بخشی از مقاله
تبادل فرهنگ ها و نفوذ آنها در یکدیگر از جمله سنت های پایدار جامعه ها است، ویکی از راههای شناختهشده آن ترجمه متون متولد در یک فرهنگ و یک زبان به زبان دیگر است؛ و گاهی یک متن با چرخش در چند زبان زنجیره ای از تعامل فرهنگی را تشکیل می دهد و تغییرات بنیادین و سرنوشت سازی را به آرامی و در غالب موارد، در درازمدت به تدریج به وجود میآورد. ترجمه متون یونانی فلسفی، علمی و حتی ادبی از یونانی به لاتین و دیگر زبان های اروپایی و سامی و فارسی از این جمله است، و میبینیم که امروز، به تقریب در تمامی دانشگاههای سراسر دنیا، که رشته فلسفه در آنها دایر است، از این متون، که غالباً با یک یا چند واسطه به زبان بومی منتقل شده است، استفاده میشود.
دشواریهای عام
در کنار مزایا و فواید بسیار ترجمه متون، پیوسته دشواری های هم هست که برخی از آنها به محتوای خاصی، از قبیل علم، فلسفه، ادب و جز آن، اختصاص ندارد و به زبان خاصی هم محدود نمی شود. یکی از مهم ترین مشکلات مورد اشاره، بدون شک، این است که انتقال بی کم و کاست مقصود خالق یک متن در یک زبان به زبان دوم هرگز به صورت واقعی و صددرصد صورت نمیگیرد؛ زیرا زبانها دارای بار فرهنگی متفاوت هستند و گذشت اعصار و قرون نیز به این ویژگی کمک می کند، و در نتیجه نه تنها مترجم نمی تواند به طور کامل مقصود گوینده را منتقل کند، بلکه حتی خود نمی تواند مقصود وی را به طور کامل درک کند؛ به ویژه اگر متن مربوط به قرون گذشته بوده و محتوای سنگین و پیچیده ای داشته باشد و مترجم نیز از زبانی غیر از زبان مادری خود ترجمه کند. البته متون از این جهت یکسان نیستند، بلکه برخی، مث ل تاریخ و جغرافیا، ساده ترند و برخی، مثل شعر و فلسفه، پیوسته حامل دشواری هایی هستند که مورد توجه ویژه اهل فن بوده و امروزه دستمایه بسیاری از بحث ها و دلمشغولیهای اصحاب هرمنوتیک است.
دشواریهای خاص همه متون
متون فلسفی، به اتفاق اهل نظر، از جمله متونی هس تند که ترجمه آنها از هر زبانی به زبان دیگر، کم و بیش، مشکل است . این مشکل به زبانهای فارسی و عربی اختصاص ندارد، بلکه چه بسا می توان گفت ترجم ه برخی از متون فلسفی اروپایی معاصر، به لحاظ ماهیت بحث هایی از قبیل اگزیسنانسیالیسم 1 و دیگر فرآورده های فلسفی روز، مشکل تر از عربی به فارسی در فلسفه اسلامی است، اما ترجمه متون مرجع فلسفه اسلامی به سایر زبان ها، از جمله زبان فارسی، نیز دشواریهای خاص خود را دارد . یکی از مشکلات مشترک، عبارات طولانی و پیچیده ای است که غالب فلاسفه در نوشته های خود به کار برده اند؛ برای مثال، عباراتی در حدود یک سوم صفحه و مرکب از جملات تودرتو و پیوسته هم در نوشتههای کانت در کتاب سنجش خرد ناب2 و هم در اسفار اربعه صدرالمتألهین، به فراوانی دیده میشود.
گاهی نیز مشکلات ترجمه، نه از ناحیه متن، بلکه از جانب مترجم است، که ذوق و سلیقه خاص خود را بر ز بان واهل آن تحمیل می کند و البته در بیشتر موارد نیز توفیق نمییابد. برای مثال، ترجمه بسیار عالمانه آقای دکتر شمس الدین ادیب سلطانی از نقد خرد محض تألیف کانت، با عنوان زیبنده سنجش خردناب، با آنکه از جهت امانت داری در نهایت استواری است و با آنکه چند دهه از آ ن نام فارسی کتاب از ترجمه آقای دکتر ادیب سلطانی گرفته شد. گذشته است، در زبان فارسی جانیفتاده و حتی میان دانشجویان علاقه مند رشته فلسفه نیز بیطرفدار مانده است؛وعلت عمده آن لغات عجیب و نامأنوسی است که ایشان با استفاده از ریشه های فارسی قدیم به عنوان معادل به کار برده و فهم مقصود را دشوار ساخته است.
همچنین یکی از اندیشمندان معاصر در سال های اخیر به صورت انفرادی به ترجمه عجولانه بسیاری از متون فلسفی اسلامی به فارسی پرداخته و بسیاری را نیز به طبع رسانده است، اما انصاف این است که گاهی خواندن متن عربی کتاب آسانتر از ترجمه فارسی، حتی برای فارسی زبانها است. در مجموع،آنچه مسلّم است این است که صرف نظر از برخی استثناهای انگشت شمار، هنوز جای ترجمه مطلوب بسیاری از متون فلسفی عربی به فارسی خالی است.
دشواریهای منطقهای
چه بسا بتوان بیش از این در مقدمه درنگ کرد و به توضیحات کلی درباره مشکلات ترجمه متون، از جمله متونی فلسفی ، به طور عام پرداخت، اما بهتر است وارد مطلب اصلی شویم و درباره ترجمه متون مرجع فلسف ه اسلامی از عربی به فارسی صحبت کنیم . این قسمت را به دلیلی شبه ناسیونالیستی و به منظور تشخیص و تمایز از دشواری های عام متون فلسفی، با ویژگی »منطقهای« شناختهایم؛ چه، هر دو طرف مطلب در بخشی از قاره آسیا که در آن ساکن هستیم متمرکز است، گو اینکه در فلسفه و عرفان اسلامی و بیشتر در عرفان متونی عربی و غیرمنطقهای، از قبیل نوشتههای ابن عربی و ابنرشد اندلسی را نیز داریم و برخی از آنها به فارسی ترجمه شده است. - 1 -
اختصارگرایی افراطی
اگر نگوییم تقید بسیاری از فلاسفه فارسی زبان اسلامی به نگارش فلسفه به زبان عربی از جمله اشتباهات ایشان بوده، دست کم باید اذعان کنیم گرایش به اختصار افراطی و لُغزپردازی در قالب زبان عربی یکی از اشتباهات ایشان بوده است، و این شیوه را نه در همه جا، بلکه در مواردی دنبال کردهاند.