بخشی از مقاله

مطالعه کیفی زمینه ها و پیامدهای چند وجهی پدیده قاچاق (مطالعه موردی شهرستان سردشت براساس نظریه مبنایی)


چکیده

باتوجه به گسترش روزافزون پدیده قاچاق در شهرستان مرزی سردشت و تحولات ماهیتی نوع کالاهای قاچاق شده در این منطقه، هدف این پژوهش، بررسی کیفی زمینههای گسترش قاچاق و پیامدهای مختلف آن در وجوه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی براساس رویکرد کیفی تفسیرگرایی اجتماعی بودهاست. روش تحقیق، کیفی و براساس نظریه مبنایی بوده-است. محیط مورد مطالعه شهرستان سردشت بوده که اطلاعات مورد نیاز ازطریق تکنیکهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختارمند با 32 نفر از قاچاقچیان، شهروندان عادی، مطلعین اداری و دانشگاهی، جمعآوری شدهاست. روش تحلیل اطلاعات براساس اصول نظریه مبنایی در دو مرحله شکلگیری مفاهیم آزاد و ایجاد مقولات محوری انجام شده که در آن به زمینههای وجود پدیده، خود پدیده و آثار و پیامدهای مختلف آن توجه شده است. براساس یافتههای بدستآمده درنهایت یک مدل نظری محلی2 پارادایمی متشکل از شرایط و زمینهها، تعاملات و پیامدهای پدیده قاچاق، شامل پنج مقوله محوری زمینهساز قاچاق، فرآیندهای تعاملی و مفهوم مرکزی مدل و شش مقوله محوری پیامدی کنش قاچاق بدست آمدهاست. مقولههای محوری زمینهساز پدیده قاچاق شامل: موقعیت و مشکلات اکولوژیکی- جغرافیایی، خاصگرایی فرهنگی، نابسامانی ساختاری اقتصاد و ناکارآمدی نهادهای کنترلی و مشروع سازی عرفی پدیده قاچاق" بودهاست که طی فرآیند تعاملی، باعث گسترش قاچاق و هویت سازی قاچاق محور به شهرستان سردشت شده اند. پدیده قاچاق دارای پیامدهای مختلفی در جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بودهاست که مقولات محوری آنها شامل: واگرایی سیاسی و شکاف دولت – ملت، هنجاری شدن قاچاق و مشارکت عمومی در آن، هژمونی فرهنگی، ناسازی طبقاتی، تحلیل نیروی انسانی و اختلالات اقتصادی بودهاست.

واژگان کلیدی: قاچاق، نظریه مبنایی، تحلیل کیفی، سردشت

 

-1 مقدمه و طرح مساله:

در دهههای گذشته کشور ایران بیش از پیش با مساله قاچاق روبرو بوده است. در بسیاری از موارد امر قاچاق و نوع کالاهای قاچاق شده لطمههای شدیدی به ساختار اقتصادی و سیاسی - فرهنگی جامعه وارد کرده و سبک زندگی مصرفی مردم را نیز با چالشهای جدی روبرو کرده است.

اصولا کالاهای قاچاق از مناطق مرزی وارد می شوند و سپس در تمام کشور توزیع می شوند. لذا مرزها از این لحاظ دارای اهمیت اساسی هستند. یکی از مناطق مرزی مهم و حساس خاورمیانه که بویژه در سالهای بعد از انقلاب اسلامی دستخوش حوادث گوناگونی در ابعاد نظامی، سیاسی، امنیتی و... بوده است، مناطق مرزی ایران با عراق میباشد. (کهنه پوشی و شایان، .(1392 شهرستان سردشت یکی از بخشهای این منطقه جغرافیایی است.

از نظر ژئوپولتیکی، شهرستان سردشت در همسایگی شهرستانهای پیرانشهر و بانه در جنوب استان آذربایجان غربی و در نوار مرزی کشور عراق قرار گرفته است، نزدیکی به مرز یکی از زمینههای جغرافیایی اصلی گسترش پدیده قاچاق در اینشهرستان-ها بوده است. همچنین صعب العبور بودن مناطق مرزی، وجود روستاهای متکثر در این مناطق و وجود بیراهه های فراوان جهت تردد پنهان در مرز، زمینه محیطی و امنیتی قاچاق در کرانه مرزی شمال غرب را تا حد زیادی فراهم کرده است. از طرف دیگر شهرستان سردشت از نظر اکولوژیکی مانند سایر شهرستانهای مذکور در منطقه کوهستانی زاگرس قرار گرفته است.

نوع کالای قاچاق منطقه سردشت در چند دهه اخیر با تغییراتی روبه رو بوده است طوری که در ابتدا کالاهایی مانند وسایل الکترونیکی و خانگی و... را بیشتر به ایران وارد میکردهاند اما در ادامه قاچاق مشروبات الکلی و مواد مخدر به علت سود آور بودن رو به فزونی گرفته و همزمان با آن قاچاق سلاح افزایش پیدا کرده است. اما در چند سال اخیر، الگوی قاچاق به شدت تغییر پیدا کرده و ابعاد جدیدتری به خود گرفته است که طی آن قاچاق کالاهای بهداشتی و درمانی و نیز مواد اولیه تهیه "شیشه" و حتی خود شیشهی مصرفی در لابراتورهای خانگی و صنعتی سردشت افزایش پیدا کردهاست. فراوانی حوادث موردی در آشپزخانههای تولید شیشه و دستگیری برخی از قاچاقچیان آن1، خود نشان دهنده روند رو به افزایش فعالیت در تولید این ماده مخدر در شهرستان سردشت است.

در حال حاضر همزمان قاچاق کالاهای مصرفی مانند وسایل خانگی، قطعات یدکی صنعتی، مشروبات الکلی، سلاح و غیره، قاچاق مواد مخدر صنعتی بصورت چشمگیری افزایش پیدا کردهاست. با افزایش روی آوری به قاچاق مواد مخدر صنعتی در شهرستان مذکور، مصرف چنین موادی نیز افزایش بی سابقهای یافته است، طوری که امروزه جوانان زیادی معتاد به مصرف شیشه شدهاند.

در مورد آثار قاچاق باید گفت که هر چند این آثار در حوزه اقتصاد، بلاواسطه و عینی است، اما تأثیرات تحمیلی آن بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی را نمی توان انکار کرد. تحقیقات انجام شده در این زمینه عمدتاً معطوف به بررسی ارتباط قاچاق کالا با مسایل اقتصادی بوده است و بررسی مقوله قاچاق از دیگر زاویا و با رویکردهای فرهنگی و اجتماعی بسیار اندک بوده و تقریباً مورد غفلت واقع شده است.

در این پژوهش سعی شده است علاوه بر رویکرد اقتصادی از منظر جامعه شناختی به پدیده قاچاق در شهرستان سردشت نگریسته و علل و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را نیز مورد توجه قرار گیرد. اما باتوجه عاملیت کنشگران قاچاقچی و عدم تعین رفتاری آنها در قالب واقعیت اجتماعی خاص، در این تحقیق خلاق بودن انسان و سیال بودن واقعیت اجتماعی بعنوان مفروضات بنیادی قرار گرفته است. براین اساس منبع و مرجع نهایی هرگونه ساخت و ساز و تحول واقعیات اجتماعی خود انسان خواهد بود. بنابراین درک انسان از واقعیت قاچاق از اهمیت بالایی برخوردار است. از طرف دیگر براساس مفروضات بنیادی پذیرفته شده در این تحقیق، واقعیات اجتماعی به مثابه امور برساخته انسانی فاقد قواعد از پیش تعیین شده بوده و درحال تغییر هستند لذا نمی توان الگوی جهانشمول و عامی را برای واقعیات اجتماعی و دستکاری آن وضع کرد. بنابراین رویکرد اصلی این پژوهش براساس تفسیرگرایی اجتماعی بوده است. لذا هدف اصلی این پژوهش مطالعه کیفی نحوه شکلگیری پدیده قاچاق در شهرستان سردشت و الگوی پارادایمیک پیامدهای چند وجهی آن دربین افراد، گروههای اجتماعی و پیامدهای کلان است. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است که باتوجه به تجربیات و درک مردم شهرستان سردشت چه عواملی (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی) باعث رونق قاچاق بین مردم این شهرستان شده و این مساله چه پیامدهایی در وجوه مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته است؟

-2 تعریف مفهومی قاچاق

قاچاق در فرهنگ لغات دانشگاهی انگلیسی - فارسی مترادف (smuggle) به معنای قاچاق کردن در معنای خارج و وارد کردن آمدهاست(آریانپور کاشانی، :1368 ج.(2 در فرهنگ های فارسی در تعریف قاچاق آمده است: -1 کاری برخلاف قانون که بطور پنهانی انجام می شود، متاعی که معامله و یا ورود آن به کشور ممنوع است(فرهنگ معین). -2 آنچه ورود آن به کشور یا معامله آن از طرف دولت ممنوع اعلام شده است(فرهنگ دهخدا) -3 تردستی، کاری که پنهانی و با تردستی انجام می شود، خرید و فروش کالایی که در انحصار دولت یا معامله آن ممنوع باشد، وارد کردن یا صادرکردن کالایی که ورود و صدور آنها ممنوع است(فرهنگ عمید).

در تعریف مفهومی، افرادی قاچاق را ورود مخفی کالاها تعریف کرده و عده ای نیز قاچاق را فرار از پرداخت مالیات ها به وسیله فریب کنترل های مرزی تعریف کرده اند ( .(Merriman, 2003 اصطلاح اقتصاد سیاه یا بخش غیرقانونی جامعه نیز برای قاچاق کالا بکار می رود که در این بخش، همانند اقتصاد اندازه گیری شده رسمی، کالاها و خدمات تولید می شود، اشتغال و درآمد ایجاد می شود، اما فعالیتها در این بخش غیرقانونی است و به دلیل طبیعت غیرقانونی آن، موضوع بسیار مهمی برای دولت و جامعه محسوب می گردد .(Chugh and Uppal, 1986)

قاچاق براساس کنوانسیون نایروبی، تخلفی است گمرکی شامل جابجایی کالا در طول مرز گمرکی به روش مخفیانه و به منظور فرار از نظارت گمرکی(بنایی، (1377 درنهایت تعریفی که نگارنده ارائه می دهد عبارت است از اینکه: قاچاق عبارت است از ورود و خروج هر نوع کالا از مبادی غیر رسمی و یا از مبادی رسمی بصورت غیرقانونی و حمل و معامله و پردازش آن در قلمرو گمرکی کشور. کالای موضوع قاچاق می تواند کالایی ممنوع، مجاز مشروط و حتی مجاز باشد.

-3 پیشینه تحقیق:

پیشینه پژوهشی موضوع مورد بررسی در دو سطح پیشینه تحقیقی داخلی و سوابق پژوهشی خارجی بررسی و بیان شده است، در ادامه به تحقیقات داخلی در رابطه با امر قاچاق اشاره شده است:

ازجمله تحقیقات داخلی در رابطه با موضوع مورد بررسی: تحقیق قادرزاده و دیگران (1392) درمورد مطالعه کیفی تاثیر بازارچه مرزی بر تداوم پدیده قاچاق در شهر سردشت است که در آن روش مردمنگارانه با استفاده از مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق بکار برده شده است. روش نمونه گیری براساس اشباع نظری بوده و اطلاعات بدست آمده براساس روش نظریه مبنایی تحلیل شده است. نتایج این تحقیق در قالب یک نظریه تداوم تحول یافته پدیده قاچاق بصورت یک تبیین انتقادی ارائه شده-است که مقوله های اصلی آن شامل تداخل کارکردی نهادی، بروکراسی بغرنج و بازدارنده، آسیبمندی و ناکارآمدی سیستم نظارت درونی بازارچه ها، نابسامانی موقعیتی و فشارهای برون ساختاری بوده است.

قلی زاده و دیگران((1389 نیز در تحقیقی تحت عنوان "علل و پیامدهای قاچاق کالا در ایران پس از انقلاب اسلامی" به بررسی علل و پیامدهای قاچاق پرداخته اند. روش این تحقیق از نوع تحلیلی توصیفی بوده و از اطلاعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. از بررسی اطلاعات جمع آوری شده مشخص شدهاست که عوامل متعددی در قاچاق کالا موثر هستند، ولی برخی عوامل بیش از سایرین نقش آفرینند. این عوامل به ترتیب اهمیت شامل، تعرفه بالای کالاها، بیکاری و توسعه نیافتگی مناطق مرزی، خطرپذیری پایین قاچاق، مناطق آزاد و بازارچههای مرزی و یارانهها می باشد. همچنین این پدیده ضد تولیدی باعث رانت خواری، نامتعادل شدن اقتصاد، عدم تعادل در قیمت کالاها، به هم ریختگی تولید، از بین رفتن بازار کار و ناکارآمدی نظام اطلاعات اقتصادی کشور شدهاست.

فروزنده جعفرزاده و فاضیه حسنی تحقیقی با عنوان "عوامل گرایش به قاچاق در منطقه آورتین شهرستان کهنوج" انجام داده اند. در این اثر ویژگی های جغرافیایی و اقتصادی منطقه که سبب گرایش مردم به قاچاق کالا می شود، ذکر شدهاست. از جمله: فقدان مراکز صنعتی، کشاورزی فصلی، نزدیکی به استانهای مرزی، قرار گرفتن در مسیر قاچاق، فقر اقتصادی و بیکاری (جعفر زاده و فاضیه حسنی، .(1387

معنایی در سال 1383در پژوهشی تحت عنوان "بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زنان به کار واسطهگری و قاچاق کالا و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن" در پی شناسایی عوامل مؤثر در گرایش زنان به کار واسطهگری قاچاق کالا و همچنین شناخت پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از اشتغال زنان به این امور بودهاست. نوع تحقیق توصیفی-کاربردی بوده و ابزارهای آن مشاهده، مصاحبه و اجرای پرسشنامه بودهاست. جامعه آماری مورد بررسی شامل 205 نفر از زنانی بوده که در سطح شهرستان بندر عباس و مناطق قشم و میناب به قاچاق کالا مشغول بودهاند و زنانی که در زمان انجام پژوهش به جرم قاچاق کالا در زندان شهید شاهسوند به سر میبرند و زنانی که جهت خرید کالا به منطقه آزاد کیش عزیمت مینموده اند. همچنین تعداد دوازده نفر از مسؤلین اطلاعاتی، سیاسی، انتظامی و قضایی و گمرکات استان جزو مصاحبه شوندگان بودهاند. یافتههای تحقیق نشان می-

 

دهد که عوامل فقر اقتصادی، بی سوادی و کم سوادی، سودآوری این کار، تشویق و تحریک دیگران، ضعف مبانی اعتقادی، کمبود اجناس و بالا بودن تقاضای جامعه، ضعف کنترل مامورین و آغاز فعالیت مناطق آزاد از عوامل موثر در گرایش زنان به کار واسطهگری و قاچاق کالا هستند. از پیامدهای اجتماعی – فرهنگی آن بروز مسائل سوء اخلاقی، دستگیری و محکومیت زنان، متلاشی شدن کانون خانواده و زمینهسازی سایر تخلفات را میتوان نام برد ( معنایی، .(1383

پژوهش دیگری توسط علی حاجی نژاد در سال 1378 با عنوان"علل، عوامل و نیروهای دست اندر کار(سازمان) قاچاق کالا در استان سیستان و بلوچستان با تأکید بر شهر زاهدان" انجام پذیرفته است. هدف از انجام این تحقیق بررسی علل و عوامل شکل گیری این پدیده در استان و بررسی اجرایی سازمان اجرایی قاچاق کالا و تحولات آن در طول چند دهه اخیر بوده و در نهایت هرم فعلی سازمان قاچاق کالا در منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از روشهای پیمایش، میدانی، مشارکتی و اسنادی استفاده شده و از ابزارهای جمع آوری اطلاعات مانند مشاهده مستقیم و همراه با مشارکت، مصاحبه تکمیل پرسشنامه و فیش برداری از اسناد و مدارک استفاده شدهاست. نتایج بستر مناسبی را برای انجام فعالیتهای بازدارنده و مدیریت بهینه و سازماندهی امر مبارزه با قاچاق کالارا فراهم آورده است(حاجی نژاد، .(1378

ازجمله تحقیقات خارجی در این باره تحقیق نورتن است که در مقالهای با عنوان"تئوری اقتصادی قاچاق" ضمن بیان علل قاچاق، رابطه میان قاچاق و ریسک را مورد بررسی قرار داده است، وی با تعریف تابع سود مورد انتظار برای عامل قاچاق پس از حداکثرسازی یک تابع مقید نتیجه میگیرد: با افزایش نرخ مالیات، مقدار کالای قاچاق افزایش می یابد(-.(Norton, 1988

کوپر((1960 با بررسی شیوههای مختلف قاچاق در اندونزی، نتیجه میگیرد: بارگیری و تخلیه کالا در مکانهای غیر قانونی از جمله روشهای قاچاق در اندونزی است. وی در مطالعه دیگری افزایش نرخ مالیات را در افزایش فرار از پرداخت مالیات بر واردات مؤثر می داند(.(cooper,1974
میشل کنو((Michel conno و دیگران در تحقیق خود به نام "قاچاق و رفاه در پاراگوئه" اندازه و اثر قاچاق را بر تخصیص منابع و رفاه در این کشور نشان دادهاند. بخش عمده درآمدهای پاراگوئه از محل حمل و نقل بین اللملی کالا یا همان حق عبور ترانزیتی است که به مقصد برزیل و آرژانتین صورت میگیرد. آنها در این تحقیق از پژوهشهای قبلی که درباره تجارت غیر قانونی انجام شده الگو گرفته و بدین نتیجه رسیدهاند که واردات قاچاق در کنار واردات قانونی، رفاه عمومی را کاهش میدهد. همچنین با استفاده از دادههای سال 1990 قاچاق صادرات را 58 درصد از کل صادرات و قاچاق وارداتی را 31 درصد از کل واردات برآورد کرده اند که در مجموع موجب افزایش 2/1 درصد تولید ناخالص ملی آن کشور شده است( به نقل از نور محمدی،.(1381


-4 مبانی نظری تحقیق

از آنجا که موضوع تحقیق حاضر بررسی زمینهها و پیامدهای چند وجهی پدیده قاچاق بوده و نظریههای جنرال و میانی خاصی درمورد این موضوع بیان نشدهاست لذا بصورت تفسیری از نظریات تبیین کننده پدیده قاچاق استفاده شدهاست تا با بررسی تبیینی این پدیده به کشف مقولههای نظری زمینهها و پیامدهای مختلف آن کمک کند. از نظر جامعه شناسی کاربردی پدیده یا کنش قاچاق را میتوان به مثابه کنش اجتماعی و انحراف از قانون درک کرد لذا نظریههایی که در زمینه تبیین پدیده قاچاق مطرح هستند بیشتر در حوزه جامعه شناسی انحرافات و کجروی جای گرفته و مطالعات مربوط به قاچاق وامدار این حوزه از جامعه شناسی است. به همین ترتیب نظریه فشار ساختاری مرتن و نظریه پیوند اجتماعی هیرشی و سایر نظریههای مشابه در زمینه بررسی پدیده قاچاق مطرح هستند که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.

به عقیده هیرشی، بزهکاری به عنوان مسألهای اجتماعی باید همان گونه که در اجتماع رخ میدهد یعنی در عرصه خانواده، محله، مدرسه، همسالان و سایر ارکانها یا مؤسسات اجتماعی که فرد به نوعی در آن عضویت دارد بررسی شود. اشتغال به قاچاق نیز به عنوان یک فعل بزه معرفی میشود. بزهکاری وقتی اتفاق میافتد که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف شود یا به کلی از بین رود. بزهکار شخصی است که نسبت به قید و بندهای اجتماعی کم اعتنا و یا اصلا بیاعتنا باشد. عوامل اجتماعی بازدارندهی فرد از بزهکاری عبارتند از:

الف- وابستگی: وابستگی به حساسیتی اطلاق می شود که شخص نسبت به عقاید دیگران دربارهی خودش نشان میدهد. ب- تعهد: میزان مخاطرهای که فرد در تخلف از رفتارهای قراردادی اجتماعی می کند را تعهد فرد نسبت به اجتماع گویند. ج- درگیر بودن: میزان مشغول بودن فرد به فعالیتهای گوناگون است که باعث میشود برای کار خلاف وقت نداشته باشد. د- باورها: میزان اعتباری که فرد برای معیارهای قراردادی اجتماعی قایل است(قنادان،.(1380

 

کاوش در زمینه پدیدارشناسی تحلیل تازهای در شناخت تحول مجرمانه است. اسنارد عاملین عمل مجرمانه به خصوص قاتلین و بزهکاران عمدی و قاچاقچیان را به عنوان انسان و یا انسانهایی که بیمار جسمی-روانی نیستند مورد توجه قرار دادهاست. از این دیدگاه چشم پوشی از تشرح عینی مسأله و سفر به عمق انسان و زوایای ذهنیت او(مجرم) و بازشناخت انسانی که از یاد رفته و داغ جرم بر پیشانی او مرزی بین او و دیگران ایجاد کرده مطرح است. باید مجرم را به عنوان انسان دریافت و برای این شناخت باید ذهنیت مجرم مورد توجه قرار گیرد. لذا پدیدارشناسان کوشش میکنند شخصیت مجرم را بشناسند و در جرم شناسی آن را مورد استفاده قرار دهند. آگاهی به مسأله ارزشها و شکل آنها و تعارض ارزشی که بین مجرم و زیان دیده از جرم(افراد یا جامعه) وجود دارد محور کار است. پدیدارشناسان همانند روان کاوان بهره برداری از فعالیتهای ناخوداگاه ذهن را مورد توجه قرار میدهند. هدف پدیدارشناسان نفوذ در ذهنیت آدمی است، در این نفوذ با مفاهیمی چون دیگری، رابطه و ارتباط بین انسانها مواجه خواهیم شد. به عبارت دیگر تمام افراد جامعه دارای ذهنیتی هستند که در ارتباط با ذهنیت دیگران قرار دارد و لذا میتوان گفت این ذهنیت اشتراکی رابطهها را شکل میبخشد زیرا وجود فرم مجرم، تنها و یا به عبارتی خالص غیرقابل تصور است. به طور خلاصه پدیدارشناس متمایل است به اینکه مفهوم دیگری را در ذهن افراد بشناسد و به این شکل به ذهنیت او نفوذ کند. در این میان آنچه که حقیقی است جنبه اصلی آگاهی است که باید آن را به وسیله تفکر، مشاهده اعمال و تشریح رفتار دیگری به دست آورد. جستجویی در عمق وجود مجرم ما را به این مرحله میکشاند که در جرم مسألهای انسانی وجود دارد و در این مسأله ارزشها دارای اهمیت خاصی میباشند، اما آن چه که بیشتر مورد توجه است ارزش حقیقی است. ارزش چیزی است که انسان قادر است خود را تابع آن کند. به عقیده اسنارد این ارزشها پدیدههای تجارب روزانه ما هستند که به حیات ما وابستهاند و خود حیات نیز به این ارزش ها خواه مطلق خواه نسبی بستگی دارد. این ارزش ها بر رابطه انسان ها حکومت می کنند و باید ذهنیت افراد را به منظور شناخت و اهمیت آنها جستجو کرد. به نظر اسنارد زمانی جرم اتفاق می فتد که نظام ارزشهای مشترک و مفهوم ارزشها میان مجرم و زیان دیده از جرم خدشه دار گردیده یا به تعارض کشیده شده و رابطه محاورهای خصمانهای بین آن دو ایجاد شده باشد(عبدالمحمدی، .(1388

-5 چهارچوب نظری
با توجه به تفاوتهای پارادایمی دو روش کمی و کیفی، در بررسیهای کیفی به جای استفاده از چهارچوب نظری جهت تدوین

æ آزمون فرضیات، از چهارچوب مفهومی جهت دستیابی به هدف تحقیق استفاده میشود. چهارچوب مفهومی مجموعه مفاهیم به هم مرتبطی را شامل میشود که بر مفاهیم و موضوعهای عمده مورد مطالعه تمرکز دارد و آنها را در قالب یک نظام منسجم

æ مرتبط معنایی به همدیگر پیوند میدهد (ماکسول، 2004 ؛ ریچی و لوئیس، .( 2005 در تحقیق حاضر از رویکرد جامعه شناسی تفسیری یا تفسیرگرایی اجتماعی برای تدوین چهارچوب مفهومی استفاده شدهاست.
رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، معتقد است که با توجه به خلاق بودن ماهیت انسان و نیز سیال بودن واقعیت اجتماعی، نمی-توان مسیر و روش خاصی برای درک واقعیات و یا ایجاد تغییر در آنها پیشنهاد کرد (بلیکی، .(2007 از آنجا که منبع و مرجع نهایی هرگونه ساخت و ساز و تغییر در واقعیات اجتماعی همان انسان است، پس درک انسان از واقعیات، تغییر در واقعیات و چگونگی معنادار کردن آنها بسیار مهم است. از این گذشته، با توجه به اینکه واقعیات اجتماعی به مثابه امور برساخته انسانی فاقد قوانین از پیش تعیین شده بوده و ائماًد در حال شدن هستند، لذا نمیتوان الگویی جهان شمول و عام برای واقعیات اجتماعی و نیز تغییر و دستکاری در آنها وضع کرد. این واقعیات نه تنها قابل کشف و کنترل نیستند بلکه صرفاً می توانند درک و تفسیر شوند (گلاسر و اشتراس، .( 1967 این رویکرد که بر اصالت انسان در برابر اصالت محیط تأکید دارد بر این باور است که واقعیات در فرآیند درک و تفسیر انسانها و در خلال زندگی روزمره ساخته شده و معنادار میشوند. بنابراین، نه تنها نحوه درک و فهم انسانها از واقعیات اهمیت دارد، بلکه دارای اشکال متعددی نیز هست. از این نظر، ما نه با یک واقعیت واحد و مشخص بلکه با واقعیات متعدد و گوناگون روبرو هستیم (ترنر و همکاران، 2003 ؛ دنزین و لینکلن،.( 2005 همچنین بر اساس این رویکرد، از آنجا که تفسیر و درک مردم از دنیای پیرامون خود در بستر اجتماعی زندگی روزمره شکل میگیرد، معانی تولید شده وابسته به بستر بوده و در درون آن معنادار میشوند. در این پژوهش سعی شدهاست با رویکردی تفسیرگرایانه به بازنمایی زمینههای برساخت کنش قاچاق و انواع پیامدهای این پدیده در سطوح مختلف آن باتوجه به نظرات خود کنشگران، شهروندان عادی و خبرگان مطالعات قاچاق، پرداخته شود.



-6 روش تحقیق

در این تحقیق از روش کیفی استفاده میشود. تحقیق کیفی با مطالعهی روابط اجتماعی ارتباط دارد و بر این واقعیت صحه میگذارد که زیست جهانها متکثر و سیال شدهاند. تنوع و تکثر در زیست جهانها را با تعابیر و اصطلاحاتی نظیر فردی شدن فزاینده و رشد شیوهها و الگوهای زندگی، خرده فرهنگها، و شیوههای زیست تشریح کردهاند. از بین روشهای مختلفی که برای تحقیقات کیفی میتوان از آنها استفاده کرد، ما از روش نظریهی مبنایی1 (نظریهی میدانی) بهره گرفتهایم. ماهیت مسألهی تحقیق که بررسی زمینهها و پیامدهای چند وجهی قاچاق است، بهطور طبیعی بکارگیری روشهای کیفی را تجویز میکند، چرا که حوزهی قاچاق در سطوح مختلف آن حوزهای است که شناسایی و بررسی آن احتیاج به دستیابی به تجارب افراد مورد بررسی دارد. با روش کیفی میتوان به درون افراد و تفاسیر مختلف و متنوع آنها دسترسی پیدا کرد. لذا در این تحقیق شناخت زمینههای قاچاق و انواع آن و درنهایت سطوح مختلف پیامدهای قاچاق در شهرستان سردشت را با استفاده از نظریه مبنایی بررسی میکنیم.

-7 روش جمع آوری و تحلیل اطلاعات

در این تحقیق با توجه به روش مورد استفاده (کیفی) و موضوع مورد بررسی، تکنیک مشاهده مشارکتی، تجربه زیسته نگارندگان و مصاحبه نیمه ساختارمند از کنشگران قاچاق، مطلعین عادی و خبرگان دانشگاهی را برای گردآوری دادهها مورد استفاده قرار دادیم. در جهت تحلیل مصاحبههای انجام شده با توجه به روش نظریه مبنایی، ابتدا مصاحبههای ضبط شده تایب شده و بعد از مطالعه آن اطلاعات اظافی حذف شد. در ادامه باتوجه به اصول نظریه مبنایی کدگذاری در سه مرحله کدگذاری آزاد، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شده است که طی آن در ابتدا مفاهیم اولیه دسته بندی شده و در مرحله دوم براساس وجوه شباهت، تفاوت، تازگی و غیره مقولات محوری برساخته شده و به سطحی از انتزاع میرسد که میتواند مقولههای مدل نهایی را شکل دهد. در این تحقیق از گزارش جزئیات مقولههای آزاد خودداری شده و در بخش یافتههای تحقیق، بر مقولات محوری تمرکز شدهاست. درنهایت مقولات محوری در قالب یک مدل پارادایمی ترسیم شدهاند که شامل شرایط و زمینه های پدیده قاچاق، تعاملات و درنهایت پیامدهای این پدیده میشود. جهت اعتبار بخشی به یافتههای بدست آمده، از روش کنترل یافتهها توسط اعضای نمونه آماری مصاحبه شونده استفاده شده و از این جهت اعتبار یافتههای تحقیق ارزیابی شد.

-8 جامعه آماری و روش نمونهگیری

محیط مورد مطالعه تحقیق حاضر شهرستان سردشت بوده است، باتوجه به چند سطحی بودن زمینهها و پیامدهای قاچاق از این محیط مشخص، جامعه آماری علاوه بر ساکنین و قاچاقچیان این منطقه شامل آگاهان و دروازهبانان اطلاعاتی مربوط به پدیده قاچاق میشود که مسئولین سازمانهای ذیربط و اساتید دانشگاه در حوزه های مختلف و مرتبط با موضوع در آن جای میگیرند. در این میان در تحقیق حاضر مراجعه شوندگان شامل مردم های شهر، قاچاقچیان، مسئولین سازمانهای امنیتی محلی و استانی و درنهایت اساتیدی میشود که در این حوزه فعالیت علمی داشتهاند. شیوه نمونهگیری این تحقیق مبتنی بر فرض پارادایمیک بوده که در ذیل نمونهگیری متوالی از دسته نمونه گیریهای معیار محور یا کیفی قرار میگیرد. در این نوع نمونه گیری محقق علاوه بر این که از قاعده "انتخاب تدریجی" پیروی میکند، همواره در خلال گردآوری دادهها موارد جدیدی را بر اساس تغییرات ایجاد شده در طرح تحقیق به موارد اولیه نمونههای مورد تحقیق میافزاید. این موارد که بنابر فرصتهای پیش آمده انتخاب میشوند، جزو موارد مهم و مطلعین کلیدی در باب موضوع تحقیق هستند. همچنین، برای پیدا کردن نمونهها(قاچاق چیان، مسئولان اداری و استاید خبره در حوزه مورد مطالعه) از روش نمونهگیری زنجیرهای یا گلوله برفی2 نیز استفاده شدهاست. باتوجه به موارد ذکر شده در نهایت 10 مصاحبه از قاچاقچیان، 15 مصاحبه از شهروندان معمولی، 4 مصاحبه از مسئولین ادارات ذیربط محلی و استانی و درنهایت تعداد 3 مصاحبه از اساتید جامعه شناسی و علوم اقتصادی صورت گرفت.

-9 یافتههای تحقیق

همانطور که ذکر شد، 32 مصاحبه انجام شده همراه با اطلاعات میدانی بدست آمده از تجربه زیسته محققین با رعایت اصل امانتداری، مکتوب شده و به روش نظریه مبنایی تحلیل شدهاست. در این بخش یافتههای مربوط به مقولههای محوری استخراج شده از مصاحبهها و مشاهده مشارکتی نگارنده باتوجه به مفاهیم جزئی آنها تشریح شدهاست. محققین در تحلیل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید