بخشی از مقاله

چکیده

توسعه اقتصادی فرآیندی است که در آن جامعه از مرحله ای به مرحله ی بالاتری از پیشرفت اقتصادی می رسد . این فرآیند از طریق یک رشته تغییرات در ساختار اقتصادی و غالباً اجتماعی سیاسی - فرهنگی رخ می دهد. اقتصاد توسعه نیز بررسی و تحلیل راه و روش هایی است که برای گذر از هر مرحله مورد مطالعه قرار می گیرد. بنابراین، توسعه پدیده ای پویاست که به زمان و مکان معینی تعلق ندارد و مختص به جامعه ی خاصی نیز نیست . به هر حال از آنجا که شکاف عمیقی در بین دو دسته از جوامع که ما آن ها را جوامع پیشرفته و در حال توسعه می نامیم وجود دارد بیشتر مطالعات در اقتصاد توسعه بر روی مسائل و تحلیل راه هایی است که کشورهای در حال توسعه برای گذر از مرحله موجود به مرحله پیشرفت اقتصادی باید طی کنند. در این مقاله علاوه بر توضیح توسعه و توسعه نیافتگی و بررسی علت هر کدام مردم جهان در حال توسعه و توسعه یافته نیز مقایسه میگردد.

واژه های کلیدی: توسعه، توسعه نیافتگی، جهان سوم و در حال توسعه.

ٌ-ٌ- مقدمه

توسعه باور بنیادی دنیای مدرن است. پیشرفت از مدت ها پیش به عنوان نماد عصر م ا جانشین خط شده است . در توسعه تمامی پیشرفت های مدرن در علم، فن آوری، دموکراسی، ارزش ها، اخلاق و سازمان اجتماعی با طرح بشر دوستانه ایجاد دنیایی به مراتب بهتر در میآمیزد. توسعه در مفهوم قوی خود به معنای استفاده از منابع تولید جامعه جهت بهبود شرایط زندگی فقیرترین افراد است و در معنای ضعیف خود به معنای سهم بیشتر از همه چیز برای تمامی افراد در چارچوب بیشترین سهم برای عده ی انگشت شمار، حتی در شکل دوم هنگامی که توسعه اساساً به معنای رشد اقتصادی تحت رهبری یک نخبه است، باز هم می توان پژواک ضعیف را از مفهوم تدریجی بهبودشرایط زندگی مادی بسیاری از افراد شنید. هر چند مکانیسم اصلی که این انتقال توسط آن صورت گیرد - مکانیسم »رخنه به پائینTrickle-down « از اغنیاء به فقرا است که قطعاً چنین انتقالی جای شک و تردید دارد.

فرق توسعه با رشد اقتصادی در این است که توسعه به شرایط تول ید اهمیت می دهد . برای مثال به محیط زیست آسیب دیده توسط فعالیت اقتصادی، به نتایج و پیامدهای اجتماعی و به توزیع درآمد و رفاه افراد. توسعه ریشه در مفاهیم استفاده از تفکر علمی و مدرن عصر روشنگری دارد که هدفش بهبود زندگی است و در دو جهت موجب رهایی بشر می شود:

ٌ- رهایی از پستی بلندی های طبیعت از طریق فن آوری پیشرفته

ٍ- کنترل بر روابط و مناسبات اجتماعی و کنترل آگاهانه شرایطی که ماهیت انسان در آن شکل می گیرد. در هر دو جهت توسعه باعث پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می شود. به ویژه در جهت دوم، باعث پیشرفت آرمان های ظریف اخلاقی و ارزش های والای اخلاقی می شود. توسعه به معنی بهبودی در مجموعه ی شرایط بهم پیوسته طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.

ٌ-ٍ- مفهوم و تعاریف توسعه اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد، واژه توسعه در لغت به معنای خروج از »لفاف« است. در قالب نظریه نوسازی، لفاف همان جامعه سنتی و فرهنگ و ارزش های مربوط به آن است که جوامع بای متجدد شدن باید از این مرحله سنتی خارج شوند - ازکیا، مصطفی، غفاری، غلامرضا، ٌٍَُ - . در زبان فارسی کلمه رشد به معنای بزرگ شدن است و این بزرگ شدن بسته به مورد آن می تواند جنبه طولی، وزنی، سطحی و یا حجمی داشته باشد به هر حال رشد دارای مفهومی کلی است به طور مثال وقتی صحبت از رشد یک گیاه می شود منظور افزایش طولی آن گیاه است، وقتی صحبت از رشد یک کارخانه می شود منظور افزایش مقدار تولید آن کارخانه است، سرانجام منظ ور از رشد اقتصادی یک جامعه، افزایش تولیددهی آن جامعه ا ست - روزبهان، محمود، ٌٍَُ - .

توسعه در اصل به معنای بهبود شرایط زندگی است و اقتصاد نیز دانشی است در مورد استفاده مؤثر از منابع برای ایجاد مبنای مادی زندگیبنابراین. توسعه اساساً یک فرآیند اقتصادی است . رشته اقتصاد علاقه دائمی به مباحث توسعه دارد و همه نظریه های توسعه ابعاد اقتصادی مهمی دارند - پیت. ریچارد ویک1، الین هارت2، ٌََُ - . کلمه توسعه در لغت به معنی گسترش و بهبود است . توسعه اگرچه دارای بعد کمی نیز می باشد و در پاره ای از موارد حتی ممکن است مترادف با کلمه رشد تلقی شود اما در اصل دارای ابعاد کیفی است . در واقع، توسعه دارای ابعاد گوناگونی است که کلمه رشد فاقد تمامی آن ابعاد می باشد. توسعه اقتصادی فرآیندی است که در آن یک رشته تحولات و تغییرات بنیادی در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه به وقوع می پیوندد - روزبهان، محمود، ٌٍَُ - .

مایکل تودارو معتقد است که توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت ا جتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است، توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر است سوق می یابد - تودارو3، ٌَّّ - . دادلی سیرز4 رئیس مؤسسه اطلاعات توسعه ای دانشگاه ساکس، توسعه را جریانی چند بعدی می داند که تجدید سازمان وسعت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی - اجتماعی را به همراه دارد. به عقیده وی توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد شامل دگرگونی اساسی در ساخت های نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و وجه نظرهای مردم است، توسعه در بسیاری از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در برمی گیرد - ازکیا، ٌَّْ - .

پیتردونالدسن1 در تعریف توسعه می گوید : توسعه به وجود آوردن تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، گرایش ها و نهادها برای تحقق کامل هدف های جامعه است و در این استحاله مهم اگر توده مردم درگیر باشند ممکن است میوه رشد فوراً نصیب آن ها نشود  . زیرا که فرآیند توسعه اغلب فرآیند رنج آور و دشواری است؛ تا همه مردم با آگاهی همگانی از تغییرات و نیاز مطابقت با آن در امر توسعه مشارکت اصیل نداشته باشند ادامه توسعه ممکن نخواهد بود - دینی، ًٌَْ - . گونارمیردال2 می گوید: توسعه یعنی فرآیند دور شدن از توسعه نیافتگی یعنی رهایی از چنگال فقر، راه رسیدن بدین مقصود و شاید آنچه که عملاً موجب کامیابی در این راه شود عبارتست از برنامه ریزی به منظور توسعه - میردال، ٌَّّ - . بروکفیلد3 می گوید: فرآیند عام در این زمینه این است که توسعه را بر حسب پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و کاهش نابرابری تعریف کنیم - ازکیا، ٌَّْ - .

ٌ-َ- مفهوم و تعاریف توسعه نیافتگی فورتادو در تعریف توسعه نیافتگی می گوید : توسعه نیافتگی وضعیتی است که به دلیل عدم هماهنگی بین عوامل اقتصادی و تکنولوژی کاربردی امکان استفاده همزمان از سرمایه و نیروی کار در جامعه مسیر نیست - فورتادو4، ٌُُّ - . توسعه نیافتگی به عنوان ویژگی کشورهایی مطرح است که تحت عناوین جهان سوم، عقب مانده، در حال توسعه و غیره از آن ها یاد می شود. کشورهایی که بخش وسیعی از فضای جغرافیایی و جمعیت جهان را به خود اختصاص داده اند این ویژگی را ناشی از عوامل متعدد خارجی و داخلی می دانند. به طور کلی توسعه نیافتگی را وضعیتی دانسته اند که ناشی از روابط نابرابر بین کشورهای توسعه نیافته و توسعه یافته می باشد بنابراین توسعه نیافتگی را در پیوند با پویش هایی که از خارج به کشورهای توسعه نیافته تحلیل شده و نمود عینی وابستگی به نظام سرمایه داری جهانی است در نظر گرفته اند - ازکیا، مصطفی، غفاری، غلامرضا، ٌٍَُ - .

ٌ-ُ- مفهوم و تعاریف جهان سوم اصطلاح جهان سوم برای اولین بار در سال ٌٍُِ توسط آلفردسووی جمعیت شناس فرانسوی مطرح شد و در دهه هفتاد با انتشار کتاب هایی چون »جهان سوم « توسط پیتر ورسلی 5 - ٌُُّ - و دنیای سه گانه توسعه توسط ایرونیگ لوئیس هورووتیز 6 - ٌُّّ - به عنوان مفهومی فراگیر در دنیای انگلیسی زبان مطرح شده است. بدین ترتیب جهان سوم به کشورهایی اطلاق می شود که علی رغم تفاوت های گوناگون از سه نظر وجه مشترک دارند کشورهایی بودند فقیر - رهایی یافته از بند استعمار - و در جنگ سرد بین ابر قدرت غرب و شرق؛ از همین رو شاید بتوان آن را همچون توده مردم روی زمین تصور کرد که با اتحاد خود از همان نیرویی برخوردار می شوند که طبقات پائین مردم در انقلاب فرانسه برای دگرگونی نظم حاکم در آن زمان از خود نشان دادند - لگدتورپ7، ٌَِْ - .
 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید