بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشخوار ذهنی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر دزفول بود. روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان دزفول و نمونه پژوهش شامل 100 نفر از این دانش آموزان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های نشخوار ذهنی و باورهای فراشناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین باورهای فراشناختی با نشخوار ذهنی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: باورهای فراشناختی، نشخوار ذهنی، دانش آموز.
مقدمه
برخی از متخصصین، نشخوار فکری را به عنوان نمونه هایی از افکار منفی عودکننده مطرح کرده و آن را فرآیندی فرا تشخیصی می دانند که در بسیاری از آسیب های روان شناختی اتفاق می افتد. علاوه بر این، به نظر می رسد نشخوار فکری، پیش بینی کننده سطوح اضطراب بوده و با هیپومانیا، قماربازی مرضی، اضطراب اجتماعی، تداوم علائم استرس پس از سانحه، کیفیت پایین خواب، آشفتگی خواب، شرابخواری و علائم سوء مصرف الکل در بزرگسالان و دختران نوجوان، رفتار خود زنی و افکار خودکشی رابطه دارد و در اختلال های دیگر اضطرابی نیز تجربه می شود.
مدل فراشناختی2 بیان می کند که فراشناخت ها مسؤول کنترل سالم و ناسالم ذهن هستند و آنچه هیجان ها و نحوه کنترل آنها را تعیین می کند، چگونگی تفکر فرد است، نه اینکه فرد به چه فکر می کند. رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار می شوند که فراشناخت های آنها به الگوی خاصی از پاسخدهی به تجربه های درونی منجر می شود که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی می شود. این الگو نشانگان شناختی توجهی3 خوانده می شود که شامل نگرانی، نشخوار فکری، توجه تثبیت شده و راهبردهای خودتنظیمی یا رفتارهای مقابله ای ناسازگارانه است.
ولز نخستین بار با ترکیب رویکرد طرحواره و پردازش اطلاعات، الگوی فراشناختی را بر مبنای مدل کنش اجرایی خودتنظیم5 برای تبیین و درمان اختلالات هیجانی معرفی کرد. پاپا جورجیو رابطه میان نگرانی، علائم وسواس فکری و عملی و باورهای فراشناخت را مورد مطالعه قرار داد. باورهای مثبت در مورد نگرانی و باورهای منفی در مورد غیر قابل کنترل بودن - کنترل ناپذیری - و خطر پیش بینی های قابل توجه از نگرانی آسیب شناختی و افکار وسواسی بودند. سایر محققان نیز شواهدی در تأیید رابطه میان باورها در مورد نگرانی و شاخص های اختلال هیجانی ارائه دادند.
دریافتند که این باور که نگرانی به تفکر تحلیلی کمک می کند با اضطراب حالت، نگرانی آسیب شناختی و اضطراب و افسردگی همبستگی مثبت و معنادار دارد. میان باورهای مثبت در مورد نگرانی، کنترل ناپذیری، توانش شناختی و باورهای منفی عمومی - در مورد مسئولیت، خرافات و تنبیه - با شکایت جسمانی نیز همبستگی مثبت حاصل شده بود. در مطالعه ای که توسط متیوز و همکاران صورت گرفت، مشخص شد که فراشناخت، رویارویی متمرکز برهیجان و نگرانی شاخص های پیش بین قابل توجهی برای تنش، نگرانی، تفکر نامربوط به امتحان و علائم بدنی همراه با اضطراب امتحان است.
در مجموع و بر اساس متون موجود چنین استنباط می شود که فراشناخت و تفکر از عوامل کلی در آسیب پذیری نسبت به اختلالات روانی به شمار می رود و با وجود پژوهش های متعدد در مورد بررسی نقش فراشناخت در اختلالات روانی پژوهش های اندکی وجود دارد که به ارتباط بین فراشناخت و مولفه های سلامت در افراد بهنجار پرداخته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین باورهای فراشناختی با نشخوار ذهنی دانش آموزان انجام شده است.
روش پژوهش
روش این پژوهش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر دزفول در سال تحصیلی 1394-95 می باشد. حجم نمونه برابر با 100 نفر از این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصافی خوشه ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
ابزارهای اندازه گیری مقیاس نشخوارفکری
مقیاس حاضر توسط نالن هوکسما و مارو برای ارزیابی نشخوار فکری ساخته اند این مقیاس نشان می دهد که وقتی فردی افسرده می شود چقدر در هر فکر یا رفتار نشخواری درگیر می شود پرسشنامه ای خودآزما تدوین کردند که چهار نوع متفاوت از واکنش به خلق منفی را مورد ارزیابی قرار می دهد. مقیاس سبک های پاسخ از دو مقیاس پاسخ های نشخواری و مقیاس پاسخ های منحرف کننده تشکیل شده است. پاسخ های نشخواری 22 عبارت دارد که از پاسخ دهندگان خواسته می شود هر کدام را در مقیاسی از هرگز تا اغلب اوقات درجه بندی کنند و نمره کل نشخوار فکری از جمع نمرات همه ماده ها محاسبه می شود. نمرات می تواند بین 22 تا 88 متغیر باشد.
پایایی این مقیاس را با استفاده ازآلفای کرونباخ بین 0/88 تا 0/92 و همبستگی درون طبقه ای آن را 0/75 گزارش کرده اند که بیانگر روایی و پایایی بالای این مقیاس است؛ این مقیاس در ایران توسط منصوری مورد بررسی قرا گرفته است و روایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. آلفای کرونباخ در پژوهش منصوری و همکاران 0/90 به دست آمد و در پژوهش حاضر، پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 0/85 به دست آمده است. این پرسشنامه در ایران توسط منصوری مورد بررسی قرار گرفته است و روایی آن مورد تایید قرار گرفته است. شواهد مربوط به روایی محتوا در اختیار اساتید و کارشناسان مربوطه قرار گرفته و معتبر شناخته شده است.
بر پایه شواهد تجربی، مقیاس پاسخ های نشخواری، پایایی درونی بالایی دارد. پژوهش های مختلف نشان می دهند که همبستگی بازآزمایی برای مقیاس پاسخ های نشخواری 0/67 است. همبستگی درون طبقه ای آن نیز پنج مرتبه اندازه گیری شد و 0/75 گزارش گردید.
فرم کوتاه پرسشنامه باورهای فراشناختی
پرسشنامه فراشناختی یک مقیاس 30 سؤالی خودگزارش دهی است که توسط ولز و کارترایت هاتن ساخته شده و توسط شیرین زاده دستگیری و همکاران در ایران ترجمه و مورد استفاده قرار گرفته است. بازآزمایی در فاصله زمانی 22 تا 118 روز به این شرح بود : مقیاس باورهای مثبت برابر 0/79، کنترل ناپذیری - خطر برابر با 0/59 ، اطمینان شناختی برابر با 0/69، لزوم کنترل افکار برابر با 0/74 و خودآگاهی شناختی 0/87 در ایران شیرین زاده دستگیری و همکاران ضریب همسانی درونی آن را به کمک ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0/91 و برای زیرمقیاس های آن در دامنه 0/71 تا 0/87 و پایایی بازآزمایی این آزمون را در فاصله چهار هفته برای کل مقیاس 0/73 و برای زیرمقیاس های آن در دامنه 0/28 تا 0/68گزارش کرد.
بحث و نتیجه گیری
نتایج نشان داد بین باورهای فراشناختی و ابعاد آن با نشخوار ذهنی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. این یافته ها با نتایج باقری نژاد، سالاری فر و پوراعتماد، پاپاجیورجیو و ولز و متیوز و همکاران هماهنگ و همسو می باشد. در تبیین این یافته ها می توان گفت که نشخوار فکری به عنوان یک شیوه ی مقابله ای ناسازگار در برابر خلق پایین است. وقتی فرد در نشخوار فکری غرق می شود، احساس می کند که دچار وضعیت غیرقابل کنترلی شده که خطرناک است. یعنی باورهای منفی در مورد نشخوار فکری به وجود می آید و منجر به افسرده شدن فرد می شود.
فرضیه ی بنیادی در نظریه ی ولز این است که فراشناخت ها نقش مهمی در انتخاب و تداوم راهبردهای مقابله ای ناکارآمد بازی می کنند و در حقیقت استفاده از راهبردهای مقابله ای ناکارآمد باعث شکل گیری و تداوم اختلالات روانی می شود. در این رابطه اسپادا و همکاران معتقدند که باورهای فراشناختی نقش میانجی بین ادراک استرس و بروز هیجانات منفی را بازی می کنند. اسپادا، هیو و نیکوویچ معتقدند که فعال شدن باور فراشناختی کنترل ناپذیری و خطر باعث می شود افراد دچار تنش عاطفی شوند.
تجربه تنش عاطفی در افرادی که در بعد کنترل ناپذیری و خطر نمره بالایی دارند موجب می شود این افراد درگیر راهبردهای مقابله ای ناسازگارانه - اجتناب، سرکوبی فکر و... - شوند و استفاده از این راهبردها موجب در دسترس تر بودن مفاهیم تهدید در پردازش و تشدید استرس و هیجانات منفی می شود. در حقیقت این فرآیندها باعث می شوند افراد تهدیدهای محیطی را بیشتر برآورد کرده و توانایی مقابله خود را ناچیز تلقی کنند که نتیجه آن تداوم اختلال روانی می باشد.
باور کنترل ناپذیری و خطر به باورهای فرد در مورد کنترل ناپذیری افکار و اینکه افکار باید به منظور عملکرد خوب و بهره مندی از سلامتی کنترل شوند، مربوط می شود. از این رو وجود این باور فراشناختی باعث می شود افراد احساس کنترل شخصی کمتری داشته باشند و در نتیجه این امر باعث افزایش اضطراب و افسردگی در آنها می شود. از سوی دیگر باور فراشناختی کنترل ناپذیری و خطر باعث می شود افراد در مورد تواناییها و شایستگی های خود تردید بیشتری داشته باشند که این مسئله در سلامت روانی آن ها تاثیر منفی می گذارد.
پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی است و طبیعتاً در پژوهش های همبستگی با تمام تلاشی که پژوهشگران در جهت کنترل متغیرهای مزاحم و مداخله گر انجام می دهند باز هم نمی توان برداشت روابط علّی از یافته های حاصل از همبستگی بین متغیرها داشت. در پژوهش حاضر نیز یافته ها باید به عنوان احتمال هایی در نظر گرفته شوند که در سایر پژوهش های تجربی و پژوهش های دقیق تر می توانند صحت و درستی خود را نشان دهند. از دیگر محدودیت های این مطالعه می توان به این موارد اشاره داشت که پژوهش حاضر فقط در مورد نمونه ای از دانش آموزان انجام شده است لذا، در تعمیم نتایج آن به دانش آموزان دیگر باید احتیاط کرد.