بخشی از مقاله
چکیده
زمینه و هدف : هدف این پژوهش بررسی ارتباط پرخاشگری پنهان با اختلال وسواس فکری و عملی ، به عنوان یکی از عوامل موثر در شکل گیری و بروز این اختلال ، می باشد.
مواد و روش کار :روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر اصفهان می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی زمانی تعداد 270 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی وسواس فکری و عملی مادزلی و پرسشنامه ی بیان حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است.داده ها پس از تصحیح و نمره گذاری توسط نرم افزارspss 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که بین پرخاشگری پنهان و وسواس فکری و عملی ارتباط معنادار وجود دارد - با سطح معناداری p . 01 - بنابراین فرض وجود رابطه بین پرخاشگری پنهان و وسواس فکری و عملی با بیش از 99 درصد اطمینان تأیید می شود. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام بین مولفه های پرخاشگری پنهان - صفت خشم ، درون ریزی خشم - با وسواس نشان داد که در گام اول، مولفه درون ریزی خشم - B= /45 - و درگام بعدی مولفه های درون ریزی خشم و صفت خشم - B=/33 - دارای بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی برای متغیر وسواس فکری و عملی هستند.
مقدمه
اختلال وسواس فکری و عملی چهارمین اختلال روانپزشکی پس از هراس، اختلالات مرتبط با مواد و اختلال افسردگی اساسی است. می توان این اختلال را یکی از چالش های عمده قرن حاضر در جهان قلمداد کرد
شیوع این اختلال در طول عمر ، در جمعیت کلی 2-3 درصد تخمین زده می شود
این اختلال توسط افکار اضطراب زا و پایدار مشخص می شود که با اعمال خودآگاه، تکراری و اجباری از قبیل شستشو یا شمارش ذهنی همراه است . اگر چه شواهدی وجود دارد که حتی افراد سالم گاهی اوقات مشغله فکری راجع به موضوعات رایج در OCD دارند ولی در مقایسه با جمعیت بهنجار ، علائم OCD شدیدتر ، پایدارتر و ناتوان کننده تر است. این علائم در عملکرد روزانه افراد بیمار، اختلال ایجاد می کند
اختلال وسواس فکری و عملی یک اختلال ناتوان کننده است که خصیصه اصلی آن ، وجود وسواس ها و اجبارهای مکرر و شدیدی است که رنج و عذاب قابل ملاحظه ای برای فرد به بار می آورند نشانه اصلی وسواس ، وجود وسواس های فکری و عملی مکرر و ناتوان کننده است . وسواس های فکری، افکار، تصاویر یا تکانه های مزاحم ، تکراری و مداومی هستند که ناخواسته و غیر رادی ایجاد می شوند و باعث اضطراب یا آشفتگی قابل توجه فرد می گردند . محتوای وسواس ها اغلب ، فردویژه است و با رخدادها و فعالیت هایی مرتبط است که برای بیمار کاملا نامتناسب یا بیگانه با خود ، تلقی می شود. وسواس ها غالبا منجر به مقاومت ذهنی بیمار می شوند واما کنترل آنها دشوار است. بیمار معمولا وسواس ها را ساخته ذهن خود می داند و اغلب، آنها را بی معنی و غیر منطقی می شناسد. سطح بصیرت بیماران نسبت به بی معنا بودن وسواس ها بسیار متفاوت است
اگرچه بیماران ممکن است از اندیشناکی های وسواسی بدون وسواس عملی آشکار رنج ببرند امااکثریت قابل توجه افرادی که معیارهای تشخیصی وسواس را دارند هم دارای وسواس های فکری و هم وسواس های عملی هستند
وسواس های عملی، رفتارها یا پاسخ های ذهنی تکراری، قالبی و قصدمندانه ای هستند که بیمار از نظر ذهنی ، برای عمل کردن به آنها احساس اجبار می کند و غالبا در برابر آنها مقاومت می نماید. بیمار ممکن است وسواس عملی را زیاده از حد یا بی معنی بداند و درر مقابل آنها احساس ضعف اراده داشته باشد. وسواس های عملی اغلب به وسیله وسواس های فکری ، تحریک و ایجاد می شوند و چون می توانند اضطراب یا آشفتگی ناشی از وسواس را ، سریع اما گذرا کاهش دهند، تقویت می شوند
این وسواس ها یا اجبارها سبب اتلاف وقت می شوند و اختلال برجسته ای در روند معمولی و طبیعی زندگی ، کارکرد شغلی، فعالیت های معمول اجتماع یا روابط فرد ایجاد می کنند
افراد مبتلا به OCD نسبت به افراد بهنجار و مبتلایان به سایر بیماری های روانپزشکی ، نمره پرخاشگری بالاتری کسب می کنند. بر اساس نظریه ها، اغراق درباره نگرانی به خاطر دیگران، دفاع علیه پرخاشگری پنهان است . سالکووسکیس و همکاران - 2000 - معتقدندکه سبک تربیتی سرسختانه که با اخلاقیات بیش ازحد وکمال گرایی تعیین می گردد، باعث می شود که نگرش پرخاشگرانه بهنجار با شخصیت فرد آمیخته نشود و بنابراین فرد را در مرحله رشدی کودکانه و ناپخته نگه می دارد . وسواس های پرخاشگرانه در افرادمبتلابه OCD به طور اجتماعی غیر قابل پذیرش هستند و ممکن است با مسئولیت پذیری افراطی - نگرانی از آسیب رساندن به دیگران - مرتبط باشد. بیماران مبتلا به وسواس ، پرخاشگری پنها ن را تجربه می کنند و به خاطر داشتن چنین افکاری هم احساس مسئولیت و هم احساس گناه دارند.
با توجه به اینکه سازه های شناختی مثل پرخاشگری پنها ن نقش مهمی در سبب شناسی و تداوم این اختلال ایفا می کنند ، درک این عامل در فرایند پیشگیری ، تشخیص و درمان ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر گامی هر چند مقدماتی در جهت درک این عامل محسوب می شود. در این راستا فرضیه های زیر مطرح است :
-1 بین سازه پرخاشگری پنهان با اختلال وسواس فکری و عملی ارتباط معنادار وجود دارد.
-2 مولفه های پرخاشگری پنهان - درون ریزی خشم و صفت خشم - توانایی پیش بینی اختلال وسواس فکری و عملی را دارند.
روش کار:
نوع مطالعه از نوع توصیفی -همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ، کلیه زنان شهر اصفهان می باشند.که با توجه به اطلاعات به دست آمده از اداره ثبت احوال شهر اصفهان جمعیت مذکور، بالغ بر یک میلیون وصد وپنج هزار و سیصد وپنجاه نفر می باشد.روش و طرح نمونه گیری به صورت تصادفی زمانی می باشد .به این صورت که در روزهای مشخصی در هفته با مراجعه به مکان های عمومی در مناطق سه گانه شمال،مرکز و جنوب شهر اصفهان ، با درنظرگرفتن شرایط سنی افراد نمونه - زنان 50-20ساله - اقدام به توزیع پرسشنامه شده است.
ابزارهای اندازه گیری داده ها:
-1پرسشنامه وسواس فکری وعملی مادزلی
این پرسشنامه توسط هاجسون و راچمن - 1977 - به منظور پژوهش در مورد نوع و حیطه مشکلات وسواسی تهیه شده است . این پرسشنامه شامل 30 ماده است. پایایی و اعتبار آزمون وسواسی مادزلی در مطالعات انجام شده بر روی نمونه های بالینی کشورهای مختلف تائید شده است. به عنوان مثال ساناویو همبستگی بین نمرات کل آزمودنی مادزلی و آزمون پادوآ 0/70 بدست آورد.