بخشی از مقاله

چکیده

از آن جا که مسئله شفاعت یکی از مسائل مهم در اندیشه دینی هر مسلمانی است و تثبیت آن باعث ایجاد انگیزه و جلوگیری از یاس می گردد، در این مقاله سعی شده است با تکیه بر دلایل عقلی دو اندیشمند مسلمان علامه طباطبایی و امام فخر رازی که می تواند برای هر مسلمانی با هر عقیده و مذهبی قابل پذیرش باشد، به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. از جمله نتایج به دست آمده این است که شفاعت استمداد از صفات عالیه خداوند و مشروط به مشیت اوست و علاوه بر زیادت در منفعت، باعث رفع عقاب نیزمی گردد، و آیات نفی شفاعت، نفی مطلق نیست و مربوط به کفار است.

واژه های کلیدی: عقل، شفاعت، علامه طباطبایی، امام فخررازی

-1 مقدمه
مسئله شفاعت یکی از موضوعات مهم اعتقادی در دین مبین اسلام است که تبیین و تثبیت آن به عنوان یک اعتقاد قلبی، و رفع شبهات آن، در رویکرد مسلمان در شیوه زندگیش تاثیر بسزایی ایفا می نماید. مسلمان با اعتقاد به شفاعت در صدد نزدیک شدن به شفیع برآمده و مطابق خواسته آنان عمل می کند و اگر هم مرتکب گناهی شده دچار یاس و ناامیدی نمی گردد و متوسل به شفیع خواهد شد. پس به دلیل اهمیت آن همواره مورد توجه بوده است و در این زمینه اندیشمندان زیادی وارد عرصه تبادل نظر شده اند من جمله علامه طباطبائیٌ از میان اندیشمندان شیعه در کتاب " المیزان" و امام فخر رازیٍ از میان اندیشمندان اهل سنت در" تفسیر کبیر" و " البراهین" دلایل عقلی و نقلی بر اثبات عقیده خود ارائه نموده اند. از آن جا که ادله عقلانی برای هر فردی جدای از عقیده و مذهب خویش قابل پذیرش تر است، در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین ادله عقلی این دو اندیشمند و در انتهاء به تطبیق و مقایسه نظرات آن دو پرداخته شده است.

از جمله سوالاتی که در این مبحث مطرح است، این است که جایگاه شفاعت کجاست؟ موارد شفاعت چیست؟ چه اشکالاتی بر شفاعت وارد است؟ آیا در آراء این دو اندیشمند نقاط اشتراک و افتراق موجود است؟

-1 سیدمحمدحسین طباطبائی در سال 1321ه.ق در شهر تبریز متولد شد و تا سال 1344 در آنجا زندگی کرد پس از آن برای تحصیل در علوم فقه واصول،فلسفه،ریاضیات و... به نجف اشرف رفته سپس به تبریز بازگشت و تا سال 1365در آنجا به فعالیت های علمی ادامه داد. پس از آن در قم به تدریس مشغول شده و آثار وتالیفات ارزشمندی بر جای گذاشت. - الاوسی،1405ق، ص - 39 -2 محمدبن عمر مشهور به فخر رازی، ابن خطیب و امام المشککین در سال 1149/543 در شهر ری به دنیا آمد. تعلیم او توسط پدرشکه به استادی معروف بود آغاز شد و در علوم مختلف از جمله فلسفه، کلام، ریاضیات و... سرآمد زمان خود بود. در سفرهایی که به خوارزم،غزنه و هرات داشت علاوه بر تدریس، آثار ارزشمندی نیز گردآوری کرد. - شریف، 1365، ج2، ص - 81

-2 تعریف شفاعت

شفاعت از ماده - شفع - است به معنای منضم کردن چیزی به چیز دیگر، - قرشی، 1354، ج4، ص . - 48 در مقابل کلمه »وتر« به معنای »تک « به کار می رود. در حقیقت شخصی که به شفیع متوسل می شود، نیروی خودش به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نیست، لذا نیروی خود را با نیروی شفیع گره می زند و در نتیجه آن را دو برابر می کند تا به آنچه می خواهد دست یابد. - طباطبائی، 1379، ج1، ص. - 159تعریف امام فخر از شفاعت: شفاعت آن است که کسی برای دیگری بخشیدن چیزی را طلب کند و یا برای او حاجتی بخواهد. - رازی،1405، ج2، جزء3، ص. - 58علامه طباطبائی می گوید: شفاعت یکی از مصادیق سببیت است و شخص متوسل به شفیع ، در حقیقت می خواهد سبب نزدیک تر به مسبب را میان مسبب و سبب دورتر واسطه کند.

خداوند در سببیت از دو جهت مورد نظر قرار می گیرد: از نظر تکوین و از نظر تشریع از نظر اول خداوند مبدأ نخستین هر سبب و هر تأثیری است و تمام اسباب به او منتهی می شود. پس او مالک علی الاطلاق خلق و ایجاد است و همه علل و اسباب اموری هستند که میان او و غیر او واسطه و وسیله انتشار رحمت او هستند. پس از نظر تکوین در سببیت خدا شکی نیست. از جهت دوم یعنی تشریع: خداوند به ما تفضل کرده است، در عین بلندی مرتبه اش، خودش را به ما نزدیک کرده و برای ما تشریع نموده است و در آن دین احکامی وضع کرده، پاداش و عقوبت معین نموده، رسولانی برای بشارت و انذار فرستاده است و آنها هم وظیفه تبلیغ خود را به بهترین وجه انجام داده اند و به این وسیله جهت بر ما تمام شده است.

اما راجع به اینکه شفاعت بر کدام یک از این دو جهت انطباق دارد، علامه طباطبائی می گوید: شفاعت دارای دو قسم تکوینی و تشریعی است. انطباق آن بر جهت اول، یعنی تکوین و اینکه اسباب و علل وجودی میان خداوند و سایر موجودات واسطه اند، بسیار واضح است، چون هر سببی میان سبب بالاتر و مسبب واسطه است. از جهت دوم یعنی تشریع نیز صادق است. - طباطبائی، 1379، ج1، ص. - 161-162 شفاعت تشریعی در دایره تکلیف و مجازات واقع می شود که خود بر دو قسم است: یکی شفاعتی که در دنیا اثر بگذارد و باعث آمرزش و یا قرب به درگاه خدا شود. شفیع و واسطه میان خدا و بنده در این قسم شفاعت چند طائفه اند: ایمان به رسول خدا، عمل صالح، قرآن کریم، هر چیزی که با عمل صالح ارتباطی دارد، مانند مسجدها، و... ملائکه و خود مؤمنین که برای خود و دیگران استغفار می کنند. قسم دوم شفیعی است که در روز قیامت شفاعت می کند و این شفیعان، انبیاء، ملائکه و شهداء هستند. - همان مأخذ، ص. - 174-175

-3 جایگاه شفاعت

همانگونه که از بیانات علامه به دست آمد با اینکه در این جهان هم می توان به شفیع متوسل شده و باعث بخشش گناه و یا ترفیع درجه شد، اما جایگاه اصلی آن در زندگی پس از مرگ و معاد است.معاد واژه عربی از ریشه - ع و د - بر وزن مفعل اسم زمان و مکان است. عود به معنی بازگشت است. - قرشی، 1354، ج5، ص - 66 بنابراین معنای لغوی معاد، زمان یا مکان بازگشت است و معنای اصطلاحی آن بازگشت به عالم آخرت و زندگانی پس از مرگ است. - طباطبایی، 1342، ص - 213 امام فخر رازی می گوید: دانشمندان در مورد معاد چند نظر دارند: طبق نظر گروهی معاد تنها برای روح است، گروهی دیگرمعتقدند فقط برای بدن است وگروه سوم بر این اعتقادند که معاد برای هردو است. متکلمان به معاد جسمانی معتقدند ومعاد روحانی را انکار می کنند. فلاسفه معاد روحانی را قبول دارند و معاد جسمانی را انکار می کنند. اکثریت مسلمانان و همه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید