بخشی از مقاله
چکیده
سپاس خداوندی راست که پیامبرانش را حجتی در مسیر حیات انسان ها قرار داده و حضرت محمد - ص - را نخبه و نگین و برگزیده ی این گرو ه و پیامبر و مبلغ دین مبین اسلام گردانید. طبیعی است که جریان سیل خروشان این دین و فرهنگ اسلام در آثار سخن سرایان و نویسندگان جلوه گر شود و در تمام قالب های ادبی و شعری حتی مدایح، نمایان گردد و سخنوران بزرگ فارسی و عربی با الهام از معانی بلند قرآن و احادیث نبوی ،وجود مبارک رسول اکرم - ص - را به صور گوناگون و به منظورهای خاص، درآثار خود را مانا و جاودانه و بارورتر سازند. یکی از این شاعران ، بوصیری شاعر عرب است که از عمده ترین موضوعات شعری او، مدح نبوی است .
بوصیری دارای اشعار زیادی در ستایش پیامبر است و بیش از نیمی از شعر او برای این هدف است و ستایش های گفته شده قبل از رفتن او به حج و بعضی از آنها که نزد قبر پیامبر و بعضی از آنها هنگامی که از آن دیار مقدس برگشت سروده است. مشهورترین قصیده ی او در مدح پیامبر اکرم - ص - قصیده معروف به »برده« است که شهرت جهانی پیدا نموده است. این مقاله با عنوان » وصف شمایل و مدح رسول خدا در قصاید بوصیری « درصدد پاسخ دادن به این سوال است که میزان، علت و چگونگی ذکر شمایل و مدح پیامبر اکرم - ص - در قصاید بوصیری چه بوده است؟ در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی انجام شده است، در پی رسیدن به این هدف و فرضیه هستیم که اثبات کنیم بوصیری ، از ذکر سیره ی حضرت محمد - ص - در اشعار خود نیز غافل نبوده است و جلوه های زندگی و اندیشه و شخصیت بزرگوار پیامبر را در اشعار خود به عنوان اسوه ی حقیقی آدمیان نشان داده است.
کلید واژگان: رسول اکرم - ص - ، مدح، بوصیری، قصاید
مقدمه
سپاس خدایی که دیده های ببینندگان از دیدنش ناتوانند و اندیشه های وصف کنندگان از عهده ی وصفش برنیایند چنانکه حضرت سید المرسلین محمد مصطفی - ص - فرموده:لا» اّحصُیُثّنا عّلیکّاّنتّکّما اّثنّیتّعِلیّنّفسُکّ« مرا توانایی مدح و ثنای تو نیست، تو خود باید ثنا گوی ذات اقدس خویش باشی. - فیض السلام، - 29:1375 چرا که او برتر و بالاتر است از آنچه وصف کنندگان او را بستایند هم او که در میان مخلوقات جهان بر بشر منت نهاد و از روح و پرتو الهی خویش بر او دمید و او را وارث زمین نهاد که حافظ حق مطلب را اینچنین بیان فرموده:
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند - حافظ، - 124:1380
پس بدین گونه در میان همه ی مخلوقات انسان اشرف آنها قرار می گیرد، لذا باید بر آن رسولانی که هدایتگر او باشند و قرآنی که کامل ترین کلام الهی باشد بر بشر ارزانی بگردد. رسول عظیم الشأنی که کامل کننده ی همه ی ادیان الهی باشد و اثبات کننده ی کلام خدا که می فرماید:اِنّ»الذینّعِندّ االلهَالسِلام« - آل عمران - 19/ لذا ما در این مقاله پیرامون وصف شمایل رسول اکرم - ص - از دیدگاه شاعران ادب پارسی و شاعر مدیحه سرای رسول اکرم - ص - امام بوصیری می پردازیم. او خود گوید: چون به بیتفّمِ»بّلغُالعِلمّفیهِانهُبّشرُ« رسیدم یکباره متوجه شدم که مصراع بعد از یادم رفت و ناگاه پیامبر لب برگشود و فرموداِنّ»هُ،خّیرُخّلقّاللُهکُلُهم« باز خود گوید: هنگامی که تمام اشعار را تقدم نمودم پیامبر بزرگوار با دست های مبارکش اعضای افلیج شده و از دست رفته ام را مسح کشید و برد یمانی را بر رویم انداخت و سراپای وجود سرور گشتم. - شیخ الاسلام، - 4:1361
و در اینجاست که بوصیری شروع به مدح و ستایش رسول اکرم - ص - می نماید و تمام حسنات و محاسن آن انسان پاک سیرت را به شعر می سراید و شاعران پارسی گوی به روش شاعران عرب لب به سخن گشوده و با زبان فصیح و بلیغ خویش به مدح و ستایش رسول اکرم و اهل بیت ایشان می پردازند بطوری که بدایت کلام هر یک از آنان بعد از ذکر سپاس خدای متعال نعت رسول اکرم و اهل بیت ایشان است و شاید آغاز سخن آنان بنام خدا و پیغمبر اعظم و اهل بیت دلیل فطری و حامل بودن بار امانت الهی آنان باشد و شاید سخن نافذ و پر اثر شعر و شاعری بر جامعه ی عصر رسول اکرم گفته ی رسول اکرم کفایت می کند که فرمود الشُ:»عّراءُاُمّراءُالکّلام - «شاعران امیران سخن اند - و در حدیثی دیگر فرمود:اِن» االلهّکنوزاٌ تّحتُالعّرش مّفاتیِحهُالِسنّه الشُعراء« - همانا برای خداوند گنجی است بر بالای عرش که کلید آن زبان شاعران است - - حلبی، - 135:1381 که خاقانی نیز این حدیث رسول اکرم را به زبان شعر چنین آورده است:
هم امارت هم زبان دارم کلید گنج عرش وین دو دعوی را دلیل است از حدیث مصطفی - سجادی، - 18:1374
آری 63 سال زندگی سرشار از خیر و برکت آن حضرت، آنچنان شگفت انگیز و با شکوه و سرشار از عالی ترین جلوه های معنوی و الهی است که دوست و دشمن را به تعظیم و تکریم آن وجود یگانه و باهر واداشته است و این حق مدح و ستایش بر افراد بشر عموماٌ و بر ادبیان و شاعران و کاتبان خصوصاٌ بسی دشوار است و اینجاست که شاعران سرزمین وحی، از حسان بن ثابت انصاری - متوفی،54ه.ق - گرفته تا کعب بن زهیر ابی سلمی - متوفی،24ه.ق - و کعب بن مالک و.... به مدح و ستایش رسول اکرم می پردازند و حدود600 سال بعد از رحلت رسول اکرم - ص - اتفاقی دیگر رخ می دهد و شاعر علاقه مند به اهل بیت در خواب رحمت آن »رحمه اللعالمین« را می بیند و با قلبی سوزان و چشمانی اشکبار خامه ی آتش را برمی گیرد و زبان به مدح و ثنای خیر البشر می گشاید و این مدح و ستایش مختص به قطعه ای خاص از شاعران این جهان خاکی نیست بلکه همه جهان را درنوردیده است.
-1 معرفی امام بوصیری
شرف الدین، ابو عبداالله محمد بن سعید بن حماد بن محسن بی عبداالله بن حیان جنوبی صنهاجی اصل او از ریشه ی حماد در سرزمین مغرب از قبیله ای که بنام بنو جنون می گویند صنهاجه قبیله ای مغربی مشهور بزرگ که در زمان های قدیم در تاریخ مغرب معروف است. - ایبک صفدی،111:1394ج - 3 که شاعر به این اصل و نسب خود اشاره کرده و به آن افتخار کرده است.
فُّقل لّنا: مِن ذا لِأدیبِالّذی زاد به حِسیِوّوّسواسِی
اِنّکانّمثّّلیِمّغربیاٌفّما فِی صُحبّه الاجناسَمِن باسِّ - کیلانی، - 126:1374
در روز سه شنبه، اول شوال سال - 608ه.ق - به دنیا آمد زادگاهش در دلاص از روستای بنی سونیف یا »بهشیم« دو ناحیه از منطقه ی »بهسنا« ی مصر دانسته اند چون پدر و مادرش اهل دلاص و بوصیر بودند او نام ترکیبی دلاصیری را برای خود برگزید ولی به این نام و نسب مشهورنشد بلکه به بوصیری شهرت یافت. - یاقوت الحموی،581:1179ج - 2 علوم اولیه را در سرزمینش آموخت که آن حفظ قرآن بود سپس به قاهره منتقل شد و در مسجد شیخ عبد الظاهر به تحقیق پرداخت، و دروس علوم دینی را به پایان رساند. - موسی پاشا، - 169:1419 به گفته ی بروکلمان، او ده سال در بیت المقدس زیست و سپس به مدینه رفت، سیزده سال نیز در مکه به تعلیم قرآن اشتغال داشت و در همانجا قصیده معروف برده را سرود. - - بروکلمان،8:1975ج - 5
در تاریخ وفات وی مورخان اختلاف نظر دارند و تاریخ وفات وی را بین سالهای697-694 ه.ق در قاهره یا اسکندریه ذکر کرده اند. - مدرس تبریزی،185:1369ج - 1 او را در پائین گورستان »مقطم« و نزدیک قبر امام شافعی که متصل به مسجد بزرگی که علوم دینی در آن تدریس می گردد به خاک سپرده شد. - موسی پاشا، - 179:1419 در پاره ای از منابع برای او کراماتی نیز نقل شده است مسجدی نیز به نام بوصیری در شهر اسکندریه وجود دارد که سعید پاشا آن را تجدید بنا کرد و محل درس طالبان دانش علم قرار داد. - زکی مبارک،191:1346 ج - 7 هر چند بوصیری خطاطی ماهر محدث، فقیه و قاری قرآن و نویسنده و حسابدان و شاعر نیز بوده است ولی مقام شاعری و بویژه سروده هایش در مدح پیامبر اکرم - ص - سبب شهرت وی شده است اشعارش را جهت نیکویی، لطافت، انسجام و زیبایی الفاظ ستوده اند. - ایبک صفدی،107:1394ج - 3
-2 معرفی چند شاعر معروف نبوی
- 1-2 حسان بن ثابت
حسان بن المنذر بن الحرام بن عمر یسار زید بن مناه بن عدی بن مالک بن النجار الانصاری الخزرجی، مادرش فریعه دختر خالد بن جیش بن نوادن بن زید بن ثعله بن الخزرج بن کعب بن ساعد خزرجیه است. اسلام را ادراک کرد و مسلمان شد او شاعر رسول خدا و از مخضرومین بود که جاهلیت و اسلام را ادراک کرد. ابن سعد گفت شصت سال در جاهلیت بزیست و شصت سال در اسلام و آنگاه بمرد صد و بیست ساله بود ولی در جاهلیت غزل می سرائید و در اسلام به اقتصار در مدح و هجا و فخر سروده است. وی به مدح رسول اکرم - ص - و بعضی از صحابه مثل عمر صدیق و الفاروق و ابن عباس وزبیر بن عوام پرداخته و در هجو قریش و شعرای قریش را هجو نموده است در سنه 50 از هجرت درگذشت. - البرقوقی، - 24:1410 وی پیرامون خلقت و شمایل رسول اینچنین سروده است:
وّ اّحسن مِنکّ لّم تّرّقطُ عّینی اِجّمّل مِنکّ لّم تّلّد ِالنِساءُ
نیکوتر از تو را چشم من هیچ گاه ندایده است، و زیباتر از تو را زنها نزائیده اند