بخشی از مقاله

مقدمه

آموزش بزرگسالان فعالیتی است سازمان یافته به منظور ایجاد جامعه درحال یادگیري از طریق انتقال دانش و مهارت روز آمد به بزرگسالان تا بتوانند درجهت تکامل و تعالی حرکت کنند و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادي مشارکت فعالانه داشته - ابراهیمزاده، . - 1385 هدف آموزش بزرگسالان کشف و عرضه فرصت پیشرفت براي بزرگسالان به عنوان فرد در حال بلوغ و کمک به او در یادگیري نحوة مشارکت در روند تمدن است - برجون1359، به نقل از زندوانیاننایینی، . - 1388 آندراگوژي روششناسی آموزش بزرگسالان را به ما ارائه میدهد؛ به همان گونه که پداگوژي به روش شناسی آموزش کودکان می پردازد. اصطلاح آندراگوژي را اولین بار الکساندر کاپ، معلم دبیرستانی در آلمان - 1833 - ، در کتابی تحت عنوان ایده هاي آموزشی افلاطون مطرح کرد، اما سابقه آموزش بزرگسالان به دوران باستان برمیگردد.

شواهد تاریخی نشان می دهد که شاخه هایی از آموزش بزرگسالان در مصر، ایران، یونان، چین و هند باستان متداول بوده است. میتوان سوفسطاییان را از پیشگامان آموزش بزرگسالان به حساب آورد. در بین فیلسوفان نیز می توان به تلاش هاي سقراط براي نجات جوانان آتنی از آموزش سودجویانه سوفیستها به عنوان نمونه اي از آموزش بزرگسالان اشاره کرد. آرمان اصلی افلاطون نیز پرورش بزرگسالانی شایسته است که با برخورداري از عقل و خرد رشدیافته و در کسوت مدیران جامعه، به تأسیس و پاسداري از مدینه فاضله قیام می کنند - زندوانیاننایینی، . - 1388 در میان فلاسفه و صاحب نظران، بعضی به طور ویژهاي به آموزش بزرگسالان توجه کرده اند که نولز، لیندمن، فریره، کراس، مککلوزکی، کنوکس و مزیرو را میتوان از مهمترین و تأثیرگذارترین این اندیشمندان دانست.

بیان مسئله:
آموزش بزرگسالان حیطهاي تخصصی محسوب میشود که تمام فعالیتهاي آموزشی، از طراحی برنامه تا روش هاي ارزشیابی، در آن اجرا میشود، اما مشهور است که دانش ها از مادر خود، یعنی فلسفه زاده شده اند، ولی به تدریج رشد یافته و مستقل شده اند - زندوانیاننایینی، . - 1388 فلسفه به معناي عشق و جست و جوگري خرد و دانش، نظریه یا تحلیل منطقی اصول حاکم بر اندیشه و رفتار، و دانش مربوط به جهان هستی است - فرهنگوِبستر، 2004، به نقل از لطف آبادي، . - 1386 اما مسئله این است که در زمینه فلسفه آموزش بزرگسالان در ایران به رغم گذشت هفت دهه از تجارب سوادآموزي و آموزش بزرگسالان و تأسیس چندین سازمان رسمی، نه تنها فلسفه و نظریه تربیتی جامع و بومی در این زمینه تدوین نشده است، بلکه حتی تلاشی چشمگیر هم براي معرفی فلسفه هاي آموزشی مطرح در آموزش بزرگسالان صرف نشده است و این نقصان باعث می شود مسئولان سوادآموزي و آموزش بزرگسالان بدون برخورداري از پشتوانه فلسفی و نظري لازم و کافی وارد حوزة عمل شوند - زندوانیاننایینی، - 1388؛ بنابراین با توجه به لزوم و ضرورت آشنایی با فلسفه آموزش بزرگسالان، آنچه بسیار مهم مینماید فلسفیدن به طور خاص در حوزة آموزش بزرگسالان است. در همین راستا نظریهپردازانی چون لیندمن - 1926 - ، دین مارتین - 1926 - ، پال برج ون - 1967 - ، اسمیت - 1960 - و آپز - 1973 - فلسفه آموزش بزرگسالان را مورد بحث و بررسی قرار داده اند، اما یکی از مقبولترین طبقهبنديها را الیاس و مریام - 1995 - انجام داده اند. آنها در کتاب مبانی فلسفی آموزش بزرگسالان شش دیدگاه فلسفی مشتمل بر: لیبرال، پیشرفتگرا، انسانگرا، رفتارگرا، رادیکال و تحلیلی را شناسایی کرده اند؛ بنابراین پژوهش حاضر بر آن است تا بر مبناي این طبق بندي و با اتخاذ رویکردي توصیفی-تحلیلی، فلسفه آموزش بزرگسالان را مورد بحث و بررسی قرار دهد.

یافته هاي پژوهش:

فلسفه تربیت، معرفتی است نظري براي راهگشایی خردمندانه در عمل تربیتی و اندیشیدن دربارة غایات و بررسی نتایج آن به منظور معرفی بنیادهاي تربیت درست، منسجم، هماهنگ و جلوگیري از بروز تضاد و تناقض در نظر و عمل تربیت - ابراهیمزاده، - 1383؛ بنابراین، فلسفه آموزش بزرگسالان را میتوان مطالعه هدفها، فرآیندها، ماهیت برنامه ها، عمل و نتایج تعلیم و تربیت بزرگسالان دانست. با کمک این فلسفه میتوان آموزش بزرگسالان را در حیطه عمل و نظر هماهنگ و با معنا ساخت. از طرفی، فلسفه فقط متعلق به اندك متخصصان فلسفه نمیباشد، بلکه کاربرد تفکّر فلسفی در مورد موقعیتهاي واقعی زندگی، بستگی دارد به اینکه چگونه مربیان بزرگسال در مورد چرایی آنچه که انجام میدهند، تأمل میکنند؛ لذا روشن ساختن فلسفه شخصی تعلیم و تربیت مزایایی چون: فراهم کردن رهنمودهایی براي تصمیم گیري و تعیین سیاست ها، ایجاد و توسعه روش هاي تفکّر انتقادي، گسترش دید آرمانی و ارتقاء معناي شخصی در زندگی فردي، کمک به تشخیص و حل تعارضات در درون کل فلسفه زندگی و بین ارزش ها و اعمال، فراهم کردن بینش در مورد روابط بین معلم و فراگیر، بین فراگیر و موضوع درسی و بین موضوع درسی و کل دنیا و روشن ساختن اینکه چگونه کار مربی بزرگسال به مسائل مهم افراد و جامعه مربوط میشود را در بر خواهد داشت - طالبزادهنوبریان، - 1388؛ بنابراین توجه به بازشناسی و تشریح مبانی و مؤلفههاي فلسفه آموزش بزرگسالان می تواند بسیار مفید و ضروري باشد، از اینرو آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است با نظر به طبقه بندي الیاس و مریام - 1995 - بوده است، که رویکردهاي فلسفی بزرگسالان را به لیبرال، رفتارگرا، پیشرفتگرا، انسانگرا، رادیکال و تحلیلی دسته بندي کرده است.

در تحلیل این نظریه ها نخست خاستگاه و سپس دلالت هاي هرکدام از این رویکردهاي فلسفی بر آموزش بزرگسالان تشریح شده است.در این بررسی نشان داده شد که اندیشه وران فلسفه لیبرال قائل به روش تربیتی هستند که افراد را آزاد گذارد تا اموري که خودشان با ارزش تلقی می کنند، انتخاب نمایند. این روش مبتنی بر اصل خودمختاري و خودگردانی است. در مقابل رفتارگرایان به آزادي و اراده و قدرتهاي درونی شخص توجه کافی نمیکردند. شاید این کلام از واتسون را بتوان چکیدة این رویکرد دانست. واتسون میگوید به من یک دو جین طفل سالم بدهید، قول می دهم که همه آنها را بزرگ کنم و ضمانت می دهم که هرکدام را که بخواهید به طور تصادفی انتخاب کنم و او را بدون توجه به استعداد، آمادگی، تمایلات، توانایی ها، شغل و نژاد اجدادش براي هر رشته تخصصی تربیت کنم، پزشک، حقوقدان، تاجر و حتی گدا یا دزد - شولتز و شولتز، . - 1384 در رویکرد پیشرفتگرایی برنامه درسی چیزي جز تجارب کسب شده از محیط نیست. تجربه دموکراسی در مدرسی و در مقیاس کوچک لازم است. مدرسه و کلاس درس لابراتوار یا آزمایشگاه مردم سالاري هستند و یادگیري توانمند حاصل از تجارب زیسته ناشی از فرهنگ و فضاي حاکم بر مدرسی حرف اول و آخر را در تربیت می زند - مهرمحمدي، . - 1391

رویکرد انسانگرایانه بر دو بعد پرورش خودپنداره مثبت و رشد مهارتهاي میان فردي استوار است و مفاهیمی همچون همدلی، اصالت و احترام و خودشکوفایی بیشتر مورد تآکید این نظریهپردازان است، اما تأکید محوري رویکرد رادیکال بر تجربه اجتماعی است و در قالبی کارکردگرا، آمادگی فرد براي مشارکت در یک زندگی دموکراتیک از طریق تعاملات اجتماعی درون کلاس درس، مدرسه و جامعه محلی از آرمان هاي آن تلقی میشود. در آخر، در فلسفه تحلیلی نیز به زبان همچون ابزاري نگریسته می شود که وظیفه آن تصویرگري درست پدیدههاي عینی است. همچنین، تحلیل زبان، هشیاري یا آگاهی، خودخواستگی، مشارکت فعال، نکته سنجی، معناگرایی و ارزش محور بودن از مفاهیم کلیدي این رویکرد محسوب میشوند.تصویر کلی اهداف، نقش بزرگسالان، نقش معلم، واژگان کلیدي، روش هاي تدریس و نظریهپردازان این رویکردهاي فلسفی به گونه اي ترسیم شده است که می توان نظام تربیتی منبعث یا متأثر از هر یک از آنها را با توجه به جدول - 1 - ، به شکل متمایزي مجسم نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید