بخشی از مقاله
پیامبر اکرم
پیشگفتار:
بی گمان انقلاب اسلامی ایران، بزرگ ترین و عمیق ترین انقلاب ارزشی، فکری و دینی در عصر حاضر است.بنیانگذار این نظام مقدس، حضرت امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) ، با رهبری های پیامبر گونه اش، اسلام را از انزوای سیاسی بیرون آورده، مسلمانان را بر قله عظمت و عزت نشاند و ابهت قدرت های استکباری را درهم شکست. از این رو ایران انقلابی به عنوان پایگاه اسلام ناب محمدی ( صلی الله علیه و آله ) در جهان شناخته شده و صدای دلنشین حق طلبی و آزادگی آن در دورترین نقاط جهان طنین افکنده است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به منظور ایفای رسالت عظیم خود، یعنی پاسداری از ارزش ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و ارتقاء و تعمیق این ارزش ها در میان اقشار جامعه انقلابی، به ویژه نسل جوان، برخود لازم می داند که به (( سربازان وظیفه )) ای که بهترین و حساس ترین دوران زندگی خود را به عنوان خدمت سربازی در این نهاد سپری می کنند، با دید سفیران فکری، سیاسی و اخلاقی انقلاب برای نسل آینده جامعه بنگرد و با انتقال ارزش ها و مفاهیم دینی در قالب آموزش های عقیدتی و سیاسی، به این میهمانان امروز و مسؤولان فردا، به بخشی از رسالت الهی خود عمل نماید.
مقدمه :
از منظر قرآن یکی از منابع شناخت و تفکر انسان هاست و تحولات بشری، براساس سلسله ای از سنت ها و ضوابط صورت می پذیرد. عزت ها و ذلت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، همه براساس سنت ها و حکمت هایی دقیق و منظم است؛ و با پی بردن به آن سنن و قوانین می توان تاریخ را تحت فرمان خود درآورد و به سود خود و جامعه از آن بهره جست
ارائه داده است. از این رو در آیات بسیاری، مردم را به تدبر در زندگی همنوعان خود در دوران های گذشته دعوت کرده و نکته های سودمند و ظریفی را مطرح ساخته و آنگاه افرادی را که صلاحیت دارند تا اسوه و الگوی چنین ملتی باشند، معرفی نموده است.
اسوه ها، انسان های بزرگ و برگزیده ای هستند که نه تنها خطا بلکه فکر خطا نیز در خیالشان راه ندارد. پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) ، انسان های برگزیده خداوند هستند که خود هدایت یافته اند و برای هدایت انسان ها از جانب خالق هستی، برنامه آورده اند. اما اولین گام در بهره گیری از سرلوحه گفتار و کردار خویش سازیم. راز موفقیت آن است که از سنخ آنها شویم، آنگونه که در معجزه آخرین رسول الهی می خوانیم:
(( لَقَد کانَ لَکُم فی رَسُولِ الله اُسوَه حَسَنَهُ لَّمَن کانَ یَرجوُا الله وَالیَومَ الاخِرَ وَ ذَکَرَالله کَثی
راً ))
همانا در وجود رسول خدا (ع) الگوی نیکویی است برای کسی که امید به خدا و روز رستاخیز دارد و خدا را بسیار یاد می کند.
متنی را که پیش رو دارید، مروری بر زندگی پربار خاتم النبیا و پاره تنش حضرت زهرا و اولاد گرامی اش ائمه هدی (ع) می باشد که شمه ای از تلاش ها و مبارزات و استقامت های آن بزرگواران را در راه استقرار مکتب حیات بخش اسلام تبیین می کند. امید که آشنایی سربازان ارجمند با زندگی این انوار الهی، منشأ تحولی بیشتر و عمیق تر در رفتار آنان به عنوان شیعه چنین رهبرانی گردد.
الف ) تعریف
نظام آموزش های عقیدتی- سیاسی سربازان، به مجموعه مباحث اعتقادی، اخلاقی، فقهی،
سیاسی و تاریخی گفته می شود که در مدت دو سال سربازی و در سه سطح و مقطع آموزشی ( دوره رزم مقدماتی، دوره ضمن خدمت و دوره تخصصی ) به منظور آشنایی و تقویت دانش و بینش عقیدتی سیاسی سربازان و ایجاد انگیزه های فکری و معنوی در آنان برای انجام وظیفه و مأموریت محوله به اجرا گذاشته می شود.
ب) اهداف کلی نظام آموزش
1- ایجاد حفظ و ارتقاء سطح دانش و بینش عقیدتی سیاسی در بین سربازان،
2- مقید نمودن هر چه بیشتر سربازان به احکام عملی اسلام؛
3- تقویت تعهد عملی سربازان به نظام مقدس جمهوری اسلامی؛
4- تقویت یا ایجاد انگیزه های معنوی در سربازان برای خدمت و انجام وظیفه.
ج) سطوح و دوره های آموزشی
پرسنل وظیفه در بدو ورود به خدمت براساس تحصیلات، به سطوح زیر تقسیم می شوند و در کلاس های مربوط به همان سطح شرکت می کنند :
زیر سطح( افراد بی سواد ) : سربازانی که توانایی خواندن و نوشتن را نداشته باشند ( با کد شناسایی "0" ).
سطح یک : سربازانی که دارای مدرک تحصیلی زیر دیپلم می باشند.( با کد "1" ).
سطح دو : سربازانی که دارای مدرک تحصیلی دیپلم و فوق دیپلم می باشند ( با کد "2" ).
سطح سه : سربازانی که دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر می باشند. ( با کد "3"
).
هر یک ا زسه سطح اخیر دارای سه دوره رزم مقدماتی، ضمن خدمت و تخصصی می باشد. ( به استثناء سطح یک که دوره تخصصی ندارند. ) دوره های آموزشی نیروهای وظیفه زیرسطح ( افراد بی سواد ) نیز شامل دوره مقدماتی، سوادآموزی، دوره رزم مقدماتی و دوره تکمیلی سوادآموزی است.
د ) موضوعات نظام آموزش
1- اصول عقاید
2- اخلاق و تربیت های اسلامی 3- احکام اسلامی 4- علوم و معارف قرآن کریم
5- تاریخ اسلام 6 - دانش سیاسی 7- نظام دفاعی
خاستگاه اسلام
دین مبین اسلام در سرزمینی پهناور، کم آب و علف و دارای منابع اقتصادی اندک یعنی جزیره العرب ظهور کرد. وسعت صحراها و کمی منابع اقتصادی این شبه جزیره، طمع زورمداران آن روز را از سلطه بر این سرزمین بریده بود و همین امر موجب شد تا پیامبر اکرم(ص) از این خلأ قدرت استفاده کند و بدون وجود رقیب خارجی، رسالت خود را در این نقطه از جهان به انجام رساند.
قرآن کریم از دوره تاریخی پیش از اسلام این سرزمین، با نام (( دوره جاهلیت )) یاد می کند و این نامگذاری به منظور بیان تفاوت های اساسی و عمیق آن عصر با عصر پس از ظهور اسلام است.
مورخان نیز به دوره زمانی دویست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت پیامبر به مدینه، دوره جاهلیت می گویند.
شناخت خاستگاه اسلام در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی، خود بیانگر عظمت تحولی است که دین اسلام پس از ظهور در آن سرزمین به وجود آورد و این هدفی است که ما در تدوین این درس در پی رسیدن به آن هستیم.
ویژگی های خاستگاه اسلام
مهم ترین ویژگی های جزیره العرب عبارت است از :
1-پراکندگی جمعیت
شبه جزیره العرب به ویژه حجاز در آغاز بعثت، جمعیتی اندک و پراکنده داشت. تنها چند نقطه مثل مکه، مدینه و اطراف آن، خیبر و طائف بود که مردم به صورت متمرکز زندگی می کردند.
کمی و پراکندگی جمعیت هم به گسترش اسلام سرعت می بخشید و هم کار مخالفان را دشوار می ساخت زیرا ایجاد وحدت سیاسی- نظامی میان کسانی که به طور پراکنده زندگی می کردند کار آسانی نبود. تنها در یک مورد آنها توانستند در جنگ خندق، ده هزار نفر را علیه مسلمانان بسیج کنند، که این کار هم در همان روزهای اول جنگ به تفرقه بین آنان انجامید.
2- فقدان دولت مرکزی
سرزمین حجاز هنگام ظهور اسلام، فاقد یک دولت مرکزی بود و مردم آن به صورت قبیله ای و پراکنده از هم زندگی می کردند. هیچ عامل مشترکی وجود نداشت که بتواند این قبایل پراکنده را متحد کند. نزاع قبائل دائمی بود و روحیه انفرادی زیستن به آنان اجازه نمی داده زیربار حکومتی واحد بروند. اگر گاهی هم با یکدیگر متحد می شدند، مقطعی و گذرا بوده است.
قبایلی که در حاشیه شبه جزیره زندگی می کردند، هر چند زیر حمایت قدرت های ایران و روم بودند و برخی با آنها پیمان های نظامی داشتند، ولی خود شبه جزیره دولت واحدی نداشت تا با کشورهای همجوار پیمان داشته باشد.
به این ترتیب، وقتی اسلام ظهور کرد، دولتی قوی و قدرتمند در مقابلش وجود نداشت. دین جدید نیز برای همه اعراب به صورت دشمنی مشترک تلقی نشد که علیه آن متحد شوند، چرا که در دوره حضور پیامبر(ص) در مکه تصور نمی کردند. اسلام به آن چنان قدرتی برسد که تهدیدی برای آنان به شمار آید.
3- دین
آمیختگی نژادی و تفاوت شیوه های زندگی در شبه جزیره و نیز همجواری با صاحبان اندیشه ها و مکاتب گوناگون، باعث پیدایش عقاید مختلف در آن سرزمین شده بود. علاوه بر شرک و بت پرستی که آیین اکثر مردم جاهلیت بود، دین هایی مثل حنفیت، یهود، مسیحیت، زرتشتی و ستاره پرستی در آنجا رواج داشت.
دین حنیف : آیین یکتاپرستی موسوم به حنیف، همزمان با بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم پدید آمد. این دین در شمال عربستان رایج بود و علیرغم پیدایش بت پرستی در آن سرزمین، معتقدان به این دین کم و بیش یافت می شدند و حتی بعضی از آنها بعثت پیامبر اکرم (ص) را نیز بشارت دادند.
بت پرستی :
بت پرستی دین اکثر اهالی جزیره العرب بود. کعبه به بتخانه ای تبدیل شده بود که
اعراب 360 بت را در آن جای داده بودند.
محو بت پرستی و استقرار توحید در جزیره العرب از معجزات اسلام است. زیرا مردمی که بت را انیس و مونس خود در همه جای زندگی می دانستند، در سایه تعالیم اسلام آنان را به دور افکنده، به منادیان توحید ناب بدل شدند.
2-تمدن بشری
شبه جزیره عربستان را باید از تمدن به دو بخش جنوب ( یمن ) و شمال و مرکز ( حجاز ) تقسیم کرد. یمن از حاصلخیزترین و پردرآمدترین نقاط این شبه جزیره به شمار می رفت و زیادی نعمت سبب شده بود تا عرب ها آنجا را سرزمین مبارک بنامند. مردم آنجا اغلب تجارت پیشه و کشاورز بودند و با ایران، هند و مصر روابط تجاری داشتند.
حجاز این مهد اسلام، به جهت خشکی و خشونت صحرا و کمی باران از دو راه اداره می شد : صحرا نشینی و پرورش دام به ویژه شتر، و تجارت در راه بازرگانی هندوستان به مصر و سوریه.
4- فرهنگ و عادت
خانواده : اساس خانواده بر مرد سالاری بود. زن برای مرد حکم کالا را داشت و جزو دارایی پدر یا شوهر یا پسر به شمار می رفت. زن همیشه خدمتگزار مرد بود و به ندرت به مقام مشاوره با مرد دست می یافت.
وظیفه زن، به دنیا آوردن فرزندان زیاد به ویژه پسران جنگجو بود. هر مردی چند همسر داشت و هر وقت می خواست آنان را از خانه بیرون می کرد. رضایت زن در ازدواج شرط نبود و مصلحت اندیشی پدر یا رئیس قبیله بود که سرنوشت او را تعیین می کرد.
قبیله : واحد اولیه تشکیل دهنده قبیله، خانواده بود که چادرنشین بود. ریاست قبیله موروثی بود ولی شیخ یا رئیس قبیله باید دارای فضایل فردی مثل شجاعت، سخاوت و خردمندی نیز باشد تا اعضای قبیله را ارشاد کند و به فرمانبرداری خود وادارد. افراد هر قبیله، شیخ را برتر از دیگران و قبیله خود را بهتر از دیگر قبایل می شمردند.
عرب جاهلی خارج از قبیله اش شخصیتی نداشت و تنها در پرتو قبیله در جامعه موجودیت پیدا می کرد، چون تمام قبایل دیگر بیگانه به شمار می رفتند. عصبیت قبیله اقتضا می کرد که افراد هر قبیله از قبیله خود دفاع کنند، به حق باشد یا ناحق.
تفاخر : فخر و مباهات بر یکدیگر از صفات بارز عرب جاهلی بود. به شعر تا زمانی بها می دادند که شاعران با یک شعر اغراق آمیز قبیله و نیاکان آنان را بستایند و رقبا را هجو کنند. غیر عرب را عجم ( گنگ ) می خواندند و مقصودشان این بود که آنها نمی توانند مثل عرب ها رسا و فصیح سخن بگویند.
اموری که عرب جاهلی بدان ها بر رقیب خود تفاخر می کرد فراوان بود: برتری نسب، فزونی اولاد پسر، نفرات قبیله و زیادی جنگجویان و شمشیر زنان و ... مفاخراتی که جنگ ها و کشتارهای زیادی را در پی داشته و تاریخ همه آنها را در سینه خود محفوظ داشته است.
تاریخ بعثت
بزرگان شیعه معتقدند رسول اکرم(ص) در 27 ماه رجب چهل سال پس از واقعه عام الفیل به پیامبری مبعوث شد . ولی علمای سنی بر این نظرند که این رویداد فرخنده، در ماه مبارک رمضان رخ داده است.
غار حراء، میعادگاه پیامبر (ص)
در فاصله شش کیلومتری مسجدالحرام در راه مِنی، کوهی جدا از کوه های دیگر با قامت بلند، سربرافراشته است که (( جبل النور )) نام دارد. در دامنه این کوه یک راه باریک کوهستانی است که پس از یک ساعت راهپیمایی به غار (( حرا )) منتهی می شود.
این غار میعادگاه وحی، تجلی گاه بعثت و محل نزول اولین آیات قرآن است. غار، بسیار ساده و کوچک است به نحوی که داخل آن تنها یک متر و نیم فضا دارد.
قبل از پیامبر(ص) اجداد او از جمله عبدالمطلب که همگی موحد و خداپرست بودند، هر سال مدتی را به حالت انزوا در نقطه خلوتی می گذراندند.
امین قریش، چهل سال از زندگی خود را با همه سختی ها و محرومیت هایی که همراه داشت، در نهایت صداقت، نجابت و درست کرداری و پاکدامنی گذراند. آن حضرت در این مدت جز خدای یکتا را نپرستید و عبادت و انس با حق را بر همه چیز مقدم می داشت.
محمد (ص) در سال های نزدیک به نبوت از مردم کناره می گرفت و سالی یک ماه را در این غار گوشه عزلت می گزید و عبادت خدا می کرد. تنها کسی که در این تماشاگه راز با او بود، امیرمؤمنان علی (ع) است که می فرماید :
(( رسول خدا هر سال مدتی را در حراء اقامت می کرد. من او را می دیدم و جز من کسی او را نمی دید.))
محمد (ص) در چشم انداز غار حرا، کوه ها، دره ها، دشت ها و بیابان ها را از نظر می گذرانید و با مشاهده آثار رحمت الهی با عشق و صفای دل به عبادت خالق مشغول می شد.
آغاز بعثت
محمد(ص) با سپری شدن ماه عبادت به مکه می آمد و پیش از آنکه به خانه برود، هفت بار کعبه را طواف می کرد. در یکی از همین سال های گوشه گیری وی در حرا بود که به پیغمبری مبعوث شد.
در آن روز جبرئیل امین بر پیامبر (ص) نازل شد و نخستین آیات الهی را بر او چنین خواند :
(( بِسمِ الله الرحمن الرَحیم. اِقرإ بِاسمَ رَبِکَ الَذی خَلَق، خَلَقَ الانسان مَن عَلَق، اقرا و َربِکَ الاکرَم، اَلذی عَلَم بالقَلَم عَلَم الانسان ما لَم یَعلَم ))
بخوان به نام پروردگارت که (( جهان را )) آفرید، همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد، بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی دانست یاد داد.
رسول اکرم (ص) پس از شنیدن این آیات کریمه و عهده داری منصب نبوت در حالی که از مشاهده عظمت و شکوه مقام کبریایی و برخورداری از نعمت بزرگ رسالت شادمان بود از غار پایین آمد و رهسپار خانه خدیجه شد.
در مسیر راه، کوه ها و صخره ها به امر پروردگار به سخن درآمده، هر کدام در برابر پیامبر (ص) ادای احترام نموده، او را با عنوان (( السلام علیک یا نبّی الله )) خطاب می کردند.
اولین گروندگان
قرآن کریم به کسانی که در پذیرفتن و نشر اسلام از دیگران پیشگام تر بوده اند ،کلمه (( السابقون )) را اطلاق کرده است. این سبقت در دوره آغاز اسلام ملاک برتری بود و پیشگام ترین افراد، برترین فضیلت ها را داشتند.
هر چند اولین زنی که مسلمان شد خدیجه بود ولی در روایات زیادی، رسول خدا (ص) امیرمؤمنان (ع) را اولین گرونده اسلام معرفی می نماید، چنانچه می فرماید :
این علی (ع) نخستین کسی است که به من ایمان آورده و تصدیقم کرد و با من نماز گزارد.
امیر مؤمنان نیز درباره اسلام آوردنش می فرماید :
در آن زمان، اسلام در خانه ای نیامده بود مگر خانه رسول خدا(ص) و خدیجه و من سوم ایشان بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم.
پس از علی (ع) و خدیجه اولین فردی که به اسلام گروید، (( زید بن حارثه )) خدمتکار پیامبر بود. از (( عمرو بن عنبسه سلمی )) روایت شده است که می گفت : در آغاز داستان بعثت، نزد پیامبر شرفیاب شدم و از حضرت خواستم تا امر خویش را برایم توصیف کند و در آخر پرسیدم که آیا کسی هم در این امر از تو پیروی کرده است؟ فرمود: آری، زنی و کودکی و غلامی و مقصودش خدیجه، علی (ع) و زید بن حارثه بود.
آغاز دعوت
رسول اکرم (ص) پس از ورود به خانه، در بستر آرمید و در اندیشه آینده اسلام و چگونگی دعوت آن بود که این سوره نازل شد :
(( یا ایها المدثر قم فانذر و ربک فکبر ))
ای جامه خواب به خود پیچیده! برخیز و انذار کن ( و عالمیان را بیم ده ) و پروردگارت را بزرگ بشمار! بدین ترتیب دعوت پیامبر آغاز شد. این دعوت شامل سه مرحله بود : دعوت سری به مدت سه تا پنج سال، دعوت خویشاوندان و دعوت عمومی.
رسول گرامی اسلام (ص) به عنوان آخرین پیامبر الهی، آیین جامع و کامل اسلام را از طرف خدا به بشریت عرضه کرد و مأموریت یافت که در سایه تعلیمات نجات بخش خویش انسان ها را از ظلم و فساد و عقاید باطل و خرافات رهانده و به هدایت برساند.
نخستین رسالت الهی پیامبر (ص) ابلاغ پیام وحی بود. رسول گرامی اسلام در اجرای این فرمان الهی تمام سعی و کوشش خود را به کار گرفت و به رغم مشکلات فراوان موفق شد طی 23 سال دوران رسالت، وظیفه مهم و الهی خویش را به انجام برساند.
نبّی مکرم اسلام ابتدا به سراغ کسانی رفت که از آمادگی روحی و فکری بیشتری جهت جذب و هدایت برخوردار بودند و جوهره وجودی شان آلودگی کمتری داشت. رسول اکرم (ص) طی سه سال دعوت سری خود موفق شد عده ای از اینگونه افراد را شناسایی کرده، به آیین اسلام جذب کند.
از ناحیه پیامبر (ص) در طول دعوت سری اقدامی علیه بت پرستی صورت نگرفت، شیوه دعوت به طور کامل مخفی و به دور از چشم کفار قریش بود. در نتیجه این تلاش ها هسته مرکزی (( حزب الله )) تشکیل شد و زمینه گسترش بیشتر دعوت فراهم گشت.
شیوه دعوت رسول خدا (ص) در آغاز بعثت، بیانگر این حقیقت است که اصلاح باید از جای کوچک و محیط محدود شروع شود. خردمندان و رهبران بزرگ اجتماع هر چند دارای اهداف بلند و آرمـان های متـعالی هستند، ولی کار را از جای کوچک آغاز می کنند و به تـدریج در گـسترش آن می کوشند.
نزول تدریجی وحی
اراده الهی بر این تعلق گرفت که آیات قرآنی به تدریج و طبق پرسش ها و نیازهای مردم و جامعه فرو فرستاده شود. از این جهت مجموع آیات قرآن در ظرف 23 سال بر رسول اکرم (ع) نازل گردید.
خداوند در قرآن با اشاره به این موضوع می فرماید :
(( ما قرآن را تدریجاً فرو فرستادیم تا آن را آرام و با تأنی بر مردم بخوانی. این قرآن، کتابی از تنزیلات بزرگ ماست. ))