بخشی از مقاله

چکیده

هرنوع مسافرت انفرادی یا گروهی را که ازمبدا به مقصدی بروند و از24 ساعت کمتر و نیز به قصد کسب و کارنباشد گردشگری گویند.گردشگری صنعتی روبه رشد و دارای ویژگی های نوآوری است و درجوامع توسعه یافته و یا درحال توسعه ، صنعت گردشگری فعال وجوددارد؛ پس صنعت گردشگری یعنی جامعه مدنی . درجوامعی که صنعت گردشگری درحال توسعه است ، نهادهای اجتماعی آن جامعه توسعه یافته و یا درحال توسعه است ودرجوامع توسعه یافته سازمان های مردم نهاد - NGO - نقش اساسی درتوسعه تشکل های اجتماعی دارند ، در صنعت گردشگری کشورجمهوری اسلامی ایران ساختارسازمانی مشخص ، قوانین شفاف ونیروی متخصص وجود ندارد و با فاکتورهای جهانی گردشگری - WTO - فاصله زیادی دارند درتوسعه پایداربرای سازمان های مردم نهاد می توان نقش بسیار مهمی متصورشد، یعنی سازمان های مردم نهاد را می توان جایگزینی مناسب برای دولت درزمینه ارائه خدمات و اولویت هایی مانند تنظیم خانواده ، حمایت ازکودکان ، توسعه مشارکت ها ، محیط زیست و گردشگری دانست.

سازمان های مردم نهاد - سمن ها - به سازمان هایی تلقی می شوند که غیردولتی ، غیرانتفاعی ، غیرسیاسی است وازبودجه دولتی استفاده نمی کند و فقط جنبه حمایتی دارند و دراکثرکشورهای پیشرفته دنیا درجهت حمایت همه جانبه ازبخش های دولت وجوددارند مانند سازمان بهزیستی و هلال احمر و این دو سازمان درکشور جمهوری اسلامی ایران هم وجود دارد و فعال هستند. درجوامع توسعه یافته، سمن ها باید یکی از بهترین راه حل ها درجهت رشد و توسعه بخش های قابل حمایت که شامل توده مردم آن کشوراست داده باشند. درجوامع پیشرفته ویا درحال توسعه یکی از بهترین راه حل ها ازسوی سازمان های مردم نهاد NGO - ها - به دستگاه های دولتی تازه تاسیس ارائه می شود مانند سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری. در این بین مواردی وجود دارد که از سوی سازمان های مردم نهاد NGO - ها - در راستای توسعه پایدار گردشگری قابل انجام می باشد. در آخر لازم به ذکر است که مردمی بودن NGO ها و اینکه حامیان و همچنین مخاطبان آنان طیف وسیعی از جمعیت مردمی را در برمی گیرد، بزرگترین امتیاز برای آن سازمان ها تلقی شده که بوسیله آن می تواند در گسترده ترین سطح ممکن به یک طرح توسعه ای جامه عمل بپوشاند.

کلمات کلیدی : صنعت گردشگری، سازمان های مردم نهاد - NGO - ، توسعه پایدار.

مقدمه

صنعت گردشگری کشورجمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی ایران جمع آوری و مجددا" درسال پی ریزی وسازماندهی گردیده است و پس از 20 سال هنوز تغییری درتوسعه صنعت گردشگری کشورصورت نگرفته است و صنعت گردشگری کشورجمهوری اسلامی ایران دارای کاستی های زیادی است و نیاز به حمایت همه جانبه دارد و سازمان های مردم نهاد که سازمان حمایت کننده ، غیردولتی ، غیرانتفاعی و غیرسیاسی است؛ می تواند درتوسعه صنعت گردشگری کشور نقش اساسی داشته باشد . حال چرا سازمانهای مردم نهاد ازصنعت گردشگری حمایت نمی کنند ؟ آیا راهکار و پیشنهادی ازسوی سازمان های مردم نهاد به دولت شده است ؟ آیا حمایت قانونی از صنعت گردشگری ازسوی سازمان های مردم نهاد صورت گرفته است ؟

آیا آماردقیقی ازتعداد سازمان های مردم نهاد با اهداف گردشگری درکشورویا دراستان وجوددارد؟ آیا تعداد سازمان های مردم نهاد که حمایت کننده قوانین گردشگری ، ساختارسازمانی ، تشکیلات گردشگری باشددرکشورویا دراستان موجوداست ؟پس چرا تاکنون تغییری دروضعیت صنعت گردشگری کشوربوجود نیامده است ؟ برطبق نظریه چارلزکولی جامعه شناس آمریکایی : روابط انسانی به دوگروه اولیه وثانویه تقسیم می شوند که درگروه اولیه افرادبه صورت مستقیم و شخصی با یکدیگرارتباط دارند و یکدیگررا می شناسند و گروه دوم گروههای اجتماعی هستند که کاملا" غیرشخصی و غیرمستقیم با یکدیگرمرتبط هستندوبرحسب وظیفه با یکدیگرارتباط برقرارمی کنند ومانند ارگانیسم زنده عمل می کنند واین گروه اجتماعی برحسب وظیفه اجتماعی ازطریق وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو ، تلویزیون ویا مطبوعات با یکدیگرارتباط برقرارمی کنند .

پس چرا تاکنون سازمان های مردم نهاد ویا سمن ها مانند بهزیستی و یا هلال احمر ازطریق وسایل ارتباط جمعی اقدامی درجهت بهبود وضعی ت سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برنداشته است و یا پیشنهادی دراین جهت به دولت نداده است ؟ آیا سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نیاز به حمایت ندارد ؟ آیا تاکنون پیشنهادی به دولت داده اند که اطلاع رسانی نکرده باشد ؟ آیا تاکنون درزمینه صنعت گردشگری فعالیتی و یا برنامه ایی داشته است ؟ چرا بایدتابه امروز شاهد انزوای صنعت گردشگری درکشورجمهوری اسلامی ایران باشیم ؟

حمایت دولت از توسعه صنعت گردشگری در ایران

برنامهریزی توریستی ایران باید با شیوهای نظام یافته انجام گیرد و بر اساس گرایشهای گذشته، حال و آینده استوار باشد. بررسی پدیدهها و شناخت شیوههای تسلط و شرایط حاکم بر آنها در گذشته، چگونگی تحولات و دگرگونیهای آنها را طی دورانهای مختلف نشان میدهد و در تعین شرایط فعلی کمکهای مؤثری میکند. شناخت وضع موجود نیز با اتکاء به حقایق عینی منجر به کشف تنگناها، مشکلات، موانع، نیازها، امکانات و سایر موارد مشابه میشود و پس از تجزیه و تحلیل یافتهها با شیوهای علمی و منظم و با تکیه بر انعطافپذیری، پویایی و توجه به اولویتها و رسیدن به هدفهای نهایی طرح، تنظیمیافته و با توجه به زمانبندی، اجرای آن صورت میگیرد.در برنامهریزی توسعه جهانگردی ایران ساختار نظام حکومتی با ایدئولوژی حاکم بر آن نقش مهم و بهسزایی دارد و توجه به سیاستهای کلی دولت در این زمینه راهگشا خواهد بود.

سیاستگذاری در صنعت جهانگردی ایران برای رسیدن به هدفهای کلی و عمومی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است، از این رو برنامهریزی کلی، بخشی که در سطوح بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت برای این صنعت انجام میگیرد، باید با دیگر فعالیتهای اقتصادی از جمله صنعت و کشاورزی و خدمات هماهنگی لازم را داشته باشد و از ساختار اقتصادی حاکم بر کشور تبعیت کند. برنامهریزی برای توسعه صنعت جهانگردی نیز به دور از چنین سیاستهایی نیست، در این رابطه تشکل های مردمی میتواند نقش عمدهای داشته باشد و با هماهنگی بخش دولتی و تبادل نظرها در زمینه مالی و کارشناسی به رونق آن بیفزاید.

یکی از دلایل ضعف و نارسایی موجود در صنعت جهانگردی ایران در این است که تعادلی بین گروههای توریستی که سالانه از مرزهای کشور خارج میشوند و جهانگردانی که از کشورهای خارج به ایران می آیند، وجود ندارد. تعداد مسافرینی که برای گذران اوقات فراغت به خارج از کشور میروند به طور متوسط بیش از ده برابر جهانگردانی است که کشورهایشان را به مقصد ایران ترک میکنند. چنین جریانی بیانگر این واقعیت است که شرایط لازم برای جلب توریست به داخل کشور وجود ندارد و اولویتهای برنامه ریزی باید در جهت جلب نظر جهانگردان برای مسافرت به ایران باشد. برای بررسی راه حلهای موجود در این زمینه باید از دیدگاههای مختلفی به صنعت جهانگردی ایران توجه کرد و برای هر کدام از آنها چارهاندیشی کرد و موانع را از سر راه برداشت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید