بخشی از مقاله

مطالعه پدیده مدرنیته شدن و تأثیرآن درمعماري اسلامی ایران

 

چکیده

وجودآثارارزشمندمعماري اسلامی ایران، نشان از ساخته شدن آنها به دست هنرمندانی است که ازتوانمندهاي بالاي هنري، فنی و فرهنگی برخورداربوده اند.باگذرزمان، معماري بناها دستخوش تغییروتحول بوده و اشکال متفاوتی به خود دیده است که این امر متأثرازتغییروتحول درجامعه، صنعت و نفوذ تفکرهاي متفاوت دربطن جامعه و به تبع آن تغییرفرهنگ بخصوص ورود مدرنیته بوده است. گذراز جامعه سنتی به مدرن و جامعه مدرن به شبکه اي و رایانه اي درتمامی دنیا درحال بروز است و تأثیرات مطلوب و نامطلوب خودرا بر جوامع میگذارد. دراین میان، جامعه ایران داشته هاي معماري خود را کنار گذاشته و درجهت دریافت شاخصه هاي معماري مدرن(هرچند بصورت ناقص)دچار نوعی بی هویتی در جامعه معماري شده است. درمیان این بی هویتی است که لازم است اصل معماري اسلامی، ایرانی را جست و غناي معماري خود را به جهان حاضر شناساند. هدف از نگارش این مقاله مطالعه پدیده مدرنیته شدن و عناصرمعماري مدرن و تأثیرمتقابل آن برمعماري اسلامی ایران میباشد،که در نوشتار حاضر شهر تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیده است .لذا در این راستا ازروش کتابخانه اي و میدانی به گردآوري اطلاعات پرداخته و با تحلیل توصیفی،تحلیلی مقاله را پیش برده ایم.این مقاله برآن است تا با بازخوانی الگوهاي معماري اسلامی درعصرحاضر و بایدها و نبایدهاي پدیده مدرنیسم به تأثیرات آن بر معماري ایران و درنتیجه به بررسی تغییرات درزیرساختهاي معماري اسلامی ایران بپردازد.

واژگان کلیدي : معماري اسلامی، معماري معاصر، مدرنیته، هویت اسلامی

مقدمه


شاید تعبیر و بررسی آثار معماري در دوره زمانی خاص چندان دقیق نباشد زیرا که معمـاري و شـکل گیـري کالبد مادي آن در جریانی پیوسته ایجاد می شود و از این رو نحوه نگرش به معماري دوره اي ایران و تأثیرات معماري مدرن بر معماري اسلامی ایران می تواند از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد . جهان مـدرن در

 

مقابل دنیاي کهن ، نظر متفاوتی از هستی عرضه می دارد که برخواسته از باورهـاي عقلـی و انسـان مـداري است . در جهان مدرن ، داوري هاي ارزشی براساس این باورهاي جدید تعریف می شود . شروع این تفکـر از زمانی است که انسان به عنوان محور سنجش تمام ارزش ها مطرح گردید . از زمانی که توجه به ذهن و تفکر عقلی به عنوان مبناي ارزیابی پدیده اي جهان مطرح شد ، باور به عقل ، انسان را به عنـوان نماینـده عقـل و اندیشه ، محور همه چیز قرار داد . در مقابل این تفکر ، جامعه ایرانی پس از اسلام بر پایه جهان بینی و ارزش هاي انسانی مبتنی بر فرهنگ اسلامی بوده و بر همین اساس آنچه را که امروزه با نام هنر و معماري اسلامی می شناسیم همان تجلی کالبدي فرهنگ پویا ، جامع ومنسجم اسلامی است .معماري گذشـته شـهرهاي مـا برگرفته از فرهنگ اسلامی حاکم بر زندگی مسلمانان در آن زمان بوده و انتظام ساختار فضایی آن نیـز گـواه صادقی بر تاثیر مستقیم احکام و اصول شریعت اسلامی ، در تعریف و تبیین نوع و انـدازه هندسـه رفتارهـاي مسلمین در روابط اجتماعی فی مابین ، بوده است . اصولا مسلمانان در گذشته اي نـه چنـدان دور ، عـالم را محضر خدا پنداشته و براي با ادب بودن و داشتن رفتاري مناسب هر یک از رفتارهاي خود در زندگی روزمره

¡ به دنبال کسب تکلیف و کشف الگوي مناسب بودند . لیکن آنچه که مسلم است ، هـر موضـوعی از زنـدگی فردي و اجتماعی انسان ، در هر دوره خاص از زمان و مکان ، ویژگی ها و مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارد . هنر و معماري اسلامی نیز مانند هر یک از حوزه هاي علمی مستقل و مطرح در ساختار اندیشه بشري

¡ مکتبی است خاص و مستقل که از نظر فلسفی و محتوایی ، داراي اصول و مفاهیم ویژه و بعضا متفـاوتی از انواع دیگر مکاتب مطرح معماري در جهان است کـه منـابع و سرچشـمه هـاي اصـلی آن را بایـد در علـم و حکمتی جست و جو نمود که در میان قرآن و سنت وجود دارد . با این اوصاف ، هر جامعه اي در حال تغییر می باشد و متناسب با فرهنگ حاکم و نیازهاي افراد خواسته هاي را می طلبد که ایـن نیازهـا در بسـیاري از مواقع متفاوت تر از گذشته می باشد و باعث بروز سنت شکنی در جامعه می گردد . گرایش به سمت دیدگاه جهان گرا در معماري با جدایی و انفصال از گذشته و تاریخ رو به سوي معماري جهان دارد . در اکثـر مـوارد بدون آگاهی هاي نظري و شناخت دقیق مفاهیم فکري گرایش هاي جهـانی ، معمـار ایرانـی رو بـه تقلیـدي کورکورانه و سطحی آورده است .

روش تحقیق

روش انجام پژوهش در این مقاله روش تحلیل و توصیف می باشد . در قسمت اول پس از مطالعـه و بررسـی منابع و مآخذمرتبط با موضوع مقاله ، عناصر معماري مدرن و مدرن شدن و شاخصه هـاي معمـاري اسـلامی


2165

مورد طبقه بندي قرار می گیرد و در مرحله بعدي به توصیف وتحلیل یافته هاي مقاله پرداختـه و سـپس بـا جمع بندي موارد فوق به باید ها و نباید ها حدود هریک از دوره ها و تأثیرات متقابل بر همدیگر اشـاره مـی گردد .

پدیده مدرنیته شدن و شناخت دنیاي مدرن

با پیدایش مصالح جدید و تحولات علمی ،معماري معاصر در جهان با بیان وسیع تري بـه جریـان افتـاد کـه همراه خود مفاهیم و مباحث بسیار گوناگون و متنوع اندیشـه بشـري را بـه همـراه آورد. معمـاري متـداول و مرسوم خشت ، آجر و سنگ که نوعی سکون و بیان شناخته شده اي را در قرون متـوالی در پرتـو تظـاهرات خویش از نوعی معماري سنگین و تا حدودي بسته داشت ، تدریجا به سوي معمـاري شـفاف ، بـاز و آشـکار متمایل گشت و همراه با گونه اي اتفاقات دنیاي لایه هاي ممتازي از دریافت و ادراك تحولات روز را مطـرح کرد (قبادیان ، 1386ص(11عوامل زیادي چون عقـل گرایـی ، انسـان مـداري و پیشـرفت علـم و گسـترش تکنولوژي موجب تکوین مدرنیسم شد . در شکل گیري و پایه ریزي معماري مدرن استفاده از فنـاوري هـاي علمی و تکنولوژي از جمله فلز و شیشه نقش اساسی داشت.نخستین نمایشگاه بین المللی در سـال 1851در هایدپارك لندن موسوم به قصر بلورین که سازه اي فلزي داشت و از شیشه در آن استفاده شده بـود موجـب توجه به مصالح جدید و زبان جدیدي براي معماري شد (قبادیان 1386،ص(9به دنبال ساخت ایـن بنـاي بـا شکوه ، فلز و شیشه در ساختمان هـاي شـیکاگو و تکـوین مکتـب شـیکاگو در 1871ونمایشـگاه پـاریس در 1889ودر ساخت برج ایفل نمایان گشت ودر واقع زیر بناي پیدایش سـبکی نـو در معمـاري را رقـم زد کـه امروزه از آن به معماري مدرن یاد می شود. هرچند با گذشت زمان، سبک هایی در کنار معماري مدرن هویدا می شد و بناهایی متفاوت خلق می کرد ولی در واقع اصـل و تحـت مایـه آن بـه معمـاري مـدرن و مدرنتـه بازمیگردد. دکتر هاشم آغاجري در تعریف مدرنیته چنین بیان می دارد که : » چارچوب معناي مدرنیته بـه عصري گفته می شود که انسان در آن فاعل شناسایی و اقتدار به گونه اي خرد بنیـاد همـه ي عـالم و آدم را تبدیل به آبژه معرفتی و اقتدار خود می کند .به عبارت دیگر مدرنیته به مثابه یک دوران تاریخی بـه عصـري می گوید که اومانیسم به معنی فلسفه کلمه ظهور پیدا می کند.)«قبادیان،1386، ص. (18

2166

گذر از جامعه ي سنتی به جامعه ي مدرن

واژه ي گذار تغییر از وضعیتی به وضعیت دیگر را شامل می شودکه طی زمان روي می دهد و موجب هسـت شدن موجودیت هاي نو و دگرگونی در بسیاري از هویت هاي موجود است . (ابراهیمی ، . (1388 محدوده ي زمانی دقیقی را براي این دوران نمی توان در نظر گرفت ولی شناخت این دوره به جوامع کمک می کنـد تـا بهتر تغییرات را درك کرده و به سازماندهی مجدد تمامی زیرساخت هاي خود بپردازد به طـوري کـه دچـار عقب ماندگی در بعضی از زمینه ها نگردد. از آنجا که معماري مدرن مرزهاي جغرافیایی و تـاریخ منـدي را از شمول آرمان هاي خرد نفی کرده بود ، شاید بتوان گفت که از منظر نهضت معماري مدرن ، تاریخ و جغرافیا به مثابه شروط اصلی فرهنگ انسانی نسبت به نوآوري فن آورانه و بیـان گرایـی تجسـمی تـاثیر بسـزایی در تکوین معماري ندارند . انتزاع و مجرد سازي معماري مدرن در نقطه ي مقابل فرهنگ دیرین معمـاري ، کـه منبعث از تکوین تاریخی عناصر آن در بستر جغرافیایی خاص است ، قرار دارد . همچنین می توان گفت کـه انتزاع گرایی معماري مدرن نفی زبان معماري است، زبانی که طی تاریخ هم پاي سایر جوانب تمـدن انسـانی تکوین یافته و نهضت معماري مدرن با روي گردانی از آن، گویی واژگان زبان معماري را تا حـد عناصـر پایـه تجسمی تقلیل داده است (انصاري ، 1385، . ( 3 جامعه ي ایرانی نیز همسو با جوامع دیگـر در حـال تغییـر بوده و پا به دنیایی مدرن می گذارد . این تغییر و گذر از جامعه ي سنتی به جامعه ي مـدرن از حـدود یـک قرن پیش شروع شده و در سال هاي اخیر شتاب بیشتري به خود گرفته است .


ضرورت شناخت مفاهیم و الگوهاي معماري اسلامی ایرانی به عنوان سبکی واحد و مستقل

باگذر زمان و برپایی تمدن هاي مختلف با فرهنگهاي متنوع، معماري بناها دستخوش تغییـر وتحـول بـوده و اشکال متفاوتی به خود دیده است. کشورایران نیز با دارا بودن تمدن بسیار کهن از دیرباز درزمینـه معمـاري همواره سرآمدمعماري جهان بوده و سبکها و شیوه هاي مختلفی را براي سـاخت بناهـا متناسـب بـا اقلـیم و محیط منطقه به جا گذاشته است. معماران ایرانی به جهت فراهم آوردن رفاه و آسایش اهالی ساکن در بنا به توجه و اهمیت دادن به کوچکترین نیازهاي وي پرداخته وخلاقیت هاي شگفت آوري را بـه جهـان معمـاري ارائه نموده است که همتا ندارد که این امر مهـم فقـط بـه دلیـل فرهنـگ غنـی وهنـر بـالاي ایرانیـان بـوده است(دژمپور،.(1392 با آغاز قرن هفتم میلادي و نفوذ اسلام درمنطقه، تغییـرات مهمـی دررونـد معمـاري و صنعت شهرسازي رخ داده است و با ماهیت عمیق فلسفی خود، یک سري نو آوریهایی را در زندگی اجتماعی


شهرها به ارمغان آورده است. فرهنگ اسلامی، تاثیرخود را برمعماري دینی و اجتماعی نشان داده و در شـکل گیري محیط مسکونی و فضا بندي خانه ها، بی تاثیر نبـوده اسـت. سـازمان فضـایی خانـه تـاریخی، دردرون خودضمن حفظ مقادیر متنابهی از دانش معماري پیش از اسلام، موجب تکامل دانش سـازمان یـابی فضـا در دوران پس از اسلام نیز شده است(عبدالحسینی، .(1390


معماري مدرن در ایران و چالش هاي آن

زمینه هاي تاریخی ، فرهنگی ، اقتصادي ، اجتماعی و محیطی از جمله عواملی هستند کـه در شـکل گیـري آثار معماري بسیار مؤثرند . امروزه جامعه ي ایران به سوي شبکه اي شدن و دنیاي دیجیتال رو می آورد که برخی از زیرساخت هاي آن هنوز در کشور مهیا نمی باشد . افزایش سرعت منجـر بـه کـاهش وقـوع رویـداد گشته است و بر خلاف گذشته که گذر از کشاورزي به صنعت قرن ها بـه طـول انجامیـد ، گـذار بـه دنیـایی الکترونیک و جامعه ي شبکه اي در محدوده زمانی کوتاهتري در حال وقوع است به نحوي که ایـن تغییـرات به قدري سریع هستند که در صورت شناخت این وضعیت ، جوامع با شوك آینده و عواقب ناشی از آن روبه رو خواهد شد (ابراهیمی ، . ( 1388 با این توصیف شاید بتوان بیان نمود که جوامع هر لحظه در حال جهانی شدن و پیشرفت هستند . جهانی شدن به مفهوم جدید ، محصول ظهور صنعت ارتباطات جهـانی و مـنعکس کننده ارتباطات همزمان جهانی است(حبیب ،. (1389 معماري معاصر ایران در بستري شکل گرفته است که از جریان هاي مدرنیته ، صنعتی شدن و جهانی شدن به طور مداوم تاثیر پذیرفته است ولـی بـه جـرات مـی توان گفت که جامعه ي ایران هیچگاه زیرساخت هاي مدرنیته را به صورت کامل در اختیار نداشته و به تقلید ظاهري از معماري مدرن پرداخته است . جامعه ي ایران با وجود فرهنگ و تمدن بسیار شـکوهمند خـرد در جامعه با مدرنیته و مدرن شدن به چنان بی تعادلی و نابسامانی دست یافتـه اسـت کـه مـی تـوان گفـت در مخمصه اي بسیار بزرگ گرفتار آمده است . از طرفی می خواهد پایبند اعتقـادات و سـنت هـاي گذشـته ي خویش بماند و از طرفی سیل بی حربه و فراگیر از حوادث ، رخدادها ، خبري و نوآوري هاي جهان ، پیرامون وي در گذر است . از این رو هر روز پیوندشان با گذشته سست تر گردیده و از آینده هراس بیشتري می یابد ( حبیب . (1389 آنچه تولید می شود ساختمان سازي است نه معماري . رشد شهري است نـه شهرسـازي . مراد از معماري و شهرسازي خلق آگاهانه و انمدیشمندانه فضا براي زنـدگی فـرد و جامعـه اسـت (حبیبـی ، 1385، . (97 رشد جمعیت و نیازهاي آنها باعث افزایش ساخت و ساز هاي گسترده و مخصوصـا خانـه هـاي مسکونی شده است که در کشور ایران نیز این روند ادامه دارد . که در این بین 3 گروه عمده اقدام به احداث

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید