بخشی از مقاله
بازار فروش فيروزه
بررسی وضعیت فعلی مدیریت بازار فیروزه صادراتی استان خراسان و ارائه راهکارههای مناسب جهت افزایش صادرات مصنوعات فیروزه ای
فصل اول
طرح تحقيق
1- مقدمه:
بررسي آمار صادرات و واردات در سال 1268 ه ش نشان ميدهد كه محصولات كشاورزي و دامي عمده ترين بخش محصولات صادراتي ايران در يك قرن پيش بوده است. در آن زمان ابريشم، برنج، پنبه، توتون و تنباكو از اقلام عمده صادراتي كشور بودهاند كه امروزه بمنظور وارد كردن اغلب آنها سالانه مبلغ قابل ملاحظه اي ارز از كشور خارج ميشود. اين آمار همچنين نشان ميدهد كه با
وجود كسري موازنه تجاري در سال1268 ه ش ، درآمد حاصل از صدور كالاهاي كشاورزي به تنهايي قادر به جبران بيش از نيمي از هزينههاي مربوط به واردات كشور بوده است ولي تا سال 1320 ه ش سهم صادرات غير نفتي به تديريج تقليل مييابد چنانكه سهم صادرات غير نفتي از كل مبادلات بازرگاني خارجي به يك سوم ميرسد و تا سال 1330 ه ش اين نسبت به حدود يك چهارم تنزل پيدا ميكند. روند گسترش واردات در پي افزايش درآمدهاي ناشي از فروش نفت به نحوي شتاب ميگيرد كه توليد داخلي تحت الشعاع واردات كالا واقع شده و تجارت خارجي به اهرم فشار بر اقتصاد ملي بدل ميشود. بنابراين از حدود يكصد سال پيش رابطه تحويل نفت در مقابل دريافت كالاي ساخته شده، هسته اصلي بازرگاني خارجي كشور گرديده و وابستگي اقتصادي در نتيجه وجود اين بافت ناسالم ايجاد و تحكيم شده است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي بمنظور تغيير روند بازرگاني خارجي با توجه به نيازهاي واقعي كشور، تلاشهايي بعمل آمد. اما از هم گسيختگي اقتصاد كشور بدليل اعتصابات گسترده مردم در سال 1357 و عدم وجود برنامه مشخص و نيز بروز عوامل متعدد سياسي موجب گرديد كه سهم واردات مصرفي همچنان به روند صعودي خود ادامه دهد. بعدها نيز تحريم اقتصادي و جنگ تحميلي، ميزان صادرات را بشدت كاهش داد. بطوريكه در حال حاضر تجارت خارجي ايران با صادرات تك محصولي (نفت) و وابستگي شديد به ارز حاصل از آن مشخص ميباشد. در سالهاي اخير دولت تلاشهاي بسياري به منظور افزودن بر سهم صادرات غير نفتي بعمل آورده است. در اين راستا صادرات سنگهاي قيمتي و بخصوص فيروزه نيشابور ميتواند مثمر ثمر واقع گردد، چراكه فيروزه نيشابور بعنوان بهترين فيروزه جهان، داراي شهرت بين المللي است و در صورت توجه بيشتر به صادرات آن ميتواند ارز آوري مناسبي ايجاد نمايد.
2- بيان مسئله:
قديمي ترين اطلاعي كه از فيروزه در دست داريم به 3400 سال پيش از ميلاد مسيح مربوط است و نوشتهاند كه فراعنه مصر اين سنگ زيبا را از معادن شبه جزيره سينا استخراج كرده و در زينت آلات خود بكار ميبردند و بدين گونه شايد استخراج فيروزه قديمي ترين استخراج كانهاي صخره اي در ستاريخ باشد ولي از همان زمانهاي باستان بهترين و مطلوبترين فيروزه در معادن ايران بدست ميآمده كه از زمانهاي بسيار قديم آن را استخراج و صادر ميكردهاند و چون اين سنگ بهادار از راه تركيه به اروپا وارد و شناخته گرديده است بدان سبب اروپاييان آن را، تركواز (Turquoise) يعني تركي مينامند.
نام نيشابور با نام فيروزه همزاد است و در مقام تعريف، نيشابور را شهر فيروزههاي درشت، شهري با سنگهاي فيروزه و ... ميگويند. بشهادت گوهر شناسان دور و نزديك، فيروزه نيشابور در روي زمين مقام اول را دارد. اين سنگ گرانبها و پر ارزش كه زينت بخش گنجينههاي گرانبهاي ثروتمندان جهان و خزاين ممالك ميباشد همواره توجه جهانيان را به خود جلب كرده است.
از كتيبه كاخ داريوش در شوش معلوم ميگردد كه در آن تاريخ فيروزه «اخشائين» ناميده ميشده و از خوارزم براي زينت آلات كاخ وارد شده بود. نمونههايي كه در اثر كاوشهاي باستان شناسي بدست آمده نشان ميدهد كه فيروزه در هزاره دوم قبل از ميلاد در ايران بعنوان سنگ زينتي مورد استفاده قرار ميگرفته است. در دوره ساسانيان از فيروزه غير از انگشتر و گوشواره و غيره ظروفي براي دربار سلاطين تهيه ميشده است.
از مطالب فوق بخوبي ميتوان به مرغوبيت فيروزه نيشابور و قدمت استخراج و تراش آن و ديرينه بودن هنر ساخت زيور آلات فيروزه اي در ايران پي برد بطوريكه فيروزه نيشابور حتي به كشورهاي اروپايي هم صادر ميشده است. اما علي رغم اين پيشينه افتخار آميز، متأسفانه در حال حاضر فيروزه تراشي و صادرات فيروزه از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست و بر اساس مصاحبههاي انجام شده با فيروزه تراشان و صادركنندگان مصنوعات فيروزه اي، هم اكنون بخش قابل ملاحظه اي از فيروزههاي تراشيده شده در بازار داخلي را فيروزههاي شيميايي و يا فيروزههاي آمريكايي كه بصورت قاچاق وارد كشور ميگردد، تشكيل ميدهد. با وجود چنين مسأله نگران كننده اي تاكنون تحقيق علمي براي پاسخگويي به سؤالات زير انجام نشده است:
1) وضعيت فعلي مديريت بازار فيروزه صادراتي استان خراسان چگونه است؟
2) راهكارهاي مناسب جهت افزايش صادرات مصنوعات فيروزه اي كدامند؟
اميد است كه اين تحقيق بتواند از طريق پاسخگويي به سؤالات فوق در جهت آشنايي بيشتر با صنعت فيروزه استان خراسان و رفع موانع و مشكلات آن مفيد واقع شده، نقش كوچكي در تحقق آرمان ملي اقتصاد بدون نفت ايفا نمايد.
3- ضرورت انجام تحقيق
با توجه به اينكه فيروزه تراشي يكي از صنايع دستي مهم استان خراسان محسوب ميشود و براي پي بردن به ضرورت انجام اين تحقيق، شايسته است كه به اختصار اهميت صنايع دستي را از ابعاد مختلف بررسي نماييم:
1) اشتغال زايي: اشتغال زايي صنايع دستي با توجه به تعداد قابل توجه شاغلين در رشتههاي گوناگون صنايع دستي و سنتي از مهمترين عوامل مؤثر توسعه اقتصادي به حساب ميآيد.
2) ارزش افزوده: توليدات صنايع دستي، از ابعاد مختلف بخصوص در رابطه با صادرات كشور از ويژگي خاصي در زمينههاي اقتصادي ارز آفريني و توليد درآمد ملي برخوردار است. ارزش افزوده اينگونه توليدات موجب توصيه اكيد در زمينه توسعه و گسترش آن ميگردد.
3) عدم وابستگي صنايع دستي: صنايع دستي بدلي عدم وابستگي به مواد اوليه خارجي و اتكا به توليدات داخلي، از ويژگي بارزي برخوردار است و اين امر در اكثر رشتههاي آن بوضوح ديده ميشود. البته در بعضي موارد نادر، به ميزان ناچيزي از مواد اوليه خارجي وابسته ميگردد. در مجموع توسعه و گسترش صنايع دستي گام مفيدي در خود كفايي نسبي كشور به حساب ميآيد.
4) مظاهر فرهنگي صنايع دستي: اصالتهاي فرهنگي صنايع دستي، مبين ارزشها و هويت سنتي جامعه بوده و اشاعه اينگونه صنايع در گسترش و تعميم هويت فرهنگي جامعه بسيار با اهميت ميباشد.
علاوه بر موارد فوق ميتوان گفت كه امروزه استخراج و فرآوري سنگهاي قيمتي، بخش مهمي از اقتصاد كشورهايي مانند: برزيل، كلمبيا، افريقاي جنوبي، استراليا، برمه، سريلانكا، تايلند، چين، هند، كشورهاي اروپايي، آمريكا و بسياري از ديگر كشورها را تشكيل ميدهد. بصورتيكه حذف اين صنعت براي تعدادي از اين كشورها حكم حذف صنعت نفت براي ايران را دارد.
ارزش توليد جهاني سنگهاي قيمتي پس از فرآوري در سال 1995 ميلادي به بيش از يكصد ميلياد دلار رسيد. امروزه اهميت بازار جهاني سنگهاي قيمتي به حدي است كه در اكثر كشورهاي جهان متخصصان اين رشته در محافل علمي-دانشگاهي ويژه اي تحت نام جمولوژي (Gemology) يا گوهر شناسي تربيت ميشوند. در يك مقايسه اگر ارزش يك نگين زمرد با كيفيت عالي به وزن 60 قيراط (12 گرم) و به ارزش تقريبي يك ميليون دلار را با قيمت 12 گرم طلا به ارزش تقريبي يكصد دلار بسنجيم در مييابيم كه چرا امروزه اكثر سرمايه گذاران كوچك و بزرگ در جهان، خريد سنگهاي قيمتي را به خريد فلزات قيمتي ترجيح ميدهند.
اما متأسفانه در كشور ما بهره برداري از معدن فيروزه نيشابور از وضعيت مطلوبي برخوردار نمي باشد. زيرا مطابق اطلاعات دريافتي از اداره كل معادن و فلزات استان خراسان، ميزان استخراج مجاز ساليانه اين معدن 37000 كيلوگرم ميباشد ولي در سال 1377 ميزان استخراج،13500 كيلوگرم بوده است و بناچار فيروزه تراشان براي تداوم فعاليت خود، به فيروزههاي وارداتي روي آوردهاند و اگر اين روند به همين صورت ادامه پيدا كند دور از انتظار نخواهد بود كه در آينده اي نه چندان دور دستيابي به فيروزه مرغوب و معروف نيشابور به آرزويي براي فيروزه تراشان و خريداران داخلي و خارجي تبديل شود.
4- فرضيههاي تحقيق:
1) مصنوعات فيروزه اي صادراتي استان خراسان، از قيمت مناسب برخوردار هستند.
2) مصنوعات فيروزه اي صادراتي استان خراسان، ازكيفيت مناسب برخوردار هستند.
3) مصنوعات فيروزه اي صادراتي استان خراسان، از توزيع مناسب برخوردار هستند.
4) مصنوعات فيروزه اي صادراتي استان خراسان، از ترفيع فروش مناسب برخوردار هستند.
5) قوانين و مقررات صادراتي كشور، بر صادرات مصنوعات فيروزه اي تأثير مثبت داشته است.
5- اهداف مورد نظر براي انجام تحقيق
با توجه به اينكه لازمه هر نوع حركت تكاملي در جهت تحقق وضعيت مطلوب، شناخت دقيق وضعيت موجود ميباشد و با در نظر گرفتن اينكه يكي از مهمترين اهداف تمام تحقيقات كاربردي، ارائه راهكارهاي مناسب به منظور سياست گذاريهاي صحيح ميباشد، اهداف اساسي از انجام اين تحقيق را ميتوان به شرح زير بيان نمود:
1) شناخت وضعيت فعلي مديريت بازار فيروزه صادراتي استان خراسان.
2) ارائه راهكارهاي مناسب جهت افزايش صادرات مصنوعات فيروزه اي.
6- روش تحقيق:
در اين پروژه براي جمع آوري اطلاعات از روش مصاحبه و نيز از منابع كتابخانه اي استفاده شده است.
1- جامعه آماري:
در اين پژوهش، دو جامعه آماري به شرح زير در نظر گرفته شده است:
1) فيروزه تراشان مستقر در بازار امام رضا (ع)
2) صادركنندگان فعال مصنوعات فيروزه اي استان خراسان كه داراي كارت بازرگاني ميباشند.
2- نمونه گيري:
با توجه به اينكه تعداد اعضاي جامعه آماري صادركنندگان مصنوعات فيروزه اي استان خراسان 8 نفر ميباشند، از روش سرشماري براي بررسي تمام اعضاي اين جامعه استفاده گرديد.
براي جامعه آماري فيروزه تراشان، حجم نمونه 30 نفر در نظر گرفته شد كه از طريق روش نمونه گيري تصادفي ساده (قرعه كشي) از ميان اعضاي جامعه آماري مذكور انتخاب شدند.
3- محدوديتها و مشكلات انجام تحقيق
مهمترين مشكل در انجام اين تحقيق را ميتوان عدم وجود مناع اطلاعاتي در زمينه بازاريابي و صادرات فيروزه ايران و ساير كشورهاي صادر كننده ذكر نمود.
4- پيشينه تحقيق
با توجه به بررسيهاي انجام گرفته توسط نگارنده، تا كنون تحقيق علمي در زمينه بررسي وضعيت مديريت بازار (4p) مصنوعات فيروزه اي صادراتي استان خراسان انجام نگرفته است و از بين ساير موضوعات مرتبط با فيروزه، ميتوان مقالات زير را نام برد:
مقاله خانم مليحه برادران حسيني تحت عنوان «فيروزه و فيروزه تراشي» كه مربوط به سال 1368 بوده و كلياتي در مورد نحوه استخراج و تراش فيروزه را مورد بررسي قرار داده است و در كتابخانه سازمان صنايع دستي خراسان موجود ميباشد. علاوه بر مورد فوق، مقاله كوتاهي تحت عنوان «شهرت جهاني فيروزه خراسان بويژه در كشورهاي مسلمان» را ميتوان نام برد كه توسط آقاي احمد ماهوان در سمينار شناخت استعدادهاي بازرگاني-اقتصادي استان خراسان (28 و 29 دي ماه 1373) ارائه شده است. ساير تحقيقات انجام شده عمدتاً معدن فيروزه نيشابور با از جنبههاي جغرافيايي و زمين شناسي مورد بررسي قرار دادهاند كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
پايان نامه تحصيلي مرحوم دكتر مهدي صديقي تحت عنوان «معادن خراسان» در گروه جغرافيايي دانشگاه مشهد (سال تحصيلي 40-1339).
پايان نامه كارشناسي ارشد آقاي مسعود رباطيان تحت عنوان «پترولوژي كانسار فيروزه نيشابور» در دانشكده علوم پايه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال (زمستان 1374).
5- تعريف واژههاي تخصصي مورد استفاده در تحقيق:
- مديريت بازار: مديريت بازار يا بازار گرداني عبارتست از اداره كردن بازار از طريق مديريت
(محصول، قيمت، توزيع و ترفيع).
- چهارپي (4p): منظور از 4p عناصر آميخته بازاريابي ميباشند كه عبارتند از:
محصول (Product)، قيمت (Price)، توزيع (Place)، و ترفيع فروش (Promotion).
- نمايندگي تجارتي: رابطه اي است حقوقي كه بموجب آن نماينده ميتواند به نام و به حساب شخص ديگري (اصيل) در انعقاد قراردادي شركت كند كه آثار آن بطور مستقيم دامنگير اصيل ميشود.
- حق العملكار: حق العملكار كسي است كه اسم خود ولي به حساب ديگري (آمر) معاملاتي كرده و در مقابل، حق العملي دريافت ميدارد.
- مديريت بازاريابي: مديريت بازاريابي عبارت است از تجزيه و تحليل، برنامه ريزي، اجرا و كنترل برنامههايي براي نيل به اهداف سازماني. برنامههايي با هدف ايجاد و حفظ مبادلات نابع با خريداران.
- جايگاه (Position): جايگاه يك كالا، بر طبق صفات برجسته آن از ديدگاه مصرف كنندگان تعريف ميشود. بعبارت ديگر جايگاه يك كالا مكاني است كه آن كالا در مقايسه با كالاهاي رقيب در اذهان مصرف كنندگان اشغال ميكند.
فصل دوم
پيشينه تحقيق
بخش اول: مباني نظري مرتبط به «فيروزه»
2-1-1- مختصري در مورد تاريخچه جواهرات
شناخت و استفاده از نگينهاي رنگين و زيبا و يا به عبارتي از جواهر قدمت هفت هزار ساله دارد و از ميان اولين سنگهاي جواهر شناخته شده: عقيق، آمتيست (Amethyst)، كوارتز (Quartz)، كهربا (Amber)، گارنت (Garnet)، يشم سبز (Jade)، يشم (Jasper)، صخره پارههاي مرجاني رنگين
(Coral)، لاپيس لازولي يا سنگ لاجورد (Lapis Lazuli)، مرواريد (Pearl)، سرپنتين (Serpentine)، زمرد (Emerald)، و فيروزه (Turquoise) را ميتوان نام برد.
سنگهاي قيمتي نمايانگر ثروت و تشخص بوده و فرمانروايان قديم از نگينهايي كه از اين كانيهاي جواهر ساخته شده بود استفاده ميكردند. امروزه نگينهاي جواهر روي پايههايي از طلا يا پلاتين نصب شده و براي زينت مورد استفاده قرار ميگيرند. در زمانهاي قديم سنگهاي قيمتي علاوه بر ارزش مادي، بيشتر جنبه سحر و جادو داشته و بعنوان طلسم براي صاحبان جواهرات محسوب ث ناخوشايند از خود هستند و عقيده داشتند كه فرشتگان آنها را حمايت كرده و از سلامتي و خوشبختي برخوردار خواهند ساخت. دريانوردان با داشتن يكي از اين طلسمها اطمينان داشتند كه راه خود را در دريا گم نكرده و به سلامت به خانه باز خواهند گشت. تا اوايل قرن نوزدهم همچنا
ن اعتقاد بر اين بود كه سنگهاي قيمتي بعنوان شفا دهنده بيماريها و ناراحتيهاي جسمي مؤثر هستند.
در نتيجه باور انسانها به رابطه مافوق طبيعي بين سنگهاي جواهر و عاملم ناشناخته، آنها را مثلاً به ستارگان ربط داده و هر جواهر را به يك ستاره زودياك (Zodiac) نسبت داده و براي هر ماه، ستاره اي و جواهر مشخصي را معين كرده بودند. تولد هر انسان را با جواهر مختص آن ستاره از مجموعه ستارگان مشخص ميكردند و باور بر اين بود كه شخص متولد شده، بوسيله نگين جواهري مختص آن ستاره حمايت ميشود.
2-1-2- قدمت استخراج فيروزه
قديمي ترين اطلاعي كه از فيروزه در دست داريم به 3400 سال پيش از ميلاد مسيح مربوط است و نوشتهاند كه فراعنه مصر اين سنگ زيبا را از معادن شبه جزيره سينا استخراج كرده، در زينت آلات خود بكار ميبردند و بدين گونه شايد استخراج فيروزه، قديمي ترين استخراج كانهاي صخره اي در تاريخ ميباشد. ولي از همان زمانهاي باستان، بهترين و مطلوبترين فيروزه در معادن ايران بدست ميآمده كه از زمانهاي بسيار قديم آن را استخراج و صادر ميكرده اند. نام نيشابور با نام فيروزه
همزاد است و در مقام تعريف، نيشابور را شهر فيروزههاي درشت، شهري با سنگهاي فيروزه و ... ميگويند. به شهادت گوهر شناسان دور و نزديك، فيروزه نيشابور در روي زمين مقام اول را دارد. اين سنگ گرانبها و پر ارزش كه زينت بخش گنجينههاي گرانبهاي ثروتمندان جهان وخزاين ممالك ميباشد همواره توجه جهانيان را به خود جلب كرده است. اسناد موجود حاكي از اين واقعيت است كه سنگهاي سبك وزن گران قيمت اين شهر از ديرباز توجه امرا و كشورگشايان را به خود
معطوف داشته است.
بعضي از كتب جواهر، كشف آن را به حضرت اسحاق نسبت داده اند. نمونههايي كه دراثر كاوشهاي باستان شناسي بدست آمده نشان ميدهد كه فيروزه در هزاره دوم قبل از ميلاد در ايران بعنوان سنگ زينتي مورد استفاده قرار ميگرفته است. در دوره ساسانيان از فيروزه غير از انگشتر و گوشواره و غيره ظروفي براي دربار سلاطين تهيه ميشده است.
2-1-3- علم شناخت سنگهاي قيمتي و اهميت آن در جهان
با توجه به مدارك بدست آمده از قرون دوم تا يازدهم هجري، نزديك به 35 عنوان كتاب در زمينه علوم مربوط به سنگهاي قيمتي وجود دارد، به جرأت ميتوان گفت كه بنيانگذاران علم جمولوژي (Gemology) يا علم شناخت سنگهاي قيمتي، در جهان دانشمندان مسلمان ايراني چون جابربن حيان طوسي، ابوريحان بيروني، شيخ احمد سفاوي بودهاند و امروزه آثار بجا مانده از هنرمندان ايراني آن دوره كه به خط زيباي فارسي و يا آيات قرآني مزين شدهاند در موزههاي مشهور و معتبر جهان نگهداري ميشوند. امروزه استخراج و فرآوري سنگهاي قيمتي بخش مهمي از اقتصاد كشورهايي مانند: برزيل، كلمبيا، افريقاي جنوبي، استراليا، برمه، سريلانكا، تايلند، چين، هند، كشورهاي اروپايي، آمريكا و بسياري از كشورها را تشكيل ميدهد، بصورتيكه حذف اين صنعت براي تعدادي از اين كشورها حكم حذف صنعت نفت براي ايران را دارد.
ارزش توليد جهاني سنگهاي قيمتي پس از فرآوري در سال 1995 ميلادي به بيش از يكصد ميليارد دلار رسيد. امروزه اهميت بازار جهاني سنگهاي قيمتي به حدي است كه در اكثر كشورهاي جهان متخصصان اين رشته در محافل علمي-دانشگاهي ويژه اي تحت نام جمولوژي يا گوهر شناسي تربيت ميشوند. در يك مقايسه اگر ارزش يك نگين زمرد با كيفيت عالي به وزن 60 قيراط (12 گرم) و به ارزش تقريبي يك ميليون دلار را قيمت 12 گرم طلا به ارزش تقريبي يكصد دلار بسنجيم در مييابيم كه چرا امروزه اكثر سرمايه گذاران كوچك و بزرگ در جهان، خريد سنگهاي قيمتي را به خريد فلزات قيمتي ترجيح ميدهند.
2-1-4- انواع فيروزه
انواع فيروزه پس از رقم بندي بنابه نوع جنس آن هر يك به اسمي ناميده ميشود. وجه تسميه هر يك بر اساس رنگ و جنس و يا محل مصرف فيروزه است. اين اسامي شاخص نوع فيروزه است. اين انواع عبارتند از:
2-1-4-1- «عجمي»: فيروزه اي گرد و درشت است. داراي فيروزه تقريباً خالص به رنگ آبي سير كه اصطلاح فيروزه تراشها «گرچه» ناميده ميشود. اين نوع فيروزه وقتي تراشيده شد تبديل به فيروزه اي صاف و خوش رنگ ميشود. جنس آن سخت است. فيروزه عجمي گران قيمت ترين نوع فيروزه است.
2-1-4-2- «عجمي نيم رنگ»: از نوع قبلي كم رنگ تر است و گويا اين نوع فيروزه را در بعضي از كشورهاي خارجي بطور مصنوعي رنگ ميكنند.
2-1-4-3- «عربي»: فيروزه تخت را گويند. وجه تسميه اين نوع فيروزه آن است كه در عربستان مورد پسند و تقاضاست و داراي رنگ آبي سير است و از نظر قيمت با نوع «عجمي» تفاوت بسيار دار
د.
2-1-4-4- «توفال»: از جنس عربي است كه سنگ آن از ميان رفته و فقط لايه اي از فيروزه با رنگ آبي سير باقي مانده كه پس از تراش، «فيروزه باب كربلا» ناميده ميشود.
2-1-4-5- «توفال نيم رنگ»: تفاوت آن با نوع قبلي آن است كه به رنگ روشن تر است.
2-1-4-6- «توفال سفيد»: رنگ آبي خيلي روشن دارد.
2-1-4-7- «چغاله»: فيروزه اي است درشت شبيه فيروزه عجمي اما به رنگ آبي كم رنگ. جنس آن سست است بطوريكه نمي توان آن را بخوبي جلا داد و پرداخت كرد. به آن فيروزه «باب مكه» هم ميگويند چون مورد پسند كشور عربستان سعودي ميباشد. چغاله از نوع نازل فيروزه نيشابور است.
2-1-4-8- «شجري»: فيروزههاي رگه دار را ميگويند. سنگ آن به شكلي است كه گويي دانههاي ريز و درشت فيروزه را بر زمينه اي از رنگ سياه يا زرد پهلوي هم چيده اند. وجه تسميه «شجري» آن است كه گاه رگههاي آن بصورت شاخههاي درخت نمايان ميشود.
2-1-4-9- «شكوفه»: فيروزه اي است ريزتر از «چغاله» و فيروزه كمي دارد. اين سنگ فيروزه را بصورت «شكوفه» يا «اشك» يا «لوز» ميتراشند.
2-1-4-10- «چال يا نرم»: اين فيروزه كمي بزرگتر از «عدس» در سنگهاي معدن ديده ميشود. آن را بصورت گرد ميتراشند.
2-1-4-11- «درشت»: سنگهاي نسبتاً بزرگي است كه در آن رگههاي باريك و پراكنده و نازك فيروزه ديده ميشود. اين نوع فيروزه، نازل ترين نوع فيروزه نيشابور است.
2-1-4-12- «خاكه»: اين نامگذاري در داخل معدن مرسوم ميباشد و به فيروزههايي گفته ميشود كه سنگ با طله همراه آن نبوده و بصورت فيروزه خالص (در ابعاد مختلف) و به شكل كروي در داخل رگههايي كه شديداً دگرسان و خرد شدهاند ديده ميشوند و رنگ آنها از آبي روشن تا آبي تيره تغيير ميكند و از نظر ارزش، بسيار گرانبها ميباشند.
2-1-4-13- «شيميايي»: به فيروزههايي گفته ميشود كه بطور مصنوعي ساخته شده است و از رنگ كردن «كالسدوئن» و يا از مخلوط كردن شيشه و پلاستيك و رنگ آبي حاصل ميشوند.
2-1-5- نحوه ساخته شدن فيروزه
فيروزه، CuAl6(PO4)4(OH)84H2O (فسفات بازي مس و آلومينيوم)، سنگ گرانبهاي معروفي است كه بخاطر رنگ آبي و رگههاي ظريفش مورد توجه است و از تغيير سنگهاي سطحي آلومينيوم دار و مسي كه از تأثير هوا بر سولفورهاي مس حاصل ميشود و فسفاتهايي كه احتمالاً از آپاتيت محلول ميشوند، ساخته ميشود. فيروزه تقريباً هميشه از دانههاي بسيار ريز ساخته شده است. يك قسم آن كه پر آهن است كالكوسيدريت، بصورت قشرهايي مركب از بلورهاي بسيار ريز بدست ميآيد. فيروزه با ليمونيت و كائولينيت و كالسدوني بصورت رگههاي بسيار باريك و قطعات در گدازهها و بعضي از پگماتيتها همراه است. بعضي از نمونههاي طبيعي فيروزه كه رنگ خوبي ندارند مصنوعاً رنگ زده ميشوند.
فيروزه در سيستم تري كلينيك متبلور ميگردد و معمولاً بصورت تودههاي متراكم، قشر و رگههاي كوچك پيدا ميشود. اينها آبي كم رنگ، آبي-سبز، سبز اند. بلورهاي كوچك كمياب آبي شفاف درخشانند. ديگر كانيها بصورت رگههاي كوچك در بهترين فيروزه، فراوانند.
2-1-6- فضيلت فيروزه در اسلام
از حضرت امام جعفر صادق (ع) منقول است كه هر كه انگشتر فيروزه در دست كند دستش فقير نشود و از حسن بن علي بن مهران منقول است كه «به خدمت حضرت امام موسي كاظم (ع)
رفتم، در انگشت آن حضرت انگشتري ديدم كه نگينش فيروزه بود و نقشش (الله الملك) بود بسيار نظر كردم در آن انگشتر، فرمود كه چه ميكني گفتم حضرت امير المؤمنين (ع) انگشتر فيروزه اي داشته است كه نقشش (الله الملك) بوده است. فرمود كه آن را ميشناسي گفتم نه فرمود كه همان انگشتر است و اين سنگي كه جبرئيل براي رسول خدا به هديه آورد از بهشت و آن حضرت به حضرت اميرالمومنين بخشيد» و از حضرت رسول (ص) منقول است كه خداوند عالميان ميفرمايد كه من شرم ميكنم از دستي كه بسوي من بلند شود به دعا و در آن دست انگشتر فيروزه باشد پس او را نا اميد برگردانم.
2-1-7- معادن فيروزه
2-1-7-1- معادن فيروزه در متون تاريخي:
عموماً در كتب جواهر از معادن فيروزه نيشابور نام برده و فيروزه آن را بهترين فيروزه دانسته اند. غير از نيشابور از معادن ديگري نيز نام برده شده است. در «الحماهر» از معادن ايلاق (ناحيه اي كه جنوباً به رود سيحون و شمالاً به رود ايلاق محدود ميشود) و بطلانه نام برده شده است. «تنسوق نامه» از ايلاق، غزنين و كرمان نام ميبرد.
«عرايس الجواهر» معادن فيروزه را در خوارزم (اردبحره) وشته و شايد منظور (اردخيوه) باشد كه در شرق خيوه و شمال رود جيحون واقع است (در منطقه خوارزم يعني جنوب درياچه اورال). «جواهر نامه» از معادن ايلاق، غزنين، مرز خوارزم و كوهي ميان يزد و كرمان نام ميبرد. در «جواهر نامه منسوب به خواجه نصير» از خجند (زير چال شمال شرقي سمرقند) و حوالي كرمان قصبه اي است سياوك نام و همچنين نزديك زنجان نام ميبرد و در «نزهت القلوب» از معادن نيشابور، طوس، فرغانه و كرمان نام برده شده است. اين حوقل نيز در «صوره الارض» از معادن فيروزه فرغانه نام برده است.
بطور كلي از معادن فيروزه كه در ايران فعلي واقعند غير از نيشابور از معادن كرمان و طوس و معادن زنجان اسم برده اند. درباره معادن كرمان نوشتهاند كهف سبز روشن و كمي تيره است و ارزش زيادي ندارد. «شاردن» در جلد سوم سفرنامه خود از معادن فيروزه نيشابور و فيروزكوه اسم ميبرد. «بنيامين» اولين سفير آمريكا در ايران (در زمان ناصرالدين شاه) در كتاب خود بنام «ايران و ايرانيان» از فيروزه كرمان نيز نام ميبرد و معلوم ميشود تا اين دوره از معدن فيروزه كرمان بهره برداري ميشده است.
در «جواهر نامه منسوب به خواجه نصيرالدين طوسي» محل معدن كرمان را قصبه سياوك ناميده ولي در كتابهاي ديگر از فيروزه «شهر بابكي» زياد نام برده شده و شايد قصه سياوك نزديك شهر بابك كرمان (شمال غربي سيرجان) واقع بوده است. فيروزه طوس، تصور ميرود فيروزه «يخ آب» باشد كه در جنوب غربي مشهد در كوههاي كاشمر قرار دارد. از فيروزه فيروزكوه و زنجان تاكنون اطلاعاتي در دست نيست. شايد كانيهاي آبي رنگ ديگري را به جاي فيروزه گرفته باشند. از معدن فيروزه نيشابور بيش از سه هزار سال است كه بهره برداري ميشود و از بعد از اسلام تقريباً در همه كتب جغرافيا از قبيل «مسالك الممالكها» و «البلدانها» از فيروزه نيشابور ذكري نموده اند.
2-1-7-2- معدن فيروزه در جهان
در نزديكي لينچ استيشن (Lynch station) واقع در ايالت ويرجينياي امريكا، لدويل (Leadville) واقع در ايالت كلرادو و در كورتلند (court land) در آريزوناي آمريكا و مناطق ديگري از اين كشور، فيروزه مورد استخراج قرار گرفته است. در مصر و در شبه جزيره سينا، در سيبري در منطقه سميپليتنك (semipalatink)، در منچوري چين، سمرقند و تركمنستان، فيروزه مورد شناسايي و يا استخراج قرار گرفته است. در كشورهاي ديگري نظير المان، شيلي و فرانسه نيز فيروزه شناخته شده است. همچنين در گذشته سرخ پوستان بويژه قبايل «آزتك» (در مكزيك) معادن فيروزه را توسط سنگ و آتش استخراج كرده و بهره برداري مينمودند. هنوز هم بعضي از سرخ پوستان آمريكايي آن را «سنگ مقدس» ميدانند. اما بهترين نوع فيروزه، در ايران و از معادن نيشابور بدست ميآيد.
2-1-7-3- معدن فيروزه نيشابور
2-1-7-3-1- موقعيت جغرافيايي معدن فيروزه نيشابور
معدن فيروزه نيشابور، در استان خراسان و در 53 كيلومتري شمال غربي نيشابور قرار دارد. راه دسترسي به معدن، 36 كيلومت جاده اسفالته درجه دو است كه در مسير جاده قوچان-نيشابور واقع است. بقيه مسير، جاده خاكي است كه تا آبادي معدن فيروزه ادامه دارد. معدن فيروزه نيشابور با طول جغرافيايي َ23 و ْ58 و عرض جغرافيايي َ25 و ْ36 مشخص ميشود.
آب و هواي معدن، معتدل بوده و در تمام طول سال بهره برداري از معدن صورت ميگيرد. لازم به ذكر است كه در نزديكي معدن به فاصله دو كيلومتر از آن روستاي معدن بالا (عليا) و به فاصله سه كيلومتر از آن روستاي معدن پايين (سفلي) قرار دارند كه نيروي كارگر مورد نياز از همين روستاها تأمين ميگردد.
2-1-7-3-2- وضعيت مالكيت معدن فيروزه نيشابور
امتياز معادن فيروزه، با قدرت مركزي ارتباط مستقيم داشت. در طول تاريخ هرگاه پادشاهاني ضعيف بر ايران حكومت ميكردند اين معادن در انحصار مستاجريني قرار ميگرفت كه سودهاي غير قابل وصفي ميبردند و در حقيقت فيروزه را بدون اسلوب صحيح، اكتشاف و تاراج ميكردند.
اما در دوراني كه سلاطيني نيرومند حكومت ميكردند امتياز دست شخص شاه بود. مثلاً پادشاهان قدرتمند صفوي شخصاً نظام دار فيروزه نيشابور بودند. اما در سالهاي ضعف و فتور، قدرتهاي محلي در اين معادن كاوش مينمودند. زمانيكه حسنعلي ميرزا به حكومت خراسان منصوب گرديد اين معادن به اجاره اشخاص داده ميشد. ساليانه كي هزار تومان و در سال 1821 ميلادي (1200 ه.ش) مال الاجاره به دو هزار تومان افزايش يافت. بعد به شش تا هفت هزار تومان رسيد. سال 1882 ميلادي (1261 ه.ش)مخبر الدوله وزير پست و تلگراف و معادن و معارف، نه هزار تومان اجاره كرد و بعد كه معادن بكار افتاد ساليانه هجده هزار تومان به خزانه دولت ميرسيد. اجاره به همين نحو در حال افزايش بود.
كتاب «تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس در قرن 19» نيز به موضوع اجاره معدن فيروزه نيشابور اشاره ميكند و مينويسد: «معادن فيروزه در اجاره مخبرالدوله وزير تلگراف و معادن است و سالي هشتاد هزار دلار اجاره ميدهد و پنجاه هزار دلار هم براي اجاره صيد مرواريد خليج فارس ميدهد».
در ارديبهشت 1322 كه معدن به مدت 10 سال به معدن دار جديد (آقاي علي اكبر اسكوئيان) واگذار شد تغييراتي در شيوه استخراج آن پيش آمد. بدين ترتيب كه اين معدن دار، شيوه قديمي را نادرست يافت. از اين رو براي كسب اطلاعات بيشتري در زمينه استخراج معدن به آمريكا سف كرد و از نزديك با طرز بهره برداري جديد آشنا شد و در سال 1326 متوجه شد كه با عده كمي كارگر و ب
ا ابزار فني جديد ميتوان معدن را با هزينه كمتري بهره برداري كرد. پس از اتمام قرارداد 10 ساله، بموجب قرارداد ديگري بهره برداري از معدن از سال 1332 به مدت 20 سال به همين مستاجر واگذار شد. دولت نيز از سال 1334 از طريق وزارت اقتصاد، نظارت خود را بر بهره برداري از معدن نيشابور افزايش داد. ميزان حقوق دولتي اين معدن در سال 1339 در حدود 144000 ريال بوده است.
معدن فيروزه نيشابور از مرداد ماه 1353 شمسي، دولتي شده و در اختيار «شركت سهامي كل معادن و ذوب فلزات ايران» قرار گرفته است.
در حال حاضر نيز، معدن فيروزه نيشابور توسط «شركت سهامي كل معادن، واحد خراسان» ب
هره برداري ميشود.
2-1-7-3-3- شيوه استخراج فيروزه
از زمان استخراج فيروزه، هميشه بنا به امكانات زمان مربوطه، فيروزه را از سطح زمين تعقيب ميكردهاند كه در نتيجه اين نوع استخراجها، غارهاي افقي و عمودي نامنظمي به جا مانده است.
مواد كند شده از اين غارها را پس از «فيروزه جوري» از داخل غار توسط كارگران استخراج نمو
ده و در نتيجه قسمتهاي حفر شده بصورت فضاهاي باز باقي مانده است و هر قدر عمق استخراج بيشتري شده است، حمل مواد باطله به خارج غار مشكل تر شده و با برخورد به آبهاي زيرزميني، كار استخراج باز هم مشكل تر و پيشروي و استخراج فيروزه غير ممكن شده است. از اين به بعد به جستجوي فيروزه و استخراج آن در ديواره غارهاي موجود ادامه پيدا كرده و باطلههاي آنها را به كف غارهاي قبلي ريخته اند. درنتيجه اين عمل موجب شده است تا غارهاي قبلي كه عمقي تا حدود 80 متر داشتهاند گاهي تا نيم يا بيشتر پر از اين مواد شود. در حال حاضر نيز اين روش در چند پيشكار فرعي در داخل غار سبز و غار قره دم ادامه دارد. فعاليت استخراجي در معدن فيروزه توسط يك تونل اصلي (همكف) در داخل «كوه رئيش» بطول 1800 متر و در ارتفاع 1650 متري از سطح دريا صورت ميگيرد كه به موازات تونل اصلي، تونلهاي فرعي در پايين و بالاي آن (طبقات پائيني و بالايي) حفر شده است. تونلهاي فرعي مزبور، خود انشعاباتي به جهات مختلف دارند كه چگونگي انتشار اين انشعابات بستگي به امتدادي دارد كه احتمالاً فيروزه در آنها وجود دارد. در رابطه با نحوه استخراج فيروزه و انتخاب بهترين روش براي استخراج آن نظرات مختلفي وجود داشته است و بنا به نظر معيني. س (1368)، روش كندن و پر كردن (Cut and fill) و اطاق و پايه (room and pillar) بهترين روش براي استخراج فيروزه در معدن فيروزه نيشابور ميباشد. جهت استفاده از اين روشها، انجام اكتشاف و شناخت محلهايي كه فيروزه در آن به مقدار مناسب براي استخراج وجود دارد ضروري است.
پس از اكتشاف منطقه فيروزه دار در وسط قسمتي كه بعنوان يك قطعه (Block) انتخاب ميشود يك چاه به اندازه 5/2 * 5/3 متر حفر ميشود. سپس در چهار جهت مختلف افقي پيشروي نموده و تبديل به يك كارگاه استخراج ميشود. اين گارگاه استخراج، خود در بعضي مواقع آنقدر امتداد فيروزه را دنبال ميكند كه به شبكه وسيعي از كارگاههاي استخراجي و ستونها و تونلهاي اكتشافي منتهي ميشود.
در معدن فيروزه نيشابور، مقطع تونلهاي استخراجي در حدود 8 الي 12 متر مربع و گاه بيشتر ميباشد زيرا رگههاي فيروزه دار داراي امتداد معيني نبوده و در جهات مختلف گسترش دارند و براي جلوگيري از گم شدن رگه فيروزه دار هميشه بايد اطراف منطقه (Zone) فيروزه دار مشخص
باشد. شكل كارگاه بستگي به موقعيت منطقه فيروزه دارد دارد و اهميت چنداني از نظر معدن كاري در كار استخراج ندارد تنها بايد براي قطعهها ابعاد مناسب در نظر گرفته شود تا باربري و تهويه در كارگاه با اشكال مواجه نشود. در مواردي كه ابعاد قطعهها يعني منطقه فيروزه دار زياد باشد ستونهايي از قطعات، به جاي گذاشته ميشوند و اين ستونها اغلب در محلهايي انتخاب ميشوند كه داراي فيروزه نباشند؛ در محلهايي كه امكان به جا گذاشتن چنين ستونهايي وجود نداشته باشد اغلب با ايجاد سنگ چين بين كف و سقف كارگاه تا حدي استحكام كارگاه استخراج حفظ ميشود. گاهي بعد از اتمام فيروزه در طبقات مختلف اقدام به برداشتن لنگهها ميكنند (لنگه عبارت است از ضخامت سنگ فيروزه دار بين دو طبقه)، تا فيروزه موجود در آنها نيز بدست آيد لذا در اينگوه مواقع فضاهاي خالي خطرناكي ايجاد ميشوند.
اگر قطعه انتخاب شده در طبقات بالايي (نسبت به تونل اصلي) قرار داشته باشد با يك مجراي ريزشي، مواد كنده شده را به تونل اصلي ريخته و توسط واگن آنها را به خارج انتقال ميدهند و اگر قطعه انتخاب شده در طبقات پايين قرار داشته باشد، مواد كنده شده را توسط جرثقيل به تونل اصلي، حمل و از آنجا به بيرون انتقال ميدهند. فاصله سقف تا كف كارگاه حتي المقدور بايد كم باشد و از دو متر تجاوز ننمايد تا در اثر انفجار و ريزش مواد كنده شده، فيروزه داخل آنها خرد نشود و همچنين كار چال زني (كوهبري) به راحتي صورت گيرد.
پس از انفجار و ريزش مواد از ديواره و سقف كارگاه، فيروزه به روش سنتي (كاردستي) استخراج ميشود. استخراج به روش چال زني و آتشباري در تونلهاي اكتشافي صورت ميگيرد كه با توجه به مقاومت سنگ، تعداد چالها يا حجم مواد منفجره را تغيير ميدهند. مسأله حفر چاه در كارگاههاي استخراج فيروزه امر كاملاً تجربي ميباشد و آتشباري توسط كارگران به روش تجربي و توسط ديناميت و فيتيله اطمينان صورت ميگيرد.
بعد از «فيروزه جوري» اوليه (جداكردن مواد باطله از فيروزه) كه بطور روزانه در كارگاههاي استخراج انجام ميگيرد، آن قسمت از باطلهها كه «فيروزه جوري» شدهاند و احتمال وجود فيروزه در آنها ميرود به خارج معدن حمل ميشوند تا در آنجا در مجاورت نور آفتاب مجدداً «فيروزه جوري» شوند. ميزان استخراج فيروزه بسيار متغير بوده و بستگي به ميزان مصرف مواد منفجره، نوع كارگاههاي در حال استخراج و ميزان فيروزه موجود در آنها دارد.
لازم به ذكر است كه ميزان ذخيره احتمالي معدن فيروزه نيشابور بر اساس بررسيهاي بعمل آمده حدود 9021019 كيلوگرم برآورد شده است.
همچنين مطابق اطلاعات دريافتي از اداره كل معادن و فلزات استان خراسان، ميزان ذخيره قطعي اين معدن 900000 كيلوگرم و ميزان استخراج مجاز ساليانه 37000 كيلوگرم ميباشد كه 13500 كيلوگرم در سال 1377 استخراج صورت گرفته است.
2-1-8- كلياتي در مورد برش و جلاي كانيها و سنگهاي جواهر رنگي
در صنعت تراش و ساخت نگينهاي جواهر رنگي، واژه «نگينهاي جواهر رنگين» در مورد تمامي كانيهاي جواهر به غير از برليان بكار ميرود (در آلمان، عقيق جزء سنگهاي جواهر رنگي محس
وب نمي شود). برش و تراش كانيهاي جواهر رنگي را «جواهر تراشي = Lapidari work» و شخص برش و تراش دهنده را «جواهر تراش يا جواهر بر = Lapidary» ميگويند.
اكثر جواهر تراشها در تراش يك نوع بخصوص از كانيهاي جواهر و يا يك گروه از كانيها تخصص
دارند و اين به آن علت است كه هنگام برش ميبايستي با ويژگيهاي فيزيكي كاني مورد تراش (مانند: پديدههاي رنگ، چند رنگي، كليواژ و غيره) آشنايي كامل داشته باشند.
در ابتدا سنگها و كانيهاي جواهر رنگي بوسيله ارههاي كروي شكل كه لبههاي برنده آنها با پودر الماس پوشانيده شده است به اندازههاي لازم بريده ميشوند (اره بوسيله آب صابون، روغن و يا پارافين، مدام خنك ميشود). برش نهايي بوسيله چرخ تراش عمودي كه قسمت تراش دهنده آن با پودر «كربوراندوم» پوشيده شده انجام ميگيرد (اين اره تراش با آب خنك ميشود). سنگهاي جواهر مات و يا سنگهاي جواهري كه داراي ناخالصي ميباشند با چرخ تراش كربوراندوم كه داراي حفرهها و شيارهاي مخصوص است به فرم «كابوشن» تراش داده ميشوند. سنگهاي جواهر شفاف، پس از تراش اوليه بوسيله چرخ افقي به اشكال منظم و دقيق هندسي و با سطوح مسطح تراش داده ميشوند.
براي اين منظور نگينهاي جواهر بوسيله چسبهاي مخصوص به گيرههاي مداد مانند 10 تا 15 سانتي متري به نام دوپز (Dops) چسبانيده و محكم ميشوند. اين گيرهها در سوراخهاي از پيش تعيين شده، بصورت موازي و يا عمودي مقابل چرخ تراش قرار ميگيرد و سپس نگين، تراش داده ميشود. سرعت چرخش و جنس چرخ تراش (غالباً از سرب، برنز، مس و قلع) و نوع پودري كه براي جلا استفاده ميشود (كربوراندوم، الماس، تيتانيوم كاربيد) براي هر نوع سنگ، متفاوت است و معمولاً براي خنك كردن چرخ تراش اين نوع دستگاهها از آب استفاده ميشود. آخرين مرحله جلا دادن، محو آثار خراشها و زدگيها و افزودن بر درخشندگي نگين جواهر ميباشد كه بوسيله چرخهاي افقي، تسمههاي چرمي و يا سيلندرهاي چوبي انجام ميگيرد. مواد بكار رفته در اين مرحله از اكسيد كروم، پودر الماس، ديامانتين «Diamantine» يا تريپولي «TRripoli» تشكيل شده است. معمولاً اين مواد با آب مخلوط شده مورد استفاده قرار ميگيرند ولي براي جلاي برخي از كانيهاي جواهر، اين مواد بايستي با اسيد سولفوريك رقيق يا اسيد استيك مخلوط شوند.
2-1-9- تراش فيروزه
2-1-9-1- روش قديمي تراش فيروزه
در قديم تراش فيروزه بوسيله چرخي از تركيب سنباده و صمغ ساخته ميشد صورت ميگرفت. سنباده را از بدخشان و صمغ را از هندوستان ميآوردند. تراشنده با دست راست و بوسيله كمان
و زه، چرخ را ميچرخاند و فيروزه را با دست چپ بر روي چرخ ميگذاشت و براي آن كه انگشتش ساييده نشود قطعه چرمي يا كهنه (پارچه) يا چوبي به انگشت بسته، آن را محفوظ ميداشت.
قبل از متداول شدن اين چرخها، فيروزهها را با استفاده از سنگهاي زبر و ناصافي كه در كوههاي مييافتند ميتراشيدند و تراش از طريق سايش سنگ و فيروزه انجام ميشد. پس از تراشيدن،
نوبت به جلا دادن فيروزه ميرسيد و جلا دادن آن از طريق سائيدن فيروزه بر روي سنگ مصقل و سپس با قطعه چرمي همراه با خاك فيروزه حاصل از تراش صورت ميگرفت. شكل تراش فيروزه به اندازه و شكل اصلي دانه و قطعه فيروزه بستگي دارد.
2-1-9-2- روش فعلي تراش فيروزه
سنگ فيروزه از آغاز تا انجام كار تراش، مراحلي را ميگذراند. اين مراحل بشرح ذيل ميباشند:
الف) «باب حبه»: كه شكستن سنگ فيروزه دار و جدا كردن قسمت زائد آن است. اين عمل از نظر فن فيروزه تراشي حائز اهميت بسيار است. كارگري كه «باب حبه» ميكند بايد آشنايي كامل با طبيعت سنگ فيروزه داشته باشد. بداند كه سنگ را از كجا قطع كند تا صدمه اي به فيروزه وار نيايد و با در نظر گرفتن مقدار فيروزه اي كه در آن سنگ است براي يكي از شكلهاي تراش آماده شود. از اين رو كارگر فيروزه تراش قبل از شكستن سنگ فيروزه دار، آن را با نظر مجرب خود بررسي ميكند و به دقت تصميم ميگيرد، آنگاه با «چفت» يا «اجنه» سنگ را ميشكند.
ب) «حبه كردن»: وقتي فيروزه «باب حبه» شد يعني قسمتهاي پرسنگ و زائد خود را از دست داد؛ هنوز داراي ذرات زائدي است و لبهها و پهلوهايي دارد كه بايد گرفته شود و فيروزه بصورت «حبه» در آيد. براي اينكار فيروزه «باب حبه» را در ميان تكه پارچه اي كه به «لته كار» كعروف است با سه انگشت دست چپ ميگيرند و بطرف «چرخ تراش» ميبرند تا قسمتهاي زائد و زوايا و كنارههايي كه قبلاً حذف نشده و باقي مانده است با اين دستگاه تراشيده شود. گردشها و تكانهاي دست فيروزه تراش كه فيروزه را به چرخ تراش ميزند نقش مهمي دارد و با دقت و استادي خاصي همراه است. بايد نه كم و نه بيش تراشيد.
ج) «خم تراش»: در مرحله حبه كردن، فقط روي نگين تراشيده شده است ولي در اين مرحله علاوه بر ظرافت بيشتر در تراش، پشت و دور نگين را صاف ميكنند. چرخي كه از آن استفاده ميكنند همان چرخ حبه است.
د) «سرچوب كردن»: در اين مرحله بايد فيروزه را سرچوب قرار داد تا براي تراش بعدي آماده شود. اين مرحله، از مراحل قبل دقيق تر است و چون فيروزه تراشيده در بين سه انگشت قرار نمي گيرد، بايد آنرا با چسبي به نام «كندل Kandal» بر سر چوبي به نام «لوخ» قرار دهند تا به فرمان باشد.
ه) «غلتاندن»: اين مرحله، از مراحل قبلي بسيار ظريفتر است و بوسيله چرخ مخصوص غلتاندن، پهلوهاي زائد نگين را ميگيرند و بصورت يكي منحني متناسب در ميآورند. اين خط منحني دور نگين را (كه خوب تراشيدن آن نشانه استادي و تجربه فيروزه تراش است) در اصطلاح فيروزه تراشي «خط فارسي» ميگويند.
ز) «جلا كردن»: در اين مرحله از چرخ سمباده استفاده ميكنند و ذرههاي روي نگين را ميگيرن
د و آن را «نيمه پرداخت» ميكنند. در پايان اين مرحله، فيروزه به جلا ميآيد.
ح) «بيد زدن»: فيروزه جلا داده را همچنانكه بر سر لوخ است به چرخ بيد ميزنند. در اين مرحله كه آخرين مرحله تراش است، فيروزه كاملاً «پرداخت» ميشود و رنگ و جنس آن به خوبي نمايان ميگردد. چنانكه حتي اگر «لك» بسيار كوچكي هم در جنس فيروزه باشد به چشم ميآيد.
2-1-9-3- ابزار و وسايل فيروزه تراشي
«چفت»:
ابزاري است فلزي كه براي «باب حبه» كردن فيروزه «عجمي» كه پرگوشت و كم سنگ است بكار ميرود. چفت تقريباً همان انبردست است، دو دسته به طول 5/14 سانتيمتر و ضخامت 5/1 سانتيمتر دارد و دهانه آن در حدود 15 سانتيمتر باز ميشود و قسمتهاي زائد را در دهان ميگيرد و جدا ميكند.
«اجنه»:
براي «باب حبه» كردن فيروزه «سنگدار» بكار ميرود كه در شكستن به ظرافت كمتري محتاج است.
«اجنه» نوعي چشك دو لبه اي است فلزي كه دسته اي چوبي دارد بطول 31 سانتيمتر.
«دستگاه فيروزه تراشي»:
از اين دستگاه براي تمام مراحل تراش فيروزه استفاده ميكنند با اين تفاوت كه فقط چرخ آن كه بصورت دايره اي در وسط دستگاه قرار دارد در هر مرحله متناسب با آن مرحله از تراش، عوض ميشود و اسم خاصي دارد كه ماخوذ از اسم همان مرحله است. دستگاه تراش فيروزه، دو نوع است يكي دستگاه قديمي كه با «كمان» و «زه رود- Zerud» و به كمك دست راست به راه ميافتد و ديگري دستگاه برقي است. در بعضي از مراحل تراش، استاد فيروزه تراش بهتر ميداند كه از دستگاه قديمي كه بيشتر به فرمان دست اوست استفاده كند. در كنار دستگاه، پياله كوچكي بنام «كشكول» قرار دارد كه پر از آب ميكنند و فيروزه را در فواصل تراش، در آن فرو ميبرند تا خيس شود و بهتر آماده تراش باشد.
«چرخ تراش»:
چرخي است مدور از سنگ سمباده كه براي «حبه كردن» سنگ فيروزه، در دستگاه فيروزه تراشي قرار ميگيرد.
«لوخ»:
چوبي است كه از ساقه نوعي ني ميسازند. اين ساقهها را بوسيله نوعي قيچي كه به آن «گاز- Gaz» مينامند به قطعات 5/13 سانتيمتري در ميآورند.
«كندل»:
نوعي چسب است كه براي چسباندن فيروزه بر سر «لوخ» ميسازند و عبارتست از: «گل روشويه» و «لار-Lar» كه نوعي چسب است و روغن پيه.
كندل را در ظرفي به نام «كندل دون- Kandal Dun» درست ميكنند. اين ظرف بصورت استوانه اي است به شعاع 40 تا 80 سانتيمتر و به ارتفاع 50 تا 60 سانتيمتر براي ساختن «كندل» آن را
بر روي آتش ميكذارند، آنگاه «لار» را در آن ميريزند وقتي «لار» به خوبي داغ شد، پيه را به آن ميافزايند چون «لار» و «پيه» مخلوط شد و بصورت مايع در آمد «گل روشويه» را به آن اضافه ميكنند و همچنان حرارت ميدهند. ساختن «كندل» در حدود 45 دقيقه طول ميكشد. پس از آنكه «كندل» سرد شد بصورت جامد و به رنگ كرم در ميآيد و هر وقت بخواهند از آن استفاده كنند قطعه اي از آن را روي دستگاه چراغ «كندل» ميگذارند و گرم ميكنند تا بصورت مايع در آيد. آنگاه يك سر «لوخ» را در «كندل» مايع فرو ميبرند و فيروزه را بر سر آن ميچسبانند بطوريكه پشت نگين به سر «لوخ» ميچسبد و چون سرد شد فيروزه آماده مرحله بعدي تراش است.
«چرخ غلتاندن» يا «چرخ برش»:
اين چرخ را در مشهد از ريگ سمباده و «لاك» (نوعي چسب) ميسازند. بدين ترتيب كه اين دو را با هم مخلوط ميكنند و در قالب مدور آهني ميريزند كه پس از سرد شدن بصورت سنگي در ميآيد. اين چرخ دايره اي است به شعاع 6 سانتيمتر و ضخامت 1 تا 5/1 سانتيمتر، وزن آن براي دستگاههاي دستي، كمتر و براي دستگاههاي برقي بيشتر است. بر روي «چرخ برش» چند دايره فر رفته به شعاعهاي مختلف و با مركز واحد وجود دارد كه «نهاد- Nahad» ميگويند. هنگام غلتاندن در مواقع معيني فيروزه را در يكي از اين «نهادها» قرار ميدهند و ميتراشند.
«چرخ سمباده»:
اين چرخ چوبي است مدور كه ابري (اسفنج) به ضخامت 2 تا 5/2 سانتيمتر روي آن قرار دارد و كاغذ سمباده 100 يا 180 روي آن را ميپوشاند و با ميخي به پشت تخته محكم شده است. اين چرخ با پيچي آهني به دسته اي از چوب گردو وصل ميشود و به وسيله همين دسته به دستگاه فيروزه تراشي متصل ميگردد. «چرخ سمباده» را «چرخ جلا» هم مينامند.
«چرخ بيد»:
چرخ بيد با «چرخ جلا» كمي تفاوت دارد، بدين ترتيب كه بر روي آن به جاي سمباده، رويه اي از پادوش كه نوعي چرم است ميكشند.
2-1-9-4- اشكال تراش فيروزه
بطور كلي اشكال فيروزه تراشيده عبارتند از: بيضي، گرد (دايره)، لوز (لوزي)، اشك يا بادامي، مستطيل، سه گوش و دل. ولي تراش بصورت بيضي و گرد در اندازههاي مختلف، از بقيه شكلهاي تراش فيروزه متداول تر ميباشد.
2-1-10- مشخصات بهترين نوع فيروزه تراشيده
مشخصات فيروزه «عجمي» خوب:
1) رنگ آسماني سير دارد..
2) درشت است.
3) رگه و لكه ندارد.
4) «خط فارسي» نگين (خط دور نگين)، متناسب است.
5) ضخامت فيروزه زياد است.
6) «برس» (ذرات ريز و سفيد آهك) ندارد زيرا اين ذرات، روغن و آب را به خود جذب ميكند و موجب فساد فيروزه ميشود.
7) وزن مخصوص آن نسبت به ديگر فيروزههاي هم حجم زياد تر است.
مشخصات فيروزه «شجري» خوب:
1) به رنگ آبي سير است.
2) درشت است.
3) رگههاي سياه دارد.
4) رگههاي آن، نقش زيبايي ايجاد كرده است (اگر اين نقش به شكل درخت يا پرنده اي ي
2-1-11- صادرات فيروزه:
فيروزه در سالهاي قبل از جنگ بين الملل اول، منحصراً به روسيه صادر ميشد و از آنجا به كشورهاي اروپايي برده ميشد (از مسكو به وين و از وين به ساير كشورهاي اروپايي صادر ميشده است) ولي پس از انقلاب روسيه، اين بازرا از بين رفت. بازرگانان فيروزه با كوشش و سعي زياد، بازاري در هندوستان پيدا كردند و قسمت عمده فيروزه به هندوستان صادر ميشد كه پس از جنگ بين الملل دوم و تقسيم هندوستان و پاكستان، هر دو كشور ورود فيروزه ايران را به كشور خويش ممنوع كردند اما تلاشهاي بهره بردار معدن (آقاي علي اكبر اسكوئيان) باعث گرديد كه بازار جديدي در آمريكا و اروپا بر روي فيروزه صادراتي ايران گشوده شود. به خصوص آلمان كه فيروزه خام و تراشيده را ميخريد و گاه فيروزه تراشيده ايران را مجدداً ميتراشيد و استاندارد
ميكرد و به بازارهاي دنيا عرضه مينمود. همچنين فيروزه ايران به كشورهاي خاور ميانه و بويژه عربستان سعودي صادر ميشد.
در حال حاضر، عمده ترين بازارهاي فيروزههاي صادراتي ايران را عربستان سعودي، كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس و مالزي و اندونزي تشكيل ميدهند (جدول 2-1).