بخشی از مقاله
مقدمه
ممكن است به دفعات شنيده باشيم كه سازمانهاي هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج مي شوند ، اما سازمانهاي ديگر در همان محيط با موفقيت به كار خود ادامه ميدهند.
آيا سازمانهايي كه از صفحه رقابت خارج ميشوند ، ميخواستند به چنين سرنوشتي دچار شوند ؟ در پاسخ بايد گفت كه نميخواستند يا نميخواهند به چنين سرنوشتي دچار شوند سازمانهاي كنوني بايد دنبال خلاقيت و نوآوري باشند و براي اينكه از بين نروند همواره بايد افراد را تشويق به نوآوري نمايند و پديده تغيير را با آغوش باز بپذيرند .( رابينز ، 1376)
در اغلب موارد سازماني كمتر به امر خلاقيت و نوآوري دست ميزنند زيرا آن را تجارت ريسكداري ميپندارند كه بايد از كار اصلي خود منحرف شده و به اموري كه هنوز امتحان نشدهاند ، بپردازند .
سازماني بايد با ساختارهاي متناسب سازماني كه متضمن پرورش و رشد خلاقيت باشد به
رويارويي آينده بپردازند و در غير اين صورت محكوم به فنا هستند . دي گرين در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شايسته » بر اين باور است كه سازماني بايد حالت سازگاري به خود بگيرند . سازمان خوب و شايسته آن است كه محيط را در ك كند ، اطلاعات و آگاهيهاي بايسته را به سرعت آماده كند ،سريع پاسخ دهد ، بستر مناسبي براي پرورش خلاقيت و نوآوري باشد ، از تجربيات بياموزد و ساختار خود را بازنگري كند .( Degreem, 1982)
روند رو به رشد تكنولوژي و رقابت فشرده در صنايع و سازمانهاي مختلف ، ضرورت خلاقيت و نوآوري را اجتناب ناپذير گردانيده است و سازمانهايي موفق هستند كه خود را با اين روند تطبيق دهند
در غير اينصورت محكوم به شكست هستند .
در كشور ما به دليل برخورداري از ارتكاب طبيعي و منابع خدادادي متاسفانه به فرايند نوآوري توجه چنداني مبذول نگرديده است و منتظر بودهايم تا ديگران براي ما فكر كنند و به توليدات محصولات و فرآيندهاي جديد بپردازيم و نتايج آنها را پس از مدت طولاني و منسوخ شده دريافت و به كار گيريم .
در مباحث علمي غالباً مفاهيم تحقيق در روش علمي بصورت مراتب بكار برده ميشود هر چند بين اين دو وجوه مشترك معنايي وجود دارد ، ولي تفكيك آنها موجب تميز اختلاف بين آنها ميشود . تحقيق ، روندي منظمتر و قويتر و وسيعتر از روش علمي است ، تحقيق با ساختار منظمتري از كنكاش توام است ،كه معمولاً منجر به نوعي ثبت مراحل و گزارش نتايج و دستاوردها ميشود . هر چند ميتوان روح علمي را بدون تحقيق بكار گرفته ولي تحقيق علمي را نميتوان بدون روش و جوهر علمي انجام داد .بنابراين تحقيق ، عرصه تخصصيتري از روش شناسايي است .( دلاور ، 1380)
جان ديوي ( J.Dewey) پژوهش را عبارت از فرايند جستجوي منظم براي مشخص كردن يك موقعيت ميداند بنابراين پژوهش ، فرايندي است كه از طريق آن ميتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت ، و نسبت به آن شناخت لازم را كسب كرده در اين فرايند از چگونگي گردآوري شواهد و تبديل آنها به يافته را تحت عنوان روش شناسي ياد ميشود .( سرمدي ، 1380)
كنترل دقيق ،شرطي كه مانع عوامل نامربوط و مزاحم مي شود
نمونهگيري صحيح ، شرطي كه يافتههاي پژوهشي را قابل بسط و تعميم ميسازد .
رعايت شرط اول ، امتياز دروني ، و رعايت شرط دوم ،اعتبار بيروني تحقيق را موجب ميشود . هر تحقيق خاص ، ممكن است داراي هر نوع اعتبار يافاقد يكي از آنها باشد . منظور اين نيست كه در مواردي كه اعتبار دروني يا بيروني در تحقيق اهميت دارند ، ميتوان فقدان ديگري را ناديده گرفت ، بلكه منظور اين است كه مواردي يافت ميشود كه يكي از دو مساله حاكم نيست .( دلاور ، 1380)
پايه هر علمي ،روش شناخت آن است ، اعتبار و ارزش قوانين هر علمي به روش شناختي مبتني است كه در آن علم بكار ميرود از اصطلاح روش تحقيق ، معاني خاص و متمايزي در متون علمي استنباط مي شود اين استنباطها گاهي داراي وابستگي هستند و در مواردي روش تحقيق و نوع ، مترادف فرض شدهاند .
در اينجا به چندين استنباط مختلف در مورد روش تحقيق اشاره مي شود .
1- روش تحقيق به معناي رويكرد هستي شناسي ( مانند روش فلسفي )
2- روش تحقيق به معناي مكاتب فكري و روشهاي تحقيق طبيعت و جامعه ( مانند تجزيه گرايي با اثبات گرايي ، ابطال گرايي ، فهم گرايي و غيره )
3- روش تحقيق به عنوان يك فرايند نظاممند براي يافتن پاسخ يك پرسش يا راه حل يك مساله ، كه در اين مورد روش تحقيق مجموعهاي از قواعد ابزار و راههاي معتبر و نظام يافته براي بررسي واقعيتها ، كشف مجهولات و دستيابي به راه حل مشكلات است ( خاكي ، 1378) در اين تحقيق منظور از روش تحقيق ، بيشتر در معناي سوم آن است .
هرتحقيقي ،تلاشي سيستماتيك و روشمند به منظور دستيابي به پاسخ يك پرسش ، يا راه حل براي يك مساله است با توجه به اينكه پرسشها و مسألهها ، ماهيتهاي گوناگون دارند ، لذا ميتوان بر پايه چگونگي اين پرسشها و مسالهها ، تحقيقات را طبقهبندي كرد . به عبارتي ديگر در طبقه بندي تحقيقات برحسب اهداف ، قبل از هر چيز بر ميزان كاربرد مستقيم يافتهها و درجه تعميم پذيري آنها در شرايط ديگر توجه ميشود . در پژوهشهاي علوم رفتاري با دو رويكرد مواجه هستيم :
الف – رويكرد خردگرايانه
ب- رويكرد طبيعتگرايانه
به عبارت ديگر در حوضه علوم رفتاري ، انتخاب رويكرد انجام پژوهش بر پايه جهان بيني و پارادايمي است كه در پژوهش اختيار ميكنيم .
پارادايم خردگرايانه با ديدگاه اصالت تحصل سروكار دارد ، و مفروضه آن اين است كه « واقعيت چيزي است كه ميتوان بوسيله هراس خود آن را تجربه كرد » از ويژگيهاي پارادايم خردگرايانه ، تلخيص بودن ، تكرار پذيري و ابطال پذيري است .
پارادايم طبيعت گرايانه ، بر اين فرض استوار است كه واقعيت چيزي نيست كه همه افراد بطور يكسان آن را مشاهده كنند ،و تجربه مشابهي از آن بدست آورنده مفروضه اصلي اين پارادايم آن است كه « واقعيت مورد مشاهده ، تفسير افراد و ذهنيت آنها بستگي دارد »
در حوضه علوم رفتاري كاربرد در پارادايم ياد شده ، منجر به دو دسته از روشهاي تحقيق شده است :
1- روشهاي كمي كه در آن از دادههاي كمي استفاده ميشود .
2- روشهاي كيفي كه در آن از دادههاي كيفي استفاده ميشود .
بطور كلي روشهاي تحقيق درعلوم رفتار را ميتوان با توجه به دو مدرك الف : هدف تحقيق ب: نحوه گردآوري دادهها طبقهبندي نمود .
دسته بندي تحقيقات براساس هدف :
تحقيقات علمي براساس هدف تحقيق ، به سه دسته تقسيم ميشوند : بنيادي ، كاربردي و توسعهاي .
الف ) تحقيقات بنيادي :هدف اساسي اين نوع تحقيقات ، آزمون نظريات ، تبيين روابط بين پديدهها و افزودن به مجموعه دانش موجود در يك زمينه خاص است ، تحقيقات بنيادي به كشف قوانين و اصول علمي ميپردازد با اين هدف ، تحقيقات بنيادي درصدد توسعه مجموعه دانستههاي موجود درباره اصول و قوانين علمي است اين نوع تحقيقات ،نتيجهگرا هستند .
ب) تحقيقات كاربردي: هدف تحقيقات كاربردي ،توسعه دانش كاربردي در يك زمينه خاص است . به عبارت ديگر تحقيقات كاربردي به سمت كاربرد علمي دانش ، هدايت ميشوند . اين تحقيقات تحقيقاتي هستند كه نظريهها ، قانونمندي ، اصول و فنوني كه درتحقيقات پايه تدوين مي شوند را به منظور حل مسايل اجرايي و واقعي به كار مي گيرند . اين تحقيقات ، تصميمگرا ميباشند ، به عبارتي دراين نوع تحقيقات ، هدف پژوهش ،يافتني مسالهاي است كه نتيجه آن بلافاصله ميتواند در تصميمگيري ،مورد استفاده قرار گيرد .
ج ) تحقيقات توسعهاي : فرايندي است كه به منظور تدوين و تشخيص مناسب بودن يك فرآورده آموزشي نظير طرحها ، روشها و برنامهها اجرا مي شود . هدف اساسي اين نوع تحقيقات تدوين يا تهيه برنامه و امثال آن است . بطوري كه ابتدا موقعيت نامعين خاص ، مشخص شده و براساس يافتههاي پژوهشي ، طرح يا برنامهويژه آن تدوين و توليد مي شود . از اين تحقيقات براي حل مسايل زيربنايي سازمان استفاده مي شود ( سرمدي ، 1380)
دسته بندي تحقيقات برحسب نحوه گردآوري دادهها :
تحقيقات علمي را ميتوان براساس چگونگي بدست آوردن دادههاي مورد نياز به دستههاي ذيل تقسيم كرد :
الف ) تحقيقات توصيفي : شامل مجموعه روشهايي است كه هدف آنها توصيف شرايط يا پديدههاي مورد بررسي است . اجراي تحقيق توصيفي ميتواند صرفاً براي شناخت بيشتر شرايط موجود با ياري دادن به فرايند تصميمگيري باشد . بيشتر تحقيقات علوم رفتاري را ميتوان در زمره تحقيقات توصيفي به شمار آورد . تحقيق توصيفي را ميتوان به دستههاي زير طبقه بندي كرد :
1- تحقيقات پيمايشي : براي بررسي توزيع ويژگيهاي يك جامعه آماري ، روش تحقيق پيمايشي بكار ميرود اين نوع تحقيق ميتواند براي پاسخ به سوالات پژوهشي از نوع ديگر مورد استفاده قرار گيرد:
ماهيت شرايط موجود چگونه است ؟
چه رابطهاي ميان رويدادها وجود دارد ؟
وضعيت موجود چگونه است ؟
2- تحقيقات همبستگي :در اين نوع تحقيقات ، رابط ميان متغيرها براساس هدف تحقيق ، تحليلي ميگردد . تحقيقات همبستگي برحسب هدف به سه دسته تقسيم مي شوند:
همبستگي دو متغييري : هدف ، بررسي رابطه دو به دو متغيرهاي موجود در تحقيق است .
تحليل رگرسيون : هدف ، پيشبيني تغييرات يك يا چند متغير وابسته با توجه به تغييرات متغيرهاي مستقل است .
تحليل ماتريس همبستگي يا كوواريانس : تحقيقات تحليل عاملي و مدل معادلات ساختاري .
3- اقدام پژوهشي ( پژوهش علمي ) :هدف اين دسته از پژوهشها ، توصيف شرايط يا پديدههاي مربوط به سيستم است . با استفاده از اقدام پژوهشي ميتوان موقعيتهاي ناملموس مربوط به اقدام و عمليات را مشخص كرد ، و در بهبودي آن كوشيد . اين نوع تحقيق درمباحث بهبود و تحول سازماني داراي جايگاه ويژهاي است .
4- مطالعه موردي :در اينجا پژوهشگر به انتخاب يك مورد پرداخته و آنرا از جنبههاي زيادي بررسي مي كند اين نوع تحقيق ، معمولاً از چهار مرحله بيان مساله و انتخاب واحد تحليل يا مورد انجام عمليات ميداني به منظور گردآوري دادهها ؛ سازماندهي دادهها و تدوين گزارش ،تشكيل يافته است .
5- پس رويدادي (عملي مقايسهاي ) : به تحقيقاتي اطلاق ميشود كه در آنها پژوهشگر با توجه به متغير وابسته به بررسي علل احتمال وقوع آن ميپردازد . به عبارتي ديگر اين نوع تحقيق در جستجوي پي بردن به علت احتمالي از طريق معمول ميباشد .
ب) تحقيقات آزمايشي:به منظور برقراري رابطه علي معلول ميان دو يا چند متغير از طرحهاي آزمايشي استفاده ميشود . ويژگيهاي اين نوع تحقيق عبارتند از :
ساير متغيرها بجز متغير وابسته ثابت نگه داشته شده و كنترل ميشوند
.
تاثير متغيرهاي مستقل بر متغير وابسته مشاهده ميشود .
براي انجام اين نوع تقسيمات گروه هاي آزمايشي و گواه مورد نظر قرار گرفته و از طريق آنها ميتوان به كنترل تفاوتهاي ميان آزمودنيها پرداخت .
تحقيق حاضر با توجه به مباني نظري عملي و هدف تحقيق در زمره تحقيقات كاربردي قرار ميگيرد ، و از حيث نحوه گردآوري دادهها از نوع تحقيقات توصيفي است .
چكيده :
اين تحقيق و كارآموزي در مركز پارس خودرو انجام ميشود در اين تحقيق و كارآموزي بنده تلاش ميكنم ابتدا به طور جامع و مفصل دربارهي فناوري و نوآوري و تعريف هر كدام و عواملي كه با اين دو عامل ميتواند ارتباط داشته باشد را توضيح و تفسير كنم و براي اين موضوع از كتابهاي مختلف از جمله نوشتههاي افراد ايراني و بومي و همچنين از كتابهاي لاتين استفاده ميگردد .
ابتدا در اين تحقيق مقدمهاي كوتاه در مورد تكنولوژي و فناوري نوشته ميشود .
سپس به انواع روشهاي تحقيق به طور خلاصه و كوتاه مثل تحقيقات بنيادي ، تحقيقات كاربردي – تحقيقات توسعهاي و غيره اشاره ميشود .
سپس خودآوري مثل نوآوريهاي كمكي ، اداري را بازي ميكنيم و به توضيح آنها ميپردازيم . سپس به پياده سازي تكنولوژي در مركز پارس خودرو و مركز موتور اين بخش كارخانه ميپردازيم . بعداً به مركز پارس خودرو ميرويم و كوتاه درمورد نحوه ي تكنولوژي و زمينهاي نوآوري فناورانه در اين مركز صحبت ميكنيم .
مدلهاي نوآوري تكنولوژي را توضيح مي دهيم همراه با رسم شكل و سيستم آنها سپس به سوابق تحقيقي در اين مركز يعني پارس خودرو ميپردازيم يعني مي بينيم تا كنون چه فعاليتهايي در مورد فناوري و ارتقاء تكنولوژي در اين مركز توسط افراد مختلف به انجام رسيده است .
سپس به محدوديتها و تنگناهاي تحقيق و كارآموزي اشارهاي ميكنيم كه با
چه مشكلاتي در اين مركز رو به رو بودهايم .
سپس به شرح واژه نوآوري و اصطلاحاتي كه با اين كمله و واژه در ارتباط هستند را توضيح مي دهيم همراه با رسم نمودار آنها مراحل نوآوري را مينويسيم . مراحل نوآوري را از ديدگاه دانشمندان خارجي توضيح مي دهيم .
فرايند نوآوري فناورانه را توضيح ميدهيم به طور مفصل . ويژگيهاي اين فرايند در آوري فناورانه را مينويسيم .
به انواع نوآوري محصول در شركت و كارخانه پارس خودرو ميپردازيم و آنها را توضيح مي دهيم . سطح نوآوري و مقايسهاي بين انواع نوآوري انجام ميدهيم .
كشش بازار را نشان مي دهيم چند مدل زنجيرهاي و شبكهاي در مورد نوآوري رسم مي كنيم . مطالعه منابع مربوط به موضوع مورد تحقيق يكي از جنبههاي عمده و ضروري پژوهش است نياز واقعي به پژوهش ناشي از نياز واقعي به دانستن است مطالعهي منابع ممكن است به تعدادي از سوالهاي پژوهشي پاسخ دهد و امكان دارد قبل از انتخاب يك سوال تحقيقي مناسب متوجه شويد كه يافتههاي پژوهشي انجام شده چنان روشن و بدون ابهام هستند كه لزومي براي انجام تحقيق وجود ندارد . اما بايد توجه داشت كه كليه پژوهشهاي انجام شده چنين نيستند و پژوهشهايي يافت ميشوند كه يافتههاي آنها دو پهلو و متضاد هستند . مطالعهي منابع ، شامل مطالعهي كليه منابعي است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم با موضوع پژوهشي در رابطه است . اين مطالعه به پژوهشگر كمك مي كند تا به نظريههايي دسترسي پيدا كند كه ممكن است در برنامهريزي تحقيق او را ياري دهد .
فصل اول
1- كليات ( اهداف كلي و جزئي )
2- بيان مسئله
3- فرضيهها
4- متدولوژي
كليات (اهداف كلي و جزئي )
معمولاً در تحقيقهاي علمي و كارآموزي ؛ محقق و كارآموز هدف خاصي را به منظور رفع يا كاهش معضلات و مشكلات و آثار ناشي از آنها و نهايتاً قرار دادن يافتههاي تحقيق در اختيار انديشه تعقيب مي نمايد . بر همين اصل اهداف تحقيق به صورت زير بيان ميشود :
1- اهداف :
هدف اصلي اين تحقيق عبارتست از :
« آسيب شناسي فرآيند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو »
اهداف فرعي عبارتند از :
شناسايي وضعيت كنوني فرآيند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو
شناسايي نقاط ضعف اين فرايند در مقايسه با مدل نوآوري ايدهآل ( مدل نوآوري (zaki and khalil)
شناسايي عوامل موثر بر بهبود اين فرايند در مركز پارس خودرو در اولويت بندي آنها .
ارائه راهكارهايي براي بهبود اين فرايند .
2- پر سشها
پرسش اصلي تحقيق : آسيبهاي فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو كدامند ؟
پرسشهاي فرعي تحقيق عبارتند از :
1- وضعيت كنوني فرآيند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو چگونه است ؟
2- نقاط ضعف اين فرايند در مقايسه با مدل ايدهآل كدامند ؟
3- عوامل موثر بر بهبود اين فرايند كدام و اولويتبندي آنها چگونه است ؟
4- چه راهكارهايي را مي توان براي بهبود اين فرايند ارائه داد ؟
ب) اهميت و ضرورت تحقيق :
پاويت (pavitt) ،دلايل اهميت نوآوري فناورانه را اينگنونه بيان ميكند :( آقايي فيشاني ، 1377)
1- به دليل رقابت موجود بين كشورهاي مختلف در حال توسعه كه در يك دامنه وسيعي از كالاهاي استاندارد شده را به عنوان برنامههاي صنعتي سازي توليد مينمايد .
2- در كشورهاي پيشرفته ، مطلوبيت و ذائقه مصرف كنندگان و سطح هزينه به طور ثابتي در حال تفسير ميباشد .
3- به دليل اجبار در نظر گرفتن ظرفي كه مصرف انرژي و ملحقات آنرا كاهش مي دهد ، زيرا منابع غير قابل تجديد و نادر هستند .
4- در حوزههايي مثل الكترونيك و شيمي ، سرعت تفسيرات فناورانه امكانات زيادي را براي توليد بوجود آورده است .
امروزه در سرتا سر دنيا تاكيد بر روي نوآوري بين همه شركتهاي بزرگ افزايش يافته است اثرات جهاني سازي اطلاعات و همچنين ( IT) عواملي مانند افزايش رقابت ، نامشخص بودن مرزهاي صنعتي ،سيكل كوتاهتر ميان محصول باعث ايجاد محيط تجاري متغير شده است ، در چنين شرايطي شركتها براي بقاي خود نياز مبرمي به نوآوري جهت كسب توان رقابتي دارند .( 2002 ، هماشيع ) با توجه به مطالب فوق ف اين نكته به روشني مشخص ميشود كه نوآوري ، نقش بسيار مهمي در رقابت پذيري ، هم در سطح ملي و هم در سطح جهاني ، دارد .
مركز پارس خودرو ( بخش موتور ) بعنوان يك شركت فعال در زمينه خودروسازي ، هر چند كه داراي توان رقابت پذيري نسبتاً خوبي است ولي اين مركز ، با توجه به افزايش توانايي رقابت پذيري رقبا بايد توجه بيشتري به مقوله نوآوري داشته باشد تا از اين طريق توانايي خود را در زمينه رقابت پذيري افزايش دهد .
بنابراين موضوع اين بحث از اين حيث داراي اهميت است تا با شناسايي عوامل موثر بر بهبود فرايند نوآوري در مركز پارس خودرو ( بخش موتور ) بتوان راهكارهايي را براي بهبود اين فرايند ارائه داد تا اين مركز هر چه بيشتر به سوي رقابت پذيريها برود .
ج) سوابق تحقيق :
در بررسي كه در پايان نامهها ومقالات انجام شد مواردي كه مرتبط با اين موضوع تحقيق باشد يافت شد : تبيين الگوي مناسب نهادي كردن بهبود و نوآوري در صنايع ( سلطاني تيراني ، 1376)
موضوع اين پژوهش و كارآموزي كه دستيابي به سيستم موتوري براي ارائه و اجراي مستمر و فراگير طرحهاي نو در سازمان مي باشد ايجاب ميكند كه ابتدا مجموعهاي از متغيرهاي كلي چنان سيستمي جستجو و شناسائي شده سپس روابط بين آنها تعيين گردد ،هدف نهائي اين پژوهش نائل شدن به يك الگوي كلي است كه روابط موجود بين متغيرهاي مستقل ، ميانجي و نهائي براي استمرار و فراگيري نوآوري را نشان داده و پارامترهاي موجود بين متغيرهاي اين شبكه را تبين نمايد و با آزمون تجربي روابط علي فوق معنيداري كل مشخص شود تا نهايتاً شركتهاي صنعتي بتوانند با بكارگيري آنها موجبات استمرار و فراگيري ( نهادي نمودن ) بهبود و نوآوري را در شركتهاي خود فراهم كرده و در پرتو تفسيرمستمر محصولات و فرايند توليد توان رقابت در صحنه هاي بينالمللي را پيدا نمايند .
بررسي و تعيين عوامل موثر در تشويق ، بروز و نهادي ساختن خلاقيت و نوآوري در واحدهاي توليدي كشور ( داود آبادي فراهاني ، 1373)
مديريت ، موثرترين عامل در بروز ، تشويق و نهادي شدن وظايف و نوآوري در واحدهاي توليدي مي باشد . اين فرايند با فرضياتي به شرح زير همراه مي باشد .
1- فرهنگ سازماني عامل موثري در تشويق ، بروز و بويژه نهادي شدن خلاقيت درواحدهاي توليدي ميباشد .
2- ساختار سازماني عامل موثري در تشويق ، بروز و نهادي شدن خلاقيت و نوآوري در واحدهاي توليدي ميباشد .
3- وجود محيط رقابتي قوي در صنعت ، موجب توجه و اهتمام بسيار زياد شركتها به توسعه خلاقيت و نوآوري خواهد شد .
4- آموزشهاي اوليه و حرفهاي مي تواند در ميزان خلاقيت و نوآوري افراد موثر واقع شود .
5- وجود امكانات حاصله از رساله ، اين ميباشد كه مديريتهاي سازمان ميتواند موثرترين نقش و توسعه خلاقيت و نوآوري باشد و صادقانه از آن دفاع كندبراي نهادي ساختن خلاقيت و نوآوري ضروري است كه مديريت با استفاده از شيوههاي گوناگون ، خلاقيت و نوآوري را به صورت يك ارزش والا در فرهنگ سازمان وارد كرده و يا تقويت نمايد .
از ديدگاه West & Favv ( 1990) نوآوري به سه دسته تقسيم ميشود ( West , Favv , 1990)
1- نوآوريهاي كمكي :اين نوآوريها در زمره نوآوريهايمحيط سازماني قرار ميگيرند ، به عبارتي نوآوريهايي هستند كه فرد ،تجربيات قبلي خود را در رابطه با انجام يك وظيفه خاص به شغل جديد خود منتقل مي كند و باعث ايجاد يك روش جديد انجام كار در شغل فعلي خود ميشود .
2- نوآوري اداري : به عنوان نوآوريهايي توصيف ميشود كه در سيستم اجتماعي يك سازمان اتفاق مي افتد . يك روش جديد براي كارمند يابي ، تخصيص منابع ، توزيع اختيار و نحوه ارائه پاداشها و همچنين نوآوريهايي در ساختار سازماني و در مديريت افراد نوآوريهاي اداري مي باشند .
3- نوآوري فناورانه : نوآوريهايي هستند كه در سيستمهاي فني يك سازمان اتفاق مي افتد و مستقيماً به كار و فعاليت اصلي سازمان مرتبط هستند .
در اين پژوهش منظور از نوآوري ،نوآوري فناورانه ( Technological IOhnovation) ميباشد .
فرايند نوآوري مجموعه پيچيدهاي از فعاليت هاست كه ايده و دانش را به واقعيت فيزيكي و كاربردي عملي تبديل ميكند اين فرايندها ، دانش را به محصولات و خدماتي مناسب تبديل مي كند . از سوي ديگر اين فرايند ، يكپارچهسازي اختراعات و تكنولوژيهاي موجود را مي طلبد تا بتوان از طريق ، نوآوريها را به بازار عرضه نمود . اين فرايند شامل هشت مرحله ميباشد ، برخي از فعاليت
هاي اين مراحل ميتوانند همپوشاني داشته باشند اين مراحل عبارتند از : ( خليل : 1381)
1- تحقيقات پايه :اين مرحله ، تحقيقاتي است كه براي افزايش فهم و درك عمومي ما ازقوانين طبيعت صورت ميپذيرد . اين فرايند ، توليد دانش در طولاني مدت است تحقيقات پايه ميتوانند به كاربردهايي مشخص منجر شود يا فاقد كاربرد خاصي باشد .
2- تحقيقات كاربردي : تحقيقاتي است كه در جهت حل يك يا چند مشكل موجود در جامعه ، هدايت ميشود . مثل تحقيقاتي كه جهت ساخت داروي درمان بيماري شناخته شدهاي انجام ميشود . تحقيقات پايه و كاربردي از طريق خلق سيستماتيك دانش جديد در جهت تكميل دانش قبل ، به پيشرفت علم كمك ميكنند . تحقيقات كاربردي موفق ، آنهايي هستند كه به توسعه و به كارگيري تكنولوژي منجر مي شوند .
3- توسعه تكنولوژي : فعاليتي انساني است كه دانش و ايده را به سخت افزار فيزيكي ،نرم افزار و يا خدمت تبديل مي كند اين امر ميتواند شامل اثبات امكان پذيري ايده ، ارايه الگوي طراحي يا ساخت و تست نمونه آزمايشي باشد .
4- پياده سازي تكنولوژي : مجموعه فعاليتهاي مرتبط با عرضه محصول به بازار است . پياده سازي تكنولوژي به اوليه استفاده عملياتي جامعه از ايده يا محصول اطلاق ميشود . اين مرحله در بر گيرنده ملاحظات فراواني همچون هزينهها ايمني يا حتي ملاحظات زيست محيطي است كه اين فعاليتها ، متضمن موفقيت محصول يا خدمت ، درعرضه تجاري است .
5- توليد : فعاليتهاي مرتبط با تبديل گسترده مفاهيم طراحي و يا ايدهها به محصولات و خدمات است . كليه فعاليتهاي ساخت، كنترل توليد ، لچيتيك و توزيع ، در اين مرحله واقع ميشوند .
6- بازاريابي : فعاليتهايي است كه خواست مشتريان براي در اختيار گرفتن تكنولوژي را تضمين ميكند . اين مرحله ، ارزيابي بازار ، استراتژي توزيع ، ارتقاي بازار و سنجش رفتار مشتريان را شامل ميشود .
7- انتشار : استراتژي و مجموعه فعاليتهايي كه موجبات استفاده گسترده از تكنولوژي و تسلط آن در بازار را فراهم مي آورد .
تكثير به شيوهي بهرهگيري از تكنولوژي و روشهاي بازاريابي تكنولوژي بستگي دارد و به عنوان
مثال ، شركت مايكروسافت با قرار دادن تكنولوژي جستجوگر اينترنت در نرم افزارهاي متداول ويندوز خود موجبات فراگير شدن آنرا فراهم آورد .
8- ارتقاي تكنولوژي : مجموعه فعاليتهايي كه باعث حفظ مزيت رقابتي تكنولوژي ميشود فعاليتهايي همچون بهبود تكنولوژي ، بهبود كيفيت ، كاهش هزينه و پاسخگويي به نيازهاي خاص مشتريان ارتقاي تكنولوژي ،مسلماً دوره عمر تكنولوژي را افزايش ميدهد .
هر چند مركز پارس خودرو ( بخش موتور ) در زمينه نوآوريهاي فناورانه در سالهاي اخير ، پيشرفت نسبتاً خوبي داشته است ، ولي اين پيشرفت نسبت به پيشرفتهاي جهاني روند خيلي آرامتري را طي نموده است . كه شايد يكي از دلايل آنرا بتوان ضعفهاي موجود در فرآيند نوآوري اين مركز دانست ، كه اين ضعفها به نوبه خود موانعي را به سر راه ارائه نوآوريهاي فناورانه ايجاد مي كنند بنابراين در اين پژوهش ، سعي مي كنم با مقايسه فرايند نوآوري مركز پارس خودرو ( بخش موتور ) با مدل نوآوري ايده آل (مدل نوآوري Zaki and khalil) ،نقاط ضعف آنرا شناسايي كند و پس از آن در طي مصاحبهايي با معاونين بخشايي از اين مركز و همچنين بررسي ادبيات موضوع ، عوامل موثر بر بهبود اين فرايند را شناسايي و درنهايت راهكارهايي را براي بهبود آن ارائه ميدهيم .
مدل نوآوري تكنولوژي
مرجع :Zaki and khalil , 1992 , Institute of Industrial
فرضيهها :
فرضيهها در اين تحقيق ميتواند همان اهداف اصلي و فرعي باشند كه اهداف اصلي عبارتند از :
آسيب شناسي فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو :
واهداف فرعي عبارتند از :
شناسايي وضعيت كنوني فرآيند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو .
شناسايي نقاط ضعف اين فرايند در مقايسه با مدل نوآوري ايدهآل .
شناسايي عوامل موثر بر بهبود اين فرايند در مركز پارس خودرو و اولويت بندي آنها .
ارائه راهكارهايي براي بهبود اين فرايند .
همان طور كه ميدانيم فرضيه ها بعدها در واقعيت به وقوع ميپيوندند پاويت ( pavitt) دلايل اهميت نوآوري فناورانه را اينگونه بيان مي كند : ( آقايي فيشاني ، 1377)
1- به دليل رقابت موجود بين كشورهاي مختلف درحال توسعه كه يك دامنه وسيعي از كالاهاي استاندارد شده را به عنوان برنامههاي صنعتي سازي توليد مي نمايد .
2- به دليل اجبار در نظر گرفتن طرقي كه مصرفانرژي و ملحقات آنرا كاهش مي دهد ، زيرا منابع غير قابل تجديد و نادر هستند .
3- در كشورهاي پيشرفته ، مطلوبيت و ذائقه مصرف كنندگان وسيله هزينه به طور ثابتي در حال تغيير ميباشد .
4- در حوزههايي مثل الكترونيك ،شيمي ، سرعت تغييرات ، فناورانه امكانات زيادي را براي توليد بوجود آمده است .
امروزه در سر تاسر جهان تأكيد بر روي نوآوريبيني همه شركتهاي بزرگ افزايش يافته است ، اثرات جهانيسازي اطلاعات و همچنين عواملي مانند افزايش رقابت ،نامشخص بودن مرزهاي صنعتي ، سيكل كوتاهتر ميان محصول باعث ايجاد محيط تجاري متغير شده است . در چنين شرايطي شركت ، براي بقا خود نياز مبرمي به نوآوري جهت كسب توان رقابتي دارند ( Hashim , 2002)
با توجه به مطالب فوق ، اين نكته به روشني مشخص ميشود كه نوآوري ، نقش بسيار مهمي در رقابتپذيري ، هم در سطح ملي و هم در سطح جهاني ،دارد .
مركز پارس خودرو ، بعنوان يك شركت و كارخانه فعال در زمينه خودروسازي ، هر چند كه داراي توان رقابتپذيري نسبتاً خوبي است ولي اين مركز ، با توجه به افزايشي توانايي رقابتپذيري رقبا بايد توجه بيشتري به مقوله نوآوري داشته باشد تا از اين طريق ، توانايي خود را در زمينه رقابتپذيري افزايش دهد بنابراين نوآوري از اين حيث داراي اهميت است تا باشناسايي عوامل موثر بر بهبود فرآيند نوآوري در مركز پارس خودرو بتوان راهكارهايي را براي بهبود اين فرايند ارائه داد تا اين مركز هر چه بيشتر به سوي رقابت پذيري گام بردارد .
متدولوژي يا روش كاري :
همان طور كه اشاره شد روش يا متد اين تحقيق كارآموزي بر پايهي تحقيق و استفاده از كتابها و مقالههاي مختلف در پيرامون افزايش نوآوري و فناوري و ارتقاء آن درمراكز خودروسازي به خصوص مركز پارس خودرو ميباشد . در بررسي كه در پايان نامه او مقالات انجام شد مواردي ه مرتبط با اين موضوع تحقيق باشد يافت شد :
تبيين الگوي مناسب نمادي كردن بهبود و نوآوري در صنايع خودروسازي ( تيراني ، 1376) موضوع اين تحقق كه دستيابي به سيستم موجري براي ارائه و اجراي مستمر وفراگير طرحهاي نو در سازمان ميباشد ايجاب مي كند كه ابتدا مجموعهاي از متغيرهاي علي چنان سيستمي جستجو و شناسائي شده سپس روابط بين آنها تعيين گردد . هدف نهائي اين تحقيق ، ميانجي و
نمائي براي استمرار و فراگيري نوآوري را نشان داد و پارامترهاي موجود بين متغيرهاي اين شبكه را تبيين نمايد و با آزمون تجربي روابط علي فوق معني داري كل آن مشخص شود تا نهايتاً شركتهاي صنعتي بتوانند با بكارگيري آن ، موجبات استمرار و فراگيري (نهادي نمودن ) بهبود و نوآوري را
در شركتهاي خود فراهم كرده و در پرتو تغيير مستمر محصولات و فرآيند توليد توان رقابت در صحنههاي بينالمللي را پيدا نمايند .
بررسي و تعيين عوامل موثر در تشويق ، بروز و نهادي ساختن خلاقيت و نوآوري در واحدهاي توليدي كشور مديريت ، موثرترين عامل در بروز تشويق و نهادي شدن خلاقيت و نوآوري در واحدهاي توليدي ميباشد .
2- ساختار سازمانها عامل موثري در تشويق ، بروز و نهادي شدن خلاقيت و نوآوري در واحدهاي توليدي ميباشد .3- وجود محيط رقابتي قوي در صنعت ، موجب توجه و اهتمام بسيار زياد شركتها به توسعه خلاقيت و نوآوري خواهد شد . 4- آموزشهاي اوليه و حرفهاي ميتواند در ميزان خلاقيت و نوآوري افراد موثر واقع شود . 5- وجود امكانات و تسهيلات آزمايشگاهي و كارگاهي لازمه تشويق و توسعه خلاقيت و نوآوري مي باشد نتيجه نهايي حاصله از رساله اين مي باشد كه مديريت عامل سازمان ميتواند موثرترين نقش را در تشويق و توسعه خلاقيت ايفاء نمايد و در صورتي اين نقش قابل اجراء خواهد بود كه مديريت فرد ،الگو و اسوهاي از خلاقيت و نوآوري باشد و صادقانه از آن دفاع كند . بررسي نهادي ساختني خلاقيت و نوآوري ضروري است كه مديريت با استفاده از شيوههاي گوناگون ،خلاقيت و نوآوري را به صورت يك ارزش والا در فرهنگ سازمان وارد كرده و يا تقويت نمايد.
معمولاً در تحقيقهاي علمي و كارآموزي محقق هدف خاصي را به منظور رفع يا كاهش معضلات و مشكلات و آثار ناشي از آنها و نهايتاً قرار دادن يافتههاي تحقيق در اختيار صاحبان انديشه تعقيب مينمايد . بر همين اصل اهداف تحقيق حاضر به صورت زير بيان مي شوند:
1- اهداف :
هدف اصلي اين تحقيق عبارتست از :
« آسيب شناسي فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو »
اهداف فرعي عبارتند از :
شناسايي وضعيت كنوني فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو
شناسايي نقاط ضعف اين فرايند در مقايسه با مدل نوآوري ايدهاي (مدل نوآوري zaki and khalil)
شناسايي عوامل موثر بر بهبود اين فرايند در مركز پارس خودرو و اولويت بندي آنها .
ارائه راهكارهايي براي بهبود اين فرايند .
2- پرسش :
پرسش اصلي تحقيق :آسيبهاي فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو كدامند ؟
پرسشهاي فرعي تحقيق عبارتنداز :
1- وضعيت كنوني فرايند نوآوري فناورانه در مركز پارس خودرو چگونه است ؟
2- نقاط ضعف اين فرايند در مقايسه با مدل ايدهآل كدامند ؟
3- عوامل موثر بر بهبود اين فرايند كدام و اولويت بندي آنها چگونه است ؟
4- چه راهكارهايي را ميتوان براي بهبود اين فرايند ارائه داد ؟
روش شناسايي تحقيق و كارآموزي :
1- روش تحقيق : روش بكار رفته در اين تحقيق ، توصيفي – پيمايشي است و همچنين پژوهش حاضر از آن جهت كه براي حل يك مشكل ميباشد ، از نوع كاربردي است .
(مـراحـل اجـراي كـارآمـوزي و تـحـقيـق )
2- روش جمع آوري اطلاعات : براي گردآوري اطلاعات و دادههاي مورد نياز جهت پاسخگويي به سوالات تحقيق و پايان نامه ، از ابزارهاي زير استفاده ميشود :
روش كتابخانهاي و جستجوي اينترنتي جهت آشنايي بيشتر با موضوع تحقيق و مطالعات انجام شده در اين خصوص .
روش ميداني ( بررسيي مستندات و مصاحبههاي آزاد ) به منظور شناسايي عوامل موثر بر بهبود فرآيند نوآوري .
طراحي پرسشنامه و توزيع آن ميان كارشناسان به منظور اولويت بندي عوامل موثر بر بهبود فرآيند نوآوري .
2- روش تجزيه و تحليل دادهها : دراين تحقيق ، تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از آزمون (فريد من ) و با كمك نرم افزار Spss انجام ميشود .
قلمرو موضوعي ،زماني و مكاني تحقيق و كارآموزي :
قلمرو موضوعي : از نظر قلمرو موضوعي ، اين تحقيق فرآيند نوآوري فناورانه را مورد توجه قرار مي دهد و با شناسايي نقاط ضعف آن ، راهكارهايي را براي بهبود آن ارائه ميدهد .
قلمرو زماني : از نظر بعد زماني ، اين تحقيق از اوايل ارديبهشت 87 آغاز و تا اواخر تير ماه 87 پايان مييابد .
قلمرو مكاني : از نظر بعد مكاني ،اين تحقيق در مركز پارس خودرو انجام مي گيرد و فعاليت اين شركت در زمينه توليد خودرو ميباشد .
فصل دوم
1- ادبيات موضوع
2- تئوري پردازيها
تئوري پردازيها :
در كشور ما به دليل برخورداري از امكانات طبيعي و منابع خداداي متاسفانه به فرايند نوآوري توجه چنداني مبذول نگرديده است و منتظر بودهايم تا ديگران براي ما فكر كنند و به توليدات محصولات و فرايندهاي جديد بپردازند و نتايج آنها را پس از مدت طولاني و منسوخ شدن دريافت و به كار گيريم .
همانطور كه مي دانيم فرايند نوآوري فناورانه مجموعه پيچيدهاي از فعاليتهاست كه ايده ودانش را به واقعيت فيزيكي و كاربردهاي علمي تبديل ميكند اين فرايند ، دانش را به محصولات و خدماتي مناسب و داراي اثرات اجتماعي – اقتصادي تبديل مي كند . از سوي ديگر فرايند نوآوري تكنولوژي يكپارچه سازي اختراعات و تكنولوژي هاي موجود را مي طلبد ، تا بتوان از اين طريق نوآوريها را به بازار عرضه نمود .
هشت مرحله ، در فرآيند نوآوري فناورانه وجود دارد كه برخي از فعاليتهاي اين مراحل ميتواند همپوشاني داشته باشند . اين مراحل عبارتند از :
1- تحقيقات پايه : اين مرحله ، تحقيقاتي است كه براي افزايش فهم و درك عمومي ما از قوانين طبيعت صورت ميپذيرد . اين فرايند ، توليد دانش در طولاني مدت است . تحقيقات پايه ميتوانند به كاربردهايي مشخص منجر شود يا فاقد كاربرد خاصي باشد .
2- تحقيقات كاربردي: تحقيقاتي است كه درجهت حل يك يا چند مشكل موجود در جام
عه ، هدايت ميشود مثل تحقيقاتي كه جهت ساخت داروي درمان بيماري شناخته شدهاي انجام ميشود . تحقيقات پايه و كاربردي از طريق خلق سيستماتيك دانش جديد در جهت تكميل دانش قبل به پيشرفت علم كمك مي كنند .
3- توسعه تكنولوژي : فعاليتي انساني است كه دانش و ايده را به سخت افزار فيزيكي ، نرم افزار و يا خدمت تبديل ميكند اين امر مي تواند شامل اثبات امكانپذيري ايده ، ارايه الگوي طراحي يا ساخت و تست نمونه آزمايشي باشد .
4- پياده سازي تكنولوژي مجموعه فعاليتهاي مرتبط با عرضه محصول ، به بازار است . پياده سازي تكنولوژي به اولين استفاه عملياتي جامعه از ايده يا محصول اطلاق ميشود اين مرحله در برگيرنده ملاحظات فراواني همچون هزينه ، ايمني يا حتي ملاحظات زيست محيطي است كه اين فعاليتها ، متضمن موفقيت محصول يا خدمت ، در عرضه تجاري است .
5- توليد : فعاليتهاي مرتبط با تبديل گسترده مفاهيم طراحي يا ايدهها به محصولات و خدمات است . كليه فعاليتهاي ساخت ،كنترل توليد ، لجيتيك و توزيع ، در اين مرحله واقع ميشوندا .
6- بازاريابي : فعاليتهايي است كه خواست مشتريان براي در اختيار گرفتن تكنولوژي را تضمين ميكند اين مرحله ، ارزيابي بازار ، استراتژي توزيع ، ارتقاي بازار و سنجش رفتار مشتريان يا شامل ميشود .
7- انتشار : استراتژي و مجموعه فعاليتهايي كه موجبات استفاده گسترده از تكنولوژي وتسلط آن را در بازار را فراهم مي آورد تكثير ، به شيوه بهرهگيري از تكنولوژي و روشهاي بازاريابي تكنولوژي بستگي دارد .
8- ارتقاي تكنولوژي : مجموعه فعاليتهايي كه باعث حفظ مزيت رقابتي تكنولوژي ميشود فعاليتهايي همچون بهبود تكنولوژي ، بهبود كيفيت ، كاهش هزينه و پاسخگويي به نيازهاي خاص مشتريان ارتقاي تكنولوژي ، مسلماً دوره عمر تكنولوژي را افزايش ميدهد (خليلي ، 1381)
9- چارچوبهاي حاكم بر جامعه : علاوه بر عوامل مذكر دولت با سياستگذاري نوآوري در شركتها ، قادرند نوآوري فناورانه و ديگر انواع نوآوري را تحت تاثير قرار دهند گر چه در يك جامعه مدرن ، اكثر فعاليتهاي اقتصادي توسط سازوكارهاي بازار و شركتهاي سرمايهگذار انجام ميشود . اما برخي مواقع همانگونه كه ذكر شد دولت با دخالت در حوضههاي قانونگذاري آموزشي ، محيط زيست ، ساختها و تحقيقات و .. دخالتهايي در ساز وكار بازارها كند .
اما بسيار مهم است كه دولتي بداند در چه موري دخالت كنند و در چه اموري وارد نشوند تا ساز وكار بازار مختل نشود يكي از سياستهاي پيش بيني شده دولتها براي نوآوري استفاده از سياست گذاري گزينشي نوآوري يعني تركيبي از سياستهاي مختلف با توجه به شرايط جامعه ميباشد
عوامل موثر بر بهبود فرايند نوآوري : نهادي كردن بهبود نوآوري يك طرحي سيستمي است و شامل تغييرات فراگير در سطح فردي ، گروهي و سازماني ميباشد (البته عامل اجرا و تغيير در جهت فراهم آوردن زمينه و شرايط اين تغييرات ، سازمان ميباشد ) در سطح فردي ، فرد در مورد پذيرش يك رفتار جديد در اينجا و اجراي طرحهاي نو و استمرار آن تصميمگيري مينمايد .
از عوامل موثر بر پذيرش يك رفتار در سطح فردي ، داشتن تواناييها و مهارتهاي مرتبط با ؟؟ كاري و انگيزش دروني باور فرد به تواناييها و مهارتهاي خود و باور فرد به مفيد بودن نقش خود و تغييرات ، باور اوليه مبني بر مورد پاداش قرار گرفتن رفتار جديد ، ميباشد .
استمرار اين رفتار جديد در سطح فردي منوط به اين مسئله است كه بين نتايج مورد انتظار فرد از انجام يك رفتار و نتايج واقعي و هماهنگي وجود داشته باشد و فرد نسبت به اين رفتار جديد احساس تعهد نمايد . سطح تعهد فرد به يك رفتار وقتي كه آن را به صورت آزادانه انتخاب كرده و ديگر اينكه همه از آن آگاهي داشته باشند ،افزايش مييابد .
براي اينكه اين رفتار نهادي شده در سطح فرد ،توسط افراد مختلف انجام شده و در طول زمان مستمر داشته باشد . بايد اين رفتار قسمتي از ساختار اجتماعي شود . عوامل و شرايط بر انتقال رفتار جديد از سطح فردي به سطح سازمان موثر ميباشند از جمله : باور به اينكه رفتار جديد ازطرف سازمان اجتماعي جبران ميشود ، باور بر اهميتي كه شركت براي نوآوري قائل است . هنجارهاي گروه كاري ، صميميت و اعتماد ، اعتقاد به ارائه كار عالي و كيفي در گروه
كاري ، در سطح سازماني نيز عوامل ساختاري – رفتاري درفراگيري و استمرار نوآوري موثر ميباشد ، از جمله ساختار تيمي ،شبكه ارتباطات بهرهور در داخل و خارج سازمان ، با مشتريان و مصرف كنندگان تاكيد بر اهدافي مانند توسعه محصولات جديد ، وجود واحد تحقيق و توسعه فعال ، تنوع سيستم پاداشي ، عدم ساختار يافتگي شغل ، استمرار آموزشي ،وجود سيستم پيشنهادات ، الگوهاي رفتار مديران در جهت حمايت طرحهاي نو و ريسك پذيري آنان .بنابراين در مجموع سيستمي از ساختار ،كاركردها و نقشها در قالب حاكميت بازار و ارزشها براي تغيير و تقويت درونيترين لايه فرهنگ يك سازمان يعني پيش فرضهاي اساسي آن در زمينه ضرورت استمرار و فراگيري بهبود و نوآوري براي بقاء و رشد در محيط پر تحول و تغيير كنوني لازم است . به بياني ديگر اگر بنا به نظر « شاين ) لايههاي فرهنگي يك سازمان را به سطح ( بيروني ،ارزشي ، و باورها و پيش فرضهاي اساسي ) تقسيم نمائيم .
و يا بنا به تحقيقاتي « سييل و مارتين » سطح اول را به دو سطح الف سطح بيروني مانند تكنولوژي ، ساختار و.... و سطح ب يعني الگوي رفتاري و هنجاري تقسيم نماييم .
اين سه سطح با هم در ارتباط متقابل مي باشند . بنابراين براي تفسير پيش فرض اساسي يك سازمان ( سطح 3) وتبديل آن به استمرار و فراگير نمودن بهبود و نوآوري بايد شبكهاي از تغييرات در عوامل ساختاري – كاركردي (سطح 1- الف ) مانند تغيير الگوي ارتباطات ،نوع ساختار ، سيستم پاداشي، فرايند تصميمگيري سازماني و نيز تغييراتي در نقشها ، هنجارها و الگوهاي رفتاري ( سطح 1- ب) مانند تغيير نقشهاي مديران و هنجارهاي گروه و همچنين تغييراتي در ارزش و باورها ( سطح 2) مانند باور افراد به تواناييهاي خود ،باور به ارائه كار عالي ، باور به مفيد بودن نقش خود در ايجاد تغييرات بوجود آورد تا نهايتاً با نهادي كردن نوآوري بتواند بر خلق (مزيت رقابتي ) در صحنه پر تلاطم رقابت دست يابد.
اين تحقيق براي رسيدن به نتيجه ، الگوي زير را دنبال مي كند :
ادبيات موضوع :
1- نوآوري :
صاحبنظران ودانشمندان از جنبههاي گوناگون به موضوع نوآوري پرداختهاند از اينرو ممكن است تعاريف ذكر شده در ظاهر با يكديگر تفاوتهايي داشته باشند ولي محور اصلي آنها يكي است . مرور تعاريف مي تواند موضوع را روشنتر سازد :
نوآوري عبارت است از : خلق و پيادهسازي ايدههاي جديد توسط افرادي كه در يك زمينه نهادي با هم در ارتباط متقابل ميباشند با توجه به اينكه محور اين تعريف فرد مي باشد ، بنابراين ممكن است يك ايده از نظر افراد ديگر با آن موضوع جديد تلقي گردد . هر چند كه در جايي ديگر مورد استفاده قرار گرفته باشد . اين نظريه به ماهيت اجتماعي و شناختي فرايند نوآوري در يك ايدهها و تبديل ايده به عمل تاكيد دارد . (سلطان ، 1378)
نوآوري ارايه ايده جديد و مفيد و انتقال سريع آن به بازار و بكارگيري آن در سازمان ، براي استفاده موفقيت آميز از اختراعات ميباشد .( Peter , 1992)
جوزف شو مپيتر دركتاب معروف خود از 5 نوع يادآوري ياد كرده است ، كه عبارتند از :
1- معرفي محصول جديد با تغيير كيفيت محصول جديد .
2- فرايند در يك صنعت مشخص
3- ايجاد بازار جديد
4- ايجاد منابع جديدي براي تامين مواد اولين و ديگر وروديها
5- تفسير سازماندهي صنعتي
نوآوري ، بكارگيري ايدههاي نوين ناشي از خلاقيت است كه ميتواند يك محصول جديد ، تغيير جديد يا راه حل جديد انجام كار باشد .( رضاييان ، 1376)
نوآوري ، مجموعهاي از فرايند كشف ، ابداع ، توسعه محصول ،خلق و توسعه فرايند و تغييرات سازماني و انتشار و به روز كردن اين فرايند است .( OECD,1994)
ابتكارهاي جديد با ماهيت اقتصادي كه معمولاً توسط شركتها و گاهي توسط اشخاص صورت ميگيرد حتي استفاده از يك نام تجاري جديد نيز ميتواند نوآوري محسوب شود . اما نوآوري غالباً تركيب جديدي از اجزا موجود است . پاسخ اين سوالات ، كه « چه چيزي » و « چگونه » توسط شركتها توليد شده است ، مفهوم نوآوري را در بر مي گيرد . در نهايت بايد اشاره كرد كه نوآوري ، مفهومي پيچيده و نامتجانس است و انواع مختلفي دارد شكل صفحه بعد طبقهبندي نوآوري را نشان ميدهد نوآوري در فرايند نيزيا از جنس تكنولوژي است و يا سازماني و مديريتي است ( پاسخ به سوال چگونه توليد شده است ؟) بايد توجه كرد كه گاهي اوقات نوآوري در محصول با يك كاربرد جديد به نوآوري فرايند منجر خواهد شد اني مورد شامل كالاهاي سرمايهاي مي شود كه در فرايند توليد ساير كالاها بكار ميروند .(Edquist,2001)
نوآوري وابتكار فرايندي است كه براي ايجاد يك خدمت يا يك محصول جديد وهمچنين استناد ، جديد از محصولات و خدمات موجود در سازمان صورت ميپذيرد.
فرايند نوآوري در نگاره زير نشان داده شده است .( مقيمي ، 1380)
فرآيند نوآوري از ديدگاه سيستمي نيز قابل بررسي است ، يكي از صاحبنظران مديريت نگرشي سيستمي نوآوري را اينگونه نشان ميدهد ( مقيمي ، 1380)
نگرش سيستمي به ابتكار و نوآوري
اتربك فرايند نوآوري در يك شركت را به عنوان سه مرحله باخدمات مشترك زير تعريف ميكند .( جعفر نژاد ، 1378)
1- توليد ايده
2- رفع اشكال
3- تكميل و احتمال انتسار
4- دو مرحله اول كه بطور معمول در سطح تحقيق و توسعه رخ ميدهند به اختراع ميانجامند . انتشار در صورتي رخ ميدهد كه نوآوري پراكنده شده و يك تاثير اقتصادي در خارج از شركت داشته باشد . مدل « اتربك » كه فرآيند نوآوري در يك شركت را ترسيم ميكند در يك شكل زير نشان داده شده است .
2- ويژگيهاي نوآوري :
ويژگيهاي نوآوريها را مي توان اينگونه بيان كرد : ( Linah , 2004)
مزيت نسبي :درجهاي كه نوآوري نسبت به تكنولوژي و ايده قديمي بهتر جذب ميشود .
قابليت سازگاري :درجهاي كه نوآوري با ارزشهاي موجود ، تجارت گذشته و نيازهاي جذب كنندههاي بالقوه سازگار است .
پيچيدگي :درجه مستمر بودن و پيچيده بودن درك نوآوريها
آزمون پذيري :درجهاي كه نتايج نوآوري براي ديگران قابل مشاهده است .
3- نوآوري فناورانه :
از نوآوري فناورانه نيز تعاريف متعددي بيان شده است كه در زير به چند مورد از آنها اشاره مي شود :
اين نوآوري ، خلق محصولات و فرايندهاي جديد و تغييرات عمده تكنولوژي در اين دو را شامي ميشود اين تغييرات در صورتي نوآوري تلقي ميشود كه به بازار عرضه شده ( نوآوري محصول ) يا در يك فرايند توليد به كار رفته باشند ( نوآوري فرايند ) . بنابراين نوآوري ، مجموعهاي است شامل فعاليتهاي علمي ، تكنولوژيك ، مالي ، سازماندهي و بازرگاني اين نوآوري شامل 2 نوع ميباشد :
1) نوآوري محصول : در مورد نوآوري محصول دو حالت رخ مي أهد . تغييرات يا راديكالي است يا تدريجي . در حالت اول يك محصول جديد ( كه از نظر تكنولوژي با محصول قديمي تناوب اساسي دارد ) جايگزين محصول قديمي ميگردد ، شايد در محصول جديد ، كاربرد جديدي از يك تكنولوژي مدنظر باشد . در حالت دوم يعني موقعي كه تغييرات تدريجي است ، بهبود و پيشرفت اساسي در عملكرد محصول مورد نظر ميباشد ( OECD/ 1994)
1) نوآوري محصول : در مورد نوآوري محصول دو حالت رخ مي دهد . تغييرات يا راديكالي است يا تدريجي . در گذشتهاي نه چندان دور و در سالهاي اوليه شكلگيري صنايع به كران شاهد
نوآوريهاي محصول بودهايم كه وجه غالب دوره شكلگيري اوليه محصول است . دستاندركاران اوليه صنايع ، فارغ از فشارهاي ناشي از استانداردهاي فني بينالمللي و نيازهاي يكنواخت بازار ، آزادانه دست به عمل زده و در محصول خود از انواع مواد واشكال استفاده كرده و اقدام به نوآوري ميكنند نوآوريهاي بنيادين محصول ، با ظهور طرح غالب كمتر ميگردد . و مي توان گفت كه با شكلگيري نيازها ، توقعات و بازار در قالب خصوصيات ، اشكال و تواناييهاي تدريجي در ويژگي هاي فعل محصول معطوف ميگردد .
2) نوآوري فرآيند : عبارتست از حالتي كه تغييرت اساسي در تكنولوژيهاي توليد محصول رخ مي دهد و ميتواند در قالب تجهيزات جديد يا روشهاي سازماني و مديريتي جديد و يا هر دوي آنها باشد . نوآوري فرآيند و محصول كالا به يكديگر وابستهاند . همانطور كه در شكل پايين مشخص است ،هر چه نرخ نوآوري محصول كاهش مي يابد ، بر نرخ نوآوري افزوده ميشود (1994, OEKP)
نويسندگان مختلف ، دو گونه نوآوري صنعتي را به شرح زير از يكديگر تميز دادهاند :
1- نوآوريهاي مبتني بر تكنولوژي (نوآوري فناورانه )
2- نوآوريهاي مبتني بر بمسازي
به تعريف ساپ چوي ، نوآوري فناورانه كيفي يك تمام به پيش در تكنولوژي ، به نحوي كه تاثيرات اقتصادي – اجتماعي ( و يا نظامي ) ملموسي داشته باشد . آر . كي جين و غيره معتقدند كه نوآوري فناورانه ، تركيبي است از درك و ابداع كه به شكل محصولات و فرايندهاي مفيد و قابل خريداري از نظر جامعه ظاهر ميشود .
بيش از 60% نوآوريهاي صنعتي ، ناشي از بكارگيري خلاقانه تكنولوژيهاي موجود و ارائه محصولات يا فرايندهاي متمايز است كه كارايي و قابليت اعتماد بالايي دارند. در اين حالت ، سازمان بايد از نظر طراحي محصول ،نوآور باشد ( ملكي فر ، 1378)
نوآوري فناورانه عبارتست از « تبديل يك ايده به يك محصول جديد يا بهبود يافته قابل فروش و يا فرايند عملياتي كه در صنعت يا تجارت مورد استفاده قرار گيرد » در اين ديدگاه ،نوآوري فرايندي است كه بوسيله آن محصولات و تكنيكهاي جديد قابل درك ، قابل توسعه و قابل راهاندازي مي شوند .
3- مراحل نوآوري :
طبق نظر ريچارد ال . دفت ، مراحل نوآوري به عنوان تغيير در سازمان به شرح زير ميباشد :
الف) تشخيص نياز : نياز به تغيير هنگامي بوجود مي آيد ، كه افراد از عملكرد موجود ناراضي باشند . و فاصلهاي بين عملكرد واقعي و عملكرد مطلوب وجود داشته باشد ، اين عدم رضايت از وضع موجود براي زير سوال بردن راههاي فعلي انجام كار ، ضرورت دارد .
ب) شكلگيري ايده نو : ايده نو مي تواند در قالب يك مدل يا برنامه ارائه گردد . ايده نو همچنين ميتواند محصول جديد تكنولوژي جديد يا تكنيكهاي جديد براي اداره كاركنان باشد . ايده نو بايد بتواند عدم رضايت و نگراني مديران در مورد وضع موجود را كاهش دهد .
ج) ارايه كتبي و مستند طرح : ارايه طرح بصورت كتبي ، همراه با مستنداتي براي تأييد آن ، ايده نو را بطور كاملاً مشخص مطرح ميكند و از طرفي چگونگي حل مشكلات فعلي و توسعه عملكرد را نيز مشخص ميسازد .ي مديران دارد ،اما تغييرات كوچك را ميتوان مثلاً با اخذ تاييد رسمي از سرپرست واحد به اجرا در آورد .
ه) تخصيص منابع : براي اينكه بتواند تغييري را اعمال كرد ، بطور طبيعي منابع مالي و نيروي كار مناسب بايد اختصاص داده شود ( دفت ، 1380)
از نظر سازمان همكاري و توسعه اقتصادي ، فرايند نوآوري شامل هفت فاز است ، كه لزوماً بصورت تدريجي و متوالي نميباشد .