بخشی از مقاله

چکیده:

توسعه نیافتگی و عقبماندگی یکی از موضوعاتی است که در مباحث روشنفکری و دانشگاهی کشور از آن بسیار سخن به میان میآید . این موضوع با این ذهنیت پیش آمده است که در دورانی که در آن به سر میبریم در بسیاری از مسائل، چه علمی و چه اجتماعی و فرهنگی، نسبت به جهان غربی دچار ایستایی و درماندگی هستیم. اما میزان مطالعاتی که در این زمینه اقدام به تدوین راهکار و ارائه نظر برای برون رفت از این وضعیت صورت گرفته چندان در خور توجه نیست. پژوهش حاضر با توضیح نظریه لوسین لوی برول، فیلسوف و مردمشناس فرانسوی، و گزارههایی که وی در توضیح و تحلیل جوامع بدوی و ایلیاتی آورده است، این گزارهها را به صورت موردی درباره جامعه ایران به کار بسته است. با توجه به نظریات برول ویژگیهایی همچون ذهنیتهای عرفانی و ماوراءطبیعی، ایستانگری، بیتوجهی به اوضاع عالم، تقدیرباوری و بسیاری ویژگیهای دیگر در جامعه گذشته و هماکنون جامعه ایران مشاهده شده و از جمله دلایل توسعهنیافتگی به شمار میروند. همچنین بررسی و تطابق اندیشه و نظرات برول با جامعه ایران تا حدودی صحت نظریه وی را برای ما به اثبات میرساند.

واژههای کلیدی: لوسین لوی برول، جامعهشناسی، ذهنیت، توسعه نیافتگی، ایران.

-1مقدمه

با مشاهده رفتارها، تفکرات و عملکردهای جوامع غربی و توسعه یافته و مقایسه آن با جوامع توسعه نیافته شرقی و جهان سومی، میتوان ملاحظه کرد که تفاوتهای فاحشی میان انسان غربی با انسان شرقی وجود دارد. تفاوتهایی که گاه آنقدر عمیق است که گویی با دو دنیای متفاوت روبه رو هستیم. این تفاوت آشکار در چند قرن اخیر موجب طرح سوالهای بیشماری در مورد ریشهها و علل این تفاوتها شده است و اندیشمندان، پژوهشگران، فلاسفه و سیاستمداران در سراسر جهان هر کدام از زوایای مختلف، پاسخهایی را به این سوال دادهاند. مبدا این پرسش در کشور ما را میتوان، سؤال عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه از موسیو ژوبر مستشار نظامی ناپلئون بناپارت دانست که او را در دشت قره چمن مورد خطاب قرار داد و پرسید »ای اجنبی نمیدانم این قدرتی که شما اروپاییها را بر ما مسلط کرده چیست و - چه چیز - موجب ضعف ما و ترقی شما - شده است - « - زیباکلام، 1390، ص. - 27 از آن زمان تاکنون حاکمان، اشخاص، گروهها و احزاب مختلف در کشور ما هر کدام از» ظن خود یار« این موضوع شده و این سوال را از زاویه عقیده و دیدگاه خود پاسخ گفته اند و دلایلی چون: ناهمگونیهای روانشناختی، بیولوژیک، نژادی، دینی، زبانی، جغرافیایی، تاریخی، طبیعی و اقتصادی و... را عامل تفاوت میان مغرب زمین و کشورهایی چون ایران دانستهاند.

تحقیق پیش رو از زاویه ای دیگر به موضوع نگریسته و تفاوت ایران با کشورهای توسعه یافته غربی در زمینه توسعه سیاسی را از منظر تفاوت در نوع ذهنیت های مردمان آنها بررسی کند. شاید بتوان بخشی از پاسخ عباس میرزا را نیز در همین تحقیق یافت. این تحقیق به دنبال اثبات این موضوع است که یکی از عوامل اصلی که رفتارها و اعمال ما را شکل داده و موجب کاستی های بسیاری از جمله توسعه نیافتگی سیاسی در کشور ما شده است، تفاوت در نوع ذهنیت ما و مردمان غربی است. البته در تحقیق حاضر فارغ از پرداختن به منشا و نحوه شکل گیری این ذهنیتها ، تنها به تفاوت در نوع ذهنیت انسان غربی و شرقی و تاثیر آن بر توسعه سیاسی پرداخته میشود. در همین راستا تلاش میشود تا با برقراری پیوندی میان رویکردهای جامعهشناسانه، روانشناسانه و انسان شناسانه با علوم سیاسی به پژوهشی در مورد نوع ذهنیت و تاثیر آن بر میزان توسعهیافتگی سیاسی بپردازد و در این راه از نظریات دانشمند قرن بیستم فرانسوی لوسین لوی- برول1 مدد میگیرد.

-2مباحث نظری

لوسین لوی- برول - - 1857-1939 فیلسوف و انسان شناس فرانسوی، استاد تاریخ فلسفه مدرن در دانشگاه سوربن و مدیر پژوهشهای فلسفی بود - موقن، 1389، . - 38 ژان کازونوو2 در دائره المعارف بین المللی علوم اجتماعی به معرفی نظریات لوی- برول میپردازد. او معتقد است اندیشه لوی-برول سه مرحله اساسی را پشت سر گذاشته است: "نخستین مرحله را میتوان انتشار کتاب اخلاق مرسوم و علم اخلاق دانست. دومین مرحله را ارائه تئوریهایش درباره ذهنیت ابتدایی و سومین مرحله را بازنگریها و تغییرهایی دانست که در تئوریهایش داده است - لوی برول، 1389، . - 2

مهمترین وجه اندیشه لوی-برول معرفی ذهنیت اسطوره ای است. او این نظریه اش را در سال 1910 میلادی در کتاب معروف خود کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده مطرح کرد. او در این کتاب چند سال پس از نظریه نسبیت آلبرت اینشتاین در فیزیک، نظریه نسبیت منطقی، نسبیت زبانی و نسبیت فرهنگی را مطرح کرد و اصل یگانگی خرد انسانی را متزلزل نمود و با این کار جنجالی آفرید. یداالله موقن مترجم کتاب لوی-برول، درباره نحوه علاقه مندی لوی-برول به موضوع تفاوت ذهنیت انسانها و شروع مطالعه و تحقیق او در این باب را اینگونه توضیح میدهد: لوی برول در سال 1903 از چینشناسی به نام شاوان، ترجمه اثری تاریخی را دریافت میکند. لوی برول به هنگام خواندن این کتاب از این موضوع شگفتزده میشود که اندیشههای نویسنده چینی به هیچ وجه به هم مرتبط نمیشوند و انسجام ندارند. این موضوع او را به این پرسش اساسی رهنمون کرد که آیا منطق چینی همانند منطق اروپایی است؟ اگر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید