بخشی از مقاله

چکیده
معماری مدرن فرزند فرهنگ نو اروپای غرب، که تشکیل آن از دوران رنسانس شروع شد و در دوران انقلاب صنعتی به ظهور رسید، میباشد. این فرهنگ نو، سنت و فرهنگ کهن - و نه سنت و فرهنگ به معنای عام - را قبول نداشت. دلیل این امر نیز به نوع نگرش این فرهنگ و سنت، نسبت به انسان بر میگردد، فرهنگ و سنت کهن اروپای غرب انسان را اسیر تقدیر، دیانت و مذهب میدانست؛ حال آن که رنسانس و انقلاب صنعتی باعث تغییر افکار اجتماعی گشت. معماری مدرن از بطن چنین جامعه و فرهنگی متولد شد. این معماری ناشی از صنعت و تحولات آن، و فرهنگ نوخواه و کهنهزدای جدید اروپای غرب بود و برای برطرف ساختن نیازهای چنین اجتماعی به وجود آمد. فرهنگ نو، شرایط نو، و مصالح نو، سبب شکلگیری خواستههای نو از معماری گشت و معماری مدرن بنا به شرایط زمانه تن به این خواستهها و نیازها داد.

صنعت و ماشین، اصول زیباییشناسی و هویت را متحول کرد و نحوه تفکر نوین اجتماعی، ماشینی شدن طرحهای معماری را خواستار بود. اینگونه بود که طرحهای معماری مدرن، ظاهری ماشینی را ارائه مینمود؛ ظاهری بدون تزئینات و دور از هویت و باورهای مردم.هویت و ایجاد هویت از طریق خلق آثار می باشد و زیبا شناسی، فرهنگ و باورها از عوامل زیربنایی هویت در معماری می باشند و باید به گونه ای باشد که به مردم انبساط خاطر دهد و آنها را به محیط و شهر علاقمند کند. در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی سعی بر آن شده مفاهیمی چون زیبایی شناسی و هویت تعریف شود، انواع و هدف زیبایی شناسی بیان گردد و آن را در معماری مدرن جستجو کند و در نهایت مروری بر جایگاه کنونی زیباشناسی در معماری مدرن داشته باشد.

واژههای کلیدی: فرهنگ، انقلاب صنعتی، هویت، زیباشناسی، معماری مدرن

-1 مقدمه:

فیلسوفها و هنرمندان از ابتدای تاریخ بر سر زیبایی اختلاف نظر داشتند به صورتی که افلاطون زیبایی را هماهنگی اجزا با کل میدانست و آن را به دو نوع زیبایی طبیعت و موجودات زنده و زیبایی هندسه، خط و دایره تقسیم میکرد. او معتقد بود که زیبایی طبیعی نسبی است، در حالی که زیبایی هندسی یا آنچه به دست بشر ساخته میشود مطلق است و آنچه در نظریه افلاطون، زیبایی هندسی نامیده شده را لوکوربوزیه زیبایی مهندسی نامیده است. هگل براساس نظریات افلاطون، قائل به دو نوع زیبایی طبیعی و هنری بود. در هر حال تصدیق یقینی برای وجود خارجی زیبایی بسیار مشکل است.از قرن هیجدهم به بعد، مفهوم زیبایی بیشتر جنبه روانشناسی به خود گرفت و در ارتباط با ادراک دیده شد. از آنجایی که عوامل روانی و اجتماعی بر ادراکات انسان اثرات مهمی بر جای میگذارند، در احساس او از زیبایی نیز موثرند. ارزش زیبایی شناختی یک فضا هنگامی قابل ادراک میشود که بتواند خود را به عنوان یک موجود مستقل از ذهن برای ناظر مطرح کرده و ذهن او را به فعالیت وا دارد.

-2 زیباشناسی:

زیبایی شناسی یا حسّیک یکی از رشته های فلسفه است که به عنوان نظریه تأمل در داوریهای زیبایی شناختی تعریف می شود - رجینالد هالینگ ،1387، - .79 زیبایی شناسی، قابلیتی است برای درک بهتر اجسام و باعث تغییر در نگرش می گردد. زیباشناسی شامل دو قسمت می شود: یکی زیبایی شناسی علمی و نظری و دیگری جزئی و عملی، زیباشناسی کلی می خواهد به ماهیت و جوهر زیبایی و تاثیر آن در وجود بشر پی برد و طبیعت و هنر را دریابد. بل معیارهای زیبایی شناسی را به سه دسته تقسیم می کند، اول، تنوع و پیچیدگی که باعث تحریک حواس، کنجکاوی و تخیل، احساس اشتیاق و لذت کشف می گردد. دوم، ترکیب بندی یا کمپزوسیون که چه در طبیعت چه در آثار هنری از عوامل پیدایش شکل زیباست. سوم، ابهام که یکی از ویژگی های ادراکی است چه در عرصه طبیعت یا اثر هنری موجب انگیزش ذوقی و تنوع عواطف می گردد که به شکل استعاره، سایه روشن، نماد سازی و ابهام نمود می یابد - بل، 1382، . - 62 هر چیز دارای کمال ویژه خود است که اگر آن کمال حاصل شد، زیبایی هم به وجود می آید - غزالی،1358، . - 835 زیبایی و جمال و آرایش در هر هستی بسته به آن است که سرشت در نوع خود به سوی هستی بالاتر در حرکت باشد و به پایان.

-3 زیبایی از دیدگاه فلاسفه:

1-3 زیبایی از دیدگاه افلاطون

زیبایی هماهنگی میان اجزا است با کل؛ یعنی اگر یک کل داشته باشیم مانند یک ساختمان، چنانچه همه اجزایش - در، دیوار، پایه، سقف و غیره - با یک تناسب معینی به کار رفته باشد، آن کل زیبا است - مطهری، 1367، . - 88

2-3 زیبایی از دیدگاه ارسطو

ارسطو تقلید را از اصول ضروری هنر دانسته و زیبایی را تقلید و بازسازی بخردانه طبیعت توسط هنرمند می داند - رحیمی، 1391، . - 40

3-3 زیبایی از دیدگاه فیثاغورث

از دیدگاه فیثاغورث ماده زیبایی مربوط به عالم ملکوت و افلاک است و صورت آن از تناسبات و قواعد ریاضی پیروی میکند - نقره کار، 1387، . - 208

4-3 زیبایی از دیدگاه فارابی

به نظر فارابی زیبایی کمال نهایی و وجود برتر یک موجود است. طبق این تعریف موجودی زیبا است که همه کمالات مورد انتظار از آن را داشته باشد هاشم نژاد، 1390، . - 139

5-3 زیبایی از دیدگاه ملاصدرا

هر چیزی که کمالات بایسته و شایسته خود را داشته باشدلیس. الجمال ما یُحرّک الشهوه فانّ ذلک أنوثه مذمومه و انما یعنی به ارتفاع القامه فی الاستقامه مع الاعتدال فی اللحم و تناسب الاعضاء و تناصف خلقه الوجه بحیث لا تنبوا الطباع عن النظر الیه در این عبارت به برخی مولفه های زیبایی شامل اعتدال، تناسب، تقارن و خوشایندی تصریح شده است.

6-3 زیبایی از دیدگاه ابن سینا

انّ النفس النطقیّه و الحیوانیّه أیضاً لجوارها للنطقیه أبداً تعشقانِ کلّ شَیءٍ من حُسن النظم و التألیف و الاعتدال، مثل المسموعات الموزونه وزناً متناسباً و ... در عبارت فوق زیبایی مبتنی بر سه رکن است: -1 حسن نظم -2 حسن تالیف ، -3 حسن اعتدال هاشمنژاد، 1390، . - 139

7-3 زیبایی از دیدگاه سهروردی

شیخ اشراق خداوند را نور الانوار و زیبایی مطلق میداند و با استفاده از سخن الهی که » االله نور السماوات و الارض... « میگوید »در عالم چیزی کاملتر و زیباتر از نورالانوار نبود« همه هستی شناسی اشراقی بر اساس نور که عین زیبایی است استوار گردیده است افراسیاب پور، 1387، . - 23

-4 ادراک زیبایی و دانش ذهنی:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید