بخشی از مقاله

وصال شیرازی


ابواحمد محمد شفیع ملقب به میرزا کوچک (۱۱۹۷-۱۲۶۲ ه.ق، 1783-1846 ميلادي) متخلص به وصال از شعرا، ادیبان و خوشنویسان معروف شیرازی عصر خویش بود. و گاهی آثار خوشنویسی اش را با امضاء "وصال شیرازی" رقم می‌زد.[۱]
تبار
او فرزند محمد اسمعیل شیرازی بود. جد سوم او در زمان سلاطین صفویه عامل گرمسیرات فارس بود و جدش میرزا شفیع در دستگاه نادرشاه سمت دبیری داشت. پس از سپری شدن دوران قدرت زندیه میرزا شفیع چندی با پریشانی زندگانی کرد ودر تنگدستی درگذشت. او چهار فرزند داشت یکی میرزا قاسم که از مشایخ سلسله ذهبیه بود و دیگری میزا اسمعیل که پدر میرزا کوچک بود.


میرزا محمد اسمعیل در خوشنویسی و رقوم و سیاق همتا نداشت. وی در ابتدای جوانی از کار دولتی کناره گیری کرد و به آذربایجان رفت و سپس به شیراز بازگشت و با دختر میرزا عبدالرحیم شاعر شیروانی ازدواج کرد. از این ازدواج، وصال شیرازی در سال ۱۱۹۷ه‍.ق به دنیا آمد.
زندگی


دیری نپایید که وصال یتیم شد و پدر مادرش سرپرستی او را برعهده گرفت. پدر مادر نیز پس از دو سال درگذشت و تربیت میرزا کوچک را خالوی او میرزا عبداله تکفل نمود . میرزا عبداله خطی متوسط داشت و از راه نوشتن قرآن امرار معاش می‌کرد.
وصال چون به سن تمیز رسید به درویشی و فقر مایل گردید و در طلب مردی کامل بود تا دست ارادت بدامان میرزا ابوالقاسم سکوت زد.


وصال با وجودی که سلاطین و فرمانروایان به منادمتش راغب بودند کمتر گرد این گونه مجالست‌ها می‌گشت و از راه کتابت قرآن مجید نیاز مادی خود را برطرف می‌ساخت.[۲] وی به فرزندان خود می‌گفت شعر نیکو صنعت است ولی شاعری حرفه زشتی است زیرا آن دریایی از دانش و فنی از حکمت است و این نوعی گدایی.
دیوان اشعار وصال نزدیک به سی هزار بیت دارد. وصال در مرثیه سرایی از تمام شعرا گوی سبقت ربود.
از سروده‌های وی دیوان شعر و مثنوی "بزم وصال" است و اتمام مثنوی "فرهاد و شیرین" وحشی بافقی است که ناتمام مانده بود. او همچنین اطواق الذهب اثر زمخشری را به فارسی ترجمه کرده است. وصال شیرازی شش پسر داشت که همگی دانشمند و ادیب و هنرمند بودند.[۳]
وصال دو روز ایام هفته را صرف تدریس به عموم می‌کرد. در سن شصت و چهار سالگی چشمش

به آب مروارید مبتلا شد و یکسال نابینا بود. پس از آن طبیبی از کرمانشاه چشمش را میل زد و چشمش معالجه شد. وصال چنان به مطالعه عشق داشت که بعد از معالجه چشم فوراً مطالعه را از سر گرفت و همین امر باعث شد مجدداً نابینا گردد. در سال ۱۲۶۲ به رحمت ایزدی پیوست و در بقعه شاهچراغ در شیراز، در جوار مدفن مرشد خود میرزای سکوت مدفون شد.
فرزندان
وصال شیرازی شش پسر داشت: وقار، حکیم، داوری، فرهنگ، توحید، یزدانی. که جملگی شاعر و خوشنویس بودند و از مشاهیر سده سیزده هجری به‌شمار می‌آیند.[۴]


• وقار شیرازى با نام میرزا احمد فرزند وصال شیرازى متخلص به وقار است ، در ۱۲۳۲ متولد و در ۱۲۸۹ وفات یافت ، دیوان شعرى به فارسى به نام بهرام و بهروز که در بمبیى چاپ شده از او باقى‌ مانده است. [۵]
• میرزا محمود وصال متخلص به حکیم که شاعرى خوشنویس بوده و در سال ۱۲۳۴ در شیراز به‌دنیا آمد[۶] و در ۱۲۷۴ وفات یافته، از او دیوان شعرى باقى است.[۷]
• داورى شیرازى که اسم او محمد است و فرزند میرزا کوچک وصال شیرازى است در ۱۲۳۸ در شیراز متولد و در ۱۲۸۴ وفات کرده است دیوان داورى شیرازى از آن اوست.[۸] میرزا محمد داوری از خوشنویسان و شاعران قرن سیزدهم هجری بود. او چهارمین فرزند وصال شیرازی بود. [۹]
• فرهنگ شیرازى او میرزا ابو القاسم فرزند میرزا کوچک است؛ در سال ۱۲۴۲ متولد و در ۱۳۰۹ وفات یافته است، او در نگارش و زیبایى خطوط هفتگانه به پدرش اقتداء کرده است ، وى شاعرى است که به فارسى وعربى شعر دارد و به فرهنگ متخلص شده است ولادت و مرگ او در شیراز بوده است شاگرد پدر و برادرش اکبر میرزا احمد وقار بوده است که وى از او فن شعر و ادب را فراگرفته است ، همچنین ریاضایات و علم جفر و رمل و زبان فرانسه هم درس گرفته بود، او با صاحبان فن و شعرا معاصرش پیوندهاى مستحکمى داشته است ، آثار او عبارتند از : ترجمه البارع فى احکام النجوم ( فارسى در علم نجوم)؛ دیوانى ( فارسى ـ عربى در شعر) که حدود ده هزار بیت دارد؛ ذخر السفاهه على طب البلاهه ( سکنجبینیه ، فارسى / متفرقات )؛ رساله‌اى در خانواده وصال؛ شرح حدایق السحر؛ فرهنگ فرهنگ ( فارسى ـ عربى ـ ترکى / لغت )[۱۰]
• توحید شیرازى که اسم او میرزا اسماعیل است و پنجمین فرزند وصال است در ۱۲۳۶ متولد و با مرض وبا در ۱۲۸۶ در حالى که فرزندى از خود به جاى نگذاشت وفات کرد. او دیوانى هم دارد دیوان او را برادرش که متخلص به یزدانى است با زحمت بسیار جمع کرده تا به ۲۵۰۰ بیت رسید.[۱۱]
• یزدانى شیرازى که نام او عبد الوهاب و کوچکترین فرزندان وصال شیرازى است که هم خطاط بوده، هم به فنون آشنا و هم به فارسى و عربى شعر مى‌گفته است ، خط او بر کتیبه‌هاى مقبره شاه چراغ در شیراز و نیز حرم امام رضا موجود است ، دیوان او شامل هزار و پانصد بیت است. وى در ۱۳۲۸ وفات کرده و نزد برادرش فرهنگ به خاک سپرده شد.[۱۲]
پانویس
1. ↑ پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۶۸
2. ↑ پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۶۸


3. ↑ پیدایش و سیر تحول هنر خط، ص ۱۶۸
4. ↑ فضایلی
5. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
6. ↑ عنایت‌الله شکیباپور
7. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
8. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
9. ↑ پیدایش و سیر تحول هنر خط ص۱۷۱
10. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
11. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
12. ↑ پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز
منابع
• به‌کوشش: یساولی، جواد. پیدایش و سیر تحول هنر خط. انتشارت یساولی، چاپ دوم ۱۳۶۰ش. ص ۱۶۸ و ۱۷۱(به نقل از دکتر بیانی)
• پایگاه شهر زیبای فرهنگ و هنر ایران شیراز


• فضایلی، حبیب‌الله. اطلس خط. انتشارات مشعل اصفهان. چاپ دوم، اصفهان۱۳۶۲ش. ص ۳۵۶ - ۳۵۸ و ۳۵۹
• شکیباپور، عنایت‌الله. اطلاعات عمومی. چاپ هفتم، کتابفروشی اشراقی، ۱۳۴۸ش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید