بخشی از مقاله
آموزش بزرگسالان
چکیده
هدف از نگارش این مقاله بررسی تاریخچه آموزش بزرگسالان در جهان و ایران است. در این مقاله سیر تحول این نوع از آموزش در جهان، به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم با توجه به نتایج کنفرانس ها و گردهمایی های بین المللی و نیاز کشور به نیروی انسانی کارامد برای رشد و توسعه تشریح گردیده است. در ادامه به بررسی این روند در کشور ایران پرداخته شده است و تاریخ پیدایش آموزش بزرگسالان به عنوان یک آموزش دولتی در قبل و بعد از انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت به فعالیت ها و طرح هایی که در این دوران تصویب و اجرا شده است، اشاره گردیده است.
مقدمه
جامعه ای موفق است که اعضای آن رمز موفقیت را نیک آموخته باشند. باید توجه داشت که آموزش منحصر به مواد درسی نظیر تاریخ و فیزیک و ریاضی و امثال آن در دوره های دبستان و دبیرستان و دانشگاه نیست بلکه هر فرد در اجتماع و درتمام سنین حیات نیاز به یادگرفتن دارد. برای آزاد بودن، برای آزاد زیستن، بنده شایسته خدا و شهروند بایسته بودن ، گرفتار ماده گرایی و ماده پرستی نشدن و بطور کلی انسان واقعی بودن.
همیشه نیاز به یادگیری و آموزش وجود دارد و بنابراین اصل و فلسفه است که پیامبر بزرگوار اسلام فرموده اند «اطلب العلم من المهد الی الحد» ز گهواره تا گور دانش بجوی.
تاریخچه آموزش بزرگسالان
پیش از آنکه به بررسی تاریخچه آموزش بزرگسالان بپردازیم لازم است تعریفی از آن را ارائه دهیم. "آموزش بزرگسالان فرایندی است سازمان یافته به منظور ایجاد آگاهی ، شناخت و مهارت در بزرگسالان ، تا بتوانند در جهت تکامل و تعالی حرکت کنند و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی مشارکت فعالان
ه داشته باشند."
آموزش بزگسالان تاریخچه ای بسیار طولانی در سطح جهان داشته است و انبوه شواهد به دست آمده مبین این حقیقت است که آموزش سازمان یافته و منظم افراد بالغ سابقه ای بسیار طولانی تر از تشکیل رسمی مدارس برای کودکان و جوانان داشته است . یکی از قدیمی ترین کتاب های منتشر شده در مورد تعلیم و تربیت، کتاب «تربیت کورش» اثر گزنفون است که درباره آموزش رسمی بزرگسالان در ایران باستان نوشته شده است.
آموزش بزرگسالان ابتدا در مراکز مذهبی توسط روحا
نیون و یا در مراکز حرفه ای و فنی توسط صاحبان حرفه ها و فنون انجام می گرفت . بعدها همزمان با پیشرفت های مهم علمی و صنعتی ، مخصوصاً در کشورهای اروپایی و پیچیده تر شدن شکل تربیت و تنوع یافتن آموزش ، این نوع آموزش هم مانند آموزش خردسالان به مدارس یا مراکز خاص ، انتقال یافت.
در بعضی از کشور ها تمایل به آماده سازی بزرگسالان برای خواندن یک کتاب مقدس به تشکیل کلاس های سواد آموزی برای عامه مردم منجر شد . با این هدف هزاران نفر از افراد بزرگسالان اهل ویلزدر اواسط قرن هجده با سواد شدند . تحمیل نقش¬ها و فرصت های اجتماعی تازه بزرگسالان سراسر جهان را بر آن داشت تا خود را با اوضاع در حال تغییر وفق دهند .(اسقف گرونت و یک) حکیم و آموزشگری بود که نوع جدید از موسسه آموزش یعنی «دبیرستان عامه» مشهور دانمارک را طرح ریزی نمود و آن عبارت بوداز یک مدرسه منظم برای جوانان بالغی که در آن جا تربیت می شدند تا به کشاورزان کمک کنند که خود را با اوضاعی که تغییر یافته تطبیق دهند.
آموزش بزرگسالان در آغاز هدفی اخلاقی و فلسفی داش
ت . اما در اوائل قرن نوزدهم هدفهای اخلاقی و فلسفی از بین رفت و نیازهای اجتماعی و اقتصادی جانشین آنها شد . در دوره انقلاب کبیر فرانسه( 1789) کندرسه (condorce) رئیس مجمع قانونگذاری کشور فرانسه اولین کسی است که آموزش بزرگسالان را در قالب رسمی نظام آموزشی آن کشور وارد می کند .
بر طبق طرح او آموزگاران موظف بودند روزهای یکشنبه کلاس¬هایی رابرای عموم تشکیل دهند و کسانی را که در کودکی نتوانسته اندآموزش خود را تمیل کنند ، تعلیمات لازم را به آنها بدهند و بزرگسالان را با قوانین جدید ، روشهای نوین کشاورزی و تحولات اجتماعی آشنا سازند . این اولین قدم به سوی روشی است که بعدها (تعلیمات اساسی) نامیده شد.
بعد از کندرسه ، پرودن ( proudhon )از کسانی است که فکر آموزش حرفه ای کارگران را در فرانسه رواج داد . وی معتقد بود که کارگر با توجه به سن و سال و اشتغالات خود نمی تواند همه چیز را در مدت کمی فراگیرد ، بنابراین بهتر است ضمن کار معلومات عمومی و مهارت¬های حرفه ای او را افزایش داد . این فکر طرفداران زیادی پیدا کرد و مفهوم جدید مبارزه با بی سوادی که به وسیله سازمان یونسکو در جهان تبلیغ می شود به این اصل متکی است.
صنعتی شدن کشورهای اروپایی و نیاز روز افزون آنها به نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده ، باعث توجه بیشتر به آموزش بزرگسالان گردید و آنان اقدامات اساسی و جدی در مورد این نوع آموزش به عمل آوردند که اثرات این اقدامات عبارتند از:
1- مبارزه جدی با بی سوادی
2- مبارزه آموزش مهارت¬های فنی و حرفه ای
3- گسترش تعلیمات ابتدائی به صورت اجباری و همگانی
این نوع اقدامات به طور مستقل و پراکنده در هر یک از کشورهای اروپایی و یا دیگر کشورهای تازه صنعتی شده انجام می گرفت . تا اینکه آنان به فکر ایجاد هماهنگی در فعالیت ها و تبادل تجربیات به دست آمده خود افتادند. بدین جهت اولین کنفرانس بین المللی آموزش بزرگسالان را در سال 1929و با شرکت نمایندگان ملل اروپایی در دانشگاه کمیرج لندن تشکیل دادند.
درقرن نوزدهم شعارهای « دانایی توانایی است » و « آموزش بزرگسالان محور تحولات اجتماعی است » انگیزه و محرک به وجود آمدن موسسات آموزش
بزرگسالان شد .
از نهادهای برجسته ویژه آموزش بزرگسالان که در طول قرن نوزده به وجود آمدند عبارتند از :
1- موسسات آموزش مکانیک
2- انجمن¬های آموزش کارگران در انـگلستان
3- دبـیرستان عامـه
4- موسسات زنان در کانادا رگسالان پدید نیآمدند. در اواخر دهه 1920 انجمن¬های ملی غیر دولتی در انگلستان و آمریکا پدید آمدند .
از سال 1925 تا آغاز جنگ جهانی دوم یک سازمان بین المللی ، یعنی سازمان جهانی آموزش بزرگسالان در حالیکه آلبرت منس بریج از انگلستان سمت دبیر کلی و توماس ماساریک رئیس جمهور چکسلواکی سمت ریاست افتخاری آن را بر عهده داشت از عملکرد خوبی برخوردار بود که این سازمان سمینارهای بین المللی بر پا می کرد و افراد را به مشاهده برنامه های آموزشی در کشورهای دیگر تشویق می کرد.
از سال 1945 تا کنون دو فرض عمده یونسکو ، را بر آن داشته است تا در جهت گسترش سواد گام بردارد.
فرض اول : بی سوادی مانع بزرگی برای پیشرفت است .
فرض دوم : سواد آموزی یکی از حقوق اساسی بشر است .
روند سواد آموزی در جهان: به طور کلی روند سواد آموزی در جهان را می توان به چهار دوره تقسیم کرد.
دوره اول ( 1964- 1945)
یونسکو در طول سالهای 1964-1945 ، سوادآموزی را به منزله بخشی از یک برنامه وسیع آموزشی به نام « آموزش و پرورش اساسی » مورد توجه قرار داد که به نظریه « توسعه اجتماعی » تبدیل شد .
در این دوره مفهوم وسیعی از سواد آموزی برای آموزش مهارت¬های خواندن و نوشتن ترجیح داده مفهوم وسیعی از سواد آموزی تابعی ( به استثناء عدد نویسی ) با تاکید بر گسترش مهارت¬های عملی و کاربردی ، مورد توجه قرار گرفت .
دوره دوم (1974- 1965 )
نظر به اینکه برنامه های سواد آموزی در گذشته موفقیت آمیز نبود ، یونسکو به دنبال یک رشته مطالعات و فعالیت-هایی که پیرامون مسائل و مشکلات اساسی سوادآموزی بزرگسالان انجام داد ، در سال 1964 مصمم شد به خاطر دستیابی به برنامه سوادآموزی موثر ، برای توسعه اجتماعی و اقتصادی « برنامه سوادآموزی تجربی جهانی »Proqramme) Ex perimental World literacy ) را به اجرا بگذارد.
دوره سوم ( 1980- 1975 )
این دوره « نقطه عطفی در سواد آموزی » است که در سال 1975 در سمپوزیوم تخت جمشید بیان شد .
درآن بیانیه مسائل و مشکلات سواد آموزی به طور جدی مورد نقد و بررسی قرار گرفت در سمپوزیوم تخت جمشید بر جنبه های انسانی ، فرهنگی و سیاسی سواد آموزی تاکید است و اساس آن با آنچه که مورد نظر « برنامه سوادآموزی تجربی جهانی » بود تفاوت
دارد خلاصه مذاکرات سمپوزیوم تخت جمشید در کتاب «نقطه عطفی برای سوادآموزی جهانی » آمده است .
دوره چهارم 1981 تا کنون
در این دوره « آموزش برای همه » به معنای تدارکات « آموزش و پرورش پایه » برای تمام کودکان و بزرگسالان در دهه1980 مورد توجه جامعه بین المللی قرار گرفت .
در آغاز این دوره ، وضعیت (برنامه های سواد آموزی ) دهه 1970 ، زم
ینه گسترش مبارزات علیه بی سوادی بزرگسالان را به منظور (ریشه کن کردن بی سوادی تا سال 2000 میلادی ) را فراهم ساخت .
انتخاب سال 1990 به عنوان « سال جهانی سواد آموزی » انگیزه ای شد تا پایان قرن نوزدهم را به منزله هدف زمانی برای ریشه کن کردن بی سوادی قرار دهند.
همکار ی بین المللی در زمینه آموزش بزرگسالان
سازمان یونسکو و کل نظام سازمان ملل اصولاً برای ایجاد و توسعه همکاری¬های بین المللی بوجود آمده است .نقش تربیتی یونسکو آموزش دادن به رهبران جهان در زمینه همکاری بین المللی است ، کنفرانسها سمینارها ، سمپوزیم ها ، و کارگاه¬ها ی بین المللی که یونسکو در جهان تشکیل می دهند ، حکم مدرسه را برای این رهبران دارد .
در هر حال نقش اصلی یونسکو همانا آموزش است. به همین دلیل در کنفرانس آموزش بزرگسالان درالسینور ، یونسکو را نهادی در جهت آموزش بزرگسالان نامیدند.
Unesco . Rappirt simmaire de cinference internationale de education des adultery
کنفرانس¬هایی که در رابطه با آموزش بزرگسالان برگزار شده
1-کنفرانس السینور (1949 )
یونسکو با توجه به تصمیمات و قطعنامه کنفرانس 1929 دانشگاه کمبریج اولین کنفرانس رسمی بین المللی آموزش بزرگسالان را در شهر ) ٍElseneur ) السینوردانمارک تربیت داد که از 25 نماینده شرکت کننده در آن، فقط 6 نماینده از کشورهای جهان سوم بود .
موضوعاتی که این کنفرانس روی آن تاکید می کرد عبارتند از:
1- نیاز به عدالت اجتماعی
2- توازن و هماهنگی بین المللی
شرکت کنندگان بر اهمیت کوشش¬های سازمان و انجمن¬های داوطلب ، مجامع مذهبی، هیأت های کارگری و به¬طور کلی تلاش¬های داوطلبانه افراد و مقام های محلی ، در پیشبرد اهداف آموزش بزرگسالان تأکید داشتند.
کنفرانس السینور ، لزوم پخش اطلاعات در مورد آموزش بزرگسالان را از طریق خدمات انتزاعی ، ترجمه ، گزارش تحقیقات و پیشرفت¬ها در قالب مجله و خبرنامه یادآور شد.
2 – کنفرانس مونترال( 1960 )
در این کنفرانس بر این نکته تأکید شد که: « لازم است مردم تمام نقاط دنیا ، آموزش بزرگسالان را به عنوان امری عادی بپذیرند و دولت¬ها نیز باید آن را جزء ضروری و
در این کنفرانس پیشنهاد گردید که یک بودجه بین المللی برای ریشه کنی بلای بی سوادی در جهان در نظر گرفته شود. پیشنهاد جسورانه دیگری هم عنوان شد که: « تنها یک زبان خارجی بعنوان زبان دوم » در کلیه مدارس همه کشورهای عضو تدریس شود تا یک زبان ارتباطی بین المللی به¬وجود بیاید. در اکتبر سال 1964 سیزدهمین اجلاسیه عمومی یونسکو در پاریس برگزار شد. پیام ایران در رابطه با ( پیکار با جهل و بی سوادی ) مورد استقبال نمایندگان مجمع قرار گرفت و قرار شد کنگره جهانی مبارزه با بی سوادی با حضور وزراء آموزش و پرورش کشورهای جهان، در سپتامبر 1965 ( شهریور 1344) در تهران تشکیل گردد. این کنگره در تاریخ مذکور با حضور نمایندگان 78 کشور عضو یونسکو تشکیل شد و کارشناسان به این نتایج دست یافتند.
1- مسائل مبارزه با بی سوادی با آموزش و پرورش همگان ارتباط کامل دارد.
2- مبارزه با بی سوادی باید جزء جدایی نا پذیر طرح¬های توسعه اقتصادی و اجتماعی و برنامه ریزی آموزشی ملی در هر کشور تلقی شود .
3- بیسوادی نه تنها یک مشکل بلکه یک بلای جهانی است.
4- مفهوم سواد و سواداموزی باید دگرگون شود و از شکل سنتی به¬صورت « سواد آموزی کار ساز » یا( سواد آموزی تابعی ) (Functional literacy)دراید. یعنی سواداموزی بعنوان تابعی از برنامه ریزی رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشورها تلقی شود. پیدایش این نظریه جدید از مهمترین دست-آوردهای کنفرانس تهران بود .
3- کنفرانس توکیو( 1972 )
نکاتی که در این کنفرانس مطرح گردید عبارتند از :
1- تجهیز نیروی انسانی : نیروی انسانی کشورها باید برای توسعه ، عمران و تولید بیشتر مجهز شوند و آموزش و پرورش باید مورد توجه قرار گیرد.
2- تأکید بر آموزش مداوم : آموزش و یادگیری امری دائمی است و برای اینکه آموزش و پرورش به¬عنوان عامل تغییر دهنده موثری عمل کند ، باید بزرگسالان هم در آن شرکت داشته باشند وبه بهبود شرا یط زندگی خود وفرزندانشا ن همت گمارند .
در سال 1975 گردهمایی بین المللی سواد آموزی برای ارزیابی فعالیت های انجام شده در جهان و تعیین سیاست و خط مشی آینده در شیراز تشکیل شد. دراعلامیه ای
ن گردهمایی از بینش "پائولو فریره" و روش آگاه سازی الهام گرفته شده است .این اعلامیه می گوید: " سواد باید آگاهی بخش، عامل آزاد سازی انسان و شکوفایی همه جانبه شخصیت فرد باشد."
4- کنفرانس پاریس( 1985)
کنفرانس پاریس اوج ایدئولوژیک شدن یونسکو را نشان می دهد. نمایندگان از آموزش بزرگسالان انتظار داشتند که منبعی فعال در خدمت محرومان باشد و خواستار اقدامات عاری از تبعیض و مثبت در جهت کمک به زنان، دختران، بیکاران، مهاجران ، پناهندگان و معلولان وسالمندان شدند.
5- کنفرانس هامبورگ (1997)
پنجمین کنفرانس بین المللی آموزش بزرگسالان در هامبورگ (1997) برگزار شد. مهمترین مطالب اعلامیه کنفرانس عبارتند از:
1- آموزش بزرگسالان کلیدی است برای ورود به قرن بیست و یکم و مفهومی قدرتمند برای گسترش عدالت ، تساوی جنسیت و ارتقای دموکراسی.
2- آموزش بزرگسالان شامل تمام مراحل یادگیری رسمی ، غیررسمی و آموزش مداوم است .
3- استفاده از رسانه های جمعی و تبلیغات محلی برای ارتقای یادگیری لازم است . و هدف نهایی از آموزش بزرگسالان ایجاد جامعه طالب علم و فراگیر است .
4- یادگیری بزرگسالان باید منعکس کننده فرهنگ های گوناگون و احترام به آنان باشد و توجه به تشتت آراء و برابری داشته باشد.
5- آموزش بزرگسالان باید مردان و زنان را برای مشارکت در بازار کار و تولید درامد مجهز کند و مهارت¬های لازم را به آنان بیاموزد .
دلسردی، ناامیدی، مرگ ومیر، فقر همه جانبه، استعمار واستثمار بزرگترین مشکلات دائمی هستند که دنیای امروز به ویژه جهان سوم با آن روبه¬روست. البته این مشکلات رامی توان با آگاه ساختن کودکان، نوجوانان، جوانان و به ویژه بزرگسالان با علل و عوامل آنها و طرز مبارزه با آنها، ازسرراه برداشت یا به عبارت دیگر ازطریق آموزش بزرگسالان، می¬توان به افر
ادی که به دلایلی فراموش شده اند، کمک کرد تا به محرومیت¬های خود آگاه و برآنها چیره شوند. حال باید دید، امروز که این دوران را پشت سر گذاشته ایم آیا می توانیم قضاوت کنیم که جهان به چنین موفقیتی دست پیدا کرده است ؟
اگر به عملکرد جهانی توجه کنیم متوجه خواهیم شد که متاسفانه
، یا کشورهای جهان سوم خود نتوانسته اند عملاً مشکل بی سوادی را در مملکت خود حل کنند و یا کشور های پیشرفته و سازمانهای جهانی از اقدام عملی موثر در این راه سرباز زده اند ، زیرا اگر غیر این بود بایستی کشورهای جهان سوم تا کنون توانسته باشند خود را از دور باطل فقر- بیسوادی رها سازند و آنها نیز در جهت رشد و توسعه گام بردارند .
بررسی تاریخچه آموزش بزرگسالان در ایران
الف : قبل از انقلاب
در کشور ما نیز آموزش بزرگسالان به قدمت تاریخ آموزش و پرورش است از همان ابتدای سکونت آریایی ها در ایران که به تشکیل حکومت و تربیت افراد مورد نیاز برای اداره این حکومت دست زده اند ، آموزش بزرگسالان نیز مطرح بوده است.
در ایران قبل از اسلام، آموزش و پرورش سخت طبقاتی بود و فقط عده محدود و خاصی از درباریان و اشراف زادگان از آن بهره مند بودند. می توان گفت که آموزش بزرگسالان در آن دوره بیشتر به تربیت جنگاوران و فرماندهان نظامی و تربیت رهبران مذهبی و دبیران درباری اختصاص داشت.
بعد از نفوذ اسلام و گسترش فرهنگ اسلامی در ایران ، محدودیّت های طبقاتی برای آموزش و پرورش از میان رفت و حتّی محدودیّت های سنتی با توجه به «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و واجب بودن آموختن علم و دانش برای هر فرد مسلمان نیز از بین رفت. به طوری که در مراکز آموزشی، که بیشتر مساجد یا مدارس بودند شرط سنی برای استفاده از درس ها وجود نداشت. تمام این کوشش ها به صورت غیر رسمی و اغلب پراکنده انجام می شد.
پس از آشنایی ایرانیان با فرهنگ اروپائی و نفوذ آن به ایران ، قبول مسئولیّت دولت برای آموزش همگانی مردم، مطرح شد و ایجاد مدارس دولتی مورد توجه قرار گرفت. در پی این تحوّل، موضوع آموزش بی سوادان بزرگسال نیز از سوی عدّه ای از علاقه مندان به گسترش فرهنگ و آموزش در میان مردم مطرح گردید. به طوری که نخستین کلاس اَکابر در سال 1286 در دبستان رحمت شیراز با کوشش و همّت جمعی از مشروطه خواهان تأسیس شد و مورد استقبال مردم واقع گردید.
برای آگاهی از چگونگی شکل گیری فعالیّت های سواد آموزی در
طول قرن گذشته و قرن حاضر تاریخچه اجمالی این فعالیّت ها به طور فهرست وار ذکر می شود.
1- سال 1286 تشکیل کلاسهای اَکابر در شیراز به همّت مشروطه خواهان که این سرآغاز فعالیّت های سوادآموزی است.
2- سال 1288 تصویب آموزش اجباری همگانی برای کودکان هفت سال به بالا.
3- سال 1315 تصویب نظامنامه اَکابر مبنی بر تشکیل کلاس¬های اَکابر در مدارس دولتی و موظف نمودن کارکنان بی سواد دولت و مؤسسات عمومی و پیشه و
ران جهت شرکت در این کلاس ها.
4- سال 1322 آغاز فعالیّت کلاس های اَکابر.
5- سال 1328 تأسیس اولین کلاس آموزش بزرگسالان در ورامین.
6- سال 1335 تجدید نظر در برنامه تعلیمات اساسی و ایجاد بنگاه عمران وزارت کشور و تهیه و تنظیم کتاب-های «همه با سواد شویم».
7- سال 1341 ایجاد سپاه دانش.
8- سال 1346 اجرای طرح تجربی سواد آموزی تابعی در اصفهان و دزفول.
9- سال 1355 ارائه و اجرای طرح جهاد ملّی سواد آموزی.
1) تعلیمات اَکابر :
نخستین اقدام رسمی برای آموزش بزرگسالان و مبارزه با بی سوادی در ایران از سال 1315 آغاز گردید و در محل دبستان¬های روزانه کلاس¬هایی تحت عنوان «تعلیمات اَکابر» به صورت شبانه تشکیل شد.
اهداف تعلیمات اَکابر :
1- توسعه آموزش همگانی
2- رفع بی سوادی در کشور
3- تشکیل محالس پرورش افکار
برنامة تعلیمات اَکابر تا پایان شهریور ماه 1320 ادامه داشت و در طی پنج سال فعالیّت 467 هزارنفر در این کلاس ها شرکت کردند و با سواد شدند البتّه اسناد آماری وزارت آموزش و پرورش نشان می دهند که سال 1318 یعنی سال اوج فعالیّت های تعلیمات اَکابر نزدیک به 17 هزار نفر موفق به دریافت گواهی نامه شده بودند بنابراین می توان حدس زد که یا رقم 467 هزار ساختگی بوده و یا مربوط به کل تعداد ثبت نام کنندگان بوده نه مربوط به کسانی که گواهی نامه دریافت نموده اَند.
معایب عمده تعلیمات اَکابر :
1- افراد با زور و اجبار در کلاس¬های درس شرکت می کردند.
2- تخصیص اعتبار بر مبنای تعداد کلاس ها و افراد شرکت کننده بود بنابراین دادن آمارهای خلاف واقع معمول شد.
در سال 1335 نهضت جدیدی برای مبارزه با بی سوادی آغاز شد. کلیه معلمان آمادگی خود را برای شرکت در این جهاد مقدس اعلام نمودند و در کلاسهای شبانه افتخاراً
تدریس کردند. علاوه بر وزارت فرهنگ که مأمور مبارزه با بی سوادی بود سازمان های دیگر نیز در این راه همکاری می کردند.
1- بنگاه عمران
2- بنیاد خاور نزدیک
3- ارتش
4- وزارت خانه های کار و کشاورزی
2) تعلیمات اساسی :
پس از جنگ جهانی دوّم (1325 – 1320) یونسکو نتایجی را که از اجرای یک برنامه آزمایشی در کشورهای هندوستان، مصر، مکزیک و فیلیپین به دست آورده بود منتشر کرد و سعی کرد آن را در سایر کشورها تعمیم دهد این نتایج شامل برداشت جدیدی از آموزش بزرگسالان می شد که تحت عنوان «تعلیمات اساسی» (fundamental Education) مورد توجّه برخی از کشورها قرار گرفت. دولت ایران نیز در سال 1332 تصمیم گرفت این برنامه را در مناطق روستایی کشور اجرا کند بنابراین این برنامه به طور تجربی در چند استان به اجرا درآمد و 125 شهر و 730 روستا در استان های مختلف تحت پوشش این طرح قرار گرفتند و نزدیک به 30 هزار نفر از این برنامه استفاده کردند.
این برنامه به دلایل زیر نتوانست انتظارات مسئولان اجرایی را برآورده سازد :
1- عدم ایجاد آمادگی کافی در مردم برای قبول تغییرات
2- عدم تناسب محتوای برنامه ها با ویژگی های زندگی روستاهای انتخاب شده
3- هزینه های سنگین این طرح
3) آموزش بزرگسالان :
پس از ناکامی برنامه تعلیمات اساسی و توقف اجرای آن، با استفاده از تجارب بنیاد خاور نزدیک و بنگاه عمران تلاش تازه و دامنه داری برای هماهنگی و گسترش فعالیّت های مربوط به آموزش بزرگسالان آغاز شد و مقرّر شد که همه سازمان-هایی که به نحوی با بزرگسالان بی سواد سر و کار دارند با وزارت فرهنگ تشریک مساعی کنند و وزارت فرهنگ برای اولین بار یک برنامه پنج ساله برای آموزش بزرگسالان و مبارزه با بی سوادی تنظیم کرد.
اقدامات مفید در این برنامه :
1- تألیف کتاب «همه با سواد شویم»
2- تدوین جزوات سودمندی در زمینه های کشاورزی و صنایع روستایی
با توجّه به تبلیغاتی که برای تشویق بی سوادان به منظور شرکت در
کلاس¬های این برنامه انجام شده بود و طبق آماری که ایران در سال 1343 به کنگرة جهانی پیکار با بی سوادی ارائه کرد از سال 1334 تا سال 1343 بیش از 5/3 میلیون نفر از طریق این برنامه با سواد شده بودند.
4) سپاه دانش :
با وجود تمامی دانش ها تلاش ها و وضع قوانین و مقرّرات مختلف در زمینه سوادآموزی بزرگسالان، در سال 1341 هنوز درصد بالایی از افراد از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند. به این ترتیب «سپاه دانش» در دل ارتش برای سوادآموزی کودکان و بزرگسالان تأسیس شد.
دلایل متفاوتی برای وجود بی سوادی در جامعه وجود داشت که عبارتند از :
1- وسعت کشور و پراکندگی جمعیّت
2- کثرت روستاها و فقدان راه¬های ارتباطی
3- فقر و کمبود درآمد روستائیان
4- کوچ نشینی عشایر
5- کمبود نیروی انسانی کار آزموده
6- تمرکز فعالیّت ها و خدمات رفاهی و اجتماعی در شهرها
با این طرح مقرّر شده عدّه ای از جوانان دیپلمه که دوره سربازی خود را می گذراندند، به با سواد کردن بی سوادان روستاها بپردازند.
برای تکمیل این طرح در سال 1347 طرح مشابهی به نام «قانون خدمات اجتماعی زنان» به تصویب رسید.
اهداف سپاه دانش :
1- ریشه کن ساختن بی سوادی در جامعه
2- افزایش سطح اطلاعات و آگاهی مردم نسبت به اُمور کشور
3- آگاه ساختن روستائیان به روش¬های جدید کشاورزی
4- تشویق روستائیان به عمران و آبادی
5- تشویق روستائیان به استفاده از روش¬های بهداشتی در زندگی
5) کمیتة ملّی پیکار جهانی با بی سوادی :
در زمستان سال 1343 کمیته ای به نام کمیتة ملّی پیکار جهانی با بی سوادی تشکیل شد که اکثر شخصیّت های مملکتی در آن عضویت داشتند این کمیته هدف خود را به شرح زیر اعلام نمود : تعمیم آموزش و از بین بردن بی سوادی در ایران و استفاده از کلیه نیروها و منابع مالی و انسانی کشور در راه تعمیم این هدف.
وظایف و اختیارات کمیته ملّی پیکار جهانی با بی سوادی :
1- تشکیل کمیته های محلّی پیکار با بی سوادی
2- تشکیل کنفرانس ها و سمینارهای مربوط به پیکار با بی سوادی
3- همکاری با سازمان های یونسکو و سایر مراکز آموزش جهان
4- نظارت و بازرسی در حسن انجام کار
5- جلب اعتماد و همکاری عموم مردم در امر پیکار با بی سوادی
پس از تشکیل کمیته، منطقه قزوین برای اجرای یک طرح آزمایشی انتخاب و با استفاده از تجارب حاصله طرح پیکار عمومی با بی سوادی از اوایل سال 1346 در سراسر مملکت به اجرا درآمد و برای جلب بی سوادان به کلاس¬های مبارزه با بی سوادی اقدامات زیر به عمل آمد.
1- استفاده از رادیو و تلویزیون و روزنامه و پوستر برای تشریح مزایای باسوادی.
2- تطبیق ساعات کار کلاس¬ها با ساعات فراغت سوادآموزان.
3- استخدام پرستار برای نگهداری کودکانی که مادران آنها در کلاس شرکت می کنند.
4- ملزم کردن کارکنان بی سواد دولت به شرکت در کلاس¬ها.
اقدامات کمیته پیکار جهانی با بی سوادی :
1-انتشار 13 کتاب برای نوآموزان
2-انتشار 4 کتاب تحت عنوان «بخوانیم و بهتر زندگی کنیم» برای فارغ التحصیلان
3-انتشار روزنامه ای تحت عنوان «روز نو» از شهریور 1347
4- تدوین کتاب¬های خاص بزرگسالان در 3 نوع
الف- برای مناطق روستایی
ب- برای مناطق شهری
ج- برای منطقه آذربایجان
علل عدم موفقیت کمیته ملّی پیکار جهانی بی سوادی :
1-برنامه ریزی نامطلوب
2-عدم انطباق طرح ها با نیازهای مناطق مختلف کشور و امکانات دستگاه¬های اجرایی
3-ضعف نظارت و کنترل دقیق
4-نبودن یک نظام ارزشیابی علمی
به دلیل عدم موفقیّت برنامه های سوادآموزی و تحقّق نیافین اهداف، طرح های گوناگونی در این زمینه به اجرا درآمد. از سال 1350 فعالیّت های سوادآموزی عملاً به سازمان¬ها و وزارت خانه های مختلف واگذار شد.
طرح هایی که در این دوره تصویب و به اجرا درآمدند عبارت بودند از :
1- طرح سوادآموزی کودکان واجب التعلیم
2- طرح سوادآموزی بزرگسالان
3- طرح سوادآموزی کارگران
4- طرح سوادآموزی زنان
5- طرح با سواد کردن افراد درنیروهای مسلح
6- طرح تربیت مأموران چند پیشه
7- طرح سوادآموزی حرفه ای
طرح سوادآموزی حرفه ای برای اولین بار در سال 1346 توسط آموزش و پرورش با همکاری یونسکو در شهرهای دزفول و اصفهان اجرا شد هدف این طرح آموزش سواد توأم با حرفه بزرگسالان و آماده کردن آنان جهت مشارکت مؤثر درفعالیّت های اجتماعی و اقتصادی کشور ذکر شده بود.
این طرح که یکی از پرخرج ترین طرح ها بود مرداد سال 1352 دوره آزمایش طرح سوادآموی حرفه ای به پایان رسید.
6) جهاد ملّی سواد آموزی :
«جهاد ملّی سوادآموزی» آخرین سازمانی بود که قبل از انقلاب اسلامی در ایران تأسیس شد و مسئولیت با سواد کردن را بر عهده گرفت. این سازمان از سال 1354 فعالیّت خود را آغاز و تا سال 1357 به کار خود ادامه داد. هدف این طرح ریشه کن ساختن بی سوادی تا سال 1366 اعلام شد.
این سازمان همانند فعالیّت ها و برنامه های دیگر کشور تحت الشعاع رویدادهای انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و به کلّی تعطیل شد.
نتیجه گیری :
بعد از سالها فعالیّت غیر رسمی و نزدیک به پنجاه سال فعالیّت رسمی در مورد مبارزه با بی سوادی موفقیّت چندانی به دست نیامد.
عوامل شکست برنامه های مبارزه با بی سوادی :
الف) عوامل برون سیستمی ب) عوامل درون سیستمی
1- وسعت کشور و پراکندگی جمعیّت.
2- کثرت روستاهای کم جمعیّت.
3- فقر و کمبود درآمد روستائیان.
4- کوچ نشینی عشایر.
5- کمبود نیروی انسانی کارآزموده.
6- تفاوت فاحش زندگی در شهر و روستا.
7- وجود روحیه قضا و قدری و اعتقاد به خرافات.
8- تمرکز فعالیّت ها و خدمات رفاهی و درمانی در شهرها.
9- وجود جو اختناق و استبداد که باعث واکنش منفی مردم شد. 1- نداشتن اهداف منطبق با ویژگی¬های اعتقادی و فرهنگی جامعه
2- وجود فساد و تشریفات بی مورد اداری
3- عدم توجّه به گسترش تعلیمات ابتدایی
4- عدم توجّه به با سواد شدن زنان و دختران
5- بی اعتنایی به مشارکت مردم
6- نبودن یک نظام هماهنگ نظارت، کنترل و ارزشیابی
7- عدم استفاده از طراحان آموزش ملّی
ب : آموزش بزرگسالان و مبارزه با بی سوادی در دوران پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کلیه فعالیت های جاری کشور تحت تاثیر فعالیت های سیاسی بود. در چنین فضایی طبیعی است که کسی به فکر برنامه های عمرانی و فرهنگی نباشد. اما بعد از تسلط انقلاب بر اوضاع و فرونشستن تب سیاسی در کشور، رهبر انقلاب در هفتم دیماه 1358 طی پیامی به مسئولین آموزش کشور، اقشار مردم را به مبارزه ی همه گیر با بی سوادی فرا خواندند و نهضت سوادآموزی به عنوان یک نهاد انقلابی تأسیس شد.
امام خمینی (ره) در پیام خود به دو نکته اساسی تاکید فرمودند:
اول : بسیج عمومی برای مبارزه با بی سوادی
دوم : تبدیل فرهنگ وابسته به فرهنگ مستقل
به منظور دست یافتن به اهداف بالا نهضت سوادآموزی طرحی را تهیه کردکه این طرح با توجه به اینکه افراد بی سواد اغلب از طبقات محروم و مستضعف بودند و با لحاظ کردن شرایط مربوط به فرهنگ، زبان، سن و شغل آنها، آموزش سواد به سه دوره تقسیم شد .
1-دوره مقدماتی
2-دوره تکمیلی
3-دوره پایانی
ویژگی¬های دوره مقدماتی واندن، نوشتن و حساب کردن، دارای جهت ایدئولوژیکی و مطابق با فرهنگ اسلامی بود.
2-مدت این دوره دویست ساعت آموزشی بود که با توجه به شرایط منطقه و سوادآموزان، در 4 الی 5 ماه اجرا می شد.
3-دروس این دوره از طریق تلویزیون سراسری در ساعات معینی در سراسر کشور پخش می¬شد تا بی سوادان در خانه با کمک افراد باسواد خانواده خود بتوانند هر چه سریع¬تر این معلولیت اجتماعی خود را برطرف کنند.
4-سطح ارزش این دوره برابر با دوم دبستان بود.
ویژگی¬های دوره تکمیلی
1-مدت این دوره 240 ساعت آموزشی بود که در شش ماه باید اجرا می شد.
2- این دوره علاوه بر تکمیل مهارت¬های خواندن و نوشتن و حساب کردن، معلومات بهداشتی، حرفه ای، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز به نوسوادان داده می شد.
3-در پایان دوره تکمیلی سوادآموزان گواهینامه ا ی دریافت می کردند که ارزش تحصیلی آن برابر با چهارم دبستان بود.
ویژگی¬های دوره پایانی
1-مدت این دوره 144 جلسه دو ساعتی آموزشی بود که در 6 ماه باید اجرا می شد.
2-فراگیران این دوره بایستی روزانه 3 الی 4 ساعت در کلاس درس حاضر می شدند و در پایان در یک امتحان نهایی سراسری که به طور همزمان در کل کشور به عمل می آمد شرکت می کردند.
3-به کسانیکه در امتحان فوق قبول می شدند گواهینامه پایان دوره نهضت سوادآموزی داده می شد.
4-محتوای دروس این دوره مشابه محتوای دروس کلاس پنجم ابتدایی بود که با شرایط بزرگسالان منطبق شده بود.
به دلیل جو انقلابی و همچنین پیام امام، ابتدا استقبال گرمی از طرف مردم به عمل آمد. اما نهضت به دلایل زیر نتوانست به استقبال پرشور مردم جامه عمل بپوشاند.
1-نداشتن یک برنامه مدون و جامع
2-عدم مدیریت و سازماندهی صحیح
3-عدم وجود تدارکات کافی
در نتیجه نهضت به موفقیت قابل توجهی دست نیافت. در سال 1361 با تغییر مدیریت نهضت سوادآموزی طرح های مختلفی برای با سوادکردن بی سوادان ارائه داد که مهمترین آن ها به قرار زیر است.
1-طرح ضربتی
2-طرح کارخانجات
3-طرح سوادآموزی نیروهای مسلح
4-طرح مدارس
5-طرح مساجد
6-طرح آموزش مکاتبه ای
7-طرح سوادآموزی در زندان¬ها
8-طرح آموزش فرد به فرد
طرح ضربتی :
این طرح بر مبنای بسیج همگانی و با هدف ریشه کنی جهل و بی سوادی تدوین شد. این طرح اگر چه با استقبال زیادی روبه¬رو شد اما با توجه به توده عظیم بی سوادان در مجموع نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد.
طرح کارخانجات :
این طرح تعدادی از کارگران کارگاهی و کارخانجات که از توانایی خواندن و نوشتن محروم بودند را تحت پوشش قرار داد.
طرح سوادآموزی نیروهای مسلح :
بر اساس این طرح تمام بی سوادان نیروهای مسلح ملزم به حضور در کلاس¬های سوادآموزی شدند.
طرح مدارس :
هدف از این طرح، تشکیل حداقل یک کلاس در هر مدرسه بود که طبق این طرح مدیر و معلمین هر مدرسه با همکاری انجمن اولیاء و مربیان ملزم شدند اولیای بی سواد دانش آموزان را تحت پوشش قرار دهند.
طرح مساجد :
طی این طرح در مساجد کلاس¬های سوادآموزی دایر شد به این ترتیب که چندنفر از باسوادان هر مسجد توسط امام جماعت همان مسجد به نهضت سوادآموزی معرفی می شدند و اقدام به تشکیل کلاس می کردند.
طرح آموزش مکاتبه ای :
این طرح به صورت آزمایشی در استان خراسان به اجرا درآمد. در این طرح از دانش آموزان سال¬های آخر دبیرستان استفاده می شد. متون آموزشی در مورد روش تدریس به صورت مکاتبه ای در اختیار دانش آموزان قرار گرفت تا به کمک آن افراد خانواده خود را تحت پوشش قرار دهند.
طرح سوادآموزی در زندان¬ها :
از طریق هماهنگی با مسئولین زندان¬ها و دوایر آموزشی آنها مقرر شد کلیه بی سوادان زندان¬ها تحت پوشش طرح سوادآموزی قرار گیرند.
طرح آموزش فرد به فرد :
هدف این طرح تحت پوشش قراردادن عامه مردم بدون ارتباط به ادارات و
موسسات ذینفع بود. برای اجرای این طرح حدود یک میلیون دوره کتاب سوادآموزی همراه با روش آن چاپ شد تا به صورت آزاد به افرادی که قادر به سوادآموزی باشند، تحویل شود نوسوادان از طریق امتحانات متفرقه، امتحان می دادند ودر صورت قبولی کارنامه د
ریافت می کردند.
طرح استفاده از دانشجویان:
بر این اساس دانشجویان دوره تربیت معلم می توانستند در صورت تمایل در حد ساعات 2 واحد درسی با نهضت سواد آموزی همکاری کنند.
طرح های دیگری که اخیرا نهضت سواد آموزی به تهیه و اجرای آن پرداخته عبارتند از:
1- طرح عشایر
2- طرح اصناف
3- طرح سرباز معلم
4- طرح تعلیم کودکان واجب التعلیم
طبقه بندی آموزش بزرگسالان
1- سوادآموزی در حد خواندن و نوشتن
2- آموزش فنی و حرفه ای، افراد را برای کار آماده می کند.
3- در زمینه بهداشت، رفتار افراد در خانواده و سلامتی
4- آموزشهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی. عامل
پیشبرد اهداف اجتماعی سیاسی.
5- ارضای نیازهای روحی و سرگرمی، مثل هنر، ادبیات و مانند آنها
اهداف اموزش بزرگسالان: