بخشی از مقاله
آب درمعماری ایران
در ايران باستان آب پيامآور روشنايي و پاكي به شمار ميرفت و از ارزش زيادي برخوردار بود. شايد به علت اينكه ايران كشوري كمآب بوده، اين مايع حياتي بين ايشان قدر و منزلتي والا داشته است. آب در نزد ايرانيان نه تنها براي رفع نيازها مورد استفاده قرار ميگرفته، بلكه از لحاظ معنوي و روحي نيز تاثير بسياري داشته است. آب با قابليتهاي مختلف خود مانند حيات، تازگي، درخشندگي، پاكيزگي، رونق و رواج روشنايي، سكون و آرامش و تحرك، احساسهاي متفاوت در روح و روان انسان گذارده است. به همين دليل همواره در مكانهايي كه ساخته دست بشر هستند، به صورتهاي مختلف براي خود جا باز كرده است.
اين مساله در رابطه با مكانهايي مانند پارك يا باغ بيشتر چشمگير است. زيرا عنصر آب به عنوان يكي از زيباترين زمينههاي ديد و يكي از موارد تكميلي فضاي سبز مورد استفاده قرار ميگيرد. البته در اين مكانها وجود آب براي پاكيزگي محل و آبياري درختان و گلها يا استفاده براي سرويسهاي بهداشتي، ضروري و پراهميت است.
در سدههاي گذشته ايرانيان باغها را بيشتر در زمينهاي شيبدار احداث ميكردند و با ايجاد پلكان در مسير آب، جريان ملايم آب، تند و پر سر و صدا ميشد.
اصليترين عاملي كه همواره به باغهاي ايراني حيات ميبخشيد، آب جاري بود كه در چهارباغها، جويبارها و جويهاي كمشيب و مارپيچي به حركت در ميآمد و هواي باغ را مطبوع و دلپذير ميساخت. در باغهاي تزييني كه به حوضها ميپيوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته ميشد. در كف آبنماها و بيشتر جاهايي كه آب در جريان بود، اغلب تخته سنگي با تراش سفيدرنگ يا با طرحهاي مختلف كار ميگذاشتند كه به موج آب، جلوه زيبايي دهد.
باغهاي قديمي ايران اغلب در مناطق گرم و خشك و كمآب ساخته شدهاند و دليل احداث آنها در چنين مناطقي، وجود چشمههاي طبيعي و يا كاريز است.
وسعت هر باغ بستگي به حجم و مقدار آب موجود براي آبياري آن دارد. باغهاي شهرهاي خشك و كويري به علت گرمي هوا در تابستان، همواره اهميت خاصي داشتهاند كه از آن جمله باغهاي كاشان را ميتوان نام برد. باغ فين كاشان كه از باغهاي معروف دوره صفويه، زنديه، قاجاريه و همچنين زمان ما است به علت وفور آب چشمه سليماني و حوض و استخر و فوارههاي فراوان و درختان كهنسال و عمارتهاي تاريخي، همواره جزو معرف ترين و پرجاذبه ترين باغهاي كشور ما بوده است.
در باغهاي ايراني، براي ايجاد محيطي آرام، خنك و پرسايه، چارهاي جز احداث جويهاي آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا اين جويها در تقاطعها به حوضچه تبديل ميشدند. آب از جويها كه اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههاي منظم با استفاده از شيب طبيعي زمين با تكرار آبشارها به داخل حوضچهها روان ميشد.
آبنما كه از ضروريترين عناصر ايجاد باغ محسوب ميشد، بيشتر در مقابل عمارت باغ احداث ميشد و بعد اصلي آن در جهت طول ساختمان و به شكلهاي مستطيل، مربع، چند ضلعي و دايره بود. گاهي در داخل عمارتهاي باغهاي قديمي نيز آبنما ساخته ميشد كه در اصطلاح به آن محل، حوضخانه ميگفتند. ساكنان باغ در روزهاي گرم تابستان، به ويژه هنگام نيمروز، در كنار آبنما به آسايش ميپرداختند.
آب و روانشناسي
انسان مجموعهاي است پيچيده از روح و ذهن و جسم. همانگونه كه جسم آدمي به غذا نيازمند است، ذهن و روح او نيز طالب عناصري است كه به او آرامش ببخشد. در جامعه شهري كه ساختمانهاي بلند و خيابانها و زندگي ماشيني همه جا را احاطه كرده است، جلوههاي زيبايي و هنر، بهترين پناه براي روح خسته و آرامشطلب آدمي است.
امروزه در شهرها شاهد عناصري با بافت سخت مثل بتن و ... به جاي عناصر طبيعي (پوشش گياهي) هستيم. لذا بايد با بهكارگيري عناصري كه بافت نرم دارند، گوشه عزلت و زيبايي فراهم كرد تا به روان انسان آرامش بخشيد. اين مكانها ميتوانند پاركها و باغهاي شهري باشند. آب يكي از اين عناصر به شمار ميرود و چه در حالت سكون و چه در حالت حركت نوازشدهنده روح انسان است. حركت و موسيقي آب، در جلوهگري بيشتر فضاي سبز نقشي در خور توجه دارد. ميتوان آب را به صورت جويبار و چشمه براي نقاط آرام و بي
سر و صدا و به صورت آبشار و فوارههاي بزرگ براي نقاط پرازدحام و شلوغ طراحي كرد.
آب و انعكاس
سطح آب ساكن، با انعكاس نور مانند آينه عمل ميكند و پديده هاي اطراف خود را با چرخش 180 درجه نمايش ميدهد، همچنين انعكاس پوشش گياهي در آب و تابش نور خورشيد روي گياهان آبزي موجود روي آب، تصوير زيبايي براي بيننده به وجود ميآورد. آب در حال حركت نيز منعكسكننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوري كه از يك جويبار روان روي برگ درختان منعكس ميشود.
آب و تاثير آن در كاهش درجه حرارت و افزايش رطوبت:
آب در پاركها و باغها به هر يك از صور مختلف، خود به نحوي در متعادل كردن درجه حرارت هوا، تامين رطوبت نسبي براي گياهان و ايجاد طراوت، موثر است. مجموعه اين عوامل از يكنواختي و خشكي محيط ميكاهد.
طراحي آب در سبكهاي مختلف:
جذابيت آب از ديگر عناصر موجود در پارك بيشتر است. آبنما عنصري است كه اگر در پاركها خوب و كامل طراحي شود. تركيب مناسبي ايجاد مينمايد و اگر به طور صحيح مورد استفاده قرار نگيرد. باعث ضايع شدن شيوه طراحي خواهد شد. براي احتراز از بروز چنين مشكلاتي بايد با احتياط عمل كرد.
آبنماها را ميتوان به دو صورت منظم يا غيرمنظم طراحي كرد.
منظم (Formal) _ منظور از طراحي منظم، دادن شكل كاملا هندسي به آبنماها و آبراهههاست. اين نوع آبنماها وقتي در يك چشمانداز كه به شيوه منظم طراحي شده است، قرار گيرند، بهترين نماي خود را نشان ميدهند. اشكال به حالت قرينه و كلاسيك به كار ميروند. چشمهها و مجسمهها شكل مشخصي دارند و مواد به كار رفته، سنگ و بتنهاي صاف و منظم است. البته از فايبرگلاس هم در اندازههاي دلخواه و به فرم منظم ميتوان استفاده كرد. آبنماهاي منظم وقتي كه داراي لبه برجسته باشند، جذابيت بيشتري دارند. چرا كه نشستن روي لبه برجسته استخر جالب است و از طرفي براي كودكان امنيت دارد. در باغها و پاركهاي كوچك شهري، بهتر است كه آبنما به شيوه منظم طراحي شود.
غيرمنظم (Informal) - آبنماهاي غيرمنظم ميتواند از اجسام قالبريزي شده و ظروف با اشكال غيرهندسي و خيالي و يا سنتي ساخته يا به فرم آزاد با پيروي از آبگيرهاي طبيعي طراحي شود. در اين صورت آبنماها داراي گوشههاي راست و ديوارهاي عمودي و حاشيههاي منظم و دستساز نيستند. يا دست كم در ظاهر اين طور به نظر ميآيند. براي ساخت آنها، بيشتر از سنگ و خاك و گياهان بومي استفاده ميشود. براي ايجاد آبنماهاي طبيعي بايد فضاي كافي وجود داشته باشد. پس از مشخص شدن سبك طراحي پارك، مساحت و فرم استفاده از آب (جاري - ساكن) تعيين ميشود. وسعت كل آب بستگي به مساحت پارك و شرايط اقليمي منطقه دارد.
در مناطقي كه آب و هواي خشك دارند، بايد پرش آب (فواره، آبشار) بيشتر باشد. در صورتي كه براي آب و هواي مرطوب، ريزش و پرش آب حتيالامكان بايد كمتر شود. در مناطقي مثل تهران بهتر است حدود 25درصد از مساحت كل پارك به آب و آبنماها اختصاص داده شود.
برحسب شرايط، توپوگرافي زمين و هدفهايي كه از ايجاد آبنما وجود دارد، اشكال مختلفي از آن ساخته ميشود. شكل و تعيين محل آبنما خود بستگي به موقعيت زمين و هماهنگي با ديگر عوامل باغ، همچنين سليقه و ابتكار طراح دارد.
استخر
استخر شنا در باغهاي خصوصي احداث ميشود و در پاركهاي عمومي، استخرها نقش آبنما را دارند و در بعضي موارد، براي بازي از آنها استفاده ميشود. مانند استفاده از قايقهاي موتوري و پايي. اينگونه استخرها در اوايل قرن بيستم به شكل مستطيل، بيضي يا به اشكال هندسي منظم ساخته ميشدند.
در قرن حاضر، در طرح اينگونه استخرها تجديدنظرهايي شده و اشكال هندسي نامنظم با خصوصيات بهاشتي بيشتر، تزيينات نوري و توليد امواج در آب، تفنن خاصي را به همراه آورده است. به طوركلي عمق استخرها برحسب موارد استفاده و سن استفادهكنندگان، متغير است. براي احداث استخر ابتدا مكان مناسبي در نظر گرفته ميشود. اين مكان بايد از هر نظر براي بازديدكنندگان جاذبه داشته باشد. علاوه بر آن روباز و آفتابگير و حتيالمقدور كمشيب باشد.
آبنما
حوضچهها يا حوضهاي كمعمق كه اغلب در آنها فوارههاي متعدد و چراغهاي رنگين تعبيه ميشود به آبنما معروف هستند. عمق آنها تا 60 سانتيمتر است و برحسب شكل و فرم طراحي شده، با مصالح ساختماني مختلف ساخته ميشوند. گاهي در كناره آنها از لكههاي گلكاري يا جعبههاي گل استفاده ميكنند. ميتوان در داخل يا كنار آلاچيقها آب نماهاي كوچكي احداث كرد.
چشمه
با استفاده از خصوصيات طبيعي، چشمههايي را در پاركها و باغهايي كه به شيوه طبيعي و كلاسيك احداث شدهاند، طراحي ميكنند. ايجاد چشمههاي كوچك به طور مصنوعي به نحوي به لطافت و زيبايي فضاي پارك ميافزايد.
در صورت امكان مسير و حركت آب را به صورت كانالهاي زيرزميني درميآورند تا از يك نقطه به صورت مظهر ظاهر شود. حوضچه كوچكي نيز در كنار مظهر ايجاد ميكنند تا حالت طبيعي به چشمه بدهند. چشمهها را بايد با توجه به انواع طبيعي آن، با جريان تند يا ملايم، با در نظر گرفتن وضع توپوگرافي زمين با سرعت كم يا زياد آب طراحي كرد.
بركهها يا باغچههاي آبي
احداث بركه بر تلطيف هواي پارك و زيبايي آن بسيار موثر است. بركه به اشكال منظم و غيرمنظم با اعماق مختلف در نزديكي منطقه جنگلكاري، در وسط پارك يا در كنار سطوح گلكاري وسيع ساخته ميشود. براي اين منظور در قطعه موردنظر خاكبرداريهايي با اعماق مختلف و اشكال نزديك به حالت طبيعي انجام ميدهند. براي تامين آب بركه از كانالهايي آب را به آن وارد ميكنند كه اين كانالها ميتوانند جنبه تزييني داشته باشند و به صورت آبشار و جويبار طراحي شوند. در بركهها ضمن اينكه آب راكد است متحرك هم هست تا گياهان از موهبت طبيعي ساخته شده به دست بشر برخوردار شوند. گياهاني كه در داخل يا نزديك بركه كاشته ميشوند بايد با خطوط و گلهاي تزييني منطقه هماهنگي داشته باشند.
گياهان آبزي، با اشكال متنوع و رنگ سبز برگهاي خود، مناظر زندهاي به باغچههاي آبي داده و به آن حالت طبيعي ميدهند. مهمترين خاصيتي كه گياهان آبزي در باغچههاي آبي دارند، توليد اكسيژن و افزايش رطوبت هواست كه در خنك كردن هواي منطقه نقش مهمي دارد. گياهاني نظير آلاله آبي و نيلوفر آبي با برگهاي خود سطح آب را ميپوشانند و ايجاد سايه ميكنند كه به خودي خود باعث ميشود آب در فصل تابستان زود گرم نشود.
آبشار و جويبار
آبشارها و جويبارهاي طبيعي هميشه براي مردم جذابيت خاصي داشتهاند. امروز طراحان
توانستهاند با الهام از زيباييهاي طبيعي و از جمله آبشارها و جويبارها، در پاركها و باغها گوشههايي از طبيعت را تا حد امكان بيافرينند. ارزش وجودي آنها به جنبههاي زيباييشناسي آنها محدود نميشود، بلكه در تلطيف هوا و مطبوع ساختن فضا موثرند. جويبار را ميتوان طوري طراحي كرد كه دو عمل آبياري و حركت آب همزمان انجام شود.
فوارهها
فواره تنها نمايشي از زيبايي آب نيست، بلكه در روزهاي خشك و گرم تابستان، رطوبت هوا را افزايش ميدهد و فضاي دلپذيري فراهم ميسازد. خلاف تصور همگان، فوارهها الزاما مصرفكننده آب نيستند. ميتوان به وسيله يك پمپ شناور، آب استخر يا حوضچه را به گردش درآورد. فوارهها به سه گروه اصلي تقسيم ميشوند:
1- فوارههاي پرتابي (Spray)
2- فوارههاي ريزشي (Spill)
3- فوارههاي جهنده (Splash).
در مناطقي كه در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههاي كوتاه و نيرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نبايد بيش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پايه يك قانون تجربي، قطر استخر يا حوضچه آب، بايد دست كم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پايينتر از سطح آب تعبيه شود، زيبايي بيشتري دارد. مگر اينكه از اشكال و مجسمههاي خاصي براي ايجاد فواره استفاده شود.
براي نمايش فوارهها در شب از چراغهايي در زير محل ريزش آب استفاده ميكنند كه بايستي با اصول نورپردازي در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پايين به بالا و تنظيم ميزان آن، باعث انعكاس حركات آب در محوطه اطراف و روي شاخ و برگ گياهان ميشود و زيبايي خاصي به محيط ميبخشد. در صورت وجود گياهان آبزي يا ماهي در استخر، بايد در نصب فوارهها دقت شود. براي نيلوفرهاي آبي تلاطم سنگين آب مضر خواهد بود. اما اكسيژن فراوان حاصل از آب فوارههاي بلند براي ماهيها مفيد و مطلوب است.
نقش آب در پارک های شهری
چکیده
• آب به عنوان یکی از اساسی ترین عناصر منظر در شکل گیری فضاهای شهری تاثیر به سزایی دارد. شناخت ویژگی های آب به تشخیص معیارهای مناسب برای ارتقاء کیفیت آبنماها منجر می گردد. ویژگی های ذهنی و بصری آب بصورت همزمان در طراحی اثر گذارند.
• جلوه های متفاوتی از آب در پارکها ارائه شده که هر کدام بر اساس بخشی از ویژگی های آن شکل گرفته است. برای ارتقا کیفیت نمایش این جلوه ها به اصول تاثیرگذار در به وجود آمدن ویژگی ها مانند فرم, رنگ و بافت ظرف در برگیرنده آب توجه باید کرد.
• در این طرح بررسی آبنماهای موجود در سه پارک جمشیدیه، ساعی و شهر مورد نظر بوده تا علاوه بر پرداختن به جزییات اجرایی، عوامل تاثیر گذار در طراحی آبنماها نیز به صورت عام در پارک های شهری مشخص گردد.
نتيجه گيري
• با نگاهی به مفاهيم نظری آب و آبنما و تحليل آبنما پارکهای نمونه, به معيارهای در طراحی اشاره می شود که بصورت مجزا در جزئيات اجرايي می توان مورد توجه قرار داد. اين اصول در جايگاه تعريف "ايده کلی" طرح مفهوم پيدا می کنند هر چند تنها بيان جزئيات هر يک از انواع آبنما بصورت منفرد مورد نظر بوده است و بيان کيفيتی خاص از فضا با آب و آبنما و در غالب کلی مفاهيم طرح, فضای مطلوب طراحان را پديد می آورد.برای طراحی هر جلوه از آب, معيارهای تاثيرگذار بر کيفيت انواع آبنما ها وجود دارد که بصورت زير قابل دسته بندی هستند.
• استخرها : غالباً به صورت سطوح بازتابنده کارايي دارند, براي اينکه بهتر انعکاس هايي را توليد کنند می بايست عمق کافي داشته و سطح منعکس کننده بسيار تراز باشد. براي ديدن انعکاس شئي در آب از نقطه ديد مورد نظر، محورهاي ديد مناسب وجود داشته و ظروف آنها نيز به رنگ تيره باشد. نور خيره کننده که مانع ديد شود نبايد وجود داشته و اندازه استخر با توجه به انعکاسات مورد نظر طراحي، اندازه شئي و موقعيت بيننده انتخاب شود.
• آبروها : براي بيان حرکت و نيز عدم تمرکز مفاهيم به کار روند. تأثير حسي يک آبرو، به حجم و شدت جريان آب و نيز به اندازه، شکل و شيب آبرو بستگي دارد. نمايش حرکت آب بستگی به بستر آبرو و بيان کننده روحيات محيطی و نظرات طراح می باشد.
• آبشارها : نحوه فرو ريختن آب بستگي به حجم و شدت جريان آب، شرايط لبه اي که از آن فرو مي ريزد، ارتفاع و ماهيت آبشار و سطحي که در نهايت برآن فرو مي ريزد, امکانات نامحدودي را عرضه مي کند. با افزايش حجم آب، جريان آب منظم تر شده نقش ساير متغيرها، مانند شکل لبه، کم رنگ تر مي شود. چنانچه در مسير وزش آب جسمي به صورت برجسته قرار گيرد باعث پخش شدن آب مي گردد. با اين کار هر قطره آب پخش شده, مي تواند نور را منعکس و تصويري پر جنب و جوش از آب را ارائه دهد.
• فواره ها : براي جلب توجه به نقاط خاص به کار برده شوند و براي تاکيد بر نقاطي که به دلايل ديگر متضمن مفاهيمي هستند بسيار موثر هستند. گاهي اوقات در محل برخورد محورهاي ديد قرار و ساير مواقع بصورت تنديسي براي تأکيد بر فضاهايي که در آن را در برگرفته اند، بکار مي روند و از طريق تضاد بر ويژگي, تأکيد بيشتري مي کنند. فواره ها به ندرت در زمينه هاي پر حرکت قرار گيرند زيرا در رقابت با زمينه تأثير بصري آنها کاهش مي يابد. اگر در حالي که فواره ها کار مي کنند درجه حرارت هوا کاهش يابد، يخهای پديد آمده شکل هاي جالبي را به وجود خواهند آورد. رقص هماهنگ نور و آب در فواره ها می تواند همچون صحنه نمايش جاذب باشد
جلوه های آب در معماری و باغسازی ایرانی
چکیده
• موثرترین ویژگی آب در معماری، نشانه های شکل گرا آن است؛ که ملموس ترین و قابل درک ترین آن نیز می باشد. ظهور آب در معماری به صور مختلف، تجسم کننده عقاید و آراء طراحان است. صورت خاص این مبحث به جلوه های عینی آب در معماری و باغ سازی می پردازد که شامل صورت های "مرکزیت، شکل دهنده، دعوت کننده، پیوند دهنده، جداکننده، گذرا، جاری، منظرین و نمایشی" در محیط است و بر این فرضیه تاکید دارد که آب در معماری به عنوان عنصری اصلی، مرکزی و در متن تلقی شده و در عنصری فرعی و در حاشیه نیست.
پرسش های اساسی
• معماری به عنوان تجسم کالبدی تصورات و عقاید آدمیان، در ارتباط مستقیم با آب است به نحوی که حضور آن، در زندگی روزمره را ملموس تر گرداند. جایگاه آب به دلیل نقش حیاتی آن در چرخه زندگی و کمبود در ایران مرکزی نیز ارزشمندتر گردیده است. سوالی که مطرح می باشد توجیه دلایل حضور آب در معماری است. آیا حضور آب در حاشیه معماری قرار دارد و یا عنصری در متن است؟ توجه به آب در معماری تنها به دلیل نقش آن در حیات موجودات است و یا نقشی ورای آن دارد؟ صور مختلف آب در معماری و باغسازی چگونه نمود پیدا می کند؟
فرضیه
• تاثیر عظیم آب در معماری ایران به نحوی است که حتی برخی بناهای اصلی شهر و حتی شهرها در کنار آن شکل گرفته اند. وجود یک سرچشمه و منبع آب دلیلی موجه برای ساختن تلقی می شده است. نمود آب در معماری به عنوان عنصری اصلی و مرکزی تلقی شده و معماری در اطراف آن قرار می گیرد، شکل و فرم به مکان ها می بخشد، رابط و پیوند دهنده فضاهای مختلف به یکدیگر می شود، به صورت جاری و گذرا از داخل محیط می گذرد و یا به صورت منظرین و نمایشی نمود پیدا می کند. این گزینه ها ممکن است به صورت منفرد و یا توامان در یک محیط تجلی یابند، اما در هر حال نشانگر ویژگی های نمادین آب است.