بخشی از مقاله


دو زبانگی، افزایش سن و کنترل شناختی

بررسی تاثیر دوزبانگی بر پایایی کارکردهاي ذهنی بزرگ سالان


چکیده

طبق پژوهش هاي بیالیستوك (2001) تأثیر گـذاري دوزبـانگی بـر پـردازش کنتـرل شـده فعالیت هاي ذهنی کودکان نشان داده شده است. فرض بر این است که استفاده ي همیشـگی از حداقل 2 زبان، توانمندي هاي کاربردي شخص را ارتقاء می بخشد. در این پژوهش تـلاش بـر این است تا نشان دهیم چگونه دوزبانگی در بزرگسالان تداوم مییابد و میتواند آثـار زیانبـار افزایش سن را بر کارکردهاي شناختی فرد به میزان قابل توجهی کاهش دهد. آزمون سـایمون آزمون مورد استفاده براي داده سنجی است. بـر اسـاس یافتـه هـا، دو زبانـه هـا در مواجهـه بـا شرایطی که نیازمند فعالیت هاي شناختی و ذهنی بیشتري است، به نسبت سایر گروه ها سریعتر واکنش نشان می دهند. در تمامی موارد دو زبانه هاي مسن تر وضعیت بهتري نسبت به همتایـان تک زبانه خود دارند. بنابراین می توان گفت که پردازش ذهنی با سامان مندي بیشـتري در فـرد دوزبانه صورت می گیرد و می تواند در برخی موارد پردازش کاربردي، پیامدهاي پیـري را نیـزکاهش دهد.

کلیدواژهها: دوزبانگی، افزایش سن، کنترل شناختی، آزمون سایمون

مقدمه

با توجه به پیشرفت هاي اخیر در علوم شناختی، تحقیقات جـامع و انگـاره هـاي پیچیـده اي در مورد تغییرات تابع سن کارکردهاي شناختی انسان صورت گرفته است. پژوهش هاي گسترده نشـانگر تأثیرات فراگیر دوزبانگی بر پردازش شناختی انسان است. (دوگـرت و کـرول 1997، هـریس .(1992 شد بخش کمتر توجه شده به آن، بررسی پایایی این تـأثیرات در طـول زنـدگی انسـان و چگـونگی تأثیرگذاري آن بر پردازش شناختی افراد مسن است. پژوهش هاي صورت گرفتـه در مـورد دوزبانـه هاي مسن غالباً از دیدگاه روان شناختی کاربرد زبان هستند. درنتیجه تنها نحوه پردازش زبـان در ایـن افراد بررسی شده است. پژوهش هاي صورت گرفته در مورد بچه ها بـه روشـنی تأثیرهـاي شـناختی دوزبانگی را در حـوزه هـاي خاصـی مثـل خلاقیـت و حـل مسـأله نمایـان سـاخته اسـت (کسـلر وکویین،.(1987

در پاسخ به چرایی و چگونگی بهبود فرآیندهاي کنترلی بچه هاي دوزبانه میتـوان گفـت کـه دو زبان در یک فرد دوزبانه تقریباً به گونه اي یکسان برابر هستند اما پردازش تنهـا بـا یکـی از زبـان هـا صورت میگیرد. (کرول و دیکسترا، (2002

بنابراین شیوایی و روانی کنش زبانی فرد مستلزم سازو کاري براي پردازش جداگانه زبان ها دارد. براساس سازو کار کنترل بازدارنده1، زبان نامرتبط با یک بافت زبانی به کنار زده میشود. بنابراین اگـر بهبود راندمان کاري به خاطر دوزبانگی در سن پایین باشد، دو زبـانگی مـیتوانـد در سـنین بـالا نیـز تأثیرگذاري بر فرآیندهی کنترلی را ادامه دهد. با افزایش سن، هوش متبلور2 (مثل دانش هاي فراگرفته شده و رفتارهاي عادتی) همچنان پابرجا میماند اما توانمندي هایی که از هوش سیال3 سرچشمه میگیرند دچار کاهش چشمگیري میشوند. بنابراین مواردي چون گنجینه واژگـانی، کـاربرد زبـانی و اطلاعات عمومیبا افزایش سن دچار تغییرات جزیی میشوند (پارك، .(2000

توجه به محرك هاي نامرتبط، عدم توانایی در گزینش جنبه هاي مرتبط بافت و تمرکـز هدفمنـد بر این جنبه ها تنها برخی از مواردي هستند که باعث کاهش راندمان پردازش مفهومیدر افـراد مسـن میشوند. (مک دود و شاو، (2000 قسـمت عمـده ي ایـن کـاهش هـا ناشـی از تضـعیف کارآمـدي فرآیندهاي بازدارنده است. (هاشر و زکس، (1988 بنابراین میتوان گفت که تکامل شناختی در بچـه ها با افزایش هدفمندي، شناخت و دریافت جهان اطراف و باز نمودهاي ذهنـی آن همـراه اسـت؛ امـا افزایش سن باعث کاهش کارآمدي و توانمندي شناخت و دریافت دنیـاي پیرامـون مـیشـود. امـا بـا افزایش سن دانش باز نمودي و توانایی به کار گیري عادت هاي ریشه دار کمابیش بدون نقصان ادامه مییابند. بچه هاي دو زبانه سطح بالاتري از تکامل فرآیندهاي شناختی را تجربه میکنند که با افزایش سن دچار زوال میگردند(هی و ژاکوبی، .(1999


چارچوب نظري پژوهش

بزرگترین مانع پژوهش نظام مند در مورد تفاوت هاي شـناختی در افـراد مسـن دشـواري یـافتن آزمونی است که براي هر دو گروه سنی مناسب باشد. اکثر پژوهش هایی که در مورد بچه ها صـورت میگیرد شامل آزمون هایی است که حتی براي بچه هاي کمیبـزرگ تـر آسـان بـه نظـر مـیرسـد و پژوهش درباره ي افراد مسن با طرح آزمون هایی همراه است که مستلزم دانش و شناخت در سطحی بالاتر از بچه هاست. بنابراین آزمون ها باید به گونه اي سنجیده طراحی شوند که متکی بر فرآیندهاي شناختی باشند تا بتوانند مزیت هاي کنش شناختی دو زبانه ها را دقیقاً بازتاب نماینـد. مناسـب تـرین آزمون، آزمون سایمون است با محوریت سازگاري محرك – پاسخ به ارزیابی گسترده اي مـیپـردازد که در آن تداعی غالب1 اطلاعات فضایی نامرتبط با پاسخ مشارکین بر اطلاعـات غیـر فضـایی مـرتبط تأثیرگذار است. در این آزمون محرك هاي رنگی در طرفین صفحه نمایش نشان داده میشـوند. بـراي هر یک از دو رنگ محرك، کلید پاسخ در طرفین صفحه کلید در نظر گرفتـه شـده اسـت. در آزمـون هاي همخوان، کلیدي که پاسخ درست محرك رنگی است و محـرك در یـک راسـتا قـرار دارنـد. در آزمون هاي ناهمخوان پاسخ صحیح کلیدي است که در سمت دیگر صفحه کلید قـرار دارد. آزمـایش هاي متعدد با این روش نشان داده اند که ناسازگاري اطلاعات موقعیتی منجـر بـه افـزایش چشـمگیر زمان واکنش در آزمون هاي ناهمخوان میشود. زمان مازاد جهت پاسخگویی بـه سـؤالات نـاهمخوان تأثیر سایمون نامیده میشود و معمولاً در میان افراد مسن بیشتر از افراد میان سال یا جوان میباشـد. بنابراین میتوان گفت که آزمون سایمون جنبه هایی از پردازش ذهنی را میسنجد که با کهولـت سـن تحلیل میروند.

چگونگی انجام پژوهش

براي انجام پژوهش دو گروه دوزبانه ي مختلف و یک گروه یک زبانه بدون هیچ سابقه یـادگیري زبان دوم انتخاب شده اند. نخستین گروه دو زبانه افراد میان سال و کهن سال وفسـی1 هسـتند کـه دو زبانه ي همزمان فارسی و تاتی هستند. دومین گروه نیز دو زبانه هاي کمیجانی هستند که به فارسـی و ترکی صحبت میکنند و گروه سوم نیز از شهر اراك انتخاب شده اند. در انتخاب سن مشارکین تلاش شده است تا کمترین اختلاف سنی رعایت شود. مثلاً اگر فردي در روستاي وفس سن حدود 54 سال و 6 ماه داشته باشد تلاش کردیم تا چنـین فـردي بـا همـین سـن را در کمیجـان و اراك پیـدا کنـیم. همچنین تلاش شد تا مشارکین از نظر تحصیلات و جایگاه اجتماعی نیز تا حد امکـان مشـابه باشـند. تعداد خانم ها نیز در هر گروه 8 نفر میباشد.

افراد میان سال بین گروه سنی 39 – 60 سال و افراد مسن نیز بین 61 - 77 سال انتخاب شده اند. .2 وفس نام روستا و منطقه اي است دورافتاده در استان مرکزي که در حصاري از کوه هاي بلند قرار گرفته و مردم آن به »ووسـی« کـه از زیرشـاخه هاي پارسی باستان است، گویش میکنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید