بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله سعی بر آن شده تا مفاهیم زیبایی و زیبایی در معماری را بیان نماییم و به بررسی نمونه هایی از نشانه های زیباشناسی در خانه های قدیمی شهر قزوین بپردازیم و نتیجه گرفته شده که ما دارای فرهنگ غنی معماری می باشیم که از اجداد برایمان به یادگار گذاشته اند و ما برای موفقیت در ارائه طراحی های موفق در آینده بهتر است که به این داشته ای ارزشمندمان رجوع نماییم .
با بررسی یک نمونه موردی - خانه امینی ها - در محله مولوی به بررسی زیباشناسی در معماری ایرانی- اسلامی این محله قدیم قزوین با تکیه بر تنوع و تزئینات و فرم و محتوا که حامل ارزش های معنوی که ریشه در فرهنگ و زندگی این شهر است . با توجه به اینکه این شهر با گذشته ارتباط عمیقی دارد و دارای آثار مکتوب و پیشینه معماری و هویت سنتی می باشد به بررسی سبک خانه و نماد و نشانه های زیبایی شناسی در معماری جهت حفظ ارزشهای فرهنگی به یادگار مانده این شهر می نماییم .
مقدمه
در عرفان اسلامی ؛ مطلق زیبایی ، خداوند متعال است . اصلی ترین منبع تفکر اسلامی ، قرآن کریم نیز به زیبایی ها پرداخته و خداوند جمیل این زیبایی ها را به خود نسبت می دهد. حتی در سوره مبارکه اعراف آیه 32 خداوند متعال با لحن تندی محروم کردن دیگران از زیبایی ها را مورد توبیخ قرار می دهد . در سوره مبارک صافات آیه 6 زیبایی آسمان با ستارگانش و منظره آنها ، به صراحت پرداخته شده است .
حس آرامش و آسایش در مبانی زیبایی عبارت است از اقدامات یا عناصری که آرامش را به مردم القا کند که از ارکان مهم زیبایی شناسی به شمار می رود. همچنین با خلاقیت یا به عبارتی کنار هم قرار دادن افکار و ایده هایی که تا قبل از این پنداشته می شد به یکدیگر ربطی ندارند، می توان افکار مختلف را با یکدیگر ترکیب و یک ایده نو و مفید بوجود آورد. در نهایت هویت شهری مطرح می شود ، همواره نگرشها و ارزشهای دینی ، شالوده هایی بنیان ساز در ساختار هویتی معماری محسوب می گردند و بسیاری از وجوه و جوانب یک ساخت معمارانه از فرم تا فضا را تحت تاثیر قرار می دهند، تا جایی که می توان ریشه بسیاری ساختهای معمارانه مناطق مختلف را در ارزشها و اعتقادات جامعه آن جغرافیای خاص یافت و در این بین مذهب و باورهای مذهبی از اصلی ترین و زیر بنایی ترین این باورها می باشند.
اگر برای معماری وجهی هنرمندانه قائل شویم، وجه بارز این عمل هنرمندانه، زیبایی است که برای شناخت زیبایی، شناسایی و تبیین بازه های این زیبایی لازم است.
معماران ایرانی در طول تاریخ با جهان خارج و مواد آن ارتباط برقرار نموده و به شکل دهی محیط پرداخته اند. طبیعت و به تبع آن طراحی محیط و منظر در فرهنگ های سنتی به ویژه در مشرق زمین مشتمل بر ساحت ها و معانی معنوی بوده و به عنوان امری مقدس تلقی شده است که خانه ها و محل های قدیمی شهر قدیمی قزوین از این خصوصیت مستثنی نیستند کمتر شهری در میان شهرهای ایران می توان یافت که مانند قزوین این همه آثار و بناهای تاریخی مانند ، آب انبار، حمام ، مدرسه، مسجد، قیصریه ، تکیه، تیمچه و باراندازهای بسیار و کاخ و کوشک با شکوه باشد .
در تمامی محل های قدیمی این شهر گذشته از خانه های کهن ، از این گونه آثار، بسیار موجود است و چیزی که در نگاه اول ، پژوهشگران را به خود جذب می کند همین اصالت هنری است که هر یک از آنها در منتهای دقت و ظرافت و ریزه کاری وصف ناپذیری انجام یافته و تمامی آنها بازتاب غنای فرهنگی است که با زبانی اسرارآمیز با پژوهشگر سخن می گوید، و اینسان تمدن و فرهنگ اصیل ایرانی را در ساخت و بافت این شهر نگهداشته است .
-1 مبانی نظری
زیبایی از دیدگاه اسلامی این گونه تعریف می شود : زیبایی وجودی است حقیقی که در عالم ماده با صورت های مادی به وسیله حواس و در عالم معقول با صفات مفهومی به وسیله عقل و در عالم ملکوت به وسیله دل - روح - ، ادراک می شود . عرفای مسلمان منشاء و اصل زیبایی را ذات مقدس پروردگاری می دانند. درباره منشاء زیبایی نظریات متنوعی ارائه شده است که می توان آن را در سه نظریه کلی جمع بندی کرد ، -1 ذهنی و درونی -2 عینی و بیرونی -3 ذهنی و عینی یا درونی و بیرونی
ابن سینا سه امر را مقوم زیبایی تلقی می کند : 1 داشتن نظم ، 2 داشتن تالیف ، -3 داشتن اعتدال ؛ که در نتیجه اینها تناسب حاصل می شود.
بل سایمون معیارهای زیبایی شناسی منظر را به سه دسته تقسیم می کند، اول، تنوع و پیچیدگی که باعث تحریک حواس، کنجکاوی و تخیل، احساس اشتیاق و لذت کشف می گردد. دوم، ترکیب بندی یا کمپزوسیون که چه در طبیعت چه در آثار هنری از عوامل پیدایش شکل زیباست. سوم، ابهام که یکی از ویژگی های ادراکی است چه در عرصه طبیعت یا اثر هنری موجب انگیزش ذوقی و تنوع عواطف می گردد که به شکل استعاره، سایه روشن، نماد سازی و ابهام نمود می یابد.
-2 تعریف زیبایی
بعضی از اندیشمندان در مورد زیبایی این اعتقاد را دارند به طور مثال ؛ کانت عقیده دارد هر چیزی را که بتواند در کسی لذت پدید آورد ، زیبا می داد . هگل دریافت و ادراک زیبایی را امری کاملاً وابسته به ذهن ، آنگونه که کانت می گفت نمی شمرد. بلکه آن را به ویژگی خاص هماهنگی اجزاء طبیعت و یگانگی ساختاری آن وابسته می داند که توسط ذهن درک و دریافت شده است . در کتاب - - فرهنگ اسلامی - - زیبایی اینگونه تعریف شده است ؛ در نظر فیلسوفان زیبایی صفتی است که در اشیاء مشاهده می شود و در درون انسان سرور و رضایتمندی ایجاد می نماید . زیبایی از صفحات چیزی است که مربوط و متعلق به رضایت و لطف است و یکی از مفاهیم سه گانه ای است که احکام ارزشی به آنها منسوب است . این مفاهیم عبارتند از : زیبایی ، حق و خیر .
-3 زیبایی در معماری
آثار معماری بر خلاف آثار سایر هنرهای زیبا خیلی بندرت منظور و هدف صرفا زیباشناسی دارند . آن ها تابع شرایط دیگری هستند که از مقوله هنر به کلی خارج و ناظر به فایده عملی هستند. بنابر این شایستگی مخصوص هنرمند در معماری این است که ضمن انجام منظور عملی هنر به امکانات زیبا ساختن اثر نیز توجه دارد . او برای نیل به این منظور باید با وسایل مختلف بکوشد تا هدف های زیباشناسی را با هدف های عملی وفق دهد . از میان وجوه سه گانه ای که در فرهنگ غربی از زمان ویتروویوس مبنای کار معماری شمرده می شود ؛ یعنی پایداری ، کارکرد و زیبایی .
زیبایی مورد استفاده در معماری را می توان با اقتباس از سانتایانا به دو دسته زیبایی فرمال - زیبایی فیزیکی مجرد - و زیبایی سمبولیک - زیبایی آمیخته با مفاهیم - تقسیم کرد .
-4 زیبایی در هنر و معماری اسلامی
کار هنرمند آشکار نمودن زیبایی های هستی است ، که این زیبایی را به علم حضوری در درون خویش یافته است زیباترین ظهور زیبایی به روایت قرآنی در انسان جلوه می نماید. اگر شان شناسندگی را در انسان شناخت حقیقت بدانیم به یقین شان آفرینندگی در انسان آفرینش زیبایی است . بر خلاف دیدگاه های مدرن ، نگاه اسلام به هنر و زیبایی به مشابه تجمل گرایی نیست بلکه اسلام زیبایی را خصلتی الهی می داند و معتقد است که خداوند هم زیبایی را دوست دارد . زیبایی شناسی اسلامی به دنبال زیبایی فراگیر است.
در این باره ، سید حسین نصر در کتاب هنر و معنویت چنین نوشته است : وظیفه ی هنرمند ترجمه ی اصول اسلام به زبان زیبایی شناسی است ، انتقال دادن آن ها به قالب صورت ها و مضامین باید در ساختارها تجسم بیابند و در تزیین همه ی اشیا از محراب ها و قصر ها گرفته تا حقیرترین ابزارهای خانگی مورد استفاده واقع شوند.
-5 تعریف نماد
نماد به چیزی گفته می شود که نمی تواند به روشی دیگر بیان شود . یعنی مفاهیمی که به زبان مستقیم قابل بیان نیستند و زبان با همه محدودیت هایش قادر به انتقال این مفاهیم نیست ، قالبی نمادین به خود می گیرند تا بتوانند خود را بیان کنند. استفاده از سمبل و نماد جزو ضروریات زندگی بشر محسوب می شود چون همواره معانی و مفاهیمی غیر فیزیکی برای بشر وجود داشته و دارد .
رمز یا نماد ابزاری است برا بیان تصور یا مفهومی که برای حواس ما غایب بوده و ناشناختنی و غیبی محسوب می شود . به طور کلی بر طبق نظر جلال ستاری در کتاب رمزاندیشی و هنر قدسی ، رمز یا نماد بیان ادراکی و مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود . عجز زبان از بیان برخی مفاهیم به این سبب است که زبان انسان صورتی تحلیلی ، استدلالی و عقلانی دارد و منطبق با عقل بشر است و در واقع زبان ابزاری است در خدمت عقل بشری که گاه از بیان مفاهیمی غیر عقلی و فراعقلی و شهودی عاجز می شود .
-6 هویت در محله های مسکونی
هویت سیمای شهری ، مجموعه ای از خصلت های فضایی و عناصر بصری، کالبندی و معماری است که به صورت غالب در سیمای شهر و محلات تسری دارد
به عبارت دیگر، هر مجموعه ی زیستی دارای ارزش های محیطی مختص به خود است . در مناطق مسکونی ، مردم با ارزش های محیط مسکونی خود انس می گیرند. از این رو به نظر می رسد که خصلت های اجتماعی و فرهنگی ، از خصلت های فضایی بافت و معماری شهر ناشی می شود. به بیانی دیگر ، عناصر ساخته ی انسان یا به عبارتی محیط مصنوع، یکی از عناصر اصلی محیطی است که متقابلاً بر انسان و شکل فرهنگ او اثر می گذارد
از این رو اگر بپذیریم که کالبد ، شکل، فضا و روابط در معماری بر رفتار انسان اثر می گذارد، می توان نتیجه گرفت که معماری به واسطه ی القای ارزش های جامعه ، هویت ساز است . از سوی دیگر، معماری نوعی نماد محسوب می شود، زیرا به واسطه ی دارا بودن ماهیتی بصری و عملکردی، مهم ترین و پر محتواترین نمادهای فرهنگ بشری را شکل می دهد. حال با توجه به نقش هویت ساز نمادها در هر فرهنگ ، معماری نیز عنصری هویت ساز در فرهنگ هر جامعه محسوب می شود
-7 ویژگی خانه های قاجار
دوره قاجار مصادف با زمانی است که پایه های معماری مدرن در اروپا گذارده شد و برخی بناهای شاخص معماری مدرن پدیدار شده اند . در این دوره شاهد تغییر تدریجی رفتار فرهنگی و نیازهای روزمره ی مردم می باشیم . در اواخر سلطنت فتحعلی شاه قاجار ، کم کم فرهنگ اروپایی بر ایران رخنه کرد و بسیاری از رفتارهای فرهنگی مردم را تغییر می دهد
تاثیر هنر محلی را ، به ویژه در عناصر تزئینی و نقوش در معماری دوران قاجار می بینیم. نقاشی صحنه های شکار ، اجرای سمبل شیر و خورشید و اشکال فیگوراتیو و کاربرد رنگ های زرد و قرمز کاشی کاری ها و عناصر تزئینی را از مصادیق تاثیر هنر بر معماری دوران قاجار می توان شمرد
-8 موقعیت تاریخی قزوین
براساس اسناد و مدارک موجود قدمت و سابقه تاریخی منطقه قزوین به دوران حکومت مادها ، در هزاره نهم پیش از میلاد می رسد . در آن زمان ناحیه کوهستانی جنوب و جنوب غربی قزوین جزئی از قلمرو مادها به شمار می رفت . بنای اولیه شهر قزوین را به شاپور معروف به شاپور ذوالاکتاف نسبت می دهند. شاپور شهر قزوین را برای جلوگیری از تهاجمات دیالمه بنا نهاد در آن زمان هسته اصلی شهر قزوین به وجود آمد. موقعیت این شهر همواره به عنوان گذرگاه مهم طبرستان و دریای مازندران اهمیت فراوان داشته است .
-9 موقعیت جغرافیایی و اقلیم قزوین
استان قزوین در نیمه شمالی ایران متشکل از سه منطقه متمایز و مشخص کوهستانی ، کوهپایه ای و دشتی است و مناطق کوهستانی به صورت کمربند ناپیوسته ای ، نواحی شمالی ، جنوبی و غربی آن را تحت پوشش خود قرار داده است .
-1 آب و هوای سرد کوهستانی در نواحی شمالی
-2 آب و هوای معتدل در کوهپایه و دامنه ها
-3 آب و هوای خشک تا نیمه خشک نواحی مرکزی دشت قزوین
-4 آب و هوای مرطوب گرمسیری در نواحی طارم و دره شاهرود
عکس : 1 موقعیت جغرافیایی و اقلیم شهر قزوین
-1-9 ویژه گیهای معماری سنتی در سازگاری با اقلیم سرد قزوین :
در این مناطق پرهیز از سرمای زمستان دارای اهمیت زیادی می باشد. لذا باید تبادل حرارتی از طریق جداره ساختمان به حداقل ممکن رسانده شده و از تابش آفتاب حداکثر استفاده را نمود. معماری بومی این منطقه بهترین هماهنگی و سازگاری با شرایط اقلیمی سرد دارد .
در مقیاس بافت می توان گفت که ساختمانها به هم فشرده ، متراکم و غالبا در چند طبقه با زیرزمین ساخته شده اند تا سطح تماس جداره ها بنا با هوای آزاد به حداقل ممکن برسد.
خانه های چند پله ازسطح کوچه پایین تر است تا زمین مانند عایق حرارتی در اطراف خانه عمل کند . سقف خانه های صاف است چون موجب تجمع برف روی پشت بام بنا می گردد این پوشش برف به صورت عایق عمل کرده و مانع تبادل حرارت از طریق سقف می شود . دیوارها دارای ضخامت زیاد بوده و از مصالح سنگین مانند آجر
و خشت ساخته شده تا گرمای بیشتری را ذخیره نماید . سقف اتاقها کوتاه است تا گرم کردن فضای داخلی اتاق راحتر انجام شود. تالارهای اصلی رو به جنوب دارای ارسی هستند تا در مواقع لزوم به طور کامل بالا روند و فضای تالار به صورت یک ایوان مورد استفاده قرار گیرد .نوع پوشش بیشتر درختان میوه و تاک های پیچ در پیچ اطراف حیاط می باشد.
-2-9 تاریخچه خانه های قزوین
خانه های برجای مانده قزوین جملگی مربوط به دوره ی قاجاریه بوده و شیوه ی معماری آن با تفاوت هایی همانند خانه های قدیمی دیگر شهرهای کهن ایران است که بنا به موقعیت جغرافیایی و مسائل فرهنگی و اجتماعی و مصالح سنتی موجود در منطقه یک یا دو طبقه ساخته شده و بیشتر این خانه ها شامل دو حیاط است یکی بیرونی و دیگری اندرونی ، حیاط بیرونی بیشتربرای رسیدگی به امور کدخدایان و رعایا ، حیاط اندرونی که بخش اصلی خانه را تشکیل می دهد به منظور زندگی خانوادگی و پذیرایی از میهمانان بوده و دارای تاسیساتی مانند آشپزخانه ، شربتخانه ، آبدارخانه ، گرمخانه و غیره می باشد . پلان اصلی این خانه ها معمولا از یک تالار میانی با ابعاد گسترده و دو اتاق کوچک ، مانند دو گوشوار در طرفین تالار قرار گرفته و غالباً دارای شاه نشین و غرفه های گوناگون می باشد . تمامی این تاسیسات معمولا در ضلع شمالی و جنوبی حیاط و در یک ردیف به طور قرینه سازی بنا شده است .
-3-9 ویژگی کلی خانه های محل مولوی
درون گرایی خانه های این محل امری اقلیمی است و معانی اخلاقی و اعتقادی ای نظیر تودار بودن و گرایش به حالات درونی یا محرمیت در فضای درونی خانه ، معنای ثانویه ای است که به واسطه ی درون گرایی به اعتقادات مردمی کمک کرده است . البته مباحثی از قبیل نپرداختن به ظاهر و کار در درون از دیدگاه های اعتقادی نشات می گیرد . به طوری که معماری این خانه ها در نمای بیرون ، بسیار ساده است ولی در داخل دنیایی از پرکاری و زیبایی را ارائه می دهد