بخشی از مقاله

چکیده

حقوق بین الملل به عنوان حقوق جامعه بین المللی پس از جنگ جهانی دوم و تأسیس سازمان ملل متحد وارد عرصه جدیدی گردید. از طرفی دیگر رشد و توسعه بی رویه و یک سویه اقتصادی و تحولات ناشی از آن سبب تخریب وسیع محیط زیست در سطح کشورها و جهانی گردید. اخطار دانشمندان و فشار افکار عمومی بین المللی دولت ها را وادار کرد که نسبت به حفاظت محیط زیست جهانی با مسئولیت بیشتری برخورد نمایند. در این راستا، تدوین ابزار حقوقی الزام آور و غیرالزام آور در خصوص حفاظت جهانی محیط زیست از دهه 1970 در حقوق بین الملل آغاز گردید. با همه تلاش های جهانی برای رشد و توسعه قواعد حقوقی الزام آور و غیر الزام آور، همچنان دغدغه های محیط زیستی از قبیل گرمایش زمین، تغییرات آب و هوا، بیابا ن زایی، جنگل زدایی و....وجود دارند. در این راستا این مقاله به چگونگی ظهور حقوق بین الملل محیط زیست پرداخته است.

واژگان کلیدی محیط زیست، حقوق بین الملل محیط زیست، حقوق بین الملل، حفاظت جهانی محیط زیست، ابزارهای حقوقی الزام آور و غیر الزام آور

.1 مقدمه

زایش حقوق بین الملل محیط زیست بیش از هر چیز، مرهون تدوین ابزار حقوقی الزام آور و غیرالزام آور در خصوص حفاظت جهانی محیط زیست از دهه 1970 و نقطه عطف آن بیانیه کنفرانس سازمان ملل متحد درباره انسان و محیطزیست، استکهلم 1972 می باشد.[20] گرچه برخی از حقوقدانان با کاربرد واژه »حقوق بینالملل محیطزیست« مخالف هستند و معتقدند که چون این شاخه از حقوق بینالملل، منابع و روش وضع قواعد منحصر به خود را ندارد، بنابراین نمیتوان از آن به عنوان شاخه مستقلی از حقوق یاد کرد. با اینحال، اکثریت علمای حقوق با اشاره به استفاده از واژههای مشابه نظیر: حقوق بشر، حقوق دریاها و … استفاده از حقوق بینالملل محیطزیست را امری طبیعی و مجاز میشمارند.[15]

فیلیپ سند:1 »حقوق بینالملل محیطزیست را شامل: اصول، رویهها و قواعد حقوقی بینالمللی میداند که هدف اصلی آن، حفاظت از محیطزیست است.«[19] وی در این تعریف، به دو عنصر اساسی در حقوق بینالملل اشاره میکند. اول اینکه منابع حقوق بینالملل محیطزیست همان منابع حقوق بینالملل هستند. دوم اینکه هدف از ایجاد این شاخه از حقوق بینالملل را حفاظت از محیطزیست معرفی مینماید.الکساندر کیس2 و دینا شلتون3 معتقدند که حقوق بینالملل محیطزیست بهعنوان جدیدترین شاخه از حقوق بینالملل است که هدف آن، حفاظت از محیطزیست است.[9]

برخی نیز حقوق بینالملل محیطزیست را اینگونه تعریف میکنند: »مجموعهای از قواعد حقوقی بینالمللی است که موضوع آن، پیشگیری از آلودگی محیطزیست و هدف آن حفاظت از محیطزیست است.«[10] از منظری دیگر می توان حقوق بینالملل محیطزیست را یکی از جدیدترین و گستردهترین شاخههای حقوق بینالملل عمومی دانست که تنظیمکننده روابط تابعان حقوق بینالملل در زمینه حفاظت از محیطزیست میباشد. بهعبارت دیگر حقوق بین الملل محیط زیست، مجموعه قواعد و مقررات حقوق بینالملل حاکم بر روابط میان تابعان و بازیگران حقوق بین الملل اعم از دولتی و غیر دولتی در خصوص حفاظت محیطزیست است.

.2 دیرینه شناسی حقوق بینالملل محیطزیست

به موازات رشد اقتصادی و انقلاب صنعتی در غرب و روند فزاینده صنعتی شدن، محیط زیست در معرض تخریب و دگرگونی قرار گرفت. [1] رشد و توسعه حقوق بین الملل محیط زیست با تحولات اقتصادی و اجتماعی همراهی نسبی داشته است. از این منظر می توان حقوق بینالملل محیطزیست را به لحاظ تاریخی به سه دوره تفکیک کرد :

دوره اول : انعقاد اولین قراردادهای زیستمحیطی دو جانبه تا کنفرانس استکهلم در خصوص انسان و محیطزیست - 1972 - 1781 - این دوره که از نیمه دوم قرن هجدهم و با تدوین قراردادهای عمدتاً دوجانبه در زمینه ماهیگیری و منابع جاندار دریایی آغاز گردیده، با گسترش آن به سایر زمینهها ازجمله حیاتوحش، گونههای گیاهی، جانوری نادر و در حال انقراض، از اوایل قرن بیستم وارد مرحله جدیدی شد. بر اساس قواعد ایجاد شده درباره جانداران دریایی، دولتها از یک سو موظف به حفاظت از منابع جاندار دریایی گردیدند و از سوی دیگر، حق آنها در بهرهبرداری آزادانه از این منبع در دریاهای آزاد و آبهای مشترک میان کشورها به رسمیت شناخته شد.

از نیمه قرن بیستم، با هشدار متخصصان محیط زیست ، وقوع حوادث زیستمحیطی جدید، یافتههای علمی دانشمندان، واکنش افکار عمومی از طریق ایجاد جنبشهای زیستمحیطی و همچنین فعال شدن برخی از سازمانهای بینالمللی، بهویژه سازمان مللمتحد4، انعقاد معاهدات چند جانبه بینالمللی به خصوص به صورت بخشی بخشی و منطقه ای در دستور کار تابعان حقوق بین الملل قرار گرفت . در این دوره تاریخی مبارزه با آلودگیهای نفتی،شیمیایی و هستهای، حفاظت از محیطزیست دریاها و تالابهای مهم بینالمللی و همچنین کنترل آلودگی هوا، فضای ماورای جو و حفاظت از محیطزیست قطبجنوب، گسترش پیدا کرد و تلاش کرد با پایان دادن به اقدامات غیرمؤثر و پراکنده جهانی، به روند ایجاد قواعد بینالمللی در این زمینه انجام بیشتری بخشیده و به آن جهت بدهد.

مهمترین ویژگی این دورهی تاریخی، منطقه ای بودن و ایجاد تعهدات قراردادی میان دولتها برای حفاظت از یک منطقه خاص بهشمار میرود. به طوریکه اولین معاهده بینالمللی زیستمحیطی، معاهده بین کانادا - در آن زمان مستعمره انگلیس بود - و ایالات متحده آمریکا در سال 1902 درباره دریاچههای بزرگ بود. به دنبال آن، کنوانسیون حفاظت از پرندگان و حشرات قابل استفاده در کشاورزی معروف به کنوانسیون پاریس در 9 مارس 1902 منعقد شد. سپس در 11 ژانویه 1909، معاهدهای درباره حفاظت از فوک - سگ دریایی - معروف به کنوانسیون واشنگتن منعقد گردید، همچنین در سال 1933، کنوانسیونی راجعبه حفاظت از فون1 و فلور2 وحشی موسوم به کنوانسیون لندن منعقد شد.

در این بین، حوادث زیستمحیطی مانند حادثه سال 1967، به گل نشستن نفتکش توری کانیون که باعث بهوجود آمدن جزرومدهای سیاه در سواحل فرانسه، انگلستان و بلژیک شد و بیش از 100هزار تن نفت خام به دریا نشت کرد، ضرورت توسعه قواعد لازم را برای مبارزه با آلودگی نفتی دریاها را بیش از پیش آشکار ساخت و به تدوین معاهده جدیدی در این زمینه از جمله کنوانسیون 1961 بروکسل راجعبه مسئولیت مدنی برای خسارات ناشی از آلودگی نفتی و مداخله در دریای آزاد به هنگام سوانح مرتبط با آلودگی نفتی منجر گردید. در همین فاصله، کنوانسیون 1971 درباره حفاظت از تالابهای بینالمللی معروف به کنوانسیون مربوط به تالابهای مهم بینالمللی بهویژه تالابهای زیستگاه پرندگان آبزی - کنوانسیون تالابها - ، رامسر [13] 1971 منعقد گردید.

بهطورکلی در دهه 1960 میلادی که معروف به دهه جنبشهای دانشجویی - جنبش زنان، جنبش سبزها و جنبش پست مدرنسیم - ، علامت سؤالی در برابر روند تخریبگر مدرنیته قرار داد و مسائل اساسی بسیاری را ازجمله محیطزیست را مطرح کرد. به اعتقاد این جنبشها مصرف بیشتر و در نتیجه تولید بیشتر نباید با هر بهایی صورت پذیرد. به دنبال آن متخصصان و دانشمندان محیطزیست اعلام کردند که اگر پیشرفت صنعتی با همین روند پیش رود، دنیا نابود خواهد شد. در نتیجه تا پایان این دهه و اوایل دهه70 دولتهای مربوطه را وادار به برگزاری کنفرانس استکهلم از تاریخ 5 تا 16 ژوئن 1972 نمودند.

کنفرانس استکهلم 1972، بهعنوان اولین نقطه عطف در فرآیند تدوین و توسعه حقوق بینالملل محیطزیست با بهرسمیت شناختن حق برخورداری از محیطزیست سالم بهعنوان یکی از حقوق اساسی بشر، ارتباط تنگاتنگ توسعه با محیطزیست را مورد توجه قرار داد و با پیشنهاد تشکیل نهادهای بینالمللی، به روند همکاریهای جهانی در زمینه محیطزیست انسجام بخشید و راه را برای توسعه و تکامل بیشتر قواعد بینالمللی مربوطه فراهم آورد. همانطورکه قبلاً اشاره شد، سازمانهای بینالمللی به زودی موضوع خطرات جدید تهدیدکننده را به رسمیت شناختند. از آنجمله در سال 1968، شورای اروپا دو سند درباره کنترل آلودگی آب و هوا تصویب کرد.

همچنین سازمان وحدت آفریقا، کنوانسیونی راجعبه حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی تصویب نمود. در سال 1968 به پیشنهاد مجمع عمومی سازمان مللمتحد، کنفرانس بینالمللی برای حفاظت محیطزیست از تاریخ 5 تا 16 ژوئن 1972 در شهر استکهلم سوئد تشکیل شد. لازم به ذکر است که تا این تاریخ، بزرگترین کنفرانس بینالمللی بود که در آن بیش از 6000 نفر به نمایندگی از 113کشور جهان و قریب بر همین تعداد، نمایندگانی از سازمانهای بینالدولی و 700 نفر ناظر اعزامی از 400 سازمان بینالمللی غیردولتی3 شرکت داشتهاند.[5]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید