بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش در عمل حاضر با هدف اصلاح رفتار و افکار وسواس گونه یک دانشآموز کلاس اول دبیرستان انجام شد. دانش آموز فوق توسط یکی از دبیران به شورای مدرسه معرفی گردیده بود که پس از بررسی های لازم تشخیص رفتار و افکار وسواس گونه، داده شد. در نهایت شورای مدرسه اصلاح و درمان اختلال فوق را به روش مواجه سازی و پیشگیری از پاسخ - ERP - به مشاور آموزشگاه واگذار نمود.

مشاور بر اساس دستور شورا مراحل تشخیص دقیق را با نظر سنجی از اولیا و دبیران و سه جلسه مصاحبه بالینی انجام و سپس اصلاح و درمان افکار و رفتارهای وسواسی را در هفت جلسه - مجموعا با جلسات تشخیصی و مصاحبه های اولیه، ده جلسه - اجرا نمود.  مشاهدات ثانویه نشان داد که هم رفتارهای وسواس گونه و هم افکار وسواس گونه در دانشآموز فوق بهبود یافته است. بررسی های پیگیرانه نشان داد که روش - - ERP در اصلاح رفتار و افکار وسواس گونه محمد رضا موثر می باشد. پیشنهاد می گردد جهت درمان وسواس فکری و عملی از روش مواجه سازی و پیشگیری از پاسخ به عنوان یک روش کارآمد، استفاده گردد.

مقدمه

اختلال وسواسی اجباری - OCD - 1 یک اختلال روانی ناتوانکننده است و تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی میگذارد. میزان شیوع مادامالعمر حدود دو تا سه درصد می باشد این اختلال چهارمین بیماری روانپزشکی پس از هراس ، وابستگی به مواد، و افسردگی می باشد. بررسیهای همهگیر شناسی در اروپا، آسیا و آفریقا در حوزههای فرهنگی یکسان می باشد. البته عوامل فرهنگی نیز نقش مهمی در تایید علایم وسواس دارند. شناخت و اطلاع از فراوانی و تنوع آنها به تشخیص دقیقتر و اهداف درمانی مناسب کمک میکند.

میانگین سن شروع این اختلال بیست سالگی است - کاپلان و سادوک2، . - 2010 اختلال وسواس یک نوع بیماری روانی است که باعث ایجاد افکار تکرار شونده ی ناخواسته می شود. در این حالت برای خلاص شدن از این گونه افکار، فرد مبتلا، یک کار را چندین بار انجام می دهد. به عنوان مثال، ممکن است بیمار فکر کند که هر چیزی که به آن دست میزند آلوده به میکروب است، به همین خاطر هر روز بارها و بارها دستهای خود را میشوید - جوانمرد، - 1391، - کرینگ3 و همکاران، . - 2007

بیان مساله مورد پژوهش و ضرورت آن

نمونه مورد مطالعه دانش آموز پسر هفده ساله که درکلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل بود. وضعیت تحصیلی ایشان متوسط، و وضعیت مالی خانواده هم متوسط بود. بر اساس خود گزارش دهی، وضعیت خوراک وی، پرخوری در حد استفراغ، و وضعیت خواب نامبرده، در دو نوبت - روز و شب - که در حدود ساعات: 1/5 الی 5 یا 4/5 بعد از ظهر - 3 ساعت - و شب از ساعت 2 تا نماز صبح بود. هوشبهرکلی بر اساس سنجش استعداد - مرسوم در مدارس - 88 برآورد شده بود که از نظر رتبه درصدی از %21 همسالان خویش در آزمون هوش بهتر عمل کرده بود وی به مطالعه و مسائل مذهبی علاقه مند بود اما علاقه چندانی به ورزش نداشت. وی بسیار پرتلاش بوده، اما خود و اطرافیانش معتقداند از کلاس و تحصیل آنچنان که باید نتیجه نمی گیرد.

دانشآموز فوق اولین بار توسط یک دبیر به مشاور مدرسه معرفی گردید که مشاور پس از یک مصاحبه بالینی، به منظور افزایش اعتبار داده های گردآوری شده والدین دانش آموز به مدرسه دعوت و ضمن ارائه رونوشت از چک لیست تشخیصی اختلال وسواس اجباری از ایشان خواسته شد تا رفتارهای مشاهده شده در شش ماه گذشته را در مقیاس لیکرتی علامت بزند. سپس همان چک لیست توسط سه تن از دبیران پاسخ داده شد. همچنین با مدرسه سال قبل نیز تماس گرفته شد با اینکه مشاور سال قبل از رفتارهای این دانش آموز اظهار بی اطلاعی نمود اما دبیر پرورشی سال قبل از سوالات مکرر وی خبر داد. همچنین والدین وی نیز کلیه موارد را تایید نمود. بنابراین ارزیابی های اولیه نشانگر یک همبستگی نسبی در بین پاسخ ها را نشان می داد.

توضیحات لازم در خصوص روش درمان، همچنین ضرورت مشارکت خانواده، داده شد و در نهایت پس از کسب رضایت از ولی دانش آموز جدول ذیل به ولی دانش آموز داده شد تا با توافق سایر اعضای خانواده موارد قابل بررسی را بدور از هرگونه پیش فرض و تعصب مشاهده و به مدرسه گزارش نمایند.  سپس با هماهنگی معاون آموزشی و با حضور نماینده دبیران جلسه ای با دبیران ریاضی، شیمی و زیست شناسی برگزار گردید در این جلسه ضمن توجیه دبیران، به سوالات مطروحه آنان پاسخ داده شد و در نهایت مقرر گردید هر یک از دبیران تکالیف مربوطه را دقیقا سنجش نموده و در فرم مخصوص ثبت نمایند.

 بررسی های کمی نشانگر آن است دانش آموز فوق در هشتاد در صد موارد ذکر شده با افراد دیگر متفاوت عمل می نماید همچنین بررسی کیفی گزارشها حاصل از حداقل در دو محیط متفاوت با سابقه بیش از دو سال می باشد. و انجام مصاحبه های بالینی در اتاق مشاوره در طی سه جلسه نشان دهنده آن است که براساس ویرایش پنجم راهنمای آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا1 دانشآموز فوق دارای اختلال وسواس فکری و عملی می باشد.

این یافته ها در جلسه اختصاصی شورای مدرسه بررسی گردید. شورای محترم ضمن بررسی علل اصلی و فرعی مشکل نتیجهگیری نمودند این مشکلات در مرحله اول به خاطر: الف - توصیه های وسواس گونه خانواده و حساسیت والدین نسبت به درست کاری و رعایت حدود و مقررات بوجود آمده، و ب - به خاطر سخت گیری های معلمان در ایشان تثبیت گردیده است در ضمن ج - وجود چنین اختلالی در اقوام دور نیز گزارش شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید