بخشی از مقاله
چکیده :
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر در ادبیات راهبردی کشور مطرح شده است. اگرچه آنچه امروز به عنوان پدافند غیرعامل شناخته میشود، سالها با زندگی بشر گره خورده اما امروزه به عنوان یک گرایش یا نگاه، حوزههای گستردهای را شامل شده و به یک موضوع میانرشتهای تبدیل شده است که در کنار علوم فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و انسانی را هم در بر میگیرد. عرصه بینالملل نیز یکی از مواردی است که به پیچیدگیهای پدافند غیر عامل افزوده است.
واژگان کلیدی: پدافند غیرعامل، دیپلماسی، سیاست خارجی، تبادل اطلاعات، قدرت نرم، عصرارتباطات.
مقدمه:
پدافند غیرعامل و تهدیدات چندالیه:ئپدافند در مفهوم كلي، دفع، خنثي كردن و يا كاهش تاثيرات اقدامات آفندي دشمن و ممانعت از دستيابي به اهداف خودي است. پدافند به دو بخش تقسيم ميشود ۱- پدافند عامل ۲-پدافند غيرعامل پدافند با تهديد گره خورده است. يعنی آنچه که پدافند را الزم میکند، تهديدِ آفندِ دشمن است. اما تهديد چيست؟ وضعيتی است که در آن مجموعهای از ادراکات و تصورات انسان نسبت به پديدهها و رابطه آنها به بقا کميت يا کيفيت ارزش مورد احترام، احساس خطر جدی با نابودی القا شود. درک چيزی به نام تهديد، درکی پسينی، زمينهای و نسبی است.[۱]
پدافند غيرعامل در اصل ممانعت از دسترسی دشمن به اهداف خود است که جنبه های غيرنظامی دارد و بستگی به مراکز حساس دارد و نکته در همين مسئله است؛ ممانعت از دسترسی دشمن به اهداف خود که جنبههای غيرنظامی دارد. امروز اقدامات دشمن و تعريف از جنگ، تفاوتهای ماهوی کرده است. تغيير در تسليحات نظامی، تهديدات سخت را تنوع بخشيده و از سوی ديگر جنگهای امنيتی، اقتصادی، فرهنگی و… به ميدان آمده و هرکدام تلفات خاص خود را بر جای میگذارد.
انسانها، تهديد را به صورت يک گستره و نه يک نقطه تصور میکنند. اين امر باعث میگردد تا تهديدات اشکال، اقسام، انواع و سطوح مختلف داشته باشند. اين گستره گاه به صورت طولی مانند کم، زياد، گاه در عمق مانند ميزان تاثير و در برخی موارد به طور عرضی مانند اجتماعی، سياسی، فرهنگی و… خودنمايی میکند.[۲] امروزه نبردهای چنداليه که مجموعهای از تحرکات سياسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و… را در بر میگيرد، گستره تهديد را تا بدين شکل، گسترده کرده است.
متناسب با تهديدات مختلف، بايد اقدامات متناسب نيز صورت بگيرد. اين مسئله از چند جنبه قابل توجه است. تهديدات سخت همچون نظامی، امنيتی و اقتصادی، هميشه بدون مقدمه و خلقالساعه پديد نمیآيند. بسياری از اقدامات صورت گرفته از اين دست در سطح بينالملل، برای خود، يک توجيه حقوقی پيدا کرده است. از طرف ديگر فعاليتهای سخت برای تاثيرگذاری، نيازمند ايجاد شبکهای از اقدامات مختلف در جبهههای مختلف است. گاهی تغيير محاسبات رقيب، بسيار کارآمدتر از بمب اتم عمل میکند. از سوی ديگر بسياری از ارزشها، فراتر از سرزمين و حيات است.
سیاستخارجی و پدافندغیرعامل:
جمهوری اسالمی ايران در کنار بقا، حفظ هويت اسالمی و همچنين حفظ پرستيژ را از اولويتهای مهم خود میداند. از ابتدای انقالب، ايرانهراسی راهی برای جلوگيری از صدور انقالب بوده است. از اين رو مقابله با ايرانهراسی همواره يکی از دستورکارها در سطوح مختلف دولتی و حاکميتی بوده است. دليل آن نيز مشخص است. جمهوری اسالمی ايران، فراتر از دستاوردهای مختلف علمی، نظامی، امنيتی، اجتماعی و… دارای يک گفتمان متفاوت با آنچيزی است که جهان سلطهگر به دنبال بسط و تثبيت آن است. در راس همهی پيشرفتهای ايران، گفتمان انقالب اسالمی است و حد نهايی انقالب اسالمی، برقراری نظم مبتنی بر عدالت در سطح جهان است.
شايد اقدامات مختلف عليه جمهوری اسالمی ايران و به ويژه در زمينه پرونده هستهای را نمونهای بارز از جنگ چنداليه عليه ايران دانست. مصلحت چراغ راهنمای سياست خارجی دولت اسالمی محسوب میشود که به معنی جلب منافع دينی و دنيايی يا دفع مفاسد و ضررهای دينی و دنيايی است.[۳] به گفتهی امام محمد غزالی مقصود شرع نسبت به خلق، پنج امر حفظ دين، عقل، جان، نسل و اموال است[۴]
و مصلحت، به دنبال تأمين مقصود و هدف شرع است. مهمترين مصلحت، حفظ موجوديت اسالم و نظام اسالمی و گسترانيدن عدالت است؛ مطلبی که در نظريههای اسالمی سياست، از آن بهعنوان راهبردی که حکومت اسالمی را موظف میکند برای تحقق مصالح شريعت و مسلمانان، آن را در عمل سياسی خود مدنظر قرار دهد، يادشده است.[۵] از اين رو سياست ايرانهراسی، کالن_راهبرد آمريکا در قبال ايران است که اعتبار و گفتمان انقالب اسالمی را هدف قرار داده است و از طرف ديگر زمينه را برای هر اقدام خصمانهی ديگر عليه ايران فراهم میکند.اين راهبرد، عرصههای مختلفی را برای مقابله با ايران، پيش روی آمريکا قرار داده است. از هجمههای رسانهای تا جنگ ديپلماتيک.