بخشی از مقاله

چکیده

سده ی بیستم شاهد سیر تکامل حقوق بین الملل بود؛ در این سده با عقد قرار دادها و کنوانسیونهای گوناگون ،سعی می شد که همکاری بین المللی در بسیاری زمینه ها تجلی یابد. همان گونه که دگرگونی ها و تحولات عمده ی ساختار قدرت در نظام بین الملل و نیز گسترش نهضت ها و جنبش های انقلابی به پیدایش نسل های اول و دوم حقوق بشر انجامید، شرایط و اوضاع پس از آن با فروپاشی بلوک شرق و نیز بیداری روز افزون ملت ها در کشورهای در حال توسعه سبب تولد و تکوین نسل جدیدی از حقوق بشر به نام حقوق محیط زیست گشت. طرفداران حقوق بشر حق به محیط زیست را به عنوان یک حق مستقل حقوق بشری برای داشتن محیط زیست با کیفیت به رسمیت می شناسند. از آنجا که همه ی مسائل حفظ محیط زیست ابعاد بین المللی دارد، شایسته است که به عنوان یکی از مسائل پراهمیت بین المللی در نظر گرفته شود. دراین مقاله به چالشهای فراسوی حقوق محیط زیست از نگاه جدید و توسعه یافته حقوق بشر اشاره می شود.

واژگان کلیدی: حقوق بشر، حقوق محیط زیست، حقوق همبستگی، معاهدات بین المللی

مقدمه

بشر در حالی به سده ی بیست و یکم پا می گذارد که جریان صنعتی شدن ، نگرانی ، پیشرفت پرشتاب فن آوری در دهه های اخیر به فرازی هراس آور رسیده است. توفیق شگفت انگیز انسان در دست یابی به فناوری پیشرفته، امکان تولید انبوه کالاهای ارزان را پدید آورده ، اما این تحول هزینه ای سنگین به جامعه بشری تحمیل کرده است که همانا مصرف گسترده ی منابع طبیعی و آلودهشدن محیط زیست است. کشورهای جهان تا این اواخر به اهمیت آنچه محیط زیست انسان نامیده می شود، توجه چندان نداشتند تا اینکه نشانه های نگران کننده آشکار گردید و ناگزیری و فوریت و اقدام در زمینه تحول و پایداری تر از بوم شناختی و محیط زیستطبیعی ،هرچه بیشتر احساس شد. از سوی دیگر ، رشد مهار گسیخته ی جمعیت در پاره ای از نقاط جهان سوم زمینه ساز دگرگونیهای نگران کننده در محیط زیست بوده  است.

افزون براین، کشورهای در حال توسعه، با کاربرد الگوهای وارداتی کشورهای پیشرفته ،آسیب های جبران ناپذیر برمنابع طبیعی و محیط زیست وارد آورده اند؛ تا آنجا که می توان گفت ویرانیهای گسترده ی محیط زیست ،فرصت ها و امکانات فراسوی نسل های آینده را به گونه ی جدی به مخاطره ی افکنده است. تغییرات اقلیمی ،تخریب لایه ی اوزون ،از میان رفتن گونه های جانوریو گیاهی ، در کنار مسایل دیگر مانند لزوم تأمین آب شیرین،حفاظت از دریاها و اقیانوسها،احیای جنگل ها،بیابان زدایی و مقابله با خشکسالی ،مدیریت تکنولوژیهای زیستی،مدیریت زباله و مواد شیمیایی و دیگر پس مانده های آسیب رسان، ،پاکسازی مناطق آلوده شهری ، بهبود بخشیدن به وضع بهداشت و نیز جلوگیری از افزایش سرسام آور جمعیت ،از موارد بارز محسوب می شود . تلاش برای حفاظت از محیط زیست در سطح بین المللی همه اقداماتی را در بر می گیرد که منافع مشترک همه ی دولت ها و ملتهادر آنها نهفته است.

تعریف حقوق

حقوق به معنای جمع حق است و گفته شده  برای تنظیم روابط مردم و حفظ نظم در اجتماع،حقوق برای هرکس امتیازهایی رادربرابر دیگران می شناسد و توان خاصی به او می بخشد، این امتیاز و توانایی را حق می نامند که جمع آن حقوق است؛ مانند حق حیات،حق مالکیت،حق آزادی شغل و حق زوجیت که با عنوان حقوق بشر مورد حمایت قرار می گیرد. - کاتوزیان:9، - 1384» علم حقوق عبارت خواهد بود از مجموعه ی نظامات و اصولی که روابط افراد مردم را با یکدیگر منظم نموده و باید به وسیله ی قوه قهریه به موقع اجراء گذارده شود. - «عدل: 1389، » - 13 حقوق جمع حق است و آن اختیاری است که قانون برای فرد شناخته که بتواند عملی را انجام و یا آن را ترک نماید. - «امامی: 1387، » - 2 حقوق عبارت است از : مجموعه ی قواعدی که بر اشخاص از این جهت که در اجتماع هستند حکومت می کند. - «کاتوزیان:پیشین ، » - 13 قدرتی که از طرف قانون به شخص داده شده. - « جعفری لنگرودی: 1386، - 216حقوق، به معنای علم حقوق، یعنی دانشی که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول آن می پردازد؛ دانشکده ی حقوق و شعبه های گوناگون حقوق مانند:»حقوق مدنی«،»حقوق کیفری«و...از شایع ترین موارد استعمال همین معنا می باشد. - خلیلیان: 1378 ، - 15

تعریف محیط زیست

بعضی از نویسندگان از این که بتوان تعریفی جامع و حقوقی از »محیط زیست«ارائه داد،اظهار تردید کرده اند - تقی زاده ی انصاری : 1376 ، - 14 زیرا حقوق داخلی ایران و بسیاری ازکشورها در خصوص تعریف محیط زیست ساکت هستند و بیشتر محیط زیست را در رابطه با عناصرطبیعت،منابع طبیعی، شهر و مناظر به کار برده اند. به همین جهت مفهوم محیط زیست از نظر کشورهاباتوجه به اهمیتی که هرکشور به یکی از عناصر زیست محیطی می دهد، می تواند متفاوت باشد

حقوق بین الملل بشر

حقوق بین الملل بشر یا حقوق اساسی نوع بشر عبارت است از مجموعه امتیازاتی که با توجه به شأن و مقام انسان شکل گرفتهاست . فلسفه ی وجودی حقوق بین الملل بشر، اعتلای منزلت این حقوق بوده تا آن که با رعایت موازین آن در سراسر جهان ، همه ی افراد بشر به صورتی یکسان از این امتیازات بهره مند گردند. - فلسفی : 1375 ، - 257سیرتکوین فرآیند انسانی شدن حقوق بین الملل و بین المللی شدن حقوق بشر با تدوین قواعد بین المللی آغاز شد. فی الواقع درسطح بین المللی، درپرتو واقعیت تلخ جنگ های بین المللی، حقوق بین الملل به عنوان یک پدیدار اجتماعی به دلیل ضرورت حیات بین المللی مسالمت آمیز ابداع شد؛ با این انگیزه که بتواند عهده دار تنظیم روابط پیچیده ی دولت ها شده و نظم تامین کننده ی ثبات و آرامش را جایگزین سیاست قدرت گرداند. سیاستی که از قبل آن هرواحد سیاسی- ملی بین المللی دولت محور درمقام اعمال و اجرای آن برآمده، در پرتو ادعای حاکمیت مطلق و استقلال عمل به صورت افراطی نیز از آن بهره برده و سیر طبیعی آن لاجرم به جنگ، تخاصم و نزاع رهنمون شده است

نسل های حقوق بشری

امروزه سخن از نسل های سه گانه حقوق بشری است. منظور از نسل اول حقوق بشر همانا حقوق و آزادی های مدنی و سیاسی است. این حقوق و آزادیها در میثاقی با نام میثاق بین المللی حقوق مدنی - سیاسی که دارای 27 ماده می باشد گردآوری شده است.این میثاق با جزئیات بسیار بیشتری نسبت به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، انواع حقوق و آزادیها را تشریح کرده است. حقهایی از قبیل: آزادی مذهبی، آزادی بیان، مصونیت از بازداشت خودسرانه و بدون دلیل، حق رای، آزادی تردد و انتخاب محل اقامت از جمله مواد توسعه داده شده ی این میثاق می باشد.حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان نسل دوم حقوق بشر طبقه بندی می شود. در این نسل دولتها موظفند با دخالتدر روابط انسان ها و نیز اقدامات دیگر و پدید آوردن گونه ای پشتوانه ی دولتی از نابرابری ها بکاهند و به تامین برابری بیاندیشیند.

حقوقی از قبیل حق بهره مندی از آموزش و پرورش، حق بهره مندی از مسکن مناسب، مراقبتهای بهداشتی، حق برکار، حق بهره مندی از حداقل امکانات معیشتی، مثال هایی از این نسل حقوق بشری هستند.گفته می شود که » حقوق و آزادی های شخصی که از آن تحت عنوان مقوله ی اول حقوق بشر یاد می شود بستگی به ابتکار عمل افراد دارد و افراد می توانند، به شرط رعایت حقوقو آزادی های دیگران، از آن بهره مند شوند، اما برخورداری از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که تحت عنوان مقوله ی دوم حقوق بشر از آن یاد می شود متضمن اصول مربوط به همان علایق و آرمان ها - نو دوستی، همدلی، و همنوایی - و مستلزم همان آمیزه ها - همزیستی، همبستگی و مسئولیت - است. به عبارت دیگر در این مقوله افراد جامعه باید از حقوقی برخوردار باشند که برعکس مقوله ی اول تنها با بکارگیری توسط افراد میسر نیست.

مسئولیت و راهبری این تدابیر اصولاً بر عهده ی نمایندگان جامعهو دولت است که از طرق قانونی و اجرایی و اعمال نظارت، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم را تأمین و ارضاء کنند. - «هاشمی:1384 ، - 466به نظر می رسد که حقوق نسل اول را به حقوق منفی و حقوق نسل دوم را به حقوق مثبت نام گذاری کرد. نسل اول دارای حق هایی هستند که با برخورداری از انجام عملی و نسل دوم حقوقی هستند که با انجام عملی محقق خواهند شد ، اما این نافیپاسداری دولت از حقوق  نسل اول نمی باشد. در  هر حال حق های نسل اول و دوم بشر ماهیتی فردگرایانه دارند.نسل سوم حقوق بشر را باید یکی از مناقشه ترین نسل از حقوق بشر برشمرد. حقوق مندرج در این نسل تفاوت عمده ای با حقوق دو نسل قبل دارند. اساساً صاحب حق در این حقوق فرد فرد جامعهی انسانی نیست، بلکه کلیت آنهاست. این بدان معنانیست که افراد در حق هایی جمعی منتفع نباشند بلکه فردی یا جمعی بودن این حق ها به اعتبار مدعی آنها است، مانند حق برصلح، حق بر توسعه، حق بر محیط زیست و حق بر میراث مشترک بشریت. - زارعی هدک 40:، - 1390

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید