بخشی از مقاله
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ناظر به بنیادیترین بخش آن یعنی آرمان است. آرمان، مبنای جهت دهی به حرکتها و شاخصهای اساسی در جهت سنجش میزان کامیابی در نیل به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. لذا، هدف مقاله حاضر آن است که آرمان مبنایی تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تبیین شود. ابتدا ویژگیها و الزامات آرمان مطلوب، مورد بررسی قرار میگیرد. سپس با ملاحظهی آنها و مبتنی بر آیات قرآن، یک آرمان مبنایی یعنی وصول به حیات طیبه معرفی می شود. حیات طیبه نیز در ابعاد متفاوت و ظرفها تحققاش مورد واکاوی قرار میگیرد و نهایتا دو ظرف خلافت الهی و همچنین تحقق تمدن اسلامی و آرمانشهر مهدوی معرفی میشوند. در انتها نگاهی میاندازیم بر پیش نویس پیشنهادی سند آرمانها و آن را از منظرهای مختلف مورد بررسی و نقد قرار می-دهیم. به نظر میرسد، آرمان پیشنهادی در سند، باید قدری کلیتر و دقیقتر تدوین شود و تفاوت مسائلی همچون آرمان و ارزش نیز در آن مورد ملاحظه قرار گیرد.
انسان، برترین مخلوق عالم خلقت محسوب میشود. شناخت سعادت انسان بستگی به آن دارد که او را چگونه تعریف کنیم. تعریف و معنای انسان در تمدن مبتنی بر مبنای الهی با تعریف او در تمدن مبتنی بر مبنای مادی و دنیوی تفاوت دارد. بیگمان در این شرایط، سعادت او نیز در این دو تمدن متفاوت خواهد بود و به تبع آن، توسعه و الگوی توسعه نیز نمیتواند در آنها یکسان باشد. حرکت تاریخی انبیاء، امامان معصوم - علیهم السلام - و صالحان از ابتدای تاریخ در راستای تحقق تمدنی الهی و در مسیر حق علیه باطل بوده است که بتواند بشریت را به حقیقت وجودی خویش برساند. مروری بر سیر تطورات تاریخی نهضت های اسلامی و تلاشهای آنان در جهت حرکت به سمت تمدنی اسلامی، نشان میدهد که بدون شک نقش انقلاب اسلامی ایران به عنوان نقطه عطف این حرکتها غیر قابل انکار خواهد بود؛ لذا، میتوان گفت انقلاب اسلامی ایران در سال 57 در ادامه حرکت انبیاء و ائمه اطهار شکل گرفته است.
جامعه تشیع و ایران اسلامی در شرایط فعلی در یک مرحله تاریخی قرار گرفته است؛ مرحلهای که با انقلاب اسلامی آغاز گردیده است و در راستای تحقق تمدن اسلامی میباشد. ادامه یافتن این حرکت و شکوفایی آن نیازمند تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. الگویی که جامعه اسلامی را دقیقا در مسیر رسیدن به این تمدن قرار دهد و آن حرکتی را که انقلاب اسلامی ایجاد نموده، تا مقصد هدایت نماید. به عبارت دیگر، این الگو باید تمام ارادهها و افعال جمعی را تا رسیدن به آرمان غایی جامعه، هماهنگ ساخته و تمام انگیزههای فردی و جمعی را در تحقق این مقصود، بسیج سازد. در صدر اسلام در دوره تمدن آغازین اسلامی -در زمان پیامبر - صلی االله علیه و آله و سلم - - با وجود اینکه آرمان-هایی اصیل، تدوین شده بود، ولی به علت عدم هماهنگی جامعه با آن آرمانها نتوانستند به آنها نیل یافته و خود را با آنها هماهنگ سازند. آنچه شهید مطهری از آن به عنوان اخلاص پس از به ثمر رسیدن نهضت، از آن یاد میکنند در حقیقت همین حفظ آرمان است.
طبیعی است که آنچه بنیان این الگو را شکل میدهد، آرمانهایی است که برای آن تعریف میشود. آرمان دارای معنا، کارکرد و وظیفهای خاص در تمدن اسلامی است در تعریف آرمان، با اتخاذ نگرشی نظاممند، باید گفت که آرمان، مبنای جهت دهی و خط دهی به تمامی باورها، ارادهها، گرایشات، ارزشها، هنجارها و رفتارهای یک جامعه است؛ از این رو، آرمان به تعریف ما، مبنای جهت دهی به حرکتها و شاخصهای اساسی در جهت سنجش میزان کامیابی در نیل به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. بنابراین، هدف اصلی ما در تحقیق حاضر، تبیین آرمان مبنایی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میباشد. در راستای این هدف اصلی، به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر هستیم:
- 1 آرمان چه ویژگیها و الزاماتی دارد؟ - 2 مصداق حقیقی آرمان چیست؟
2. طرح بحث 2-1 ویژگیها و الزامات آرمان
به طور کلی، جهان بینیها و ایدئولوژیها بر روند حرکت و الگوی کمال انسانها اثرگذار بوده و عاملی اساسی در جهت ایجاد الگوهای پیشرفت جوامع محسوب میشوند. همچنین به تبع آن، آرمانها نیز از این جهانبینیها و ایدئولوژیها تأثیر پذیرفته و متناسب به آن دارای ویژگیها و الزامات مخصوص به خود میباشد. تبیین آرمان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نیازمند آن است که که ابتدا از مقدماتی شروع کنیم. این مقدمات، ویژگیها و الزاماتی را که این آرمان به همراه دارد، مشخص مینماید و به ما کمک مینماید تا آرمانی را که از آن صحبت میکنیم، بهتر بشناسیم.
واقع بینی
یکی از الزامات اساسی تدوین آرمان، برخورداری از نگرش واقعبینانه میباشد. همچنانکه مقام معظم رهبری می-فرمایند "دنبال آرمانهای حقیقی درقالب و لباس عملی آن بگردید. نبایددنبال ایدهآلهایی بود که عملی و اجرایی نیستند و نباید به کم قانع شد و از آن آرمانها دور ماند".1 لذا، واقعبینی در عین حال که نگاهی محافظه کارانه نسبت به آرمانها و اهداف اساسی الگو نمیباشد، بستری برای تسهیل وصول به آرمان فراهم مینماید. این واقع بینی در ندوین آرمان باعث میشود که آرمان را متناسب با تمامی شرایط و زمینهها و ظرفیتهای اجتماعی موجود -که دو رکن اساسی اسلامی ب.دن و ایرانی بودن را با خود به همراه دارد- تدوین نماییم.
عامل محرک
آرمان، آرمانگرایی و آرمانخواهی همگی منجر به این میشود که یک جامعه بتواند در یک حرکت جمعی به سوی تحقق آرمان قرار گیرد. آرمان اگر به صورتی واقع بینانه تدوین شده باشد میتواند با گردهم آوردن قلوب مومنین، زمینهساز حرکتهای تاریخساز نیز باشد. لذا اصل حرکت در این جا اهمیت زیادی مییابد. بنا به تعبیر مقام معظم رهبری "شما خیال نکنید در صدر اسلام، در زمان پیامبر مرّمک و خلفای آن حضرت، مردم به نهایت آرمانها رسیدند؛ نه، مهم این است که یک کشور حرکت بند؛ک ملّت ما در حال حرکت است".1 محرک بودن آرمان، تا جایی است که میتواند حتی الهامبخش و عامل اساسی حرکت و پویایی در الگو وگسترههای آن باشد و به همین دلیل باید در تمام لایههای الگو نفوذ داشته باشد.
ثابت بودن
برخی معتقدند که آرمانهای انسان در حال تغییر و تحول و تکامل است ودر هر زمان و هر مکان انسان برای حل مسائل پیرامون خود از یک آرمان ویژه پیروی میکند آنچه که به عنوان آرمان برگزیده میشود، آرمانی غایی و عالی خواهد بود که در شرایط متغیر زمان و مکان، تغییر نمیپذیرد. "آرمانهای عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذاست،ی تحوّلات روزمرّه تغییرپذی است امّا آن اصول که همان آرمانهای اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنیاز اوّل خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچوقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است. وثاقت آرمان قران کریم شرط رسیدن به زندگی همراه با رضایت و در حقیقت حیات طیبه را وثاقت میزانها3 چه در سنجش آرمانها و چه در انتخاب الگوها میداند زیرا هر اندازه که در حرکت تمدنی هدف بزرگتر و وثیقتری دنبال شود، خط سیر بیشتر دنبال میشود و گرمای هدف، برای مدت بیتشری حس میشود. اما هرگاه، که هدف محدودی انتخاب شود، حرکت نیز محدود خواهد بود و پس از رسیدن به هدف، قدرت نوآوری و تحول از دست میرود.
کلیتی جامع از تمام باورهای جامعه
آرمان باید برای الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت تهیه شود؛ از همین رو، باید در عین خلاصه بودن، کلیتی جامع از تمامی باورها و بینشهای اسلامی باشد.
ابتناء بر فرهنگ ایرانی
عقل حکم میکند که وقتی میخواهیم آرمانی را برای یک ملت تبیین کنیم، فرهنگ آن ملت را نیز مد نظر داشته باشیم. اهمیت این امر از آن روست که قرار نیست آرمان یک امر دستوری باشد؛ بلکه از دل آن ملت و فرهنگ آنها میجوشد و جدای از آن نیست.
عدم اثرپذیری و نافذ بودن
آرمان از دو سو در معرض خطر است . یکی از سوی افرادی د درون کشور که ناآشنا به آن هستند و دیگری از سوی جریانات مخالف خارجی؛ لذا، آرمان باید به گونهای تدوین شود که تحت تأثیرات اینچنینی از خط خود منحرف نشود. آرمان نه تنها نباید منفعل باشد بلکه باید در مقام نفوذ و اثرگذای، فاعلیت داشته باشد. در خصوص این نفوذ که در حقیقت متأثر از دین مبین اسلام نیز هست، مقام معظم رهبری میفرمایند:"آرمانگرائی را با پرخاشگری