بخشی از مقاله

چکیده

معماری و فرهنگ رابطه متقابل و دوسویه دارند، از یک طرف معماری بر فرهنگ تأثیر می گذارد و از طرف دیگر فرهنگ نسبت به معماری تأثیر گذار است. از اینرو، معماری نقش مهمی در شکل گیری روابط و فرهنگ مردمان دارد. مبحث اساسی در معماری، فضا هست و از آنجا که تا حدی رفتار در درون فضا رخ می دهد، می توان با مدیریت فضا، رفتارهای داخل فضا را مدیریت کرد.آنچه که از دیر باز در معماری ایرانی قابل شهود بوده است، درونگرایی در فضای معماری بوده است؛ بدین صورت که در معماری درونگرا، تزئینات به وفور به کار می رفت و به بیرون کمتر توجه می شد و سادگی در معماری برونگرا رعایت می شد.

در معماری گذشته ایران، فضاهای درون خانه، نیاز اهل خانه را تأمین میکرد و در معماری درونگرا، محرمیت و سلسله مراتب رعایت می شد.با گذشت زمان و از دوران پهلوی به بعد معماری برونگرا، جایگزین معماری درونگرا شد و به تدریج دیوارهای ساده و بی وزن کنار گذاشته شدند و در عوض پنجره های متعدد رو به خیابان گشوده شدند و تزئینات و نمای بیرونی ساختمان مورد توجه قرار گرفت. برونگرایی تا حدودی جایگزین درونگرایی شد و پدیدهی درونگرایی کمرنگ شد. در این نوشتار تلاش می شود تا به معماری درونگرا پرداخته شود و ویژگی ها و مشخصه های آن مطرح شود.

درونگرایی، امنیت، محرمیت

طبق مطالعات انجام شده معماری و شهرسازی در اروپا تحت تأثیر عوامل مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی همواره ماهیتی "برونگرا" داشته است. مطالعه مشخصه های کیفی معماری و شهرسازی ایرانی حاکی از حضور پررنگ و تأثیرگذارعوامل محیطی، اعتقادی و فرهنگی در کلیه سطوح از کلان تا خرد می باشد؛ به گونه ایکه ماهیتی کاملاً "درونگرا "به آن بخشیده است. درونگرایی ابنیه معماری نیز با حیاط مرکزی و دیوارهای بلند خارجی و بدون هرگونه گشودگی رو به بیرون، فقدان هرگونه نمای شهری را در معابر دامن می زده است؛ اما معماری و شهرسازی ایران در اوایل قرن حاضر و با ظهور تدریجی مدرنیته و مظاهر آن، ماهیت "درونگرایی" خود را کنار گذاشته و رو به "برونگرایی" نمود.

لذا از یک سو پشت کردن به مبانی معماری شهری در ایران و از سوی دیگر عدم درک درست ماهیت معماری برونگرا در اروپا و دقایق و ظرایف آن، نوعی معماری برونگرا در شهرهای در حال گسترش ایران شکل گرفت که فقدان هرگونه هماهنگی هرچند مختصر در سطح ابنیه همجوار با یکدیگرو در نسبت با فضای خیابان بارزترین ویژگی آن به شمار می آید. درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار، به صورتهای متنوع، قابل درک و مشاهده است.اصولاً در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان به ویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است.

شهرستان خوی از جمله شهرستان های استان آذربایجان غربی است که از لحاظ موقعیت استراتژیکی دارای اهمیت ویژه ای می باشد، بخصوص که از قدیم الایام از شهرهای واسط میان تبریز و ارومیه بوده است. این شهرستان در طول تاریخ تا دوران پهلوی اول تابع شهرستان تبریز بوده وحاکم آن از سوی والی تبریز معین می شد و به همین علت این شهرستان نه تنها از تحولات تبریز تأثیر پذیرفته بلکه خود در بسیاری از تحولات سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی ایالت آذربایجان نقش داشته است. لذا در این پایان نامه علاوه بر بررسی جغرافیای تاریخی واستراتژیکی شهرستان خوی به نقش آن در تحولات مختلف منطقه آذربایجان توجه شده است.

ویژگی هایی چون طرح مناسب، محاسبات دقیق، فرم پوشش بیرونی، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوان های رفیع، ستون های بلند و بالاخره تزئیناب گوناگون هر یک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.شیوه رازی: سامانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان از سده پنجم تا اوایل سده هفتم. شیوه آذری: ایلخانیان و تیموریان از اوایل سده هفتم تا ابتدای سده دهمشیوه اصفهانی: صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه از اوایل سده دهم تا اواسط دوره قاجاریه. معماری معاصر: چهلوی و بعد از انقلاب اسلامی، از اواسط دوره قاجاریه تا کنون.از شش شیوه معماری ایران در گذشته، دو شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام چهار شیوه دیگر مربوطه دوره اسلامی است. غربی ها برای شیوه های اسلامی نام هایی را به کار می برند، مانند شیوه های اموی و عباسی اما به عقیده بسیاری از ساحبنظران، هیچ یک از کشورها و ملت های اطراف یعنی ترک ها، عرب ها و... نمی توانسته اند در اسلوب و نحوه معماری کشوری که پیشینه معماری چند هزار ساله دارد تاثیر گذار باشند، زیرا آن ها در آن زمان معماری ارزشمندی نداشته اند.

آنچه که به عنوان روح معماری ایرانی می شناسیم در منتهای مراتب در مسجد ایرانی ظهور یافته است. عناصر طراحی نیز در معماری ایرانی از قدمتی سه هزار ساله برخوردار است. این عناصر از تالار گوردخمه ها گرفته تا سقف چهارطاقی ها و چهارایوانی ها همواره در دوران های مختلف حضور داشته و تاثیر گذاری خود را در زندگی امروز نیز حفظ کرده اند.معماری ایرانی و معماری اسلامی بر درون گرایی مسکن توجه دارد و برآن تاکید می گذارد. این انتخاب و گرایش در معماری اسلامی ایرانی، ریشه در اعتقادات ایرانی ها دارد. ایرانی ها خواستار فضایی آرام برای خانواده خود به دور از هیاهو و مزاحمت دیگران هستند.ما می توانیم از درون گرایی برداشت های مختلفی داشته باشیم. این واژه پیش از این که نوع نگرش در معماری باشد، آشکار کننده دیدگاه اخلاقی و عرفانی هر اقلیمی است. تودار بودن، گرایش به حالات و رفتارهای درونی و پرهیز از نشان دادن حالات و رفتارهای درونی و چرهیز ار نشان دادن آن حالات به صورت تظاهر، بعضی از این مفاهیم هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید