بخشی از مقاله
شهرسازي
یک مثال در مورد طراحی رنگ نماییی خانه های عمومی
رنگ ها و ویژگی های معماری نمای ساختمان ها از فاکتور های بسیار مهم و اصلی در مورد ظاهر شهرهاست . زمانی که شهر با توجه به جنبه ها و چشم اندازهای متفاوت مورد ارزیابی قرار می گیرد. اولین تصور از ساختار هندسی و رنگ نمای ساختمان ها حاصل می شود.
ساختار مربوط به رنگ نمای ساختمان باید شاخص های مربوط به ساختمان ها و ناحیه مورد نظر را منعکس کند. در این حالت ساختارهای مختلف مربوط با محیط زیست طبیعی و مصنوعی از قبیل نوع زندگی، وضعیت آی و هوایی ویژگی آب و بافت های تاریخی باید مورد ارزیابی قرار بگیرند و ترکیب مربوط رنگ نما باید طبق ساختمان ها ، از قبیل پشی زمینه فرهنگی – اجتماعی جامعه، ساختارهای سنتی ساختمانها و فرایندهای طبیعی را نباید فراموش کنیم. زیرا در بعضی از نواح
ی با ساختمان های سنتی و با شیوه های ساختمانی خاص، مواد و رنگ ها منجر به ایجاد ساختارها و مفاهیم خاص برای شهرها و اماکن زیستی می شوند. هدف این مقاله این است که تقابل رنگ ها ، ترکیب رنگ، طراحی رنگ برای خانه ها توصیف کنند و طرح زنگ Houisay Bizimatmass را توضیح دهد ،که در یک ناحیه جدید زیستی در استانبول، و ترکیه مطرح شده و بیانگر مثالی در مورد این ساختار است.
لغات کلیدی:
معماری، طراحی شهر ، ترکیب رنگ ، رنگ نما، خانه سازی همگانی .
شاخص های معماری ساختمانها نقش بسیار مهمی را در ایجاد ویژگی های خاص زیستگاه ها ایفا می کنند. به منظور ایجاد یک محیط زیست تاثیر گذار و جذاب ، ساختمان ها باید با یکدیگر هماهنگ باشند و با محیط اطراف نیز هماهنگ باشند . رنگ نمای ساختمان یکی از بخش های جدا ناپذیر معماری و یکی از شاخص های مهم برای ایجادمحیط طراحی معنادار، مشخص و قابل تفاوت
است.بااستفاده از قدرت و تاثیر رنگ ها ، این امکان وجود دارد که به ساختمانی تاکید می کند تا یک تعریف کلی ارائه دهد و در این حالت بعضی از مشکلات ساختاری را می توانند پنهان کنند
.
در نتیجه ، رنگ نما یکی از مهمترین جنبه های زندگی شهری و از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر ظاهر و نمای شهرهاست. رنگ ها باید برای بیان تصاویر توسعه جدول های رنگی که مربوط به خیابانها ، میدان ها، و وسایل موجود است مورد ارزیابی قرار بگیرند. رنگ هاای نما باید جذاب و زیبا باشند. به علاوه رنگ های ترکیبی نما باید بیانگر مقیاس مناسب ساختمان ها، به منظور تاکید بر منشا و مقیاس و ارزش زیستگاه ها باشند و رنگ ها باید بر پایه ویژگی های طبیعی تاریخی،
فرهنگی و معماری ناحیه زیستی انتخاب شوند. به خاطر همین مسئله ، در طول طراحی رنگ نمای یک ساختمان مطالعات بسیار زیادی باید صورت بگیرد و فاکتورهای تاثیر گذار زیاد مورد ارزیابی قرار بگیرند. مشخص است که ترکیب رنگ ها در طراحی خانه های همگانی خواستار مطالعات بسیار گسترده با توجه به جزئیاتی است که این ساختار بیشتر از تحقیقات مربوط به ساختمان های واحد مورد نیاز است. زیرا ما بیشتر از یک ساختمان در نظر گرفته می شود و هر ساختمان بیانگر
ساختارها معماری مشابه ای است. معمولاً همانطور که جمعیت در شهرها افزایش می یابد، نواحی زیستی خانه ها در مراکز شهرها محدودتر می شود. و این مسئله به خاطر هزینه های بالا و دیگر شرایط اقتصادی است. به صورت کلی، این ساختارها باعث می شود که خانه های همگانی در نواحی زیستی جدید که از مرکز شهر دورتر هستند ساخته شوند. زمانی که رنگ مربوط به نمای یک ساختمان را طراحی می کنیم ، تمام فاکتورهایی که عنوان کردیم را باید مورد ارزیابی قرار دهیم . این قبیل فاکتورها عبارتند از:
محل زندگی، عرضه آب، وضعیت آب و هوایی.
طرح های تاریخی ، که مثل پیشینه فرهنگی – اجتماعی جامعه و ساختارهای سنتی و طبیعی مربوط به ساختمانها ، به علاوه برای خانه های همگانی، و داشتن خانه های چندطبقه ، پارامترهای دیگری از قبیل ، ناحیه مربوط به طرح ، تعداد و مکان ساختمانها ،ساختمانهای گروهی ، توزیع ساختمانها در گروه ها بر انتخاب ترکیب رنگ اصلی تاثیر می گذارد. در نتیجه طراحی ترکیب
رنگ نمای خانه های همگانی نسبت به خانه های شخصی بسیار پیچیده تر است. ترکیب رنگ ها در خانه های همگانی باید با ساختارهای تخصیص یافته خانه های واحد متناسب باشد، باید با تمام ساختمان ها در زیستگاه مربوطه و ناحیه ای که این قبیل خانه ها در آنجا مستقر شده اند. متناسب باشند.
به عبارت دیگر طراحی رنگ مربوط به خانه های عمومی، ممکن است در 3 مرحله صورت بگیرد :
اولی ( مخصوص) در خصوص محیط طبیعی باشد، برای مثال ريال وضعیت آب و هوایی نواحی سرسبز، و خاصیت جغرافیایی زمین را در انتخاب رنگ باید در نظر بگیریم و ویژگی های مربوط به خانه های ترکیب به محیط مصنوعی را نیز در نظر بگیریم که این مسئله شامل شاخص های فرهنگی، سنتی و تاریخی است که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
دومی دوم، تخصیص و مشخصات زیستگاه ، باید مورد ارزیابی قرار بگیرد در یک ترکیب رنگ برای خانه ها طبق ساختارهای محاسبه شده و فرایندهایی که در مرحله اول ذکر شده انتخاب شود.
سوم ، رنگ های مناسب برای هر ساختمان باید طراحی شود. بعد از اینکه به صورت خلاصه
ساختار متقابل رنگ ها را مورد ارزیابی قرار دادیم ، ساختارهای متقابل اصلی و شاخص های مربوط به طراحی رنگ نما، و توصیف کامل از شاخص های خاص، مراحل طراحی و رنگ نمای خانه ها B در استانبول وترکیه ، به عنوان مثالی در مورد رنگ های خانه ها در این مقاله باید به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
اطلاعات دقیق و مشخص در مورد محیط زیست ما ، از طریق چشم ما حاصل می شود. انتقال این قبیل اطلاعات و ساختارهای بصری در ابعاد معنی دار از طریق مجموعه ای از فرایندها حاصل می شود. رنگ ها یک نوع از اطلاعاتی هستند که مستقیماً به چشم ما منتقل می شوند و درک رنگ های یکی از بخش های معنی دار ساختارهای بصری هستند. رنگ مربوط به یک سطح روشن بیانگر رنگ مربوط به سطح است سطح است که منعکس می شود. و در این حالت باعث ایجاد
ساختارهایی برای بینندگان می شود. به همین دلیل ، رنگ ها یکی از ساختارهای کیفی تمام فرایندهای بصری است و در این شرایط با داشتن یک محیط بی رنگ امکان ناپذیر است . درک رنگ ها ، انتخاب رنگ 2 موضوع متفاوت است . عملکرد رنگ در طراحی رنگ ها به تحصیل ، جنس ، علاقه ، و دیگر عملکردهای خاص بستگی دارد.
افراد مثل فرهنگ ، سنت ، تاثیرات مذهبی ، مد، ساختارهای اجتماعی و شرایط جغرافیایی ومحیطی که افراد در آغاز زندگی می کنند بر انتخاب رنگ تاثیر می گذارند . زندگی در کنار افراد ، و عملکرد اجتماعی و محاسبه تاثیرات بیانگر ایجاد یک تاثیر متقابل بر سطح رنگ هاست که با توجه به اختلاف بین رنگ های سطح مطرح می شود. در حقیقت اگر مقایسه رنگ ها بین نواحی بصری
به صورت مناسب صورت نگیرد. اغلب اجتناب ناپذیر است که این ساختارها را با بی میلی و بی انگیزه ملاقات نکنند، درک هر نوع ساختار و یا سطح در بین حوزه های بصری به اختلاف بین رنگ هایی بستگی دارد که از طریق چشم از نقاط مختلف حوزه های بصری حاصل می شود. اگر هیچ
تغییری در خواص کیفی وکمی رنگ ها وجود نداشته باشد، و هیچ نوع تغییر در زمان وجود نداشته باشد درک بصری ساختارها غیر ممکن است. در نتیجه مقایسه ها در حوزه های بصری برای ایجاد تاثیرات دقیق برانگیختن احساس و بیان نظرات خاص ببیند. استفاده می سود. عبارت، مقایسه کردن برای بیان تفاوت بین ساختارهای خاص بین رنگ و نورها استفاده می شود . حس بصری مربوط به نورها بیانگر 3 ساختار مقایسه ای است.
طول موج مشخص ، میزان درخشش ، تحریک خلوص ، که با توجه به درک حسی درخشندگی کرماتیک و با توجه به سیستم رنگ munsed در مورد مقدار و کروم ها مطرح می شود. مقایسه کیفی ومحدودیت های مربوطه می توانند با استفاده از فرمول زیر برای سیستم رنگ محاسبه شوند. این فرمول ها از فرمول اصلی مقایسه (L1-L2)L گرفته شد.
که حداکثر ساختار مقایسه ای 1 و حداقل مقدار 0 است . مثال هایی در مورد محاسبه ساختار کیفی با توجه به ساختارهای مربوط به سیستم رنک به صورت زیر مطرح می شود:
حداکثر مقایسه از طریق استفاده از ساختارها با یکدیگر حاصل می شود. حداقل مقایسه حداقل
مقدار کیفی مقایسه ای (1) است که با استفاده ترکیبی حاصل می شود. برای رنگ ، رنگ های مشابه ، برای مثال 5Y , 5R,5R مطرح می شود. برای مقدار ، مقادیر مشابه ، برای مثال ريال سیاه (0) سیاه (0) 8.8.5.5 برای کروم ، کروم های مشابه ، برای مثال 2.2.7.7و... مقایسه کیفی بین 2 محدوده (0-1) که کاهش به صورت زیر نشان داده می شود. برای رنگ ها کاهش نسبت رنگ های کروم، برای مثال ، مقایسه بین 5R , 5λ 5G, است، مقایسه 4، بین 5Y , 5R است.
برای مقدار رنگ ، برای مثال مقایسه 7 : بین 2 و 9 مقدار 4. بین 4و 8 برای کروم. میزان استفاده از رنگ کروم . اگر حداکثر کروم برای هر رنگ 20 باشد. مقایسه ساختار برابر با 4 است که بین 2و 12و 2 مطرح شد....
شمار بسیاری از تحقیقات در مورد رنگ هایی صورت گرفته که با هم سازگار و منطبق هستند و زمانی که این رنگ ها در کنار یکدیگر استفاده می شوند. این ساختار با نام ترتیب و ترکیب رنگ ها معرفی شده اند. ایجاد یک تاثیر بارز و یا ایجاد یک پیام خاص در بیننده به وجود یک یا 2 رنگ و ساختارهای کروم موجود در حوزه های بصری بستگی دارد. به علاوه تاثیرات متفاوت و مفاهیم متفاوت طبق تعداد، نوع ، کیفیت و توزیع ساختارهای مقایسه ای حاصل می شود.