بخشی از مقاله

چکیده

در طول ادوار تاریخی گوناگون و با دگرگونی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی، شهرها نیز دچار دگرگونی و دگردیسی شده اند. از اواخر قرن بیستم و با شروع قرن بیست و یکم با دگرگونی فناوری ارتباطی و نیز جهانی شدن سیاسی و اقتصادی، شهرها وارد مرحله ای جدید از حیات خود شده اند که آشر از آن با عنوان متاپل یاد می کند. برند شهری مفهومی است که در طی همین دوره به منظور ایجاد تمایز و تقویت هویت سکونتگاه های شهری در برابر دگرگونی های اخیر مطرح شده است. لذا با توجه به این دگرگونی ها، ضروری است تا شکل دهی به مولفه های هویتی اجتماع،  اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی و مدیریتی و کالبدی شهرها برای ایجاد و تقویت برند شهرها در دستور کار شهرسازان و مدیران شهری قرار گیرد.

کلمات کلیدی: دگردیسی و پایایی شهر، متاپل، برند شهری.

.1 مقدمه

از دیرباز، شهرها به وسیله تعامل نیروهای گوناگون محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی شکل گرفته اند و در حیات تاریخی خود همواره در حال دگرگونی و دگردیسی بوده اند. ارایه تعریف جامعی از شهر بسیار دشوار و عملا غیر ممکن است، چرا که شهرها به سیستم اقتصادی و اجتماعی همسان وابسته نبوده و نکات مشترکی بین آنها وجود ندارد تا مبنایی برای تعریف عام برای شهرهاباشد - فرید،1386 ، - 1 و با گذشت زمان نیز سیمای شهرها خواه ناخواه دستخوش تغییر و تحول شده و همیشه مبتنی بر یک اصول و شالوده ثابت نخواهد بود - طاهری، 1377، - 88 با این حال شاید بتوان گفت به معنای عام، دگردیسی مفهوم شهر خصوصا در معنای غربی آن از دوره باستان با پیدایش مفهوم ارب شروع می شود و تا پیدایش مفهوم متاپل ادامه می یابد. در این گذار ارب، بورگ ، تاون، سیتی، اربن، متاپل کلیدواژه هایی هستند که نقاط عطف این دگرگونی را توصیف می کنند.

در قرن اخیر، افزایش ارتباط و وابستگی شهرها به روندهای جهانی از جمله عوامل اصلی تغییرات شهری هستند. امروزه شهرها به طور فزایندهای در معرض نفوذهای جهانی هستند - شورت و کیم، 1384، . - 13 کارشناسان سازمان ملل تا پیش از سال 1967 داشتن حداقل20000 نفر جمعیت را معیار شناخت شهر از روستا می دانستند. در سال 1967 ایشان عنوان کردند که این معیار کافی نبوده و باید در شناخت شهر از روستا به پنج معیار توجه داشت: الف - حوزه اداری - مانند داشتن شهرداری - ب - نوع فعالیتهای اقتصادی - کارکرد ویژه غیر اقتصادی - پ - میزان جمعیت ت - مشخصات شهری - شهر مکانی است که در آن مشخصات شهری مانند خیابان ها، ساختمان های عمومی و خدمات عمومی مثل آب لوله کشی، فاضلاب، برق، پلیس، بیمارستان، مدرسه و دادگاه وجود دارد - و ث - حوزه دولت محلی . با افزایش سهم جمعیتی از جهان که در شهرها زندگی می کنند،

شهرنشینی به یک فرایند غالب تبدیل شده است. به ادعای کارشناسان سازمان ملل، آغاز سده بیست و یکم میلادی هم زمان است با تکوین انقلاب شهری نوینی در جهان که برای نخستین بار در تاریخ بشر، بیش از نیمی از مردم دنیا در شهرها زندگی می کنند و چنین پیش بینی می شود تا سال 2025 تعداد شهر نشینان به حدود 5 میلیارد نفر برسد - Uwe Deichmand,2008, 1 - و برآورد می شود که تا پایان قرن بیست و یکم، ده میلیارد نفر در این کره خاکی زندگی خواهند کرد که از این تعداد حدود 8/5 میلیارد نفر ساکنین شهرها یا سکونتگاه های شبه شهری آتی خواهند بود. لذا به نظر می رسد شهر در قرن بیست و یکم در حال تبدیل شدن به چیزی است که پیش از این نبوده است..

.2 دگردیسی و پایایی مفهوم شهر

شهر به عنوان نماد کالبدی، اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، در هر عصر و دوره ای می تواند معیاری جهت ارزیابی روند تحولات جامعه در آن دوره باشد - حبیبی، . - 1379 در عصر حاضر، فرایند دگرگونی شدید روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی که بر شهرها نیز تاثیر شگرفی داشته است، تحت عنوان جهانی شدن یاد می شود. در پی توسعه فناوری های ارتباطی، محدودیت های مکانی و فضایی تا حد زیادی رفع شده است و شبکه های ارتباطی تقریبا کل کره زمین را مورد پوشش خود قرار داده اند. آنتونی گیدنز معتقد است در روند جهانی شدن یک اتفاق رخ می دهد و آن پدید آمدن شرایط لامکانی و لازمانی است. دیوید هاروی از آن با عنوان فشردگی زمان و مکان یاد می کند. کاستلز معتقد به ظهور جامعه شبکه ای است که در آن جریان ها، جریان هایی مجازی هستند و اقتصاد جهانی جدیدی را پدید می آورند که این اقتصاد جدید بی مرز و بی وزن بوده و در آن تبادل اطلاعات بر تبادل کالا و خدمات برتری دارد. به عقیده تافلر ، انقلابی که در فناوری اطلاعات روی داده، باعث ایجاد موج سوم در تکامل شهرها شده و افزایش سریع فعالیتهای از راه دور مانند کار از راه دور، خرید از راه دور، آموزش از راه دور و ... در فضای فیزیکی شهرها تأثیر به سزایی خواهد داشت.

تاثیر این دگرگونی شدید بر شهرها و حیات آنها نیز از دیدگاه های مختلف مورد بحث قرار گرفته است. در واقع همانگونه که هال می گوید، »تنها نقطه مشترک شهرها در این است که مدام در حال تغییر هستند - هال، 1392 ، .« - 22 به باور مک لوهان ما در جهانی زندگی می کنیم که دولت-ملت ها دیگر بازیگران موثری نخواهند بود. فرهنگ ها متجانس می شوند و یک فرهنگ به وجود می آی د، شرکت ها دیگر وابستگی مکانی نخواهند داشت؛ و حتی اغراق آمیزترین ادعا آن است که فشردگی زمان مکان، پای ان مرزهای جغرافیایی را نوید خواهد داد و همه جا مثل هم خواهد شد. در پی چنین دگرگونی هایی عظیمی در ساختار فضا، زمان و مکان، دو نوع دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه در خصوص شهر شکل گرفته اند. دیدگاه بدبینانه از نابودی مفهوم شهر بحث می کند و شهر به معنی کنونی را در آینده مضمحل شده می داند. در مقابل گروهی از منتقدین از پایایی مفهوم شهر حمایت می کنند و معقتدند که با تمام دگرگونی های رخ داده در فضا، زمان و مکان با این حال باز هم در آینده مفهوم شهر زنده و پویا خواهد بود ولی در شمایلی نو ادامه حیات خواهد داد.

گروه اول اندیشمندان معتقدند که با تجزیه فضا در عصر جهانی شدن و ارتباطات الکترونیک، انسان هایی که در شهر زندگی می کنند نیز از یکدیگر دور می شوند. جدا شدن مکان های زندگی انسان ها در شهر سبب تجزیه گروه های اجتماعی و ایجاد پرتگاه های فرهنگی میان شهروندان می شود. جان رنه شورت معتقد است فشردگی زمان و مکان بر نظامهای شهری در عصر جهانی شدن سبب تحلیل رفتن نظام سلسله مراتبی و انقباض شبکه شهری و نزدیکی بیشتر شهرهای بزرگ و کوچک از نظر زمان و مکان در شده است و با توجه به پیشرفت تکنولوژی و برقراری ارتباط بسیار سریع، شبکه شهریبه هم نزدیکتر شده و اصطلاحاً فضا و زمان سیستم شهری کوچک شده است - رنه شورت،1381، . - 73 جرج گیلدر - 1996 - در این زمینه متذکر می شود که ما در آینده با مرگ شهرها مواجه هستیم و شهرهای بعد از دوران صنعتی را دور ریختنی می خواند. پیتر گوردون و هری ریچاردسون معتقدند در آینده همجواری دیگر فایده ای ندارد و شهر آینده هر شکلی به غیر از یک فرم متراکم خواهد داشت.

از نظر سوجیک - 1993 - کولهاس ، با طرح مفهوم شهر عام معتقد است که بر عکس شهر خاص که دارای هویتی تاریخی است، شهر عام بیریشه است و سایبر اسپیس ها در حال فرم دهی بخش های وسیعی از زندگی شهری هستند. شهرعام شهر واقعیت امروزی در کلانشهرها است؛ شهری بدون هویت و تاریخ، بدون انسان و رفتارهای انسانی، شهر بی نظم و بی قواره؛ همانطور که به باور سوجیک تجسم جدید شهر، منطقه ای بی نظم و آشفته است که جلوه آسمان خراش ها یا مراکز خرید گسترده تقریبا در همه جا مشهود است Sudjic, 1993, 104 - - ، هال، 1392، . - 143 لذا اندیشمندان این دسته به دگرگونی مفهوم شهر در قرن بیست و یکم و اضمحلال آن تاکید دارند .

در مقابل گروه مذکور، دسته ای از پایایی مفهوم شهر بحث می کنند. گراهام و ماروین نظریه اضمحلال شهر را رد می کنند و شهر را محل آشکار شدن تکنولوژی های جدید ارتباطی می دانند. آنها از اهمیت شهر در عصر ارتباطات راه دور خبر می دهند و معتقدند که تغییرات شهر ناشی از ارتباطات راه دور را باید به عنوان امری تحول ساز در نظر گرفت نه انقلابی . - Graham &Marvin,2000,81 - مانوئل کاستلز به ناپدید شدن شهرها و ایجاد کلبههای الکترونیکی در عصر فناوری اطلاعات معتقد نیست؛ بلکه به نظر او فناوری اطلاعات به طور همزمان باعث تمرکز و تمرکززدایی در بعضی از سامانهها خواهد شد،

زیرا گسترش شبکه جهانی اطلاعات و ارتباطات نیاز به مراکزی برای مدیریت و هدایت دارد و کلان شهرها در این زمینه نقش اساسی دارند. با این حال در این فرایند نوین، شهرهای جدید دارای شکل تکه تکه و ساختاری بی نظم هستند و نسبت به شهرهای اولیه به وسیله فرایندهای مختلف شهرنشینی به وجود آمده اند. این شکل شهری جدید نام های گوناگونی یافته از جمله »کلانشهر کهکشانیlewis, 1983; Knox, 1993 - « ، هال، 1392، - 142 و متاپل . - Ascher,2006 - تمامی این نام ها به نوعی شهری را توصیف می کند که بیش از آنکه یک نهاد منسجم و واحد باشند، متشکل از پیشرفت های تجاری و مسکونی وسیع و دیدنی است و فضای عظیمی در بین آنها وجود دارد؛ فضایی که از لحاظ محیطی و اقتصادی دارای ویژگی های گوناگونی و حتی متناقضی در آن واحد هستند. شهرهایی که بیشتر از آنکه شبیه به رشد یکنواخت یک کلانشهر واحد از یک مرکز واحد به سمت بیرون باشند، شبیه به الگویی از ستارگان شناور در فضا هستند - هال، 1392، . - 142

.3 پیدایش متاپل

همانگونه که ذکر شد فناوری اطلاعات سبب تغییر در شیوه زندگی و فعالیتهای شهری قرن جدید خواهد شد. فرانسوا آشر در توصیف اینکه شهر قرن بیست و یکمی چگونه خواهد بود، مفهوم متاپل را مطرح می سازد. به باور وی دگرگونی به سوی متاپل از دهه 1970 و پیدایش اقتصاد پست فوردیست و انقلاب اطلاعاتی آغاز شده است. پس از دهه 1970 همراه با فرآیند جهانی شدن و تحولاتی که در ساختار اقتصادی به وجود آمد، مکان های عمومی شهری نیز اشکال متفاوتی به خود گرفته اند؛ مراکز خرید، پارک ها، سوپرمارکت ها، فست فودها و ... سبب دگرگونی شکل شهر شده اند. در واقع آنچه در اوایل قرن بیستم با نظریات سوریاماتا در قالب شکل گیری شهری از مادرید تا پکن طرح شده بود؛ امروزه در حال شکل گیری و ظهور است .

فرانسوا آشر یکی از متفکرینی است که پایایی مفهوم شهر در قرن بیست و یکم را مورد حمایت قرار می دهد. از نظر آشر با رشد تکنیک ها و فنون مختلف و توسعه فناوری های ارتباطی شهرها نمی میرند ولی دگرگونی جدیدی در مفهوم شهر رخ خواهد داد. از نظر آشر از این پس سکونتگاه با یک سری قطب و میله تعریف می شود. قطب ها مکان هایی هستند که در آنها اتفاقات رخ می دهند و میله ها شامل مسیرها و ارتباطات هستند. قطب ها در تقاطع میله ها ایجاد می شوند و با تمرکز و کوچک بودن تعریف می شود. ویژگی اساسی قطب ها سکون است در حالیکه در میله ها حرکت و سرعت بالا وجه مشخصه است. هرکدام از قطب ها می توانند مستقل باشند ولی با سایر قطب ها نوعی وحدت پدید می آورند.

نکته مهم در خصوص اثرات توسعه فناوری ارتباطی، واقعه ای است که رخ می دهد و آن پراکنده رویی است. امروزه تکنولوژی امکان پراکندگی را بیشتر کرده است و از فضای جنبش و حرکت صرف عصر صنعتی به فضای ارتباط وارد می شود. پراکنده رویی عموما به عنوان یک امر بی برنامه شناخته می شود ولی نفس متاپل چنین چیزی را تقاضا می کند. هرچه مسیرهایی که به متاپل منتهی می شوند قوی تر باشند، پراکنده رویی بیشتری در اطراف آن شکل می گیرد. این همان مفهومی است که پیشتر در آرای مدرنیست ها، فوتوریست ها و کانستراکتویست ها به گونه ای خام طرح شده بود که امروزه در حال تحقق به نظر می رسد. اینک شهر می تواند تا بی نهایت گسترش یابد؛ شبکه ارتباطی در سطح کل دنیا گسترده خواهد شد و همانگونه که گفته شد، تقاطع های مهم می توانند نقطه اصلی شکل گیری شهرها باشند.

متاپل مبنای شناسایی خود را بر تفاوت ها می گذارد؛ در اینجا تفاوت ها هویت بخش می شوند و تشابه اهمیتی ندارد. تفاوتی که در حضور آدمی در فضا، مکان و زمان رخ می دهد. لذا ما دیگر با شهر به مفهوم پیشین آن مواجهه نیستیم بلکه با مشابه آنچه ناکس می گوید، با کهکشان و منظومه مواجه خواهیم بود. در این دنیای نو، شهرها همانند کهکشان ها و منظومه در فواصل گوناگون قرار می گیرند ولی باز هم وحدت خود را حفظ می کنند و با هم یک کلیت واحد را شکل می دهند. به زعم آشر کهکشانی شدن همانند این است که ستاره هایی وجود دارند که همه در یک انسجام واحد هستند ولی هر کدام جداگانه می درخشند و هرکدام می توانند مرکز یک جهان باشند. قطب های متاپل، ستاره های این کهشکان زمینی هستند.

با پیدایش مفهوم کلبه الکترونیک، در متاپل همانند محل کار و زندگی یکی خواهند شد. در متاپل مرگ فاصله رخ می دهد که این رخداد، دگرگونی در مفاهیم سیاسی و حتی ژئوپلیتیک را به دنبال خواهد داشت. مفهوم محدوده های شهری رنگ می بازد و به دنبال آن مفهوم اندازه بهینه شهر با کمرنگ شدن مفهوم فاصله زیر سؤال می رود. به باور پائولو ویرلیو - - 2001 در این فضای جدید دیگر مفهوم بازکردن و بستن دروازه شهر و یا تقسیمات شهری بر اساس میدان، خیابان، کوچه و یا اساس معماری مبتنی بر مکان محور ی به پایان می رسد - عاملی، . - 1384 مفهوم استان، شهر و حتی کشور قراردادی شده و تمنای دگرگونی و حذف مرزها به وجود می آی د.

در مقیاس محلی، مدیریت شهری با حکمرانی شهری تعریف می شود و کل متاپل توسط اتحادیه حاصل از این حکمرانی ها اداره می شود. لذا با دو مقیاس فضایی در آن واحد سر و کار داریم؛ یکی در مقیاس متاپل و دیگری در مقیاس محلی. در اینجا چند فرهنگی بودن، بین هویتی بودن و... رخ می دهد. فضایمحلی متاپل برای خود است، دیگری در آن حضور دارد و کثرت گرا است؛ لذا فضا به فضای توافق بدل می شود. نکته مهمی که در خصوص انقلاب اطلاعاتی وجود دارد و آشر بر آن تاکید می کند، این است که انسان در این دنیای جدید، نقش فرامتنی پیدا می کند و فرد در یک زمان در متون مختلف قرار می گیرد. این امر منجر به این خواهد شد که کل جامعه فرامتنی شده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید