ارتباطند و کسی که همواره محتاطانه راه روشن و مشخص را انتخاب می کند نمی تواند به راه و کار تازهای دست یابد.با توجه به آنچه گفت شد عملکرد خانواده را می توان مبتنی بر دو رویکرد تعریف کرد رویکرد اول: خود تجربهگرایی و رویکرد دوم خود محافظه کاری که در مثابل با رویکرد اول است.
خود تجربه گرایی و نسبت آن با خلاقیت چیست منظور از رویکرد خود تجربه گرایی فرایندی است که فرد به استقبال تجارت جدید می رودو از ریسک کردن و خطر هراسی ندارد. در این رویکرد تلاش می شود راه های تازه و الگوهای جدیدی کشف شود و برای رسیدن به آن از قوای تخیلی و ادراک شهودی بهره برداری جدید شود. طبیعی است که فرد در این فرایند از اشتباه کردن و نتیجه خطا نمی هراسد، چون می داند لازمه پویایی، حرکت و تجارب جدید مواجه شدن با چالش های مختلف و شکستخوردن اما ازسر گرفتن دو باره است لذا شکست و اشتباه برای خود تجربه گرایی به منزله یک حوضه یاد گیری و تجربه تازه است.
خود تجربه گرا دارای استقلال فکری و عملی است بنابرای حرکت اومبتنی بر تایید یا عدم تایید دیگران نیست پس از شکست هراسی ندارد و می تواند حتی براساس حدس و گمانه ز خود عمل کند. در مقابل این رویکرد ما با رویکرد محافظه کارانه روبرو هستیم که فرد تنها در مسیر مطمعن قدم برمیدارد، تلاش می کند از اشتباه بپرهیزد و اگر دچار خطا و اشتباهی شد خود را سر زنش می کند. از دیگران تبعیت کرده و مطابق با قوانین مقررات و سنتها و عرف عمل می کند رفتار فرد مبتنی بر تایید طلبی و پذیرش دیگران است.با نگاهی دقیق می توان دریافت با رویکرد محافظه کارانه نمی توان به ایده تازه دست یافت اما رویکرد تجربه گرایی با مولفه های اصلی خلاقیت در ارتباط و هماهنگ است.
مهمترین مولفه های شناختی عاطفی خلاقیت عبارت از: سیالیت1 انعطاف پذیری، ابتکار، بسط، کنجکاوی تخیل ریسک پذیری و تحمل ابهام سیالیت: توان بالای دادن ایده است یعنی ذهن سیال قدرت پردازش اطلاعات بالایی دارد و می تواند پاسخ های متعددی به سوال یا مسئله بدهد. به طور مثال کاربردهای دیگر شی مانند کاغذ باطله هر چه تعدتاد بیشتر سیالیت بالاتر است یا تعداد جملاتی که می توان با چند حرف مشخص ساخت.
انعطاف پذیری:1 فکر وقتی بتواند تغییر مسیر داده و به راه حل های متفاوتی برای یک مسئله بیندیشد دارای انعطافپذیری است به طور مثال آزمون معرف نه نقطه که اگر ذهن انعطاف پذیری نداشته باشد و خطوط را از نقطه های عبور ندهد هر گز با 4 خط بهم مرتبط نمی شود.
ابتکار:1 پاسخ غیرمعمول که دیگران به آن نمیاندیشند مبین ابتکار است. عنوانیابی برای داستانها نمونه ای است از پاسخ ابتکاری به یک موضوع. بسط:1 توجه به جزئیات و گسترش اندیشه از طریق افزودن مواردی ساده به موضوع تا آن را گسترده تر و پیچیده تر کند.
به طور مثال طراحی یک نقاشی با یک خط شکسته مانند این:خلاقیت همچنین با تخیل کنجکاوی ارتباط نزدیکی دارد تخیل مبنای کنجکاوی و کنجکاوی در باره پیرامون زمینه باز سازی از طریق تخیل است علاوه بر آن بازسازی و تولید نیازمند شهامت روبرو شدن با پیچیدگی و ابهامات برای ایجاد تغییر و دگرگونی است که همه اینها لازمه شکل گیری خلاقیت است؛ و این زمانی محقق می شود که خود تجربه گرایی را مبنای تربیتی قرار گیرد.
راههای پرورش خود تجربه گرایی در خانواده