بخشی از مقاله

چکیده:

نظام مدیریت شهری ایران به سبب تمرکز در ساختار سیاسی- مدیریتی کشور نسبت به سیستمهای فرادست و نظامهای ملی و منطقهای دارای رابطهای خطی- عمودی و یک سویهای است که آن را به سوی مدیریتی منفعل سوق داده است. به دنبال آن عدم فقدان انسجام کافی در تعاملات سیستمی با سطوح فرودست و داخلی آن را تبدیل به مدیریتی نامنسجم نموده است و در نهایت از نظر ابعاد محیطی نیز مدیریت شهری ایران به دلیل عدم برخورداری از بسترهای مناسب سیاسی، اجتماعی، مالی، حقوقی و مشارکت ناکافی کنشگران اجتماعی در محیطی نامساعد درحال فعالیت است.

توسعه مدرن ملی و محلی در ایران عموماً در فقدان مدیریت منسجم و پایدار و در مجموعه گسستهای از آزمون و خطا و مواضع انفعالی و در همراستایی با محیط بیرونی و غفلت از محیط درونی پیگیری شده است. به همین دلیل روند توسعه مدرن در ایران همیشه از نارسائیهای تاریخی- ساختاری مدیریت توسعه رنج برده است. بدیهی است که جابجایی پایتخت سیاسی کشور نیز از این آسیب عمومی مدیریت توسعه مصون نمانده است.

این پژوهش در پاسخگویی به این سئوال اساسی شکل گرفت که؛ ابعاد، زمینهها و الزامات تاریخی- ساختاری ملی، منطقهای و محلی و روندهای غالب جهانی مربوط به جابجایی پایتخت سیاسی کشور از تهران کدامند؟ از اینرو این پژوهش در صدد اتخاذ موضع موافق یا مخالف در برابر جابجایی پایتخت سیاسی کشور از تهران نبوده است، بلکه بر آن بوده است تا ابعاد، زمینهها و الزامات مربوط، ارتباط و ضرورت باهمنگری آنها را از منظر یک نظم علمی بین رشتهای و آمایشی - جغرافیا - تبیین نماید.

این پژوهش از حیث نظری و روششناسی بر ساختارگرایی و تحلیل تاریخی- تکوینی در سطح کلان و راهبردی استوار است. این پژوهش به روش مطالعات اسنادی-کتابخانهای و تحلیل کیفی در سه محور و با هدف دستیابی به الزامات جهانیشدن، سیاستهای آمایش و تقسیمکار ملی و ویژگیهای محلی استان و شهر تهران در جابجایی پایتخت سیاسی ایران از تهران نگاشته شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، جابجایی پایتخت سیاسی ایران از تهران مستلزم جامعنگری و کلنگری سیستمی و راهبردی و تحلیل تاریخی- ساختاری همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و نحوه اداره سرزمینی ملی ایران و محلی تهران از یکسو و روندهای غالب جهانی از سوی دیگر است. 

-1 مقدمه و طرح مسئله

جابجایی پایتخت، موضوع جدید یا خاص کشوری مانند ایران نیست؛ در طول تاریخ سیاسی و اداره سرزمینی ایران - از دوره مادها تا کنون - ، پایتخت کشور بیش از 30 بار جابجا شده است. جابجایی پایتخت سیاسی ایران از تهران در تاریخ معاصر نیز از زمان جنگ اول جهانی تا کنون چندبار در مراجع سیاستگذاری کشور مطرح گردیده است. از اوایل قرن بیستم، کشورهای متعدد، از جمله آلمان، استرالیا، برزیل، پاکستان، ترکیه، ژاپن، قزاقستان، سریلانکا و مالزی نیز با اهداف مشابه و متفاوت به تغییر پایتختهای خود اقدام نمودند.

بر اساس مطالعات به عمل آمده، کشورهایی که به جابجایی پایتخت سیاسی خود اقدام نموده بودند، پایتخت جدید تأثیر قابل ملاحظهای بر زندگی و حیات پایتخت قدیم آنها نداشت، بلکه فقط آهنگ رشد آنها را تا حدودی کاهش داده بود. همچنین علیرغم گذشت بیش از چند دهه از پیدایش پایتختهای جدید، مشکلات اولیه در پایتختهای پیشین به قوت خود باقیمانده بود. - مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، . - 1379 مطالعات پایهای انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور در سال 1368 انجام شد.

در آن مطالعات با استفاده از دو شیوه حذفی و انتخابی در مکانیابی مرکز سیاسی جدید، مناطق مرزی و حاشیهای، کویری و بیابانی، کوهستانی، با تراکم بالای جمعیت، مواجه با محدودیت آب و واقع در محدوده خطر نسبی بالای زلزله و شعاع 200 کیلومتری تهران حذف شدند و از میان مناطق باقیمانده، هفت ناحیه سمنان-دامغان- شاهرود، ابهر- آوج- آبگرم، محلات- گلپایگان، الیگودرز، نطنز، اقلید و بافت انتخاب و مطالعات امکانسنجی در خصوص آنها به انجام رسید. - حسین پور، - 1390

تصویر :1-1 روش های مکانیابی سیاسی اداری تهران - ماخذ: نگارنده - پس از مطالعات کلی و بررسی ویژگیهای زمینشناختی و جغرافیایی، سرانجام سه ناحیه واقع در حد فاصل محلات-گلپایگان - الیگودرز، آباده- اقلید و ابهر- آوج- آبگرم به ترتیب اولویت انتخاب شدند. از میان آن سه ناحیه، دو ناحیه اول در جلسات کمیته زیربنایی و سپس در جلسه هیأت دولت تأیید شد و مقرر گردید مطالعات تفصیلی در خصوص آنها انجام پذیرد.

بر اساس مطالعات انجام پذیرفته، چنانچه در مرحله اول انتقال، تمامی کارکنان مشاغل ستادی تهران منتقل میشدند، حداکثر حدود 500 هزار نفر از جمعیت تهران کاسته میشد. البته ذکر این نکته ضروری است که مشاغل وابسته به مشاغل ستادی در محاسبات مربوط منظور نشده بود. - مهندسین مشاور شارستان، - 1368 در پی آن اقدامات، مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران در سال 1388 جابجایی پایتخت سیاسی از تهران را در چارچوب سیاستهای کلان آمایشی کشور تصویب نمود. بر اساس آن مصوبه، پایتخت سیاسی کشور - نهادهای سیاسی و دستگاههای اداری - تا سال 1404 در راستای تقسیمکار ملی از تهران به شهر دیگری که از ویژگیهای عملکردی مناسبتری در شبکه شهرهای کشور برخوردار خواهد بود منتقل میگردد.

ساختار سیاسی و مدیریت توسعه مدرن ایران عموماً از شاخصههایی مانند دولتمحوری، تمرکز بخشی، بوروکراسی، فقدان اندیشه و برنامهریزی درازمدت و راهبردی، برنامهریزی اجرایی ناهماهنگ، سیاستزدگی و رانتجوئی و فقدان نظارت و ارزیابی رنج برده است. - کمانرودی کجوری، - 41-62 :1384 این ویژگیهاموجب شد که به توسعه مدرن در ایران عموماًً در فقدان یک مدیریت منسجم و پایدار، در مجموعه گسستهای از آزمون و خطا، با مواضع انفعالی و در همراستایی با محیط بیرونی و غفلت از محیط درونی پرداخته شود.

به همین دلیل به رغم تمام تلاشهای سیاسی و کارشناسی به عمل آمده در تاریخ معاصر، موضوع جابجایی پایتخت سیاسی در راستای سازمانیابی اداره سرزمینی و توسعه فضایی کشور به سرانجام مشخصی منتهی نگردید. مصوبه سال 1388 مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر جابجایی پایتخت سیاسی از تهران تا سال 1404 در چارچوب سیاستهای کلان آمایشی کشور نیز مورد نقد جدی قرارگرفت و سرنوشت آن در هالهای از ابهام واقع شده است.

این پژوهش در پاسخ به این سئوال اساسی شکل گرفته که؛ ابعاد و زمینههای تاریخی- ساختاری ملی، منطقهای و محلی و روندهای غالب جهانی و الزامات جابجایی پایتخت سیاسی- اداری کشور از تهران کدامند؟ بررسیهای اولیه نشان میدهد که دلایل مختلفی، از جمله ساختار مدیریت بخشی و تفرق عملکردی،تفرق سیاسی، فقدان مطالعات لازم، اهداف کوتاهمدت و تجریدی و نبود خواست و اراده فراگیر و پایدار سیاسی موجب عدم تحقق برنامهریزی، اقدام عملی و جابجایی پایتخت سیاسی کشور از تهران شده است. از اینرو این پژوهش در صدد اتخاذ موضع موافق و یا مخالف در برابر جابجایی پایتخت سیاسی کشور از تهران نیست، بلکه بر آن است تا ابعاد و زمینهها و الزامات مربوط، ارتباط و ضرورت باهمنگری آنها را از منظر یک نظم علمی بین رشتهای و آمایشی تبیین نماید.

-2 روش پژوهش

این پژوهش از حیث نظری و روششناسی بر ساختارگرایی و تحلیل تاریخی- تکوینی استوار است. ساخت از مجموعهای عناصر مرتبط تشکیل میگردد. در علوم اجتماعی،ساخت غالباً ترکیب و سازوکارهای پایدار موجود در ورای ظواهر پدیدههاست. بر همین اساس ساختارگرایی را میتوان جستجوی کشف ترکیب و سازوکارهای ساختاری موجود در ورای کلیه پدیدهها تعریف کرد. در بین عناصر ساخت، ارتباط پایدار، قانونمند، منسجم و هماهنگ برقرار است. پایداری ساخت به مفهوم عدم تحرک و پویایی آن نیست، بلکه ساختها ضمن تحرک و پویایی، تغییر مییابند و دگرگون میشوند.

تحلیل ساختاری به بررسی و تبیین ترکیب و روابط اجزاء یک نظام و قانونمندیهای حاکم بر آنها میپردازد. تحلیل تاریخی- تکوینی به شناخت عمومی و یا کشف روابط علّی و تبیین زمانی و مکانی سیر - مراحل - تحولات ساختاری و عملکردی ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و فضایی پدیدهها منتهی میگردد. - همان: - 29-30 بر این اساس، آنچه که در خصوص جابجایی پایتخت سیاسی کشور از تهران مهمتر مینماید این است که با توجه به زمینهها و الزامات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی ایران، تهران و روندهای غالب جهانی، نمیتوان به این موضوع با رویکرد تجریدی و با هدف توسعه صرف اقتصادی و همراستایی با روندها و الزامات جهانی در یک موضع انفعالی پرداخت. به اعتقاد این پژوهش، جابجایی نقش پایتختی تهران مستلزم بررسی جامع شرایط و الزامات جهانی از یکسو و مسائل گوناگون تاریخی-ساختاریِ ملی و محلی از سوی دیگر است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید