بخشی از مقاله
چکیده:
عطار نیشابوري - 627-553 ه.ق - را پس از سنایی، میتوان دومین شاعر برجسته ادبیات عرفانی ایران نامید. عطار که برخلاف سنایی، در پهنه نثر عرفانی هم طبعآزمایی کرده، برجستهترین آراء عرفانی خود را در مثنويهایش به رشته نظم درآورده است. از مهمترین و پربسامدترین اندیشههاي عرفانی او در مثنويهایش، نظریه »درد دین« میباشد که اگرچه پیش از عطار، سنایی در این موضوع، داد سخن داده است، میتوان گفت که این مبحث، در دستگاه فکري عطار گستردهتر میباشد و در تناسب و تداوم دیگر آراء برجسته عرفانی عطار قرار دارد. در واقع اساس ساختمان فکري عطار در مثنويهایش، بر مبناي مباحثی مانند »درد دین«، »عشق« و »اخلاص« میباشد که همه به هم، دایرهوار مرتبط هستند و به هم ارجاع مییابند. آنچه که نظیر آن را میتوان در فصوص الحکم ابن عربی یافت.
میتوان گفت، اندیشه عطار، در مثنويهایش در انسجام کامل با همدیگر و مکمل و مؤید یکدیگرند، اما به علّت وجود شاخ و برگهاي زیاد ناشی از ایراد حکایات و تمثیلات مختلف، این خصیصه را پس از مطالعه عمیق آثار او میتوان دید. در این مقاله، کارکرد» درد دین« در مثنويهاي عطّار و تناسب آن با دیگر اندیشههاي محوري عطار مانند نظریه »عنایت الهی«، »عشق« و »اخلاص« مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
کلید واژگان: عطّار، مثنوي، درد دین، شریعت.
-1 مقدمه:
.1-1 تعریف و تبیین موضوع:
اگر مثنويهاي عطّار بهویژه سه مثنوي: مصیبتنامه، الهینامه و اسرارنامه با دقّت و با برخورداري از دانشِ پس زمینهاي عرفانی مورد مطالعه قرار گیرند، مشخّصمیشود که آراء عرفانی عطار در این مثنويها حالت دایرهاي دارند. یعنی دستگاه فکري عطّارِ عارف، داراي چند تفکّر برجسته و محوري می باشد که تمام اندیشههاي دیگر او، در تأیید و تناسب با این آراء محوري هستند و خود این آراء نیز، در تأیید و تناسب با همدیگر. یکی از مباحث محوريِ فکر عطّار، موضوع »درد دین« میباشد که داراي اهمیت بالایی براي شناخت فکر عرفانی عطّار است. در میان آثار متعددي که به عطار منسوب است، اصالت انتساب چهار مثنوي منطقالطیر، الهینامه، مصیبتنامه و اسرارنامه مسلّم است؛ همچنین شاکله اصلی تفکرات عرفانی عطار در این چهار مثنوي بنیان گذاشته شده است؛ از این رو در پژوهش حاضر دایره تحقیق به این چهار مثنوي محدود شده است.
مفهوم »درد دین« در شعر عرفانی با سنایی غزنوي آغاز شد و پس از او، عطّار با تأثیر از دیدگاه سنایی به گسترشِ این ایده پرداخت و آن را یکی از پایههاي مهم و اساسی تفکرات عرفانی خود ساخت. پس از عطّار، نوبت به مولوي رسید تا برداشتهاي سنایی و عطّار را از درد دین، در قالب زبانی پویاتر بریزد و زوایاي دیگري به آن بیفزاید. به طور خلاصه باید گفت که سنایی و عطّار، هردو، »درد دین« را هنگامِ طرحِ مسأله »هجران« و »وصل« مطرح میکنند اما عطّار نگاهی وسیعتر و منسجمتر به این قضیه دارد که در قسمت بعد به آن میپردازیم. همانطور که ذکر شد عطار و مولوي اگرچه در تبیین »درد دین« از سنایی متأثّرند، اما هریک ابعادي به این مفهوم افزودند؛ لذا نمیتوان به ارائه تعریفی واحد براي »درد دین« دست زد. اما براي آشنایی کلّی با مفهوم »درد دین« شاید بتوان تعریف استاد فروزانفر را توصیه کرد که در ذیل این بیت مثنوي مولوي:
»گفت رو هرکه غم دین برگزید باقی غمها خدا از وي برید«
بیان می کند که »درد دین« مأخوذ از حدیثی است به این شرح: »من جعل الهموم همًا واحداً کفاه االلهُ هم دنیاه و من تشعبت به الهموم لمیبال االلهُ فی اي اودبه الدنیا هلک: کسی که تمام هم و غم خود را براي دین یکجا بهکار گیرد، از حمایتخداوند در رفع غمهاي دنیویش برخوردار میشود اما آن کس که هم و غم دنیا او را از پرداختن به دین دورکند در دنیا به هر مهلکهاي میافتد و از خداوند کمترین حمایت و توجهی نخواهد داشت« - فروزانفر، . - 136 :1374 در این مقاله، نگاهی ویژه به مبحث »درد دین« در مثنويهاي عطّار و ارتباط آن با آراء اساسی فکر او انداخته میشود تا تبیین دقیقتري از این قضیه براي خوانندگان گرامی حاصل گردد.
.2-1 پیشینه پژوهش و ضرورت انجام آن:
در باب مبحث »درد دین« در ادبیات عرفانی ما، کتاب یا پایان نامهاي به طور مستقل، وجود ندارد و بیشتر، شاهد این هستیم که در لابهلاي کتابهاي مرتبط با عرفان، بهطور مختصر و کمی آشفته اشارهاي به این موضوع شده است مانند کتاب: »افقهاي شعر و اندیشه سنائی - «زرقانی، - 119 :1378، یا »احادیث مثنوي - «فروزانفر، . - 136 :1374 در حوزة مقاله هم در این زمینه آثار کمی نگاشته شده که میتوان به عرفانی و کیفیت آن در دیوان سنایی - «شهرامی، 48 :1392 و - 49 اشاره کرد. همچنین در باب »درد دین« در شعر و اندیشه عطّار، اثري به طور مستقل وجود ندارد. در باب بررسی »درد عارفانه« در شعر عطّار، مقالهاي با همین نام نوشته شده است. این مقاله به طورکلّی به مبحث »درد« در برخی اشعار عطّار پرداخته است. در این اثر، نویسنده برخی ابیاتی که واژة »درد« در آنها آمده است را ذکرکرده و برمبناي همان ابیات، ویژگیهاي »درد عارفانه« را به صورت عنوانی گفته است مثلاً برمبناي این بیت:
خواهی که ز شغل دو جهان فرد شوي با اهل صفا همدم و همدرد شوي - مختارنامه، - 28 :1386 بیان کرده که »درد از گرفتاريهاي دو جهان میرهاند - «علیپور، . - 68 :1389 نویسنده همچنین نزدیک به شش صفحه را به زندگینامه عطّار و جایگاه او در ادبیات فارسی مختص کرده که تناسبی با بحث تخصصی او ندارد. مطالب مورد استناد این مقاله، داراي تشتّت و پراکندگی است و حتّی در جایی از مقاله، براي علّت پیدایش درد براي عارفان، یک صفحه کامل را به ذکر آیاتی از سورة مبارکه بقره همراه با ترجمه آنها مختص کرده که در واقع ارتباطی به دیدگاه عطّار ندارد و نوعی نگرش بیرونی و تفسیر بهرأي براي مفهوم »درد« در شعر عطّار است.
همچنین یوسف نیکروز نیز مقالهاي با نام »بررسی مفهوم عرفانی درد در شعر عطار« دارد. وجه اشتراك این دو مقاله در باب عطّار این است که هردو به ذکر شواهدي درباب انواع درد مانند درد عاشقانه یا درد دین، پرداختهاند و بنا بر همان شواهد، توضیحاتی ارائه کردهاند. همچنین دکتر نیکروز، در هر مورد، به ارائه شواهدي از آثار شاعران و نویسندگان مختلف مانند مولوي، حافظ، هجویري و دیگران پرداخته است که البتّه مقایسهاي بسیار کلّی است و براي دقیقتر شدن در کیفیت مفهوم »درد« در اندیشه این عارفان، احتیاج به بررسی و مقایسه همه آثار و اشعار آنان است. به هرروي آنچه در هر دو مقاله به چشم میخورد، قصد نویسندگان براي نشان دادن جایگاه »درد« در فکر عطّار به صورت منفرد است.
اما پژوهش حاضر، در پیِ طرح موضوعی براي اولین بار نبوده، بلکه بیشتر، قصد، این است که دستگاه فکري عرفانی عطّار را بر مبناي اندیشههاي محوري و برجسته آن، که دیگر اندیشهها را زیرمجموعه و در تأیید خود دارند، بررسی نماید و ساختارِ دایرهاي فکر عطّار را نشان دهد. از این منظر میتوان گفت، این اثر با بهرهاي که از افاضات ارزشمند عطّارشناسانی مانند دکتر شفیعی کدکنی و استاد هلموت ریتر، برده است و با مداقّه در شعر عطاّر، از جمله کارهاي نخستینی است که ساختارِ فکري عطّار را از دیدي منسجم و منظري دایرهاي مینگرد.