بخشی از مقاله

چکیده

تولید الگوی پیشرفت اسلامی مبتنی بر اثبات ظرفیت تمدنی دین است که این مهم متوقف بر این است که قلمرو دین آیا حداقلی است یا حداکثری؟ در این مقاله سعی شده با ارائه ی شواهد و نمونه هایی از گزاره های دین این ظرفیت تمدنی به اثبات برسد. برای این منظور از روش کتابخانه ای با ابزار تحلیل سیستمی برای مسأله ی تحقیق استفاده شده است. هدف از این پژوهش، مبنا سازی برای اثبات این ظرفیت در موضوعات و ابعاد مختلف طراحی الگوی پیشرفت می باشد.

در نهایت بعد از بحث و بررسی کردن از حیطههای تمدن و قلمرو دین اثبات میشود که گزاره های دین ظرفیت راهبردی در طراحی سیستم های دینی و تنظیم فرایندهای آنها دارند و به سه نمونه در سه حوزه ی مختلف - سیستم خانواده با زیرسیستم ازدواج در حیطه ی ازدواج مطلوب دختران، سیستم تعلیم و تربیت با رویکرد مدل آموزش پنج بعدی، سیستم تغذیه با رویکرد چرخهی تولید تا مصرفِ نان - اشاره میشود.

.1  مقدمه:

هر وقت سخن از راهبردهای تمدنی از منظر دین می شود عده ای تصورشان این است که گوینده بیشتر در فضای تئوری ورود پیدا کرده و در مرحلهی عمل نمونهی عملیاتی که قابل انتساب به اسلام باشد وجود ندارد، بلکه در مقام عمل مدل های غربی گرفته شده و آیات و روایات متناسب با آن یافت می شود، حال برای دفع این توهم نیاز است که مدل هایی از سیستم های دینی به طور شفاف از دین استخراج شده و در معرض فضای نخبگانی قرار گیرد. وقتی برتری سیستم های دینی در رقابت با سیستمهای بشری خودنمایی کند، نخبگان هر علمی تمرکز بیشتری بر روی آیات و روایات خواهند داشت و صرفا نگاه خرد به این گزارهها نخواهند داشت بلکه با نگاه کلان و تمدن ساز به این منابع مینگرند و در روندسازیهای نسبت به آینده از این گزارهها استفادهی حداکثری خواهند داشت.

مسأله پژوهش:

از آنجا که دین پاسخ گوی نیازهای بشری بوده و این نیازها به صورت خرد و کلان خودنمایی میکنند، پاسخ گویی به نیازهای کلان متوقف به نگاه سیستمی داشتن به گزاره های دین است که خود این متوقف بر ارائه ی راهبردهای مورد نیاز در عرصه های مختلف است حال ارائه ی نمونههایی از این راهبردها برای اثبات راهبردی بودن گزارههای دینی ضروری میباشد.

2.    سؤال پژوهش:

پرسش اصلی:

آیا نمونههایی که اشاره به راهبردهای توسعهای در مقیاس تمدنی باشد در دین وجود دارد؟

پرسشهای فرعی:

به چه دلیل دین ظرفیت راهبردسازی در مقیاس تمدنی دارد؟

.3 اهمیت و ضرورت پژوهش:

هر تمدنی از کلان سیستم هایی تشکیل می شود که خود آن ها از سیستم های خرد تشکیل می شود، حال اگر این تمدن بخواهد اسلامی باشد باید سیستم های آن دینی باشد. پس بحث کردن از این که دین این ظرفیت راهبردسازی برای تشکیل سیستمهای دینی را دارد یا خیر ضروری مینماید.

.4 اهداف تحقیق:

در این تحقیق به دنبال این هستیم که به نخبگان هر علمی یادآوری شود که دین ظرفیت حداکثری داشته و همچنان که نمونه هایی در این رابطه ازراهبردها تهیه شده است در بقیه موارد هم این امکان وجود دارد، لذا در هر علمی باید گزارههای دینی جزء منابعی باشد که به طور جدی مد نظر قرار میگیرد.

.5 روش تحقیق:

این تحقیق، کاربردی توسعه ای با رویکرد تعلیلی بوده که با روش کتابخانه ای همراه با ابزار تحلیل سیستمی به بررسی گزارههای دینی پرداخته است.

.6 سوابق تحقیق:

پیشینه ی این بحث را میتوان از زمان رسول خدا پیگیری کرد چرا که با تشکیل دادن حکومت اسلامی در مدینه به صورت عملی با ارائهی راهبردهای متناسب با آن فضا در پیِ تشکیل حکومت اسلامی بودند. بعد از حضرت رسول چون تمدن از دائره ی حکومت اسلامی حقیقی خارج شد، لذا عملا دستورات اهل بیت برای تکمیل تمدن اسلامی اجرایی نشده و سخنان اهل بیت تنها محدود به انتقال به افراد خاص شد و راهی برای اجرایی شدن در حیطه تمدنی پیدا نکرد.

بعد از عصر غیبت فقهایی که با توجه به سخنان اهل بیت به مباحث فقهی پرداختند چون بیشتر به فقه فردی می پرداختند لذا کمتر از فقه تمدنی بحث میشد مگر در زمان مرحوم نراقی که به بحث ولایت فقیه پرداخته شد و بعد از او علمای دیگر این بحث را پیگیری کردند که در زمان امام خمینی به اوج خود رسید. بعد از پیروزی انقلاب عده ای با تبیین مباحث پیرامون علم دینی به قابلیت ظرفیت علم دینی حداکثری پرداختند، ولی این که در یک علم بخواهد از صفر تا صد کل مسائل یک علم را همراه با فرضیهها و ادلهی اثبات آن از دین استخراج شود حاصل نشده است. ولی می توان از کتاب های زیر به عنوان مواردی که در حیطه های علوم بین رشته ای ورود پیدا کرده و سعی در تبیین نظریه اسلام کردهاند نام برد.

1.    فقه، زمان و نظام سازی از حجه الاسلام سید عباس نبوی

2.    فقه تربیتی از حجه الاسلام علیرضا اعرافی

3.    اسلام و جامعه شناسی خانواده از حجه الاسلام حسین بستان

4.    فقه النظام از حجه الاسلام سید منذر حکیم تفاوت این پژوهش با سایر پژوهشهای انجام شده پرداختن به راهبردهای عملی دین در مسیر پیشرفت با نگاه تمدنی است که در معمول تحقیقات دیگر این رویکرد به صورت عملیاتی به چشم نمیخورد.

7.    فرضیه:

1.    گزاره های دین ظرفیت راهبردی - بیان فرآیندهای سیستم - دارند.

2.    تمامی زیرساختها و راهبردها و در بعضی موارد راهکارها در دین ذکر گردیده است.

8.    تبیین بحث:

در این مقاله ابتدا وارد بحث مفهوم شناسی شده و سپس به ظرفیت راهبردسازی آیات و روایات و در قدم بعد به ذکر نمونههایی از راهبردهای توسعه با مقیاس تمدنی پرداخته شده و در آخر نتیجهگیری صورت میگیرد.

.8,1 مفهوم شناسی

در بحث مفهوم شناسی به برخی از مفاهیم کلیدی و بنیادی پرداخته میشود. .8,1,1 توسعه برای توسعه تعریف واحدی وجود ندارد بلکه هر کسی بر اساس دیدگاه ها و پارادایم هایی که دارد تعاریفی را ارائه میکند که به برخی از آنها اشاره کرده و در انتها به تعریف مختار میپردازیم.

تعریف اول: توسعه، جریانی چندبعدی است که در خود، تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت کلی نظام اقتصادی اجتماعی را به همراه دارد. توسعه، علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساخت های اجتماعی و اداری است. در بسیاری موارد حتی عادات ، رسوم و عقاید مردم را نیز در بر میگرد. - طالبی، 1384، ص - 70

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید