بخشی از مقاله
خلاصه
امروزه در بین مسلمانان معتقد به مناسک دین،گاهی افرادی گرفتار وسواس فکری_عملی در آداب شستوشو و تطهیر نجاسات و پاکیزگی میشوندکه مشکلات فردی، خانوادگی، اجتماعیای را برای آنها به بار میآورد و بیشتر این افراد نسبت به درمانهای کلاسیک، مقاومت نشان میدهند.توجه و تمرکز به نگرش دینی آنها و به کارگیری مقولههای شناختی-رفتاری دینی در جلسات رواندرمانی با توجه به زمینههای اعتقادی، معرفتی و فرهنگی درمانجویان توسط روانشناسان و رواندرمانگران میتواند تاثیرات سریعتر، عمیقتر و پایدارتری را در آنها ایجاد نماید. روش مطالعه این پژوهش - تحلیلی و اسنادی - بوده و روشها و مقولههایی که برای درمان این درمانجویان توسط پیشوایان و علماء دین مورد استفاده قرار میگرفته مورد برسی قرارگرفت. همچنین میتوان این روشها را در تحقیقات کمی و در مقایسه با مداخلههای دیگر در درمان این نوع درمانجویان استفاده نمود.
کلمات کلیدی: وسواس فکریعملی، درماندینی، درمان شناختی-رفتاری، روانشناسی دین، اسلام و روان شناسی
1. مقدمه
وسواس فکری و عملی اختلالی است که اغلب، اشخاص متدین گاه نیّتدر و گاه در مخارج حروف نماز، گاه در صحّت وضو و غسل وگاه در تطهیر نجاست و پاکیزگی به آن مبتلا میشوند. به طور کلی، محتوای متداول و رایج وسواس، شک و شبهه در عبادات و در امور مذهبی، به ویژه مناسک طهارت و نجاست است . - 2 - با این حال یکی از تحریفات و بدعتها در دستورات دین، مساله »وسواس« در عمل به احکام دینی نامیده میشود. با آنکه شریعت و احکام دین در غایت سهولت آسانی و برای هدایت دینداران آمده است، متاًسفانه، برخی از مومنان آن احکام را چنان سخت و دشوار و شاق پنداشتهاند که بر اثر وسواس، عمل به دین را چیزی جز رنج و مشقّت و دشواری نمیبینند. این اختلال، مبتلایان را تنها به صورت ظاهری احکام دینی مشغول میکند و آنان را از حقیقت درخشان باطنی آن غافل میسازد،که در نهایت آنهاو حتّی اطرافیانشان را از دستورات دین متنفر میکند . - 3 -
بر اساس تعریف انجمن روانشناسی آمریکا در 1 DSM-Vوسواسهای فکری شامل افکار، امیال، یا تصورات عودکننده و مداوم هستند که به صورت مزاحم و ناخواسته تجربه میشوند، در حالیکه وسواس های عملی رفتارها یا اعمال ذهنی مکرّر هستند که فرد احساس میکند در پاسخ به وسواس فکری یا بر طبق مقرراتی که باید با قاطعیت اجرا شوند، وادار به انجامدادن آنها میشود . - 4 - در دین، آغاز وسواس مانند وسواس در حقالنّاس، بیتالمال، وقف و مالیتیم پاک و نشانه پرهیزکاری است. در این موقعیت فرد وسواسی میخواهد با تکرار شستوشو به طهارت و پاکیزگی واقعی برسد. دیندار مبتلا به وسواس شستوشو، میخواهد دستهای خود را با دقت بشوید و نجاست را از زندگی خود دور کند، چون که خداوند پاکان را دوست میدارد . - 3 - تا اینجا، وسواس نشانهتقوا و ایمان است، اما وقتی این حالت روحانی و مقدس در اختیار تخیّلات قرار گرفت، درآن جا رشد میکند و به مرض وسواس تبدیل میگردد و تمام وجود فرد وسواسی را پر میکند و تمام مسئلهاش همین طهارت و نجاست میشود و همه چیز را نجس و ناپاک میداند . - 5 - بنابراین وسواس فکری-عملی با افکار و اعمال وسواسی که شخص را دچار آشفتگی کرده و در عملکرد روزانه وی ایجاد اختلال میکند، مشخص میشود . - 6 -
.2ویژگی های کلی تفکرات و تخیلات افراد دارای وسواس فکری-عملی
خیلی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی 2 - OCD - عقایدکژکار دارند. این عقاید میتوانند احساس مسئولیت کاذب و گرایش زیاد به برآورد کردن تهدید، کمالگرایی و عدم تحمل تردید، اهمیت بیش از حد افکار - مثل اعتقاد به اینکه داشتن افکار ممنوع به اندازه عمل کردن مطابق با آن بد است - و نیاز به کنترل کردن را در داشتند باشند . - 4 -
اکنون چند ویژگی این اختلال را برسی می نماییم:
توهّمآمیز بودن؛ فرد وسواسی همواره چیزهایی را در موضوعاتی که وسواس دارد به خارج نسبت میدهد، در صورتی که آنگونه که او اظهار میکند، نمیباشد. او میگوید: بیمارستان آلوده و یا نجس است، دستگیره در نجس شده است،در اثر برخورد به آن دستم کثیف میشود و میکروب وارد بدنم میگردد و مرا بیمار میکند و. او وقتی به این تفکرات وهمآمیز عمل میکند، با هر بار عملکردن سطح توهّ مش افزایش می یابد . - 5 - تردیدآمیز بودن؛ تفکرات فرد وسواسی در موضوعات مشکلدار، همه تردیدآمیز هستند. مانند: شاید این رطوبت نجس است. عمل به تردیدها، شخص را روز به روز دچار تردید بیشتر میکند و سطح اضطراب او را هم بالاتر میبرد . - 5 - احساس مسئولیتافراطی؛ برخی افراد وسواسی نسبت به خود و دیگران، احساس مسئولیتی را ابراز میکنند که به تدریج آنها را دچار مشکل میکند، مانند: من اگر به گوشی تلفن عمومی دست بزنم و به منزل خواهرم بروم منزل آنها آلوده و نجس خواهد شد و در نتیجه، بیمار خواهند شد یا من دستم نجس می شود و مادرم را نجس خواهم کرد. در نتیجه بسیاری از فعالیتهای تکراری و اجتنابی را انجام میدهند . - 5 -
.3فرایند درمان
اگر وسواس درمانجو، با خود بزرگ بینی آمیخته شود هرگز خودش را بیمار نداند. چنین فردی به راحتی در مسیر درمان قرار نخواهد گرفت . - 7 - مراد از فرآیند درمان، رویهای است که هر درمانجو باید اتخاذ کند تا به تدریج، حالت دلخواه را در درون خود جای دهد و حالت غیرمطلوب را از درون حذف نماید:بایدتنفّر واقعی نسبت به حال موجود و تصمیمجدّی برای از بین بردن آن در فرد به وجود آید. اگر به عنوان مثال، فردی درحالی که وسواس دارد بر این باور باشد که حال او حال خوب است و دیگران مشکل دارند، شرط اول و ضروری درمان را ندارد . - 7 - با این حال اگر فرد بپذیرد به درمان نیاز دارد و به درمانگر مراجعه کند تحقیقات نشان داده است که درمانجویان انتظار دارند به عنوان یک انسان کامل و بالغ، یعنی با توجه به همه ابعاد فیزیکی، هیجانی، اجتماعی و معنوی خود ، مورد توجه قرارگرفته و درمان شوند.
عدم توجه به این ابعاد انسانی بیمار، میتواند با درمان و بهبودی وی تداخل نماید و مشکلساز شود. لذا ایمان و اعتقادات مذهبی و استفاده از نگرشها، روشها و آموزههای دینی در قالب رویکردهای شناخت-رفتار درمانی نتایج مطلوبتری را در درمان افراد معتقد به دین به همراه دارد. اغلب درمانجویان انتظار دارند به عقاید مذهبی ارزشهای آنها توجه شود. رعایت این نکته موجب تقویت تاثیر درمان، کاهش عود، بالابردن سطح بهبودی عملکرد بیمار و افزایش همکاری وی در فرایند درمان میگردد. درمانگرانی که باورها و انتظارات مراجع را نادیده میگیرند، باعث میشوند مقاومت و خصومت وی برانگیخته گردد و ممکن است در تلاشهای خود برای کمک به مراجع با مشکل جدی مواجه شوند. در واقع ایمان دینی برای مسلمین، پایهای برای یهزیستی اجتماعی و روانشناختی در نظر گرفته میشود . - 8 - در اینجا به چند فرایند و مداخله که توسط علما و فقیهان دین با توجه به فرهنگ دینی مراجعانشان بیان شده است اشاره مینماییم:
آشنایی با احکام
یکی از مهمترین راههای درمان وسواس، آشنایی با احکام دینی و معرفت به آداب مذهبی است. اگر فرد مبتلا به وسواس خود را بیمار و گرفتار وسوسه بداند، برای درمان خود اقدام خواهد کرد. متاسفانه در برخی موارد، گروهی از مبتلایان، عمل و رفتارهای بیهوده خود را نوعی وظیفه، عمل شرعی و مذهبی میدانند و در پیآن هستند که برای اعمال خود، دلیل و مدرک شرعی جعل کنند و حتی آن را موجب درستی عمل خود میدانند، درحالیکه آگاهی ناقصی به دستورات دین دارند. اگر درمانگر، به احکام دین آگاهی نسبی داشته باشد میتواند به مراجع خود آگاهی لازم را بدهد، در غیر این صورت باید وی را به یک دینشناس خبره ارجاع دهد تا مراجع، دانش خود را نسبت به احکام دینی خود افزایش دهد . - 3 -
توجه به طهارت و پاکیزگی در صدر اسلام
وظیفه درمانگرآگاهی دادن به درمانجو از شرایط صدر اسلام که امکانات رفاهی و بهداشتی مردم بسیار ناچیز و کم بوده است، لذا آب این مایه حیات و نعمت بزرگ و بی نظیری که امروزه به راحتی و فراوانی نزد ماست، در زمان پیامبر - ص - و عربستان کمیاب بوده و حتی در صورت فراوانی، حملو نقل و انتقال آن بسیار دشوار و طاقتفرسا بوده است، در نتیجه مسلمانان صدر اسلام برای دستشویی، همیشه و در همه حال آب کافی نداشتهاند. از این گذشته، طبق حدیث امام باقر - ع - - جرت السنه فی أثر الغائط بثلاثه أحجار - مردم در صدر اسلام در دستشویی برای پاک کردن مدفوع آب مصرف نمیکردند و سنت بر این بوده که با سه سنگ مخرج غائط را پاک میکرده اند 9 - و . - 10
توجه به سیره علمی و عملی پیشوایان دین
بسیاری از روایات، حکایات و نقل قولهایی جالبی در مورد برخورد رسول اکرم - ص - و ائمه اطهار - ع - و حتی فقها دین در زمان گذشته موجود است که چگونه با مسائل شخصی خود در مورد پاکیزگی و برخورد با نجاسات عمل میکردند و حتی چگونه به اطرافیان بیمار خود آگاهی میدادند وآنها را ارشاد میکردند. آگاهی درمانگر از این داستانها، حکایات و روایاتها و ذکر این داستان ها توسط درمانگر برای درمانجو میتواند وی را آگاه کند که عملکرد او مخالف عمل پیشوایان دینی اوست و یک نوع حس جانشینی و همزادپنداری را در درمانجو ایجاد نماید و عمل خود را به خاطر ایمانی که به عمل این بزرگوران دارد تغییر دهد، همانند و شبیه ایشان عمل نماید . - 5 -
انتخاب الگو
نکته دیگری که درمانگر باید در درمان فرد وسواسی مراعات کند، انتخاب الگو برای بیمار است، البته الگویی که خود دچار این مشکل نباشدمثلاً. اگر خانمی وسواسی است، الگوی او میتواند همسرش باشد. اگر همسرش گفت: این وسیله پاک است، پس پاک است و اگر او گفت: نجس است، بپذیردکه نجس است. اگر فرزند وسواسی است، مادر را الگوی خود قرار دهد و هرچه این الگو گفت: تسلیم باشد. فرد وسواسی باید عرف مردم را الگوی خود قرار دهد. او باید مثل متعارف مردم باشد. هر کاری که آنان میکنند، او هم بکند. اگر کار وسواسی یک مقدار ریشهیابی شود، به اینجا میرسیم که از نظر وسواسی همه را جز خودش، نجس می داند، نماز همه جز نماز او، باطل است، همه به جز او، به جهنم میروند. درحالی که درمانجو باید این طور فکر کند که عمل همه صحیح است و عمل او نادرست است، که باید از بقیه الگو بگیرد. در کنار نگاه به الگو، باید از یک نفر آگاه هم، مسائل شرعی خود را