بخشی از مقاله

چکیده

عصر جدیدي از تصمیم سازي هاي بین المللی را می توان در جریان ک نفرانس هاي بین المللی زیست محیطی در بستر دیپلماسی محیط زیست مشاهده نمود. در این چارچوب علاوه بر بازیگران بین المللی دولتی، بازیگران بین المللی غیردولتی بعنوان نمایندگان سازمان هاي مردم نهاد زیست محیطی در جریان کنفرانس هاي بین المللی حضور داشته اند. در حال حاضر با نگاهی به روند گزارش دهی کنفرانس ها و اجلاس ها، مشاهده می کنیم که سازمان هاي مردم نهاد علاوه بر حضور جدي، در تصمیم سازي هاي بین المللی نقش بسیار موثري دارند. از این رو در جهت تبیین روند توسعه حقوق بین الملل محیط زیست، ضرورت ایجاب نمود که به بحث بسیار مهم تاثیر سازمانهاي مردم نهاد بر مذاکرات بینالمللی زیست محیطی پرداخته شود. در این راستا و در این پژوهش در چارچوب بررسی تاثیر گذاري به مطالعه موردي پروتکل کیوتو می پردازیم.

کلمات کلیدي: دیپلماسی محیط زیست، مذاکرات بین المللی زیست محیطی، سازمان هاي مردم نهاد، تصمیم سازي بین المللی، مطالعه موردي - پروتکل کیوتو -

.1 مقدمه
در چارچوب روابط بینالملل و شکل گیري نشست هاي بین المللی، بازیگران بین المللی دولتی و غیر دولتی نقش موثري دارند. در پرتو این نشست ها تاثیر شازمان هاي مردم نهاد به وضوح مشخص است و از این رو ضمن بررسی تاثیر این سازمان ها بر مذاکرات زیست محیطی، ارزیابی مشخصی از این تأثیرات بایستی مورد بررسی قرار گیرد. قدرت و تأثیر در روابط بین الملل همیشه در عملکرد دولتها متمرکز است. دولتهایی که صاحب منابع نظامی، اقتصادي و سیاسی - قدرت - بوده و از آن براي تأثیرگذاري بهره می برند. به هر حال آگاهی فزاینده اي در مورد تواناییهاي بازیگران غیردولتی که می تواند در شکل دهی به نتایج بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد، نیز به وجود آمده است.

به این ترتیب دولتهاي ملی به آسانی خود مختاري خود را در یک اقتصاد جهانی از دست نخواهد داد. آنها قدرتها - نقش هاي سیاسی، اجتماعی و امنیتی در هستهي حاکمیتی - را با بازرگانان، سازمانهاي بینالمللی و گروههاي نامتجانس شهروندان،با یکدیگر تقسیم خواهند کرد. [1] دولتها، دیپلماتهاي سازمانهاي مردم نهاد به منابعی دسترسی دارند که به آنها در مذاکرات چند جانبه قدرت می دهد. اگرچه آنها به ندرت ظرفیتهاي نظامی را در اختیار دارند، اما برخی از آنها منابع اقتصادي قابلتوجهی به ویژه در بخش خصوصی در اختیار دارند. برخی نیز ادعا میکنند که این منابع اقتصادي نیست که به تنهایی بازیگران تجاري صنعتی را قدرتمند می سازد بلکه وضعیت آنها در اقتصاد ملی و اقتصاد سیاسی بینالمللی است که به آنها قدرت میدهد. [2]

آگاهی و اطلاعات منبعی کلیدي براي قدرت سازمانهاي مردم نهاد در جهان سیاست است. در مذاکرات زیست محیطی بین المللی دیپلماتهاي سازمانهاي مردمنهاد اغلب از آگاهیهاي تخصصی خود با هدف تصحیح اقدامات اتخاذ شده توسط تصمیم سازان دولتی و یا تغییر شیوه ي تعریف منافع آنها بهره میبرند. این آگاهیها به دلیل پیچیدگی موضوعات مرتبط با محیطزیست بینالمللی منابع با ارزشی هستند و به همین دلیل تصمیم سازان اغلب براي دریافت کمک در درك ماهیت مشکلات و اجراي سیاستهاي جایگزین مختلف در موارد مورد نظر به دیپلماتهاي سازمانهاي مردمنهاد مراجعه میکنند. آگاهی و اطلاعات، مشروعیت مورد نظر را براي سازمانهاي مردمنهاد در مذاکرات فراهم میآورد و میتواند فرصت را براي تأثیرگذاري آنها فراهم نماید. [3]

.2 سازمان مردم نهاد زیستمحیطی و مذاکرات پروتکل کیوتو

در پرتو بررسی تاثیر سازمان هاي مردم نهاد بر مذاکرات زیست محیطی و براي درك بهتر موضوع و مشاهده چگونگی روند توسعه دیپلماسی محیط زیست به عنوان نمونه پرتکل کیوتو را مورد بررسی قرار می دهیم. با این توصیف این قسمت به عنوان نمونه اي از عملکرد و تأثیر سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی در نخستین مرحله از مذاکرات »پروتکل کیوتو - کنوانسیون ساختاري ملل متحد در خصوص تغییر اقلیم« از اوت 1995 تا دسامبر 1997 را ارزیابی میکند. پروتکل کیوتو در کیوتو ژاپن در دسامبر 1997 در سومین کنفرانس دولتهاي عضو کنوانسیون تغییر اقلیم منعقد گردید. پروتکل به نگرانیهاي طرح شده در کنوانسیون پاسخ میداد که دولتهاي صنعتی را به تثبیت انتشار گازهاي گلخانها ي به اندازه سطح سال 1990 پیش از سال 2000  که البته براي هدف طولانی مدت تثبیت تمرکز کازهاي گلخانها ي در جو ناکافی بود، ملزم میکرد. مباحثات بر همهي دولت ها - صنعتی و توسعه یافته - که باید مجبور به محدودسازي انتشار گازهاي گلخانها ي به حد موردانتظار میشدند متمرکز بود.

.3 سیاست بینالمللی در مورد تغییرات اقلیمی جهانی

پاسخ بینالمللی به تهدید تغییرات اقلیمی جهانی در مذاکرات مربوط به دو معاهدهي چند جانبه متمرکز شده است؛ یکی کنوانسیون ساختاري ملل متحد در خصوص تغییرات اقلیمی 1992 و پروتکل کیوتو .1997 کنوانسیون تغییرات اقلیمی به وسیلهي بیش از 150 دولت شرکت کننده در کنفرانس محیط زیست و توسعه ملل متحد در ریودو ژانیرو در سال 1992 امضا گردید. [4] به عنوان یک کنوانسیون ساختاري، کنوانسیون تغییرات اقلیمی ساختاري پایهاي براي تلاشهاي بینالمللی در مورد تهدیدات تغییرات اقلیمی جهانی که ممکن است به وقوع بپیوندد، ایجاد می کند. به صورت خاص، کنوانسیون اهداف نهایی رژیم بین المللی تغییرات اقلیمی را به صورت » تثبیت تمرکز گازهاي گلخانهاي در جو در سطحی که بتوان از تأثیرات مخرب آن بر سیستمهاي اقلیمی جلوگیري کرد«، تعیین مینماید . [5] به علاوه کنوانسیون تغییرات اقلیمی کشورهاي صنعتی را وادار به دستیابی تثبیت انتشار گازهاي گلخانهاي در سطح سال 1990تا پیش از سال 2000 نمود. بالاخره پروتکل کیوتو در 16 فوریه سال 2005 لازم الاجرا و تا آپریل سال 2006 توسط 163 دولت به تصویب رسید. [6]

.4سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی و مذاکرات پروتکل کیوتو

سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی مشارکت فعالی در مذاکرات پروتکل کیوتو داشتند. بیش از چهل سازمان نمایندگان خود را حداقل به دو اجلاس اعزام کردند، که بیشترین تعداد مربوط به گروه صلح سبز، دوستداران زمین و صندوق جهانی براي طبیعت بود. اکثریت در جامعهي زیستمحیطی متعلق به سازمانهاي مردم نهاد شمال بود. فقط یک چهلم از سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی از کشورها ي جنوب بودند و این سازمانها اغلب یک یا دو نماینده براي مذاکرات اعزام کرده بودند. دبیرخانه تغییرات اقلیمی برخی کمک هزینهها را که به وسیلهي برخی دولتها اعطا میشدند براي مشارکت سازمانهايمردمنهاد مهیا کرده بود که البته این مقدار بسیار کم بود. سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی مشارکت خویش را در مذاکرات پروتکل کیوتو زیر چتر شبکه اقدامات اقلیمی - CAN - هماهنگ میکردند.

شبکه در سال 1989 براي سازمانهاي زیستمحیطی علاقه مند به مشکلات تغییرات اقلیمی تشکیل گردید و امروزه بیش از 280 عضو دارد. [7] شبکه یک سازمان آزاد بود که به هشت منطقه تقسیم میگردید که هر یک داراي یک هماهنگ کننده بودند: افریقا، استرالیا، اروپاي مرکزي و شرقی، اروپا و بریتانیا، امریکاي لاتین، آسیاي جنوبی، آسیاي جنوب شرقی و ایالات متحده و کانادا بود. شبکه به عنوان صداي جامعه ي زیستمحیطی در مذاکرات پروتکل کیوتو عمل مینمود. اعضا یکدیگر را طی هر جلسه روزانه ملاقات می کردند و این جلسات گروهها ي مشورتی مهمی را براي به اشتراك گذاري اطلاعات، بحث در مورد موضوعات و تلاشها ي هماهنگی از طریق لابی بود.

در بین اجلاسیه ها بعضی از اعضاي شبکه با دیگر اعضا در مناطق خود - اروپا - براي دستیابی به اتخاذ راهکارهاي لابی کردن با برخی دولتها به صورت منظم دیدار میکردند. [8] طی سالهاي 1995 تا 1997 شبکه چهار هدف داشت. نخست، مشارکتهاي دولت هاي صنعتی براي کاهش انتشار گازهاي گلخانهاي 29 درصد زیر میزان 1995 تا سال . 2005 دوم ایجاد مکانیزمی قوي براي بازبینی و پیروي از مقررات در اجراي موارد موجود در پروتکل. سوم، سازمانهاي مردمنهاد زیست محیطی تلاش میکردند تا اسنادي را تنظیم کنند که دولت هاي صنعتی عضو را مجاز به اجراي تعهداتشان در مورد معامله انتشار نماید. در نهایت شبکه بر ایدهي اجازه به دولتها در ایجاد اعتبار براي انتشارهاي جذب شده بر اثر کاهش پافشاري میکرد.

دو هدف آخر موضع شبکه را در مورد دولتهاي صنعتی نشان میدهد که براي رسیدن به میزان کاهش اصلی نیازمند تغییر در سیاستهاي داخلی هستند. در میان مذاکرات اعضاي شبکه مشکلات تغییرات اقلیمی را به صورت چارچوبها یی در میآوردند که به عنوان بحرانهاي زیستمحیطی نیازمند اقدامی فوري بودند. [9] اعضاي شبکه از گسترهاي از راهبردها براي دفاع از مواضعشان طی مذاکرات بهره میبردند. شاید مشهودترین فعالیت آنها انتشار روزنامه در هر یک از جلسات توسط اکو بود. این روزنامه که به صورت وسیعی به وسیله ي شرکت کنندگان در مذاکرات مطالعه میگردید، دو هدف را دنبال میکرد. [10]

.5 ارزیابی تأثیر سازمانهاي مردم نهاد زیستمحیطی

در مذاکرات پروتکل کیوتو سازمانهاي مردمنهاد زیستمحیطی مشارکت فعالی را در هر یک از جلسات مذاکراتی با ارائهیاطلاعات کتبی و شفاهی به مذاکرهکنندگان داشتند. اگرچه توانایی آنها در تعامل مستقیم با نمایندگان در برخی موارد پیچیده است، اما مشکل دسترسی به مذاکرات لاینحل نبود. این عوامل تنها بخشی از بحث ارزیابی تأثیر سازمانهاي مردمنهاد در مذاکرات زیستمحیطی بین المللی هستند. در این راستا به صورت ویژه به بررسی سه محدودهي هدف از چهار محدوده ي مورد نظر شبکه می پردازیم : اهداف و زمانبندي،تجارت، انتشارات و جذب کننده.

اهداف و زمانبندي

همان گونه که در بالا ذکر شد، مسئله ي اصلی در مذاکرات تغییرات اقلیمی بین سالهاي 1995 تا 1997 ایجاد اهداف و زمانبندي براي کاهش انتشار گازهاي گلخانه اي بود. در این راستا مشارکت دولت هاي در حال توسعه نادیده گرفتن اصل مسئولیت »مشترك اما متفاوت« و عدالت مورد نظر کنوانسیون ساختاري بود. [11] ایالات متحده در گنجاندن عبارات مربوط به مشارکت دولت هاي در حال توسعه در پیش نویس سند نهایی موفق گردید. درجلسها ي که پیش از تصویب متن نهایی کنفرانس سوم سران کل شب به طول انجامید عربستان سعودي، چین، و هند اصرار کردند که آن متن باید حذف شوددر حالیکه ایالات متحده، روسیه، دول جزیرهاي کوچک هم راستا و آرژانتین اصرار می کردند که این متن باقی بماند. در نهایت مدیر مذاکرات در تصمیمی یک جانبه با اشاره به فرمان برلین به حذف متن رأي داد و ایالات متحده نیز بیش از این بر موضوع اصرار نکرد. [12]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید